|
||||||
|
||||||
|
|
|||||
میرا تو نیستی، مهسا! جانِ جوانِ زندگی، ژینا / !با گیسوانی آغشته به عطر گل های کردستان / بیرون زده از گوشه و کنار سر بندت / که حرامّیِ چشمچرانِ "گشت ارشاد" را / به وسوسه انداخت. // آه... ژینا! مهسا! دختر همیشۀ ایران / اگر مغرور و جوان و زیبا نبودی / حرامّیِ اسلحه پوش، نیم نگاهی به تو نمی انداخت...◄
* بهار نیوز: رسول خادم (رییس اسبق فدراسیون کشتی و از قهرمانان بنام این رشته) روز گذشته به دلیل حمایتهایش از اعتراضات مردمی، توسط یک نهاد امنیتی احضار شده و پاسپورت او ضبط ش * فدوی: آخر این چه کاری ست؟ درب دیزی اسلامی باز است، حیای گربهء مرتضا علی(ع) چه می شود؟ آخر چرا ملاحظهء وقت، انرژی، قلم، کاغذ، مرکب و غیره، که همگی از خزانهء بیت هزینه می شود، را نمی کنید؟ می دانید که ممنوع الخروج کردن هشتاد میلیون تک تک، چقدر زمان می برد؟ بجای این همه اسراف، همه را یکجا و با یک قیام و قعود، ممنوع الخروج فرمایید؛ فدوی فکر نمی کند که حضرت آقا (ضپ) هم مخالفتی داشته باشد!◄
* تو خیال کن من دوزاریم دیر می افته، ولی من از کلمه "سهوا" که خیلی دو پهلو هست، اوایل بشدت متنفر بودم؛ مثلا اسم اش خطای انسانی بود: سهوا هواپیمایی را با دو موشک سرنگون کردند. سهوا پلاسکو در اتش سوختند. سهوا رئیس جمهور از خواب بیدار می شود و نرخ بنزین بالا می رود. سهوا هزار و پانصد نفر را بخاطرش می کشند. سهوا ساختمان متروپل در آبادان فرو می ریزد. سهوا سرنشینان سانچی از بین می روند و خانواده ها گم می شوند. و این روزها سهوا دختران خودکشی می کنند. هنوز پدر مهسا قبول نکرده دخترش "سهو"ا بدست پلیس کشته شده. و در آتش زدن زندان اوین هم سهوا زندانی گلوله می خورد. تا امروز شما سهوا باور کردید که ما می ترسیم و سهوا نماد زور و قدرت بودید. * اینجا فقط یک سهوا خوشگل داشتیم؛ جایی که با پنجاه سانت لچک تمامیت یک قدرت چهل و سه ساله پوشالی را یک زن در دنیا به نمایش گذاشت؛ دختری نهایتا با پنجاه کیلو وزن در برابر توپ و تانک اسلامی آن هم در اوج قهرمانی سهوا یادش می رود از شما اطاعت کند. یادش می رود برادرش را قبل از رسیدن اش به ایران سهوا گرفته اند و اگر نگوید «سهوا بی حجابی کرده: چه بر سر برادرش می آید. * تماشا کردید چطور به زانو در آمده اید؟ سهوا بعد از برگزاری سخره نوردی، الناز را در محاصره داشتید؛ گرچه شما سالهاست بهکلمه سهوا بیشتر احتیاج دارید و ما سهوا بیشتر از اینها آشنا هستیم. اما الناز متفکرانه به هدف زد. چرا که الناز رکابی، دختر دلیر ایرانی، در برابر نظام سنتی خانواده و نظام پوشالی قدرت ایستاد و شما که سهوا سناریو را درست چیدید، گاف بزرگ تان را ندید که فکر کردید مردم سهوا هر چیزی را که می شنوند یا می بینند اشتباهی دیده، شنیده یا فهمیده اند. از الناز رکابی شنیدن کلمه سهوا بسیار زیبا بود. موهای دم اسبی اش را (سهوا) دوست دارم!֎
زنانی که نترسیدن را تمرین کردهاند! گفتوگو با یک جامعهشناس از میان اعتراضات ایران چه کسی بهتر از حاضران در میدان میتواند دربارهی این رویدادها حرف بزند، بهویژه که بخشی زیادی از عمر خود را هم پیش از شکلگیری این موج اعتراضی صرف تحقیق و پژوهش دربارهی جنبش زنان در ایران کرده باشد؟ در گفتوگوی پیش رو یک زن پژوهشگر فمینیست میکوشد تا دریچهای به گذشته و آیندهی این اعتراضات باز کند. این گفتوگو بعدازظهر یکی از روزهای آخر شهریور انجام شده، جایی میان خستگی و زخمهای تظاهرات شب قبل و بیم و امید تظاهرات شب بعد. برای حفظ امنیت این پژوهشگر از ذکر نام و نشان او خودداری میکنیم.◄ |
