جهان عرب بیش از هر چیز
به آزادی بیان نیاز دارد
آخرین یادداشت جمال قاشوجی
حکومت های عرب
به شکل روزافزونی از آزادی بیشتری برای ساکت کردن رسانه ها برخوردار می شوند.
زمانی بود که ژورنالیست ها تصور می کردند اینترنت موجب آزادی اطلاعات از چنبره
سانسور و کنترل حاکم بر رسانه های چاپی خواهد شد. اما این حکومت ها که بقایشان
در گرو کنترل اطلاعات است به شدت اینترنت را مسدود کردند. آن ها همچنین
گزارشگران محلی را بازداشت کرده و آگهی دهندگان را برای قطع درآمد نشریاتی خاص
تحت فشار گذاشتند.◄
بيست
گزارۀ صریح و شفاف در بارۀ شرایط کشور
احمد زیدآبادی
دولت ترامپ
ممکن است با گردآوری تحکمآمیز و آمرانۀ برخی چهرهها و گروهها زیر چتر واحد و
هدایت و منضبط کردن آنها از راه تشویق و تهدید، اپوزیسیون پر هیاهویی را سازمان
دهد. این اپوزیسیون احتمالی با برخورداری از حمایت مالی و دیپلماتیک و بخصوص
رسانهای ایالات متحده میتواند با جمعیت ناراضی در کشور ارتباط برقرار کرده و
آنها را به سمت و سوی سیاسی دلخواه سوق دهد. سرانجام چنین حرکتی ممکن است
سرنوشت صربستان عهد میلوشوویچ را در ایران تکرار کند. احتمال پیوستن برخی از
گروهها و چهرههای مشهور به این اپوزیسیون از سر ناچاری و یا از باب «اکل
میته» محتمل است.◄
گفتمان عادی سازی جمهوری اسلامی
در رسانههای فارسی زبان خارج کشور
مجید محمدی
بزرگترین
جفایی که اصلاحطلبان و استمرار طلبان به مردم ایران کردند تلاش برای تضمین
تداوم این نظام برای دو دهه نبود (چون بدون آنها نیز ممکن بود رژیم ادامهی
حیات دهد). بزرگترین جفای آنها عادیسازی رژیم نکبت و فلاکت در ایران بوده است.
آنها با استفاده از زبانِ دورهی گذار در دنیا «اصلاح خواهی ایرانیان» را به
جای «اصلاح پذیری نظام» فروختند و ایران را کشوری در حال تجربهی دمکراسی و
توسعه و بسط نهادهای مدنی معرفی کردند.◄
«رژیم «مستعد فروپاشی» درکار تدوین سند پیشرفت!
رضا تقی زاده
فراخوان
بيست و دوم مهر علی خامنهای برای تدوین «الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت» تا
نزديک به پنجاه سال ديگر در شرایطی صورت گرفت که بر اساس ارزیابی مؤسسه
مطالعاتی «صندوق صلح» وضعیت حکومت اسلامی ایران، در فهرست رژیم های درمانده، و
در شاخص کشورهای شکننده و آسیبپذیر، مابین «نارنجی و قرمز» قرار دارد و
پیشبینی موقعیت سال آینده آن بحرانیتر از امسال است: نزدیکتر به وضعیت
«غیرقابل بازگشت»، و محکوم به فروپاشی.◄
این بار
ما جلو هستیم!
سام قندچی
مراد
از مقايسه هائی که می توان انجام داد
آن است
که
ببينيم،
حتی در
عرصه «غیرمذهبی»
سیاست،
در همان زمان که
در
اروپا و آمریکا
دربارهء
لیبرالیسم و
سوسیالیسم و ساختن دنیای مدرن بحث می شد، در ایران وضع
تا چه حد عقب
مانده بود.
