مرثیه ای برای همهء غرب ستیزان
مجید محمدی
وجه
مشترک شایگان و آل احمد و فردید و سروش و نصر و بازرگان و شریعتی و مطهری و
نراقی و بقیهی کسانی که در دوران معاصر به عنوان متفکر و فیلسوف و روشنفکر به
مردم ایران فروخته شدهاند با وجود همهی تفاوت هایشان این است: نوعی
غربستیزی در کنار دشمنی با ایالات متحده از یک سو و ستایش و درماندگی در برابر
روحانیون شیعه از سوی دیگر. در چارچوب فکری اینها ظهور خمینی یا پدیدهای مثل
خمینی طلیعه برآمدن خورشید شرق در برابر غرب بوده است. همهی اینها بالاتفاق
محمد حسین طباطبایی، گردآورندهی دایره المعارف شیعی در دوران معاصر (تفسیر
المیزان) را نمودی از حکیم و فیلسوف شرقی تلقی میکردند در حالی که همهی
آموزههایی که امروز در جمهوری اسلامی در حال اجراست در اثر او هم میتوان دید.
◄
سال نو را چگونه میبینم؟
عباس عبدی
برخی
میپرسند چه باید کرد؟ پاسخ مختصر این است که ادامهء وضع گذشته، همین شده که
الآن شاهد آن هستیم. پس اصرار بر روند گذشته، مفید نیست و باید تغییر مسیر داد.
نکته دیگر اینکه این تغییر مسیر باید برآیند یک تفاهم کلی باشد و این طور نیست
که یک نفر یا یک گروه آن را رقم بزنند. و بالاخره اینکه برای این تغییر مسیر
باید هزینههایی را در نظر گرفت. برای حفظ برخی چیزها، باید چیزهای دیگر را فدا
کرد. این طور نیست که هم سودها نصیب یک طرف و همه زیانها متوجه دیگری شود.
واقعیتهای اجتماعی را باید پذیرفت، نمیتوان ارادهء خود را بر هر چیزی تحمیل
کرد. رسیدن به این سه اصل مقدمه لازم برای قرار گرفتن در یک تحول پایدار است.
واشنگتن منتظر بهانه دادن تهران است!
فريار نيکبخت
چند
ماه پيش نوشته بودم که کاخ سفيد در ماه مارس تصميم نهائی خود در مورد ايران را
اتخاذ خواهد کرد. اکنون، در بيست و دوم ماه مارس جاری، به دنبال بر کنار شدن
وزیر خارجهء "نفتی" آمریکا و جایگزین شدن او با سیاستمدار مخالف جمهوری اسلامی
ایران ، یعنی مایک پومپئو، مهمترين نشانهء قطعی شدن اين تصميم گيری آشکار شده
است: جان بولتن به تيم ترامپ می پيوندد ... نشانهء ديگری از پدید آمدن سياست
های شديد ضد نظام حاکم، که موجب ترس حلقه های آمریکائی موافق حکومت اسلامی شده
است را می توان در اظهارات «برنی ساندرز» بر له ملايان در بيستم مارس ديد.
همچنين است اعلاميهء اخیر لابی خجالتی حکومت اسلامی که عملاً در دفاع از سپاه
پاسداران در واشنگتن پست منتشر شده، هزينهء انتشار آن را ظاهراً لابی ثروتمند
حکومت اسلامی پرداخته، و در کار جمع کردن امضاء برای آن، چند تنی از شخصیتهای
ايراني-امريکائی را نيز فريب داده است.◄
اتحادی آینده نگر برای جدایی حکومت و مذهب
سام قندچی
در
شرایط کنونی، منطق حکم می کند که لازم است جبههء واحدی از همهء نیروهایی تشکیل
شود که خواست مردم را برای جدایی حکومت و مذهب در ایران پیش ببرد، چرا که جنبش
مدنی ایران به شکل سی و نه سال گذشته پایان یافته و، از جمله، پس از خیزش سال
گذشته و جنبش زنان، برای پایان دادن به حجاب اجباری، بهترین سمبل این حرکت مردم
ایران برای جدایی حکومت و مذهب است. در نتيجه حتی می توان اميدوارانه اظهار
داشت که امروز جبههء واحد بزرگی برای «جدا کردن حکومت و مذهب در ایران» در حال
شکل گیری است.◄
ظهور دموکراسی کمرنگ است!
گفتگو با احمد زیدآبادی
با
توجه به حجم مشکلات اقتصادی و اجتماعی و رفتاری که ما ایرانیان با یکدیگر داریم
زمینه برای ظهور دمکراسی کمرنگ تر از دو دهه پیش شده است. جریان سوم، احتمالاً
با شعار دمکراسی و حقوق بشر وارد می شود اما پس از ورود احتمالی به صحنۀ واقعی
قدرت، رویارویی با هرج و مرج ناشی از بیانضباطی سیاسی نحبگان و مدعیان بیشمار
پست ریاست جمهوری و فقدان فرهنگ پذیرش شکست در انتخابات از سوی تمام جریان های
سیاسی نهایتا به سمت دفاع از قدرت متمرکزی پیش خواهد رفت که در حوزههای فرهنگی
و اجتماعی فضا را به حال خود رها میکند ولی در حوزۀ سیاسی درجۀ بالایی از
اقتدارگرایی را بروز خواهد داد تا بر اوضاع مسلط شود و به زور برخی مشکلات را
حل کند. از قضا شرایط امروز ایران از جهاتی بسیار شبیه دوران پس از انقلاب
مشروطه است که ظهور فردی با قدرت بی چون و چرا را طلب میکرد.◄