مطالبه فعالین مدنی
و سیاسی از حکومت اسلامی؟!
اقبال اقبالی
نامه
ای به تاریخ پنج شنبه،
نهم
اردیبهشت از سوی
"فعالین
مدنی و سیاسی" و خطاب به
"دست
اندرکاران حکومت اسلامی"
منتشر شد که
در آن، وجود
نام های افرادی با
سی
و هفت
سال سازش ناپذیری با حکومت اسلامی و نامتوهم به این
نظام نکبت
بار شگفت انگیز بود. با آقای جهانگبر لقائی و...
تماس گرفتم تا از
منطق ایشان در طرح مطالبه از حکومت اسلامی اگاه شوم. ایشان از
موضوع اظهار
بی اطلاعی کرد.
پرسش این
است
که آیا نامه نگاری با جنایتکاران حاکم بر ایران امری درست است و
یا نادرست است؟
پیرامون نامه
ای به «مسئولین
ذیربط»
منوچهر يزديان
آیا
حکومت اسلامی عقل اش کم شده که کنشگران و بخصوص بیماران را در
زندان نگاه میدارد؟ پاسخ این است که حکومت اسلامی بنا به مصلحت
های امنیتیاش همواره به تعدادی زندانی سیاسی و عقیدتی نیاز دارد.
نام بردن این "مصلحتهای امنیتی" برای درک آنها بسیار با اهمیت
است. الف: ایجاد ترس در جامعهء سیاسی، عقیدتی و مدنی ایران برای نا
امید کردن کوشندگان آن از مبارزه با حکومت اسلامی؛ ب: کارگردانی
سناریوئی برای مشغول کردن همین مخالفین برای راه اندازی کمپینهائی
که توجه کنشگران و مردم را از مسئلهء اصلی، یعنی ضرورت انحلال
حکومت اسلامی، دور کند. پ: کشاندن کنشگران ایرانی به ورطهء
«برسمیت شناختنِ» رژيم...
يك توضيح
سيروس ملکوتی
اخيرا كمپيني شامل مجموعه اي از
اسامي كنشگران براي حمايت از زندانيان سياسي همراه با متني
مطالباتي از مسئولان انتشار يافت كه نام من نيز در ان فهرست در
كنار نام ترميم خواهان نظام قرار گرفته است ، نمي خواهم اعتراضي
دال بر پس گرفتن نامم بكنم تنها مايلم در اين مجال تذكري به
عزيزاني كه اين كمپين را برپا ساختند بدهم. اولاً اين متن بصورت
ناقص در يك ايميل گروهي ارسال شد، دوماً من براي تلاش عزيزان علامت
نمادين شصت كه در گزينه هاي مسنجر قرار دارد بو ه معناي "موفق
باشيد" و "خسته نباشيد" و "درود" را ضميمه كردم كه البته با معناي
امضا بسيار متفاوت مي باشد، و درست نميب ود كه به مثابه امضا از آن
بهره برداري شود. در خاتمه مايلم توضيحي به ديگر دوستان بدهم:
اينكه من براي ازادي زندانيان سياسي هرگز مطالبات خود را بصورت
تقاضا از زندانبانان و شكنجه گران و مسئولان حكومتي درخواست نخواهم
كرد، بلكه با محكوم كردن اين حاكميت در كليت و تماميت اش خواهان
آزادی همهء زندانيان سياسي هستم
توضيحی ديگر
محسن بهزاد کريمی
سه سال و اندی پیش،
در ابعاد جنبش و مجمع سازمان های سکولار دموکرات
ايران
خطوط قرمز تعیین
شد:
" ما از هر حرکت درون مرز،
چه ساختار شکن و چه مطالبه محور،
حمایت خواهیم کرد ولی به هیچ وجه مطالبه محوری را برای اپوزسیون
برون مرز درست ندانسته و نمی پذیریم". بارها خود من سختگیرانه ترین
برخوردها را با افراد و گروه های مختلف بر سر این موضع داشته ام و
ازین