اما،
بعد از انقلاب
پنجاه و هفت،
و
به برکت
حاکمیت
«کوکلاکس
کلان اسلامی»
در ایران، این بار روشنفکران ما واقعاً در بحث
های
نظری سیاسی از اروپا و آمریکا پیشی گرفته
اند.◄
افراط گرایی عربی و پایان مدرنیسم
فیصل دراج
اشاره:
فیصل دراج سال 1943 در فلسطین چشم به جهان گشود و در پنج سالگی مثل خیلیهای
دیگر از کشورش آواره شد. در دانشگاه دمشق فلسفه خواند و دکترای فلسفهاش را سال
سی و يک سالگی از فرانسه گرفت. او سالها در زمینههای ادبیات و اندیشه
مقالههای بسیاری منتشر کرده است. این منتقد فلسطینی در کتاب «مدرنیسم رو به
قهقرا» ضمن مقایسهی طه حسین با آدونیس و نوع برداشت و برخورد این دو با
مدرنیسم و تلاشهای متفاوتشان برای رسیدن به آن، جریان نوزایی عربی «النهضه»
را که از نیمههای قرن نوزدهم آغاز شده و از نیمههای قرن بیستم رو به قهقرا
رفته است، بررسی میکند و چرایی این سیر قهقرایی را توضیح میدهد.◄
خطر فدرالیسم قومگرا
جلال ایجادی
فدرالیسم
قومگرا یک خطر است. کشورهای صنعتی و سرمایه داری با تشکیل دولت-ملت و نهادینه
شدن شهروندی در حقوق و روان و تربیت انسانها، بمرور ساختار خود را متحول نموده
و ویژگی رفتار قومی و قبیله ای و خانوادگی را از دست دادند...
در ایران، ما فاقد توسعه اقتصادی گسترده بودیم و گاه تعلقات قومی پررنگ بوده
اند، ولی بخاطر تسلسل تاریخی فرهنگی و زبانی و همزیستی در ایرانیت، بخش های
مختلف جمعیت ایران در کنار هم به زندگی خود ادامه دادند.◄
شکاف بین اصلاح طلبان:
زمینهء
توجیه ماشین سرکوب
تحلیل
سايت
نقطه
پس از اینکه
آیت الله ها و حجت الاسلام ها همه را یا کنار زدند و یا مجبور به استحاله در
باورهای تند شیعه و قدرت سپاه پاسداران نمودند، نسل جدیدی از میان این ها
(که بعداً به اصلاح طلبان مشهور شدند)
برخاست. برخاست تا شاهد دوباره برخاستن انقلاب باشد. انقلابی که زیر شانزده سال
پس از سال
پنجاه و هفت
داشت بی آبرو می شد و حنای بی رنگی برایش مانده بود. تئوریسین های نسل جدید
پیدا شدند که اکثر آنها، بجز یکی دو نفر، در لباس «روحانیت» نبودند. کت و
شلواری ها با ته ریش های اجباری و ادکلن های خوشبوی گران قیمت، با لبخند و
آرامش در کنار آخوند های عبوس و رعب بر انگیز قرار گرفتند. اما از آنجاییکه
کِلِرژی ادیان می داند نباید هرگز قافیه را واگذارد، سرِ این طیف کسی چون سید
محمد خاتمی شد که رفتار و گفتارش از نسل جدیدی از آخوند ها می گفت.◄
اعاده حیثیت از انقلاب
پنجاه و هفت
محمود عاشوری
ما
آزاديخواهان شرکت کننده در انقلاب پنجاه و هفت،
که استوار و پایدار روی پیمان خود ایستاده ایم و در این
راه هزینه های گران پرداخته ایم، نه تنها از گذشتهء
خود توبه نمی کنیم بلکه به آن افتخار
داریم. اگر نسل انقلاب
پنجاه و هفت
ساکت
می نشست و در کنار مردم و در مقابل رژیم سفاک و خونخوار رژیم اسلامی نمی
ایستاد، باید حتماً
توبه می
کرد و
در نتیجه از کل مبارزه دست می
کشید. اما مگر ما وجود نداریم؟ مگر کسی از این نسل باقی
نمانده؟ اگر نسل ما دو و یا پنج سال با رژیم سابق برای آزادی مبارزه کرد
اکنون چهل
سال در این رژیم برای همان اهداف مبارزه
کرده است.◄