باور به سکولاردموکراسی يعنی حکومت اسلامی اصلاح پذیر وحتی دگرگونی پذير نیست وباید آن را از بیخ وبن برانداخت تنها راه «نجات ایران» تقویت درک ما از مفهوم «کشور - ملت» است و آنچه که «ملی» (متعلق به ملت) است! برشی از سخن خامنه ای: «حوزه هاى علميه نمى توانند سكولار باشند. اينكه ما به مسائل نظام كار نداريم، به مسائل حكومت كار نداريم، اين سكولاريسم است»(+). تاريخ اعلام موجوديت «جنبش»: 14 امرداد 1392 |
||||||
|
||||||
|
||||||
«موساد مسئول حمله به رشدی است!» نظر نادر هاشمی، استاد دانشگاه دنور پروفسور نادر هاشمی، رئیس «مرکز مطالعات خاورمیانه» در «دانشگاه دنور»، در برنامهء «ایران پادکست»، با گفتن اینکه سازمان اطلاعاتی اسرائیل، موساد، مسئول حمله به سلمان رشدی در نیویورک بوده است، توضیح میدهد که: «این بچهء جوان، هادی مطر، با فردی که ادعا میکرد هوادار سپاه است در ارتباط بوده و این فرد او را به حمله به سلمان رشدی کشانده است». این فرد که، به گفتهء پروفسور هاشمی، «ادعا میکرد که به جمهوری اسلامی ایران وابسته است، میتوانست عامل موساد باشد». توضیحات هاشمی خشم گروهها و افراد مختلف را در شبکههای اجتماعی برانگیخته است.◄
* به تعدادی بیمار روانی خطرناک، برای تصدی مسؤلیت های گوناگون از صدر تا ذیل نیازمندیم. داوطلبان می توانند درخواست خود، به انضمام چند قطعه عکس که سال ها پیش از انقلاب شکوهمند اسلامی انداخته شده باشند، را در اوقات شرعی، به امور اداری این سازمان تحویل، و کشیده دریافت دارند. اضافه می شود که مدارک تحصیلی، تخصص، تجربه و از این قبیل خزعبلات، لازم نیست لکن به فتوای علمای سَلف، حشره الله مع موالیة المطهرین، صلوات الله علیهم اجمعین، ارائهء گواهی "سوء پیشینه " که در آن دستکم چند فقره قتل، انفجار و آتش سوزی آمده باشد، از اوجَب واجبات است. و من الله التوفیق.◄
آرشیو تصویری 1◄ 2◄ آرشیو صوتی ◄
یکبار دیگر، در نهایت تأسف، نویسندهای آزاداندیش و روشنفکری با شهامت، سلمان رشدی، گرفتار ترور شد. نویسندهای که در برابر یقینیات، شک کرد و با ذهن خلاق و تیزپرواز و طنزی جذاب، جهانی شگفت آفرید و آن را از طریق نشر آثارش، همگانی کرد. تاریکاندیشان خرافاتی و اسلامگرایان افراطی که در یقینِ فسیل شده خود لحظهای تردید نمیکنند، با ترور سلمان رشدی، بار دیگر بر قطر پروندۀ تیرۀ حماقت افزودند.◄
همچنان بدنبال بازگشت «دوران طلایی»! استقبال بسیار گسترده اصلاح طلبان رانده از نظام قدرت و عناصر ملی-مذهبی از برخی از انتقادات آقای موسوی نسبت به سیاست های منطقه ای جمهوری اسلامی و عدم توجه به نیکی یاد کردن میرحسین موسوی از روح الله خمینی تحت عنوان «آن جان بیدار»، و بجای آن، بازتاب دادن بسیار گسترده نگرانی های او در رابطه با موروثی شدن رهبری جمهوری اسلامی، حاکی از این است که این اصلاح طلبان و عناصر ملی-مذهبی، فاقد چشم انداز و برنامه روشن برای ارائه یک آلترناتیو برای جمهوری اسلامی هستند.◄
