این بار
ما جلو هستیم!
سام قندچی
مراد
از مقايسه هائی که می توان انجام داد
آن است
که
ببينيم،
حتی در
عرصه «غیرمذهبی»
سیاست،
در همان زمان که
در
اروپا و آمریکا
دربارهء
لیبرالیسم و
سوسیالیسم و ساختن دنیای مدرن بحث می شد، در ایران وضع
تا چه حد عقب
مانده بود.
اما،
بعد از انقلاب
پنجاه و هفت،
و
به برکت
حاکمیت
«کوکلاکس
کلان اسلامی»
در ایران، این بار روشنفکران ما واقعاً در بحث
های
نظری سیاسی از اروپا و آمریکا پیشی گرفته
اند.◄
افراط گرایی عربی و پایان مدرنیسم
فیصل دراج
اشاره:
فیصل دراج سال 1943 در فلسطین چشم به جهان گشود و در پنج سالگی مثل خیلیهای
دیگر از کشورش آواره شد. در دانشگاه دمشق فلسفه خواند و دکترای فلسفهاش را سال
سی و يک سالگی از فرانسه گرفت. او سالها در زمینههای ادبیات و اندیشه
مقالههای بسیاری منتشر کرده است. این منتقد فلسطینی در کتاب «مدرنیسم رو به
قهقرا» ضمن مقایسهی طه حسین با آدونیس و نوع برداشت و برخورد این دو با
مدرنیسم و تلاشهای متفاوتشان برای رسیدن به آن، جریان نوزایی عربی «النهضه»
را که از نیمههای قرن نوزدهم آغاز شده و از نیمههای قرن بیستم رو به قهقرا
رفته است، بررسی میکند و چرایی این سیر قهقرایی را توضیح میدهد.◄
خطر فدرالیسم قومگرا
جلال ایجادی
فدرالیسم
قومگرا یک خطر است. کشورهای صنعتی و سرمایه داری با تشکیل دولت-ملت و نهادینه
شدن شهروندی در حقوق و روان و تربیت انسانها، بمرور ساختار خود را متحول نموده
و ویژگی رفتار قومی و قبیله ای و خانوادگی را از دست دادند...
در ایران، ما فاقد توسعه اقتصادی گسترده بودیم و گاه تعلقات قومی پررنگ بوده
اند، ولی بخاطر تسلسل تاریخی فرهنگی و زبانی و همزیستی در ایرانیت، بخش های
مختلف جمعیت ایران در کنار هم به زندگی خود ادامه دادند.◄
شکاف بین اصلاح طلبان:
زمینهء
توجیه ماشین سرکوب
تحلیل
سايت
نقطه
پس از اینکه
آیت الله ها و حجت الاسلام ها همه را یا کنار زدند و یا مجبور به استحاله در
باورهای تند شیعه و قدرت سپاه پاسداران نمودند، نسل جدیدی از میان این ها
(که بعداً به اصلاح طلبان مشهور شدند)
برخاست. برخاست تا شاهد دوباره برخاستن انقلاب باشد. انقلابی که زیر شانزده سال
پس از سال
پنجاه و هفت
داشت بی آبرو می شد و حنای بی رنگی برایش مانده بود. تئوریسین های نسل جدید
پیدا شدند که اکثر آنها، بجز یکی دو نفر، در لباس «روحانیت» نبودند. کت و
شلواری ها با ته ریش های اجباری و ادکلن های خوشبوی گران قیمت، با لبخند و
آرامش در کنار آخوند های عبوس و رعب بر انگیز قرار گرفتند. اما از آنجاییکه
کِلِرژی ادیان می داند نباید هرگز قافیه را واگذارد، سرِ این طیف کسی چون سید
محمد خاتمی شد که رفتار و گفتارش از نسل جدیدی از آخوند ها می گفت.◄
اعاده حیثیت از انقلاب
پنجاه و هفت
محمود عاشوری
ما
آزاديخواهان شرکت کننده در انقلاب پنجاه و هفت،
که استوار و پایدار روی پیمان خود ایستاده ایم و در این
راه هزینه های گران پرداخته ایم، نه تنها از گذشتهء
خود توبه نمی کنیم بلکه به آن افتخار
داریم. اگر نسل انقلاب
پنجاه و هفت
ساکت
می نشست و در کنار مردم و در مقابل رژیم سفاک و خونخوار رژیم اسلامی نمی
ایستاد، باید حتماً
توبه می
کرد و
در نتیجه از کل مبارزه دست می
کشید. اما مگر ما وجود نداریم؟ مگر کسی از این نسل باقی
نمانده؟ اگر نسل ما دو و یا پنج سال با رژیم سابق برای آزادی مبارزه کرد
اکنون چهل
سال در این رژیم برای همان اهداف مبارزه
کرده است.◄
تا مردم ايران سرنوشت خود را در دست نگيرند...
محمد فارسی
ما
نباید فریب این حرکت های مذبوحانهء
رژیم برای سرکار ماندن چند صباحی بیش
را بخوریم. حرکت به حق شما در ایران و خارج از کشور در
حال
بهره دادن است و می
رود که
با حرکتی جانانه رژیم فاسد در ایران به زباله دان تاریخ سپرده شود. بهوش باشیم
و ساخت و پاخت های رژیم را با اروپا، روسیه و آمریکا را رصد کنیم و به اینکه
اگر رژیم خود را تغییر دهد و با هزینه ای کم وضعیت تغییر کند، پس بجا است که با
رژیم همراه شویم، تن
نمی دهيم.
به این تصور باید بطور حتم گفت "هرگز".
مردم
عزیر ایران به پا خواسته اند و تا سرنگونی رژیم اسلامی در ایران از پای نخواهند
ایستاد.◄
دو گفتگو دربارهء فعاليت های
سکولار دموکراتها