مشکل ما با خود قانون اساسی است
کورش زعيم
مشکل
بنیادین ما برای دستیابی به آزادی
انتخابات و نوعی دموکراسی، افزون بر عمل نشدن به
اصول عنوان شده قانون اساسی خودشان، وجود
چند ماده ضد آزادی و دموکراسی هم هست. به عقیده من این
قانون اساسی مجموعه ای از تضادهاست که خود خود را
خنثی و فلج می
کند...
از
این لحاظ قانون اساسی کنونی جمهوری اسلامی در جهان
بی همتاست، زیرا کسی که به قدرت می
رسد می تواند قانون را قانوناً
در دست خود بگیرد و یا آن را نقض
کند. برای هر اصل قانون اساسی، اصلی در تضاد با آن
مییابید و هر اصل را با اگر و مگرهای آن می
توان هر جور تعبیر کرد. بنابراین، تا این قانون اساسی،
به این شکل وجود دارد و دستاویز صاحبان قدرت است،
ما در ایران انتخابات آزاد و دموکراسی
نخواهیم داشت.
«مطالبه سازی» دولت یازدهم و تحریف مطالبات
واقعی مردم
روشنک
آسترکی
مسالهء
کردها شکمهای گرسنه، بیکاری و عدم
امکانات و رفاه است. زبان کُردی به طیفی از
زبانهای غرب ایران اطلاق میشود که در پی
تصمیمات اجتماعی/ سیاسی در دوران معاصر نام «کُردی» به خود
گرفتهاند که عبارتند از: کرمانجی، کلهری، سورانی،
گورانی و اورامانی.
زبانی که قرار است در دانشگاه کردستان تدریس شود زبان سورانی است.
اگر با
راهاندازی این رشته مشکلات مردم مناطق کردنشین که
به این زبان سخن می گویند حل میشود پس
دیگر کُردهای اورامی، کلهر و کرماجی چه باید بکنند؟!»
پرسش هایی دربارهء
کار حزبی
(نمونهء
سازمان فدائیان اکثریت)
ف. تابان
عده
ای به نام گروه و فرد – کسانی که حتی عضو شورای مرکزی سازمان
اکثريت
هستند - همچنان ساز خود را نواختند. سازمان اکثریت اطلاعیه داد که
ما از هیچ لیستی پشتیانی نمی کنیم و عده ای با حرارت مشغول
پشتیبانی از لیست ها شدند. حتی از داخل ایران اعلامیه دادند و به
نام اکثریت خط مشی متضادی را در برابر انتخابات اعلام کردند. بعضی
از این دوستان حتی در کمپین هایی شرکت کردند و امضا گذاشتند که
شعار آن ها این بود: «هستم، پس رأی
می دهم»، با چنین موضع گیری هایی موجودیت سازمان خود را هم نفی
کردند. یعنی سازمان اکثریت، نیست، چون رأی
نمی دهد!
فضیلت جدایی حکومت از دین
سعید پیوندی
زمانی
داستایوفسکی نویسنده بزرگ روس در اثر خود به نام برادران کارامازف
در جایی از قول یکی از شخصیتهای رمان خود نوشته بود «اگر خدا
نباشد، هر کاری مجاز است». اگر قرار بود امروز داستایوفسکی رمانش
را با بازخوانی وضعیت کنونی خاورمیانه مینوشت آیا بازهم همین
گزاره را پیش میکشید؟ خاورمیانهای که در آن دین حضوری همه جانبه
در عرصه عمومی دارد و نام خدا همه جا به گوش میخورد، به نام خدا
همه چیز مجاز شده و افرادی با انگیزههای خدایی گاه دست به اعمال
و جنایاتی میزنند که کمتر میتوان نظیر آنها را در دیگر نقاط جهان
یافت.
وقتی تاکتیک انتخاباتی سر استراتژی را می بلعد
دنیز ایشچی
تنها علتی که سیل رای دهندگان را به پای صندوق های رای می
کشاند از یک طرف "امید" به اصلاحات متوالی و تعمیق
و گستردگی بخشیدن به اصلاحات توسط جناح اصلاح طلب حکومتی می باشد و،
از طرف دیگر،
به دلیل اینکه بلوک آلترناتیو قدرتمند سکولار دموکراتیک مبتنی بر
ارزش های آزادی، حقوق بشر، دموکراسی و حقوق شهروندی و عدالت
اجتماعی در صحنهء
سیاسی داخل بصورتی مستقل و قدرتمندی عرض اندام نمی کند. تاکتیک
انتخاباتی اصلاحات متوالی بر این پایه استوار می باشد که باید در
زمین رقیب، با اتکا به قدرت بسیج مردمی، آنها را قدم به قدم و
مرحله به مرحله به عقب بنشانیم. در حالیکه رقیب با کمترین عقب
نشینی ها بیشترین کارت های برنده را در دست خویش حمل می کند. اطاق
های فکری آنها قادرند فراتر از دوستان کوتاه بین ما دیده و مراحل
حرکتی خود را فازبندی نمایند.
سوریه؛ خط فاصله در مناسبات ایران و ترکیه
رضا تقیزاده
در
حالی که،
علاوه بر داشتن مرزهای مشترک، و طبیعت همکاریهای راهبردی (سیاسی-
امنیتی– نظامی) و اشتراک نمادها و ریشههای فرهنگی و تاریخی،
که تاکیدی است بر اهمیت حفظ مناسبات دوستانه ایران و ترکیه، اقتصاد
دو کشور نیز مکمل یکدیگراند چنان که ترکیه صادر
کنندهء
تولیدات مصرفی و مواد غذایی به ایران، و ایران صادر
کنندهء
نفت و گاز به ترکیه است.
بعلاوه، مسیر مستقیم دستیابی ایران به قارهء
اروپا و تحقق هدف تاریخی تبدیل شدن کشور به شریک انرژی اروپا که
بازار طبیعی و با ثبات نفت و گاز ایران است، از ترکیه عبور میکند.
یادداشتی کوتاه در مورد روز بزرگ و جهانی زن
شکوه میرزادگی
نگاهی
به جنبش های برابری خواهانه ی زنان در کشورهای اروپایی، و به خصوص
آمریکا، به ما نشان می دهد که یکی از اولین قدم هایی که زنان برای
رسیدن به خواست های خود برداشته اند، به دستيابی آنان به نگاهی
خردپذیر بر فرهنگ جامعه ی خویش مربوط بوده است، نگاهی برای تجزیه و
تحلیل محتوای فرهنگ خودی و تلاش برای به روز کردن ارزش های مثبت و
کنار گذاشتن نکات بازدارنده ی آن. اين روند تا آنجا گسترده بوده که
حتی زنان مذهبی برابری خواه در این کشورها نیز دریافته اند راهی جز
جدا کردن مذهب از مسایل آموزش و پرورش و مسایل سیاسی وجود ندارد.
بعنی بخشی از فرهنگ شان را در کلیسا جای دادند و بخشی را در زندگی
روزمره خویش.