حمیدرضا رحیمی

* هدیه تهرانی در پست اینستاگرامی‌ اش، با انتشار دو عکس از اهواز، به آلودگی هوای این شهر انتقاد کرد و نوشت: «اهواز هوا ندارد. کرمانشاه پناه ندارد. ارومیه آب ندارد. تالاب حیات ندارد. کشتی نجات ندارد. جنگل درخت ندارد. فرهنگ بها ندارد. هنر اثر ندارد. علم ثمر ندارد... ندارد... ندارد... ایران هوای خوش ندارد. حال خوش ندارد.  آب خوش ندارد./ بابا نان ندارد... ندارد... ندارد... ایران درد دارد.... بابا نان ندارد. مادر داغ دارد./ کودک توان ندارد./ بابا درد دارد./ مادر درد دارد./ کودک درد دارد./ ملت درد دارد. / کشور درد دارد. ایران درد دارد./ ایران نجات ندارد؟ /ایران مسئول ندارد؟... ندارد! اهواز هوا ندارد... // بهار

* فدویِ منتظر الظهور با فرمایشات بانو که سکوت سنگین این روزها را با احتیاط شکسته، مشکل و مخالفتی ندارد مگر با بند آخر که پرسیده است:" ایران مسئول ندارد"؟ ◄

هشدار نهضت آزادی دربارهء «خطر فروپاشی ایران»!

گزارش بی.بی.سی

ملت وضع فعلی را قابل دفاع نمی‌داند!

نامهء سيصد فعال حزب‌اللهی به خامنه‌ای

بی.بی.سی: این فعالان حزب‌اللهی هشدار داده‌اند که اعتراضات گسترده زمستان گذشته نمایش ناامیدی گسترده‌ای بود که "زنگ خطر هولناک فروپاشی اجتماعی ایران را به صدا در آورده است." آنها اعتراضات به حجاب اجباری را هم نشانه "آزردگی شدید جامعه از ظاهرگرایی و تبدیل شدن موضوع حجاب و پوشش زنان به عامل پوشاندن تهی شدن روزافزون حکومت از آرمان‌های اصیل دینی و ملی" دانسته‌اند. آنها گفته‌اند جریان حزب‌اللهی تحرک جدی، و چهره‌ها و شخصیت‌های قابل توجه و جریان‌ساز ندارد و این مساله به دلیل "ضعف جمهوری اسلامی در امیدآفرینی حقیقی" است... و ایران به "اصلاحات اساسی و انقلاب‌گونه" نیاز دارد!◄

خرچنگ، بر عکس تمام جانوران عالم، دارای آناتومی عجیبی است. مغز خرچنگ در گلویش، سيستم عصبى اش در داخل شكم، دندان‌ها در معده و معده‌اش در داخل سرش قرار دارد و مدفوع خود را از دهان بیرون می دهد! این وضعیت اندامی خرچنگ کاملاً شبیه اوضاع و احوال امروز مملکت ما ماست که هیچ چیز جای خودش نیست و خر تو الاغ کامل است! بنابراین یا باید اسم خرچنگ را عوض کنند و بگذارند حکومت اسلامی و یا اين حکومت را خرچنگ بنامند؛ بخصوص که خرچنگ قرابت عجيبی هم با آرم اين حکومت دارد!◄

نام فدائی برازندهء شما نیست!

خطاب به «حزب نوبنیاد چپ ایران»

از طرف کمیته مرکزی سازمان فدائیان خلق (اکثریت)

و جمعی از هواداران سازمان در داخل کشور

در کنگره وحدت گوناگونی نظرات که بیشتر شبیه هرج و مرج نظری می بود مشاهده شد که این نتیجه بی ثباتی دست اندرکاران آن بود. بیشتر به یک لشکر کشی شبیه بود و غیر آن هم انتظاری نمی رفت چون آشنایی کامل در سیستم درونی تشکیلاتی این سازمان ها داریم و از آن جهت معتقد هستیم که یک نام بر نام های دیگر افزده شدده است بدون اینکه نتیجهء مثبتی چپ از این تشکل جدید داشته باشد.◄

افقی برای اتحاد یا سراب؟

احمد مقیمی

این سه گروه از انشعاب‌های بیش از ده گانه‌ای هستند که از دل‌ سازمان چریک‌هایی‌ فدایی خلق ایران بیرون آمده اند... من صلاحیت نقد کلی‌ آن سازمان را ندارم اما، به عنوان یک فرد، از اینکه نتیجهء آن همه سختی ‌های مبارزه، زندان، شکنجه ‌های هولناک و کشته شدن، حکومت اسلامی بود، بسیار متأسف می‌‌شوم. حال نيز چگونه می‌‌توان به تشکل جدید امید بست که چهره‌های شناخته شده آن مانند بهروز خلیق و احمد پورمندی و غیره، از حامیان رژیم بوده اند؟ ◄