بیش از چهار دهه پراکندگی مخالفان
م- روغنی
انقلاب بهمن
زمانی به کج راهه افتاد که اکثریت مردم ایران،
بویژه بسیاری از ما روشنفکران،
بیتوجه به خطرات فاجعهبار درهم تنیدگی دین و دولت رهبری خمینی را در هدایت
انقلاب پذیرفتیم و بدیل دولت بختیار را همراه با بنیادگرایان “دولت بیاختیار”
نامیدیم. پذیرش رهبری خمینی تا حدود بسیاری ناشی از توهمات سیاسی نیروهای غیر
روحانی تشکیل
دهنده
انقلاب بود که هر
کدام
ناکجاآباد ایدئولوژیک
شان را
با سرنگونی شاه تحققپذیر میسنجیدند.◄
القاب روحانیت و کارکردهای آن
(به
روایتِ شریعتی و دیگران)
رحمان لیوانی
یکی
از گروههای اجتماعی که سخت به القاب بها میدهد و پیوسته برای وصول به اهداف
خود از آنها استفاده میکند روحانیت است..
القاب
روحانیت بر خلاف القاب دیگر گروههای اجتماعی همواره کارکردی دوگانه داشته است.
بدین ترتیب که این القابِ پر طمطراق به گواهیِ تاریخ و به گواهیِ چهار دهه
تجربهء
عینیِ استبدادِ دینیِ حاکم بر جامعه ی ما، از یکسو روحانیت را به “نان” و “نام”
رسانده و اتوریته دینی و اقتدار سیاسی اش را بر جامعه تحمیل کرده است و از سوی
دیگر “نان” و “نام” مردم را به مخاطره افکنده و آنان را از همه ی حقوق انسانی
و شهروندی که شایسته یک انسان مختار و آزاد است محروم کرده است.◄
يک گل
نصرانی!
مطلب وارده
کادر درمانی یک
بیمارستان پشت لباس
شان
نوشته بودند: «ما گر زِ سر بریده می ترسیدیم / در محفل عاشقان نمی رقصیدیم».
من این شعر را می شناختم، و با خواندن اش بر لباس آنها اشکم سرازیر شد.
تاریخ چه ها که نمی کند. در تبریز، این شعر بیش از صد سال است كه ورد زبان هاست
و اصل شعر اینگونه است: «سیصد گل سرخ؛ یک گل نصرانی… / ما را ز سر بریده
میترسانی؟ // ما گر ز سر بریده می ترسیدیم / در محفل عاشقان نمی رقصیدیم»
(نصرانی، اشاره به فردى مسیحی است). شاعر مشخص نیست، اما داستان این شعرِ صد
ساله مشخص است: «شهيد آمريکائی مشروطه ایران!»... صدر مشروطیت است، تبریز
شدیداً در محاصره است، جنگ سختی بر پا است. فقط یک کوچه مانده تا جنبش مشروطه
شکست بخورد.
◄
استبداد از ترس تغذیه میکند!
(نگاهی به کتاب «نامه های ايرانی»)
قربان عباسی
استبداد
نمیپاید مگر به یاری همه کسانی که خواجگی را بر شرف و مرگ فضیلتمندانه ترجیح
دادهاند. استبداد جز به ترس و ارعاب و تهدید نمیپاید و آنکه در برابر ترس
ارباب زانو میزند باید برای همیشه ننگ بردگی را بر پیشانی خود حک شده ببیند.
دیالکتیک ارباب و بنده هگل نیز جز این نمیگوید. و البته عامل دیگری هم است که
در پاییدن و بقای هولناک استبداد در این سرزمین نقش ایفا کرده است. شمشیر
نامرئی سلاطین و مستبدان که برخلاف شمشیر بران و مرئی آنها هم ضرباتش هولناک و
هم زخمهایش عمیقتر است؛ خرافات!◄
رژيم اسلامی در تنگنای منطقهای
احمد رأفت
«محور
مقاومت» جمهوری اسلامی در چند ماه گذشته ضربات سختی را متحمل شده است. در لبنان
تظاهرات و فشارها علیه حزبالله به مثابه ستون اصلی این «محور»، حسن نصرالله را
مجبور ساختند از زبان معاون اش، نعیم قاسم، بگوید که «جوّ حاکم به نوعی است که
جنگی با اسرائیل در ماههای آینده صورت نخواهد گرفت.» ... در عين حال اسرائیل و
آمریکا خود را آمادهی مقابله احتمالی با آشوبگریهای سپاه پاسداران انقلاب
اسلامی میکنند.◄
تبديل
چین به تابوی مقدس؟
احمد زيدآبادی
آن
دسته از کسانی که از موضع استقلال ملی و منافع عمومی کشور از توافق اجتمالی با
چین نگراناند، نگرانیشان از تجارت و داد و ستد با چین و یا سرمایهگذاری آن
کشور در ایران نیست، بلکه نگران تبدیل چین به “تابویی مقدس” در سیاست ایران
هستند؛ به طوری که اگر فرزند “ایدئولوگ” نظام جمهوری اسلامی نیز به رهبران حزب
کمونیست چین بگوید بالای چشمشان ابروست، نمایندۀ مجلس خواستار برخورد قاطع و
شدید دادستان کل کشور با او شود!
با این
وضعی که پیش میرود بیم دارم روزی مولانا را هم از گور بیرون کشند و او را به
تازیانه ببندند که چرا در “قصۀ مری کردن رومیان و چینیان در علم نقاشی و
صورتگری” چینیان را بازندۀ مسابقه دانسته است!◄
چین، آمریکا و انتخابات نوامبر
محمود سریعالقلم
نحوۀ شکلگیری و تکامل این نظام بینالملل بعد از انتخابات نوامبر سال جاری،
فارغ از اینکه کدام حزب پیروز شود، دو تابع کلیدی دیگری نیز دارد: یک) تا چه
میزان جهتگیری جدید سیاست خارجی آمریکا میتواند ثروتِ بیشتری تولید کند، دو)
با چه نسبتی این ثروت جدید برای فائق آمدن بر چین از یک طرف و هزینه کردن آن در
داخل آمریکا از طرف دیگر، بهره برداری شود. در دنیای جدید اگر فردی بخواهد
معقول و محترم زندگی کند، بنگاهی بخواهد بقای خود را تضمین کند و کشوری بخواهد
مستقل و آزاد باشد نیاز به تولید ثروت و مازاد و پس انداز دارد.◄
انفجارهای «مرموز» و چشمانداز آینده
خطار ابودیاب
انفجارهای
امنیتی «مرموز» در مراکز نظامی، صنایع موشکی و تأسیسات زیربنایی ایران به عنوان
دورهای جدید از فشارها علیه تهران همچنان ادامه دارد. بدون شک این انفجارهای
دقیق در چارچوب اهدافی منظم برای به تعویق انداختن برنامههای هستهای و موشکی
جمهوری اسلامی ایران برنامهریزی شده و انجام میگیرد..◄