|
تاريخ اعلام موجوديت «جنبش»: 14 امرداد 1392
تاريخ انتشار اين شماره: جمعه 16 تا يکشنبه 18 اسفند 1398 - 6 تا 8 مارس 2020 |
||||
زنانی که در اعماق تاریکی، دریچه ای به نور شده اند «زنان فمنیست ـ سکولار ایران» زنانی هستند که دل به «اصولگرا» و «اصلاح طلب» نمی دهند، انگشتان خویش را به رأی در این حکومت آلوده نمی کنند، از هیچ کدام از رهبران حکومتی و یا نمایندگان قلابی مجلس اسلامی تقاضای تغییر قوانینی را نمی کنند که به جان حکومت بسته است. فمنیست سکولار ها خودشان را معطل مفاهیمی قلابی چون «فمنیسم اسلامی» نمی کنند. آن ها هوشیارانه بر این اصل مهم و غیرقابل تغییر واقف هستندکه هیچ حکومت مذهبی نمی تواند برابری و آزادی زنان را امکان پذیر یا حتی درک کند.◄
موسیقی خيابانی - جلوی پاساژ پرديس - صادقیه◄
* دویچه وله: در حالی که با گسترش ویروس جدید کرونا در ایران شمار بیشتری به بیماری کوید −19 مبتلا شده و جان میبازند، دستگاه قضایی اسلامی تصمیم گرفته برخی از معترضان ناآرامیهای آبان ماه را اعدام کند. به گفتهء فعالان حقوق بشری، این زندانیان در ماههای گذشته تحت شدیدترین شکنجهها مجبور به اعتراف شدهاند. توضيح فدوی: بر این پایه، داعش درونمرزی در کشتار شهروندان، با "کرونا" مسابقه گذاشته است که نتیجهء این دوره از مسابقات، متعاقباً به آگاهی شما خواهد رسید! ◄
اظهاريه ای از جانب ستمديدگان، در يک فيلم بزرگ مقصود فيلم «شیطان وحود ندارد»، که جايزهء بزرگ امسال فستيوال فیلم برلين را از آن خود کرد، يافتن پاسخی برای اين پرسش است که: «شما اگر بجای يک اعدامی بوديد چه می کردید؟» و نظر رسول اف، کارگردان فيلم، آن است که رژيم های استبدادی جامعه ای می سازند که در آن «آزادی تصمیم» ممنوع است، آن هم نه تنها از راه عمل، که از طريق بکار گرفتن قوانين، و تجاوز به حوزهء انديشه هائی که آدمی در سر می پروراند؛ آنگونه که امکان تصميم گيری مستقل از آدميان سلب می شود و اين بی ارادگی بصورت يک وضعيت روانی در می آید.◄
ده کتاب خواندنی برای فهم تمدن درخشان غربی نسل تازه هم به نظر میآید که ریشههای علمی و عقلانی تمدن جدید را که با تلاش شبانهروزی دهها نسل به دست آمده فراموش کرده و تصور میکند که دنیا همیشه همین بوده که هست. امروز به محتوای اکثر رسانهها و مقالات و کتابهایی که منتشر میشوند نگاه کنید: فقط سه مقوله برای توضیح همه چیز دارند: نژاد، جنس و گرایش جنسی. صدها مقولهی دیگر برای فهم عالم فراموش شده است. در این نوشته میخواهم ده کتاب را که مبانی و ارزشهای بنیادین تمدن غربی را آشکار میکنند و من از طریق آنها این مبانی را تا حدی آموختهام به شما معرفی کنم.◄
استفاده از «بحران کرونا» برای «عبور از بحران» در طول چهار دههء گذشته، آن استراتژی که رژيم اسلامی بخوبی توانسته بود استادانه از وجودش استفاده کند «بحران سازی» برای «عبور از يک بحران توسط بحران دیگر» بود. از بدو تاسیس رژيم اسلامی، رهبران آن در یک بازی نابرابر، ملت ایران را با بحران های خود ساخته، همچون در بازی شطرنج، آچمز کرده و به بقای ننگین اش ادامه داده است... و در چنین شرایطی است که پرداختن رژيم به بحران ناشی از شيوع ویروس کرونا راهکار زیرکانهء خواهد بود تا رژیم بتواند خود را از مخمصهء بزرگی که در آن گرفتار شده آزاد سازد. بعبارت دير، رژيم اسلامی در ميان گزینه هائی که می تواند برای رها سازی خود انتخاب کند فکر می کند که احتمالاً شیوع بیماری مرگبار کرونا می تواند شرایط عبور از آن بحران پیشین را آسانتر کند.◄