ویژگیهای رستاخیز نوین ایران کدامند؟ ایرانیان به تن حس کردند که قدرت اربابان جهل و جنایت ناشی از ناتوانی ما در بزرگداشت میراث فرهنگی و تاریخی خودمان بود. اما نسل جوان ما در پهنۀ امپراتوری فرهنگی ایران، از دژ بابک خرمدین تا ارگ بم و از ایوان خسرو (تیسفون) تا تندیس بودا در بامیان و از سنگنبشتۀ کوروش تا شاهنامه فردوسی گنجهایی مادی و معنوی در سرزمینی یافتند که ما پیشتر آن را ویرانه میانگاشتیم. چرخش شگفتی که بازیافت فرهنگ و هویت ایرانی نزد نسل جوان دامن زد، درک این واقعیت بود، که پدران و مادران ما در روند تمدنسازی به بسیاری دستاوردهای مدرن بشری دست یافته بودند.◄
انقلابی ملی و مدرن برای ایران آزاد و متحدجوانان و نوجوانان غالبا دهه هشتادی و حتی دهه نودی که حکومت اسلامی تلاش داشت آنها را «سربازان فرمانده» جا بزند، با هوشمندی و خلاقیتهایی که به خرج میدهند «خواب فرمانده» را آشفته کردهاند. حکومت اسلامی به شدت نگران فروپاشی ساختار ویرانگر و فاسدیست که با بهمن۵۷ در ایران بنا شد. ساختاری که «قدرت و حاکمیت مردم» تهدیدی علیه آن و انقلاب ارتجاعیاش است.◄
به روایت دوربین آرش عاشورینیا در یکی از چهار تصویری است که روزنامهی گاردین، چند روز پس از کشته شدن ژینا (مهسا) امینی از اعتراضها در تهران منتشر کرد. نام عکاس منتشر نشد... عکاس میخواست هویتش محفوظ باشد تا بتواند عکسهای بیشتری از اعتراضهای مردمِ ایران و سرکوب خشونتبارشان بگیرد. اما چند روز بعد مرگ ناگهانیِ عکاس باعث شد که حالا بتوان نامش را با صدای بلند اعلام کرد: آرش عاشورینیا، که ششم مهرماه به دلیل ایست قلبیِ ناگهانی در خانهاش در تهران جان سپرد.◄
متن سخنان و پاسخ های شاهزاده رضا پهلوی من شخصاً هیچ تئوری حکومتی خاصی را ترجیح به دیگری نمیدهم تا زمانی که اساس اش یک حکومت «سکولار دموکراتیک» باشد که در آن این شرایط واقعاً از نظر حقوق بشر، از نظر یکپارچگی مملکت و خیلی مسائل دیگر در آن رعایت بشود؛ آن تصمیم مردم است که نهایتا چه میخواهند. ولی برای خودم هیچ نقش سیاسی و حکومتی نمی بینم و نمی خواهم داشته باشم که دلایل بسیاری دارد که وقت شما را امروز با آن نمیگیرم و به موقع توضیحات خودم را خواهم داد.◄ ویدئوی سخنان شاهزاده رضا پهلوی◄
در حمايت از بيانات شاهزاده رضا پهلوی و شرح اقدامات اين کانون در همين راستا کانون حقوقدانان ايران، ضمن استقبال و حمايت کامل از تمامی بيانات هوشمندانه و حساب شده شاهزاده رضا پهلوی در گردهمائی خبری امروز مورخ بيست و هشتم مهرماه 1401، در راستای فراخوان ايشان برای مشارکت عمومی در سرنگونی استبداد تبهکاران حکومت جهل و فساد اسلامی، و آمادگی لازم برای دوره پساسرنگونی از طريق اصلاح قوه قضائيه (دادگستری) و اصلاح قوانين، ابتدائاً با ذکر معضلات موجود و سپس با ارائه برنامه عمل خود، سهم خود را به عنوان بخشی از جامعه حقوقي ميهن مان ايران به شرحی که در پی می آید برعهده می گيرد.◄
تحریف زمینهء تاریخی جنبش بدون خشونت مارتین لوتر کینگ لطفاً اگر می خواهید در مورد موضوعات تاریخی برای جنبش دموکراسی خواهی ایران آگاهی رسانی کنید دانش ناقص ارائه ندهید که، به قول آنچه از اینشتین نقل شده، دانش ناقص از بی دانشی بدتر است! ضمناً این نگارنده هنوز امیدوارم که انقلاب 21 ایران و تغییر رژیم به حکومتی سکولار دموکرات به شکل «گذاری مسالمت آمیز» به پیروزی برسد، اما هر روزی که رفتار رژیم اسلامی حاکم را در رویارویی با معترضان می بینم از وجود چنین امکانی ناامیدتر می شوم! ◄