شهروندان خوب فرمانبر پارسای اوکراینی نمیترسندمروری بر کتاب «شهروندان خوب نباید بترسند»«شهروندان خوب نباید بترسند» اولین اثر ماریا روا، نویسندهی جوان اوکراینی است که با ترجمهی مژده دقیقی به تازگی توسط انتشارات نیلوفر وارد بازار نشر ایران شده است. کتاب شامل نه داستان کوتاه اما به هم پیوسته است که بریدههایی از زندگی ساکنان ساختمان انکار شدهی شمارهی ۱۹۳۳ خیابان ایوانسک را در دو زمانِ پیش از فروپاشی جماهیر شوروی و پس از فروپاشی توصیف میکند. هرچند ماریا روا این داستان را پیش از تجاوز نظامی اخیر روسیه به اوکراین نوشته، اما تصویری روشن از شرایط ملل تحت سلطهی نظام مخوف ایدئولوژیک در زمان «جمهوری شوراها» و دستوپا زدن آنها برای نجات از چالههای باقیمانده از آن مغاک خوفناک در فاصلهی کوتاهی پس از فروپاشی ارائه میدهد.◄
نقد «کنونیت»، مقدمهای بر رهایی فردا ما ایرانیان همیشه به حفاظت از خویشتن اندیشیدهایم. موجوداتی سازگار شدهایم اما نتوانستیم از خود به عنوان یک انسان حمایت کنیم. خودسر بودهایم اما خودآیین نبودهایم. حمایت از خویشتن در معنای به نقد گرفتن اکنونیت خود و موقعیت خودمان است که مخاطرهآمیز است. در حمایت از خویشتن به خاطر به چالش کشیدن اکنونیتمان آن را به خطر میاندازیم اما در حفاظت از خویشتن اکنونیت خود را حفظ میکنیم.◄ |
«ایران خانهء ماست؛ باید دلسوز آن باشیم» پرسش ها از: سعید قاسمینژاد - علیرضا کیانی - محمد ایزدی نقش جامعه در قالب یک نظم سکولار دموکرات و مشارکت جامعه اهمیت دارد. فقط مدیریت سازمانی کشور مهم نیست بلکه مدیریت سیاسی کشور نیز بسیار اهمیت دارد و در اینجاست که نقش نیروهای سیاسی معنا و اهمیت پیدا میکند. در آینده، پس از جمهوری اسلامی، علاوه بر اینکه جامعه را به ریل ترقی باز میگردانیم بایستی مدیریت سیاسی بهتری نیز ایجاد کنیم. میخواهم به اینجا برسم که نیازهای ما در امروز قطعاً وجوه اشتراکی دارد با کارهای موفقی که در پیش از ۵۷ انجام شد ولی پرسش اصلی این است که کمبودهای آن دوره را چگونه تکمیل کنیم؟◄ خرده مقاومتهای روزمره: قدرت همین کارهای معمولیتلخیص و گزارش: شهرزاد نوعدوست بیات، جامعهشناس ایرانی و استاد دانشگاه ایلینوی در آمریکا، میخواهد نشان دهد که کنش غالب زنان ایرانی در دوران پس از انقلاب اسلامی متکی بر «قدرت حضور» آنان بوده است؛ بهوسیلهء انجام کارهای روزمرهای مانند کار کردن، درس خواندن، پوشیدن و... تا از این طریق، ساحتهایی متفاوت برای آزادی خود بگشایند. از نظر بیات، قدرت مؤثر این کنشها دقیقاً در همین معمولی بودن شان است. جنبشهای اجتماعی متعارف در کشوری چون ایران بیشتر در معرض سرکوب قرار میگیرند اما اعمال زندگی روزمره، بهزعم بیات، بهدلیل ماهیت شان میتوانند هم از سرکوب بگریزند و هم تغییر پدید آورند.◄ روایتی از کشف حجابهانیه، روزنامهنگاری ۳۰ ساله است که در یک خانوادهی مذهبی طبقهی متوسط بزرگ شده؛ خانوادهای که پس از انقلاب ۵۷ مذهبی شدند و او را از دورهء دبستان به مدرسهای فرستادند که پوشیدن چادر در آن اجباری بود. او که در دورهء راهنمایی به خاطر فضای گروه دوستان محجبهاش به حجاب علاقهمند شد، این حجاب و چادر را تا دوره، دانشجویی به خواست خودش بر سر داشت. پس از آن اما با تغییر نگاه سیاسی و مذهبیاش اول چادر و بعد حجاب را کنار گذاشت. او که نام و مشخصات واقعیاش به درخواست خودش محفوظ نگه داشته شده، در یک مصاحبهی مفصل تجربهاش از برداشتن حجاب را روایت میکند.◄
تجربهء فلاسفهء کلاسیک در مواجهه با «جباریت» تاریخ نشان داده است که بسیاری راه استبداد برگزیدهاند. ورای قانون عمل کردهاند و بدون حمایت قانون به قدرت رسیدهاند. به حقوق مردمان تعرض و تجاوز نمودهاند و نه تنها مردمان را در حصار ترس و ارعاب و تهدید و مرگ نگه داشتهاند خود را نیز در این دام گرفتار ساختهاند. مگر نگفتهاند همان حصارهایی که مانع ورود دیگران میشوند مانع خروج تو هم خواهند شد. بیسبب نیست که شاعران دموکراتیک آتن در آثارشان استبداد را جوری نشان دادهاند که انگار نوعی بیماری روانی باشد.◄