دربارهء اصلاح پذیری یا اصلاح ناپذیری نظامهای سیاسی به هر رو، اصلاحات در هر دورهای و در هر نظام سیاسی یکی از روشهای مؤثر و گاه ناگزیر برای بهبودی و بهسازی جامعه و نظام سیاسی حاکم بوده و هست. اما در برخی نظامهای استبدادی، اقتدارگرا و تمامیت خواه که یا تن به اصلاحات ندادهاند و یا بسیار دیر به ضرورت آن پی بردند، جنبشهای تحول خواهانه به انقلاب و براندازی آن نظامها منجر شده و میشوند.◄
جهانی شدن اين عواقب را هم دارد! آنچه این روزها در گسترش ویروس کرونا شاهد هستیم اولین و آخربن نمونه از بی لیاقتی حاکمان مسلمان ایرانی نیست. مردم هميشه ایران اولین قربانیانی هستند که خرج این بی لیاقتی میشوند ولی بقیهء جهان نمی تواند خودش را سهیم نداند؛ چرا که جهانی شدن اگر در اقتصاد شدنی است در همهء عرصه ها باید حضور و نفوذ داشته باشد. جهانی شدن اين معنی را هم دارد که اگر انگشتی درد داشت، بقیهء ارگان ها نمی تواند فقظ ناظر باشند چون اگر اين درد مهار نشود با سرعت به همه جا گسترش پیدا می کند... این بی لیاقتی در مهار و درمان ویروس هم در هر شکلی به بیخ گلوی بقیه جهان می رسد. دلخوش نباشید به اینکه فاجعه فقط در همان جغرافیای ایران رخ داده است. فاجعه ورود ویروس خمینیسم در جغرافیای ایران هنوز به اشکال مختلف در حال گسترش است!(منبع) |
نگاهی به آنچه در اپوزيسيون می گذرد در برنامه «مرغ سحر» بمديريت فرامرز فروزنده
«بنجل فروشیِ» اسمال در مهستان!کاظم مصطفوی- در سايت مجاهدينتوضيح اسماعيل نوری علا: مقاله ای را که در لينک بالا می خوانيد آقای کاظم مصطفوی (يا همان حميد اسديان) از عملهء سازمان محاهدين و پادوی شخصی آقای ابريشم چی، بمدد پرونده سازان بخش جاسوسی سازمان، برای افشای «خيانت»های من نوشته و منتشر کرده اند، اما نه برای اينکه اين همه سال خيانت کرده ام و مجاهدين مرموزانه دستم را رو نکرده اند و حالا پرونده هاشان را بکار انداخته اند بلکه به اين علت که (بر اساس مفاد همين مقاله) اعتقادم را اينگونه بصراحت بیان کرده ام که: «مجاهدين می توانند جانشين حکومت اسلامی مسلط بر ايران باشند اما آلترناتيو آن نخواهند بود؛ چرا که سرشت شان و گِل شان با حکومت اسلامی فعلی يکی است». همين. اما اين حرف به تريج قبای سازمان و مزدوران شان برخورده و آسمان و زمين را بهم دوخته اند تا بگويند که «اين نوری علا خائن است، همکار اعضاء سابق و گريخته از سازمان ما است، مأمور سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات رژيم است؛ سکولار هم اصلا نيست، و در مورد دموکرات بودن هم دروغ می گوید». اما ببينيد يک سازمان مدعی «اپوزيسيون برتر» بودن با چه روش های سخيفی مخالف خود را می کوبد، به دوستان شصت سال پيش اش و نزديکان کنونی اش حمله می کند و همهء نسبت ها را به خود او می دهد. و جالب است که دو باری هم به اينکه اين «روش ها پول می آورند» هم اشاره دارند و شيوهء کاسبی خود را به من نسبت داده اند! بهر حال مطلب را همانگونه که نوشته و منتشر شده بخوانيد و عبرت بگيريد. و يادتان باشدکه اين ها همان کسانی هستند که می خواهند، بعد از حکومت فعلی، با جمهوری اسلامی دموکراتيک(!) خودشان ملت ايران را به شاهراه سعادت رهنمون شوند. پاسخ شان باشد بر عهدهء تاريخی که هم اکنون در حال نوشته شدن است.◄
آتنا دائمی و دیگر زندانیان عملاً به مرگ محکوم شده اند امروز آقای حسین دائمی پدر زندانی سیاسی خانم آتنا دائمی یادداشت زیر را در توییتر گذاشته است: "نگرانی ما همچنان ادامه دارد،جان دخترم آتنا و دیگر زندانی ها در خطراست، با پیگیری که انجام دادم هیچ نتیجه ای در بر نداشت. جواب یک کلمه «اگر مرخصی به دخترت تعلق بگیرد به شمااطلاع خواهیم داد». یعنی زندانی سیاسی آتنا دائمی و دیگر زندانیان سیاسی در وضعیت شیوع کرونا در کل ایران و مشخصاً در زندان ها، عملاً توسط رژیم محکوم به مرگ شده اند.(منبع)
