آرشيو بيانيه های سازمان ها Fax: 509-352-9630
توجه: در اين لينک
1. ما با مذهب و عقيدهء هيچکس سر دعوا نداريم اما حضور مذهب و ايدئولوژی کسی را در قانون اساسی و نهادهای حکومتی نمی پذيريم.
2. و از آنجا که حکومت اسلامی مسلط بر ايران را قابل اصلاح و حتی قانونی نمی دانيم، طبعاً، در خارج کشور، از آن جز خواست انحلال مطالبه ای نداريم؛
3. و به همين دليل می توان انتظار داشت که نام هيچ يک از هواداران جنبش در زير نامه هائی که خطاب به گردانندگان رژيم نوشته می شوند ديده نشود.
4. اما، در عين حال، ما از همهء مطالبات بر حق هموطنان اسير خود در داخل کشور از غاصبان حکومت مسلط بر سرزمين مان حمايت می کنيم.
5. آنچه در اين سايت «اختصاصی و غير خبری» منتشر می شود يا در موافقت با سکولار دموکراسی است (مثل نوشته های انحلال طلبان و مخالفان حکومت اسلامی) و يا در مخالفت با آن (مثل نوشته های اصلاح طلبان، که با نوار توضيحی مشخص می شوند) و يا مسائل را بصورت جدی و طنر از ديدگاهی سکولار دموکرات مطرح می کند. در همه حال اصولی که در «پيمان نامهء عصر نو» منعکس اند، راهنمای ما محسوب می شوند.
6. انتخاب مقالات وارده و برگرفته از منابع مختلف، و همچنين انتخاب تيتر مناسبی برای آنها با سردبير است.
7. به احترام «جمهوريت»، در اين پايگاه، هر کجا سخن از حکومت مسلط بر ايران پيش آيد، واژهء «جمهوری» به «حکومت» يا «رژيم» تبديل می شود.
8. و از آنجا که بين ايران و ملت ايران از يکسو، و حکومت اسلامی مسلط بر کشورمان، از سوی ديگر، تفاوت و جدائی قائليم، در هر متن که واژهء ايران بکار رفته اما منظور رژيم اسلامی باشد، ما بجای ايران عبارت «رژيم ايران» يا «رژيم مسلط بر ايران» را بکار می بريم.
|
||||||||
تأسيس: 14 امرداد 1392 تاريخ انتشار اين شماره: چهارشنبه 8 و پنج شنبه 9 آذر ماه 1396 - 29 و 30 نوامبر 2017
|
||||||||
در جریان اعتراضات به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال سال هشتاد و هشت، عملاً شبکههای اجتماعی مجازی و عمل سیاسی خیابانی بر هم کنشی قابل قبول داشتند. در سالهای اخیر اما اعتراضات مجازی بر عمل مستقیم سیاسی و هر گونه سازماندهی عینی پیشی گرفته است. از کمپین «چهارشنبههای سفید» و طوفان توئیتری برای جعفر عظیمزاده، فعال کارگری تا دادخواست آنلاین عفو بینالملل برای آزادی آرش صادقی، زندانی سیاسی، نقدهای بسیاری بر این شکل از مبارزه دیجیتالی/ اینترنتی مطرح شده است؛ گرچه این انتقادها تاکنون فاقد پایهء نظری مدونی بوده است. این در حالی است که در جوامع غربی نقدهای مفصلی درباره مبارزه دیجیتالی، رابطه آن با دموکراسی و احیاناً منطق بازاری این نوع از عملگرایی منتشر شده و مفهوم پردازی هایی همچون کلیکگرایی و مبارزه زیر لحاف از دل چنین بحثها درآمده. متن پیش رو یک نمونه از نقدهایی است که به رابطه مبارزه دیجیتال و ایدئولوژی بازاریابی میپردازد.◄ احمدی نژاد در حمایت از اعضای فرقهء زنبیلیه، طی سخنانی اعلام کرد که: "به خدا ما دزد نیستیم!" حمید بقایی و رحیم مشایی هم با قید قسم اعلام کرده اند که دست به پول دولت نزده اند! ناظران سیاسی و اختلاسی هم می گویند حرف این افراد درست است زیرا در حکومت اسلامی دزد به کسی می گویند که از زور گرسنگی یک بسته بیسکویت را در یک فروشگاه یواشکی بلند کرده و در جیب گذاشته و دستگیر شده است. کسی که از دیوار مردم بالا نرفته و یا قالپاق اتومبیلی را ندزدیده است که دزد محسوب نمی شود و به همین خاطر قسم احمدی نژاد درست است و باید پذیرفت که اوس محمود و اعضای باندش دزد نیستند!◄