«قدرت زداییِ سکولار» از ملایان: مفهوم محدود و گسترده حمله به سلمان رشدی، نویسندهی "آیههای شیطانی"، برپایهی فتوای تروریستی آیت الله خمینی، موجی از انزجار در جهان برانگیخت. در عرصهی افکار عمومی ایران نیز ابراز انزجار از حمله به رشدی در نیویورک و از اصل فتوا در شکلی قوی محسوس است. مخالفت با نظام فقیهسالار شیعی اکنون بسی روشنتر و قاطعتر از گذشته با خواست برپایی یک نظام سکولار همراه شده است. حتّا بخشی از جریان سیاسی مذهبی که به صف مخالفان پیوسته، اصل مبنایی سکولاریزاسیون سیاسی، یعنی جدایی دین و دولت را، در شکل کلی آن، پذیرفته است.◄
حافظه و هویت در گرداب فراسیاست به باورم آنچه از آگاهی تاریخی اندوختیم و نیز آنچه که از حافظهء جمعی داریم را چنانچه در یک کفه ترازو بریزیم و آنچه را هم که فراموش کردیم و یا اینکه نمیخواهیم به خاطر آوریم را در کفه دیگر قرار دهیم، آنگاه ترازو نشان میدهد چه ملت فراموشکار و کمبضاعتی هستیم. حافظهء اشتراکی “متمم” هویت جمعی ماست؛ بهعبارتی حافظهء اشتراکی “متمم” هویت جمعی ماست؛ بهعبارتی حافظه و هویت دست در دست هم دارند تا گذشته را زنده نگه داریم و به آن ارزش دهیم و آن را به امروز و فردا پیوند دهیم. هویت یابی ما بدون گذشته اصولا ممکن نیست و به فرض که چنین باشد آنگاه این هویت ارزشی و اعتباری ندارد. بنابراین نگونبخت او نیست که تنها هویت ندارد بلکه اوست که حافظه نیز ندارد.◄
باز تعریف مناسبات میان این جریان های عمدهءسیاسی، بدون درک این تغییرات عینی ممکن نیست. داوری ها و ارزیابی های موحود نشان می دهد که ذهنیت عمومی حاکم بر اپوزسیون تغییرات ابژکتیو را بخوبی در نیافته است. آثار و بقایای مانده از انتاگونیسم تاریخی و طولانی بین سلطنت با دیگر جریان ها، کماکان در گفتار و رفتار همهء طرف ها باقی است. چرخش های افراطی و تفریطی از «همه باهمی» تا باز سازی فضای نفرت و کینه ورزی نشان از عقب ماندگی عنصر ذهنی از تحولات واقعی دارد.◄
اندیشهء سیاسی در ایران معاصر دائرمدار دو ایدۀ «اقتدارگرایی» و «دموکراسی» می گردد. ساخت سیاسی اقتدارگرا و دموکراتیک دو «گونۀ آرمانی» عمده ای هستند که کلیۀ صورت های مطلوب اندیشه سیاسی ایران معاصر را در بر می گیرند. مدافعان این دو سنخ اندیشه مدام در پی آن اند تا سویه های اندیشه ای و نظری جریان مقابل را نقد و نفی کنند.◄
انترناسیونالیسم، ضدامپریالیسم و خاستگاه اردوگاهگرایی این مقاله به بررسی ایدههای افرادی میپردازد که از جناح چپ برآمدهاند و خودشان را «ضد امپریالیست» مینامند، اما مدافع حکومتهای دیکتاتوری شدهاند - که برخی از این حکومتها خودشان را کمونیستی یا سوسیالیستی میخوانند- که به اقلیتهای ملی ستم میورزند، جنبشهای دموکراسیخواه را سرکوب میکنند و مبارزات کارگران برای زندگی بهتر را درهم میشکنند. کسانی که از این حکومتهای اقتدارگرا حمایت میکنند یا «تانکی» نامیده شدهاند، کنایه از آن کمونیستهایی که از سرکوب انقلاب مجارستان در سال 1956 توسط اتحاد جماهیر شوروی حمایت کردند، یا «اردوگاهگرا»، با ارجاع به این تصور که جهان اساساً به دو اردوگاه تقسیم شده است،◄ |