اصلاح طلبی ارتجاعی
سام قندچی
اگر
پیش از انقلاب
پنجاه و هفت
بزرگترین اشتباه روشنفکران ایران برابر پنداشتن انقلاب و ترقی بود،
از دوم خرداد ماه سال
هفتاد و شش
تصور غلط جدیدی در میان روشنفکران ایران رایج شد و آن هم برابر
انگاشتن رفرم و ترقی است. در این نوشتار به موضوع دوم پرداخته شده؛
مسأله ای که
می تواند
این بار روشنفکران ایران را به مدافعین تحول ارتجاعی دیگری تبدیل
کند.
اگر اصلاحات میرزاتقی خان امیرکبیر سمبل خواست های مترقی ترین بخش
های جامعهء
ایران بود، مواضع اصلاح طلبان حکومتی رژيم اسلامی سمبل درخواست های
ارتجاعی بخش های عقب مانده جامعه ایران است و اینها حتی از حضور
امثال خلخالی در صفوف خود ابایی نداشته اند.
در حاشیهء
«گشت
نامحسوس»
پرویز دستمالچی
اندیشه
های بنیادگرا چنان در میان اسلام گرایان رنگارنگ گسترده است که حتا
(مثال) "حزب اتحاد اسلامی ملت ایران"، که خود را "اصلاح طلب" می
داند، بیانیه اعلام موجودیت خود را با آیه
ای
از سوره آل عمران شروع می کند:
«باید
که از میان شما گروهی باشند که به خیر دعوت کنند و امر به معروف و
نهی از منکر کنند. اینان رستگارانند».
یعنی حزب از همان ابتدا اعلام می دارد که نمایندهء
حقیقت و ارزش مطلق الهی است و دیگران منحرفانی که باید به راه راست
هدایت شوند؛
و نمی بیند که در سیاست موضوع بر سر ارائهء
یک راه حل مشخص برای یک مشکل مشخص اجتماعی- اقتصادی و... است و نه
هدایت اخلاقی- ارزشی جامعه از سوی رهبران حزبی یا یک دولت.
گذار از جمهوری اسلامی یا اصلاحات؟
فرهنگ قاسمی
هم
و غم و دل نگرانی درجه اول اپوزیسیون
باید این باشد که دوران گذار هر چه بیشتر کوتاه تر
شود. برای این کار چارهای نیست غیر از این
که اپوزیسیون خود را متشکل و همساز کرده و برای
برنامهء دوران گذر کار کند و خود را در برابر آن
مسئولیت بزرگ، یعنی بازسازی جامعه و ترویج
فرهنگ اعتدال و احترام به رقبای سیاسی و رعایت حقوق
انسانی و دفاع از آزادی همه آحاد ملت، از طرفداران
پادشاهی تا مدافعان کمونیسم کارگری، آماده
سازد. فراموش نکنیم منظور دفاع ار خقوق و آرادی های
آنان است و بدان معنا و مفهوم نیست که عوامل تشکیل
دهندهء «همسازی برای گذار از جمهوری
اسلامی» می تواند متشکل از نیروهائی باشند که در ذات خود ناهمگون
هسنتد.
سوسيال دموکراسی در امريکا
مسعود نقره کار
سوسیال
دموکراسی، بر
خلافِ تبلیغات
بی پایه
و مغرضانهء
سرمایه داران
بزرگ، راست
گرایان و
ارتجاع مذهبی
و غیر
مذهبی، پدیده
ای غیر
امریکائی و
مردم ناپسند نیست
و باورمندان،
طرفداران و
هواخواهان بسیاری
در امریکا
داشته و
دارد. حتی
اگر دیدگاه
ها، تلاش
ها و
مبارزات توماس پين -
یکی ازبنیانگذاران
ایالات متحده
امریکا
-
نادیده
گرفته شود،
دستِ کم
عمر فعالیت
سازمان یافتۀ
سوسیال دموکرات
های امریکائی
حدود صد و بيست
سال خواهد
بود.
نخستین
حزب سوسیال
دموکرات در
امریکا به
طور رسمی
به سال
هرار و هضتص و هشتا و نه
اعلام موجودیت کرد.