جناب جوادی، حزب سکولار دموکرات ایرانیان، حامی آن اقتصاد سرمایه داری که خون مردم را می مکد و کارگران خاموش را استثمار می کند و روابط ضد انسانی را تسری بخشیده نیست. شما، هنوز دمی از تأسيس اين حزب نگذشته، هر گونه ستم و ظلمی که بر مردم وارد آمده است را به گردن این حزب بعنوان طیفی از حامیان اقتصاد بازار آزاد انداخته و تمام ظلم و ستم های گذشته و آینده را به این حزب نسبت می دهید. آخر این چه منطقی است که با وارد کردن یک حزب در فرمول های غیر منطقی مارکسیستی تان، بدون اینکه هنوز این حزب نوپا عملکردی داشته باشد، به آن نسبت می دهید؟ ◄
سکولاریسم و رفع خشونت علیه زنان یادداشتی به مناسبت روز جهانی رفع خشونت علیه زنان در پی تصويب و انتشار وسيع اعلامیه ی جهانی حقوق بشر در سال 1948 و تأکیدی که در آن بر برابری حقوق زن و مرد شده بود، مساله ی مبارزه با فاجعه ای بشری، یعنی «خشونت علیه زنان»، بصورتی وسيع مطرح شد. از آن پس، آمارهای مربوط به این نوع خشونت، یکی پس از دیگری، منتشر شده و تلاش های سازمان های حقوق بشر و گروه های زنان، و حتی مردان باورمند به مبارزه با اين خشونت، سبب شد که سازمان ملل توجه ويژه ای نسبت به این امر داشته باشد. اين سازمان، در دهه ی آخر قرن بیست و یکم، علاوه بر تصويب «کنوانسیون پیشگیری از جنایت و گام های عدالت برای حذف خشونت علیه زنان»، و «کنوانسیون رفع کلیه ی اشکال تبعیض علیه زنان»، در سال 1991، روز 25 نوامبر را به عنوان «روز جهانی حذف خشونت علیه زنان» اعلام و دو سال بعد نيز در اين مورد قطعنامه ای منتشر کرد. ◄
زلزلهء کرمانشاه: فراموشی و پریشانی «ما» یک هفته از زلزلهء کرمانشاه گذشته است. هنوز مشخص نیست چند تن جان خود را از دست دادهاند، مشخص نیست چند روستا، چندین خانه و چندصد نفر در زیر آورها مدفون شدهاند. همچنان بحث است بر سر اینکه چه کسی برای رساندن کمکهای مردمی «قابل اعتمادتر» است. ورزشکاران، بازیگران سینما و تلویزیون، کنشگران و سیاسیون هر یک راه افتادهاند و رفتهاند به کرمانشاه تا کمکهای «مردمی» را برسانند به دست آسیب دیدگان... همه هستند و باز گویی هیچکس نیست...◄ از مجموعهء «کلمات حمار» (ضد کلمات قصار!) * عباس (ع) علی(ع) کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان: تبدیل شدن رفاه به مسئلهء اول کشور، انحراف در اولویت های انقلاب اسلامی است، چرا که رفاه اقتصادی هدف انقلاب نیست بلکه ابزار انقلاب است./ انتخاب * مصباح یزدی: زنان ایران برای عزتی که در حکومت اسلامی یافتند شکرگزاری کنند./ محبت نیوز * حجت الاسلام محمد(ص)ی گلپایگانی، رئیس دفتر مقام معظم رهبری: جاده یک طرفه به سمت غرب باید برگشت پیدا کند و انشاءالله روزی میرسد که همه در دنیا به جای انگلیسی، فارسی یاد بگیرند.◄ |
زلزله در غرب کشور سبب شد که کشور ما دچار یک زلزلهء سیاسی همهجانبه شود. دو جناح حاکم در حکومت اسلامی طی این چهل سال توانسته بودند همه فعالیتها و حرکتهای مدنی را در کنترل خود داشته باشند. این بار اما جامعهء مدنی ایران، که در این جا من آن را نیروی سوم نامیدهام، مستقل از دو جناح حاکم وارد میدان شد و نشان داد که توانائی عمل مستقل و یا بهتر بگوئیم توانائی مدیریت به میزان قابل قبولی را دارد، تا آن جا که مردم زلزله زده در غرب کشور از حمایتهای مردمی قدردانی میکنند و از هر دو جناح حکومت انتقاد به عمل میآورند. این نوشته گذری و نظری به این سه نیروی مقتدر در سیاست ایران و ظهور و افول هر یک از آنها در چهارچوب یک یادداشت کوتاه است.◄