زن، زندگی، آزادی – با نابودی حکومت اسلامی آنچه در 43 گذشته در ایران اتفاق افتاده مسیری عکس این روند را در پیش گرفته بود. در سال 57 "دیوی عمامه به سر"، که هیچ احساسی نسبت به ایران نداشت، با اعلام اینکه "هیچ احساسی ندارم" از فرانسه به ایران بازگشت. در آن سال هم کم نبودند زنانی که تصور می کردند که پس از ورود این "هیچ" نیز همچنان میتوانند به تلاش های خود برای رسیدن به برابری جنسیتی در ایران ادامه دهند، اما خیلی زود متوجه شدند که چنین کاری امکان ندارد...◄
بنیادِ یورش زنان به نظم پدرسالار این است که آنها در طول چند دهۀ اخیر موفق شدند «مالک» شوند مالکِ درآمد، خانه، خودرو و انواع دارایی و به کنشگران اقتصادی بدل شوند. حالا ابزار اصلیِ سلطۀ پدر از انحصار او خارج شده بود. دختر، خاموش و بیصدا، علیه پدر شوریده بود... حالا میتوانست حقوق خود به ویژه حق مالکیت بر تنش را از جامعه بازخرید کند. در جامعۀ پدرسالار حقوق را پدر توزیع میکند که صاحب ثروت است. وقتی زن خود به یکی از نیروهای تولید ثروت تبدیل شد، طبیعی است که زیر میز میزند و همۀ حقوق را بازتعریف میکند.◄
حکومت با توسل به همه روشهای سرکوب، ناتوان از خاموش کردن شعلههای اعتراض است. سرکوب نتیجه عکس میدهد. اراده به رهایی قوی است. مردم رؤیای دیگری در سر دارند. این بار به راستی فرق میکند. این مقاله محصولِ تأمل بر گفتوگوها، بحثها و اظهار نظرهاست، هم در میدان اعتراضات و هم در فضاهایی چون خانواده، مهمانیها و گروههای دوستانه. اگر بتوان در میانه آن همه تحلیل، دغدغه، امید، نگرانی و هیجان یک وجه مشترک پیدا کرد به این جمله میرسیم: «این بار فرق میکند».◄
دربارهء ادبیاتی که در خیابان ها به کار می رود الا ای اوباش ۵۷ تی، اینکه زنان هم آلت نداشته را حوالت رهبر انقلاب تان می کنند، اینکه اوباش بسیجی متجاوز را مردم به سزای جنایات اش رسانده اند، هیچکدام نه بی ادبی است و نه خشونت؛ وقتی ۴۳ سال سرزمینی آباد و آزاد و شاد را چنین به نیستی و تباهی کشانده اید، انتظار نداشته باشید با دسته گل از شما استقبال کنند. این سزاهایی که از هر طرف به بیت رهبری حوالت داده میشود، فحش نیست، بلکه تقدس زدایی از مفعول درمانده ای است که خود را مقام معظم رهبری خطاب می کند.◄
جامعه پس از اعتراضات چگونه خواهد بود؟ حجاب اجباری، نماد بارز پنهان کردن «زیست دوگانه» بود. مطالبهء اختیاری شدن حجاب، معنایی بزرگ تر از پوشش سر دارد. نزاع جامعهء امروز حجاب اجباری نیست، نزاع بر استمرار یا عدم استمرار زیست دوگانه است. میان اندرونی و بیرونی لاجرم «تفاوت» بوده و همیشه هم خواهد بود؛ اما آنچه در «جامعه دیروز» و «جامعه امروز» میدیدیم و میبینیم «تفاوت» نبود، «تعارض» خُردکننده و ویرانگر و انسان ستیز بود. ◄
آنچه قیام مردمی جاری در ایران را از شورشهای سال ۱۳۵۷ متمایز میکند درک عمیقی است که بسیاری از ایرانیان، بهویژه آنان که پس از استقرار جمهوری اسلامی به دنیا آمدهاند، از تضاد بین ایدئولوژی و آزادی دارند. امروز، بسیاری از ایرانیان، شاید حتی اکثریت، میدانند زیرا طی سالها، در زندگی روزمره خود تجربه کردهاند، که نظام کنونی هرگز نمیتواند، حتی اگر بخواهد، آزادی همراه با عزت و کرامت انسانی را بپذیرد.◄ |