پس نیز چنین عمل خواهم کرد. این توضیحات خود بیانگر این مهم
است
که امضاء نامه هفت صد و اندی نفری،
و در خواست از حکومت دیکتاتوری مبنی بر احقاق حقوق زندانیان مریض
احوال،
با مضمونی که منتشر شد از سوی من غیر قابل قبول است. اما حقیقت
اینجاست که نامه ای که من امضا کردم با آنچه منتشر شد تفاوتی فاحش
داشت و آن هم تغییر مخاطب نامه از سازمان های حقوق بشری به حاکمیت
دیکتاتوری اسلامی بود. این تغییر در محتوا
از سوی من و بسیاری دیگر مورد اعتراض واقع شد که متاسفانه تا این
لحظه نه ترتیب اثری داده شده و نه اینکه امضایم حذف شده و نه متن
تغییر کرده. به هر حال
به
اعتبار دوستی فرهیخته و شناخته شده امضاهای متعددی جمع
شد
اما
در نهایت گردانندگان این کمپین در درون مرز با ساخت و پاخت با
اصلاح طلبان به دوستان و حامیان برون مرز خود خیانت کردند. من به
شخصه نه رژیم جمهوری اسلامی را قانونی میدانم و نه از این رژیم
جرار طلبی خواهم کرد.
رفتارشناسی جریان اصلاحات در انتخابات مجلس دهم
چهار مقاله
از چهار منظر
نيک آهنگ کوثر - کاسپين ماکان -
سلمان سیما
-
رضا پرچی زاده
انتخابات هفتم اسفند واجد چند حقیقت مغفول است.
اصلاح طلبان دیگر خود نیز به این نتیجه
غیر
قابل انکار رسیدهاند که حاکمیت استبدادی هیچ اصلاحی را بر
نمیتابد پس
بهتر است با تغییر سیاست «اصلاح طلبی» به «امید به
اصلاحات» برای خود نقشی در سیستم تعریف
کنند و این انتخابات نخستین گام برای حصول به این مقصود
بود. در این میان طبیعی است که در این چرخش سیاسی،
اصلاح طلبان باید به هدفی بزرگتر بیاندیشند
که همانا ماندن در قدرت است.
طبیعی ست در رفتار شناسی این جریان سیاسی
نمیتوان تنها به یک یا چند وجه یا نکته اکتفا
کرد. از این حیث در گزارش پیش رو، موضوع
رفتار
شناسی اصلاح طلبان در انتخابات هفتم اسفند از نگاه چهار فعال سیاسی
و مدنی بررسی
می شود.
دیکتاتوری شبه دموکراتیک با بازی اپوزیسیون درون حکومتی
(پدیدارشناسی یک جریان سیاسی)
حمیدرضا ظریفی نیا
براساس
تجربهای تاریخی، زمانی که میزان
نارضایتی عمومی از فساد درونی نظام، به نقطهء
جوش و انفجار میرسد، طبق
نمایشنامهای نانوشته گروهی از درون حاکمیت با
ادعای مخالفت با عملکرد سیاست
مداران به این ساختارها اعتراض کرده و آن بخش از جامعه را که
ایرادات
بنیادینی به نظام دارند با خود همراه کرده به سمتی
از پیش تعیین شده میبرند.
جالب اینکه این تمهید که در ابتدای امر محدود به داخل کشور بود پس
از بحران
های پس از انتخابات سال
88
ایرانیان خارج از کشور را نیز درگیر
خود ساخت تا حکومت اسلامی ایران در ایجاد
اپوزیسیون درون
حکومتی به
موفقیتی دوچندان برسد؛
بهطوری که تاکنون با استفاده از همین ترفند توانسته از بسیاری از
بحرانهای سیاسی که هرکدام از آن بحرانها برای
فروپاشی یک ساختار ایدئولوژیک کافی بودند،
بهسلامت عبور کرده و بهقولی تهدیدها را به فرصت
بدل کند.