فقرو ویرانی برای زنده ها، ثروت وسازندگی برای مرده ها روز دوازدهم اسفند (دوم مارچ) مدیر پروژههای ستاد بازسازی «عتبات کاظمین» از احداث صحن امام محمدباقر خبر داد. براساس این پروژه قرار است که تمام مقبره و صحن آن بازسازی شود، بالغ بر هفت هزار متر مربع به محوطه مقبره اضافه شود و حدود دویست سرویس بهداشتی نیز در ضلع جنوبی آن تا اربعین سال آينده ساخته شود. در این هاست منتظر مرمت هستند و اعتنایی به آن ها نمی شود، چیزی نمی گوییم؛ اما توجه داشته باشید در زمانی که فاجعه ای چون کرونا در ایران نفس همه را بند آورده و مردمان از داشتن ساده ترین لوازم بهداشتی، چون دستکش و ماسک محروم اند، آقایان پول مردمان فقیر ایران را برای بازسازی و ساختن توالت و اضافه کردن فضای مقبره ی یکی از امامان شیعه به خارج کشور می فرستند. این آقایان مرتب از «بی نیازی» امام هایشان به ثروت های این جهانی می گویند. اما مقبره های این امامان که ایرانی هم نیستند باید به خرج مردم فقیر و گرسنه و بیمار ایرانی از مقبره بزرگترین شاهان و روسای جمهوری دنیا مجلل تر باشد..(منبع)
وقتی هموطنانی میخواهند بدانند «چه زمانی جمهوری اسلامی سقوط میکند»، این امر را بیشتر از آن که به صورت یک واقعه ببینند به شکل یک روند ببینید. البته وقتی روند به مرحلهی پختگی خود میرسد یک واقعه آن را متحقق کرده و متبلور میسازد. روند سقوط رژیم اسلامی با احتمال های مختلف در جریان است. از خود بپرسیم آیا آمادهایم یا خیر؟ نقش ما در این میان چیست؟ هر چه اراده گراتر و خلاق تر باشیم این روند زمان کمتری را به خود خواهد گرفت و رهایی و بازسازی میهن زودتر فرا خواهد رسید. ◄ء حسن روحانی به فروپاشیاز آبان ماه امسال رژیم حاکم بر ایران به یک فاز تشدید بحران وارد شده است. بحران های قبلی حکومت در این سه ماه گذشته رو به تعمیق گذاشته و می رود که آخرین خندق ها و سنگرهای امنیتی میان مردم گرسنه، معترض و بیمار و بیت رهبری و کاخ های سران نظام را از سر راه بردارد. در چنین شرایطی گفته های حسن روحانی، رئیس جمهور نظام، شکل اعتراف ناخواسته را به خود گرفته است: «توطئهء دشمنان ماست که با هراس افکنی زیاد در جامعه کشور را به تعطیلی بکشند.» چه واقعیتی پشت این سخن نهفته است؟ روحانی از چه نگران است؟ آیا این همان نگرانی کل نظام است؟◄
شرمِ انگشتانِ رنگیناگر این «چرخش گفتمانی» در نزد من شادمانی برنمیانگیزد، بیشتر از آن رو است که پشتیبانی همگانی از دستگاه های سرکوب و کشتار و شکنجه در سال های گذشته و با رای دادن به کسانی چون روحانی، درّی نجفآبادی، ریشهری، رفسنجانی، پورمحمدی، آوایی، و سدها تن دیگر که دستان شان را تا آرنج در خون مردم این سرزمین فرو کردهاند، کار را بجایی رسانده است که دیگر از این "تحریم"ها نیز آبی برای مردم ایران گرم نخواهد شد. ◄
نقش روشنفکران در انحراف علم اقتصاد در نشريهء تجارت فردا - چاپ تهران بسیاری از آن مارکسیستهای سطحی معتقد بودند با جزوهء «سه مسالهء اساسی سوسیالیزم» نوشتهء استالین مسائل اقتصاد، سیاست و تاریخ حل شده است، دیگر نیازی به تئوری نیست و باید به سراغ عمل رفت. «اقتصاد به زبان ساده» هم درواقع نوعی جزوه مبارزاتی است و نه حتی جزوه سیاسی. انگار فقط خواسته یک چیزی بنویسد و به دست کارگرهای کارخانهها بدهد تا بهزعم خودش بخوانند و به محض خواندن عضو این گروههای مسلحانه بشوند.◄ |