از آن تاریخ
تاکنون در
امریکا جریان
های متعدد
سوسیال دموکراتیک
شکل گرفته
اند؛ جریان هائی
که گاه
درهم ادغام
شده اند،
گاه انشعاب
کرده اند،
و گاه
به جریان
های سیاسی
دیگر نزدیک
و دور
شده اند ام،ا
علیرغم اُفت
و نشیب
و محدودیت
های فراوان،
سوسیال دموکرات
ها امریکائی
با تبلیغ
و ترویج
ایده و
برنامۀ سوسیال
دموکراتیک به
فعالیت و
مبارزه تاثیرگذار
خود ادامه
داده اند.
کارگر ایرانی یا برده
ای در قرن بیست و یکم
شکوه میرزادگی
در
آستانه ی روز کارگر، اول ماه می، نوشتن مطالبی در ارتباط با
کارگران در نشریات رسمی حکومت اسلامی، حتی در ارتباط با «شعر
کارگری» کنجکاوی برانگیز است. براستی حکومتی که در سال های گذشته
برخی از روزنامه نویس ها را به دلیل نام بردن از روز یا حق کارگر
بازداشت و ممنوع القلم کرده، حکومتی که کارگران را تنها به خاطر
خواستاری دستمزدِ ماه ها عقب مانده ی خود به زندان می اندازد،
چگونه در نشریه ی رسمی خود از «شعر کارگری» و از شعرایی می گوید که
اگر اکنون زنده بودند بیشترشان یا در زندان های جمهوری اسلامی بسر
می برندند و یا به دار آویخته می شدند؟
نسبت دین و شادی در ایران معاصر
حسن محدثی گیلوایی
متأسفانه بهجای
فراهم کردن بستر مناسب برای شادیهای جمعی و
مدیریت صحیح آن، تمایل بیشتر معطوف به
مهار و حتّا حذف این نوع شادیها بوده است. مقابله با جشنهای
چهارشنبهسوری بهویژه در دههی نخست انقلاب نوعی
مقاومت منفی را در مردم و بهویژه نوجوانان
و جوانان برانگیخت و آنها به پرتاب مواد آتشزا از
پنجرههای آپارتمانها روی آوردند و با عمومیشدن
این نوع واکنشها – بهجای آتش روشن کردن
در باغها، پارکها و بوستانها، و حاشیهی خیابانها که در
شهرهای بزرگ عملاً ممنوع شده بود- کوچهها و
خیابانها در شهرهای بزرگ حالتی وحشتزا و
چهرهای جنگی به خود گرفتند و شادیی صلحآمیز جشنهای
چهارشنبهسوری بهشکل خشن و غیرمدنی و آزاردهنده
درآمد.
در کنار این نوع مواجهه با جشنهای مردمی عوامل
دیگری هم ایفای نقش کردند
تا شادی به “گمشدهای” در ایران معاصر بدل گشت.
آيندهء دموکراسی
ن. نوری زاده
سیمای
دمکراسی در آینده سیمای جدید و بسیار متفاوتی از سیمای امروزی است.
طبقۀ متوسط جامعه منبعد فقط به برنامه های روشن با کارکرد واقعی
وعملی توجه خواهند کرد و ادعاهای دروغین دولتمردان را نمی پذیرند.
در آینده همستیزی و کشاکشِ اجتماعی، که زندگی سیاسی روی آن بنا
شده، میان مردم و نخبگان سیاسی برقرار خواهد بود؛ میان فرودستان و
فرا دستان؛ و نه میان جناح های راست و چپ. بنابراین، دمکراسی نوین
در آینده دمکراسی ناسازگاری و ناهمسازی در برابر «دمکراسی سازگاری
و همسازی» خواهد بود.
ذهنیت ترفندباز!
مقاله
ای در نشريهء
"کومنتِیتور"
با دادن لقب "جیمی کارتر ثانی" به باراک اوباما
چنين
پایان می یابد: «به نظرمی رسد پایان دولت جیمی کارتر ثانی هرچه
زودتر فرارسد بهتر است». به نظر نگارنده، عملکرد انفعالی فاجعه
آفرین باراک اوباما بیش از آن که ناشی از ساده لوحی و حماقت او
و
یا نفوذ مشاوران مزدور جمهوری اسلامی باشد، ریشه در منش رندانه و
مسئولیت ناپذیر او دارد که دارای شباهت هایی انکار ناپذیر با روش و
منش آخوندی است. همین شباهت ها بود که سبب شد هنگامی که نزدیک به
هفت
سال پیش جوانان ایران درخیابان ها فریاد "اوباما، اوباما، یا با
اونا یا باما" سر دادند، اوباما "اونا" را انتخاب و به مردم ایران
پشت کند.