محصوران ثلاثه
فریبرز رئیس دانا
صدها
هزار نفر در سوریه و ترکیه و یمن و افغانستان کشته شدند، هزاران
نفر در دولت امید اعدام شدند، صدها نفر آزادی خواه به زندان افکنده
شدند، میلیلردها دلار در این چند سال از مال مردم بی چیز و کار
گران محروم دزدیده شد، توافق برجام میلیاردها دلار خسارت را برگردن
مردم انداخت و آینده اشان را تیره کرد، صدها قرار داد به نفع
سرمایه ی جهانی منعقد شد، اسیدها پاشیده شد، حیوانات زبان بسته
کشته شدند، جنگل ها و برکه ها و مراتع و دریاچه ها ی بیشتری به کام
مر گ رفتند، آمیزه ای از دود و امواج مردم را به کام سرطان کشاند،
بچه ها با سوء تغذیه رو برو شدند و از رشد باز ماندند، حقوق صنفی
کار گران و معلمان و پرستاران و بیکاران و... پایمال شد
و
اعتراض ها سرکوب شدند، حقوق بشر باز هم نادیده انگاشته شد، نهادهای
سلطه فربه تر شدند، نهادهای سرکوب قدرتمند تر گردیدند، توزیع درآمد
و ثروت بسی نا عادلانه ترشد، نا امنی ها بالا گرفتند، جان آدمی زاد
ارزان تر شد و... اما صدائی از محصوران ثلاثه، موسوی و رهنورد
و کروبی بیرون نیامد در عوض،
در این انتخابات،
پرده را به کناری کشیدند و گفتند صندوق
مان دهید تا رای دهیم. ویقین ما این است که آنان نیز بقای نظام
را از راه تقویت لیست امید رفسنجانی جویا بودند. آنها دو باره پشت
پرده رفتند.گمان من اما این است که این کار بی پاداش نمی ماند.
انها به زودی از حصر بیرون می آیندو به حرمت دولت مطبوع و متبوع و
معتدل سکوت پیشه می کنند.
تفاوت اپوزیسیون و غیر اپوزیسیون چیست؟
کورش عرفانی
یکی
از اشکالات ذاتی اپوزیسیون ایرانی عدم تعریف دقیق آن چیزی است که
باید
به واسطه این واژه و به عنوان معنای آن تداعی
شود. اپوزیسیون به طور معمول و در ادبیات
سیاسی دو معنا دارد: یکی در جوامع دمکراتیک است که در
این صورت، به معنای حزبی است که در مقابل حزب حاکم
دولتی و دارای اکثریت، نقش مخالف یا
تعدیلکننده را در پارلمان ایفا میکند. در این مورد،
اپوزیسیون تلاش میکند که خود را برای انتخابات
آتی آماده سازد تا قدرت را با کسب رای
اکثریت به دست آورد. در کشورهای غیردمکراتیک اما اپوزیسیون به
معنای جمعی از تشکلهای مخالف است که میخواهند
رژیم استبدادی را سرنگون یا وادار به تفویض
قدرت کنند.
تضادهای حلناشدنیِ «اُپوزیسیون»
جهانشاه رشیدیان
در
این مقاله قصد دارم در باب مانع اصلی
اتحاد اپوزیسیون که «نوع حکومت» باشد بحث کنم. این مانع یک دلیل بی
رغبتی
مردم در مبارزه برای گذار از رژیم ضد ایرانی اسلامی است. از آنجا
که مبارزه
مردم توسط یک حزب یا اوپوزیسیون منسجم با نوع مشخصِ حکومت برای
جانشینی
باید به سرانجام برسد، تضاد چهار نوع حکومت یعنی موروثی، جمهوری،
کمونیسم و اسلامیِ نوعِ مجاهدی مانعی در وحدت است. این فقدانِ وحدتِ
مخالفان یکی از
بزرگترین دلایلِ بقای رژیم جنایتکار، غارتگر و اشغالگر اسلامی بوده
است.
تجربه تاریخ نشان میدهد که تشکیل
اپوزیسیون برانداز در هر رژیم توتالیتر قابل تحمل نیست و چنین
اپوزیسیونی در نطفه خفه می
شود. اما تجربه نشان داده که ستاد چنین اپوزیسیونی می
تواند
در
خفا در داخل و یا نهان در خارج بسته شود و اعضای
آن
در داخل فعالیت
کنند.
اسلام تا امروز مارتین لوتر نداشته است!
صادق جلال العظم، فیلسوف سوری
صادق
العظم برقراری سکولاریسم، اصل جدایی دین از سیاست، را بسیار مهم
اما
غیرکافی میداند. او معتقد است که با حفظ اعتقادات
اسلامی، بر پایهء فقه و اصول شریعت،
سکولاریسم غیرممکن است. او میگوید پیش از هرچیز خود این تفکر
باید اصلاح و با مقتضیات دنیای مدرن سازگار شود.
نویسنده "نقد تفکر دینی"، که خود را بیش از هر
متفکری به ایمانوئل کانت
مدیون میداند، معتقد است تنها چیزی که میتواند
جوامع اسلامی را از بحران و آشفتگی کنونی
نجات دهد، رفرم دینی بنيادین است، کمابیش به همان گونه که
پروتستانتیسم کیش مسیحیت را برای پذیرفتن تمدن
مدرن آماده کرد
هیاهوی بسیار برای هیچ
بیژن صفسری
چه
آنان که گناه مسندنشینیِ
منفورترین فرد نظام بر کرسی ریاست مجلس خبرگان را
به پای رای دهندگان انتخابات این مجلس فرمایشی
میگذارند و چه کسانی که تحریم کنندگان
انتخابات را مسبب پیروزی نزدیکترین فرد به رهبری نظام
میدانند، هر دو به یک میزان به خطا میروند چرا
که به تجربهء
سی و هشت
سالهء
حاکمیت بیسوال نظام ولایی ثابت
شده
که نتیجهء
حضور و یا عدم حضور مردم در
پای صندوق
های رأی
همواره یکسان بوده و تأثیری
در
تغيیر
و تحول امور از پیش تعین شدهء
رژیم نداشته است؛
خاصه
رأی
دادن برای
تعيین
نمایندگان
مجلسی که ملک طلق رهبری
بودن
اش
اظهر المن الشمس است.
فردیت و امامت؛
ترس از آزادی
پرویز دستمالچی
دمکراسی
های مدرن بر روی حقوق فرد بنا شده اند و حکومت با تضمین حقوق بشر
در چهارچوب حقوق اساسی- شهروندی ضامن آزادی های فردی و اجتماعی
شهروندان می شود. جوامع اسلامی میان "امامان" خودسر و فردیت
خودمختار گیر کرده اند. و بنیادگرایان معمم و مکلا از جمله تمام
لایه های گوناگون ولایت فقیهی در ابران نمادهای ضدیت با انسان خود
مختاراند. میان خرد و رای (فردیت) که در برابر ایمان و قیمومت است،
میان اندیشه آزاد یا تمکین و فرمانبری از امام (پیشوا یا رهبر)
باید یکی را انتخاب کرد. انسان خودمختار چون انتخاب می کند، پس در
برابر اعمال
اش
مسئول می شود و مومنی که از امام اطاعت می کند و بنابر خواست او به
راهی می رود که گویا خدایش آن را می خواهد، مبرا از مسئولیت می
شود.