ملتی که نشان داد میتواند دوباره متولد شود اگرچه اعتماد و اطمینان حاصل از آن شروط بسیار اساسی و الزامی برای تنظیم یک رابطه پایدار و مثبت بین دولت و ملت هستند، اما این حمایتها و همبستگیهای خودجوش مردم دلایل و ریشههای بسیار عمیقتری از صرفاً عدم اعتماد به نهادهای دولتی دارند، و باز میگردند به موضوع «موقعیتهای انسانی» که هانا آرنت بهطور مفصل به آن پرداخته است. همانطور که او اشاره دارد، اعتماد و اطمینان فقط ابزارهای بسیار لازم و ضروری برای حفظ و تداوم این موقعیت انسانی هستند و نه ریشه و علت شکلگیری و یا ضربهپذیری این موقعیت انسانی. اما این موقعیت انسانی چیست و چگونه میتوان آن را در حمایت و همبستگیهای مردم با زلزله زدگان پیدا کرد؟◄
حکومت اسلامی: نقطهء پایانی بر «فلسفهء تاریخِ» شیعه ادعایم این است که منتظری، که خود فقیهِ «اَعلَمِ» شیعه و از نظریه پردازانِ بزرگِ حکومتِ اسلامی و «ولایتِ فقیه» و قائم مقامِ رهبری بود، هنگامی که متوجه شد «حکومت اسلامی» چه بر سرِ «فلسفهء تاریخِ» شیعه آورده، یواش یواش از رژیم فاصله گرفت و به انتقاد از آن پرداخت، و در نهایت، پس از تحملِ مشقاتِ بسیار، در «حصر» از دنیا رفت. آنچه منتظری، از منظرِ یک روحانیِ شیعه که دل در گروی دین داشت، متوجه شده بود امروز برای ما، به عنوانِ مخالفانِ حکومتِ دینی و هوادارانِ لائیسیته و سکولاریسم، اهمیت دارد.◄
داستان تبديل شدن منازعهء شیعه و سنی پنجاه سال پیش ایران یکی از متحدان اصلیِ واشنگتن در منطقه بود. عربستان سعودی، مصرِ جمال عبدالناصر را دشمن شماره یک خود میدانست، و جنگی نیابتی را در یمن علیه آن کشور به راه انداخته بود. کشورهای عرب همگی اسرائیل را دشمن بی چونوچرای خویش میدانستند و در عینحال برای استفاده بهینه از این اهرم، جنگی را برای گسترش نفوذ خود در منطقه به راه انداختند... نیم قرن بعد، «منازعه اعراب و اسرائیل» به دلیل وقوع بهار عربی و جنگهای متعاقب آن، و بهخصوص بهخاطر بالا گرفتنِ رقابت سیاسی بین دو مدعی اصلیِ هژمونیِ منطقهای، یعنی ایران و عربستان، به حاشیه رفته است. ◄
ضرورت های تشکيل مهستان (1) گفتگو با اسماعيل نوری علا
در برنامه نگاه بمديريت عليرضا ميبدی
بحران سوریه و نقش روسیه و حکومت اسلامی رئيس شورای مرکزی حزب سکولار دموکرات ايرانيان
قشر جديد اصلاح طلبان و ساختار قدرت* مریم وحیدیان - در نشريهء داخلی «اعتماد» اگرچه بیست سال است که «جریان اصلاحات» با رخت و هویت یک جریان سیاسیِ شناسنامه دار در نظام اسلامی به کنشگری پرداخته است اما عمر کنشگری ساکنان این جریان بیش از این مدت و به قدمت فراز و فرودهایی است که در قالب آن این هویت تعریف شده است. همین عمر کوتاه مدت هم کافی بود تا این جریان سیاسی با حرکت گسلهای سیاسی صعود و نزولهایی را تجربه کند. تجربهء انتخابات 88 و 92، و ائتلاف سیاسی با معتدلین، و دو انتخابات اخیر، همگی نمودهایی از گرهگاه هایی است که «آرایش داخلیِ» این جریان و «نسبت اش با حاکمیت» را در معرض تحول های گسترده قرار داد. ◄ * توضيح سردبير نشريهء «جنبش»: تيتر اصلی اين مقاله «کارويژهء اصلاح طلبان درون و برون ساختار قدرت» است که، به نظر ما، رسانای آنچه در مقاله مطرح شده نيست. محتوای اين مقاله از انفعال قديمی ها و بی اعتنائی جديدی ها به آنها حکايت می کند و در مجموع پريشانی حاکم بر اردوگاه اصلاح طلبی را آشکار ساخته و، مهمتر از آن، نشان می دهد که جريان اصلاحات در دوری از قدرت می پژمرد، چرا که اصلاح طلبی به معنی تعمير برای حفظ حکومت است و با مفهوم «رفورم» تفاوت اساسی دارد. |