باور به سکولاردموکراسی يعنی حکومت اسلامی اصلاح پذیر وحتی دگرگونی پذير نیست وباید آن را از بیخ وبن برانداخت تنها راه «نجات ایران» تقویت درک ما از مفهوم «کشور - ملت» است و آنچه که «ملی» (متعلق به ملت) است! برشی از سخن خامنه ای: «حوزه هاى علميه نمى توانند سكولار باشند. اينكه ما به مسائل نظام كار نداريم، به مسائل حكومت كار نداريم، اين سكولاريسم است»(+). تاريخ اعلام موجوديت «جنبش»: 14 امرداد 1392 |
||||||
|
آنانی را که نمی توانند متون فارسی را بخوانند با اين سايت آشنا کنيد.
سایت پرونده های سمعی و بصری سیاسی
|
|||||
|
|
|||||
نگاهی به جنبش های اعتراضی اخیر ایران بررسی و تحلیل جنبش های اجتماعی چند سال اخیرایران، به مبحث مهمی درگفتگو های روشنفکران و فعالین سیاسی تبدیل شده است. در این نوشته کوتاه تلاش بر این است تا درک خود از مشخصات این جنبش ها را به خوانندگان ارائه دهم. در این مطلب، توجه بر اعتراضات اجتماعی مردم و اصطلاحا حرکت از پایین معطوف است و به مشارکت مردم در جنبش های سیاسی نظیر دوم خرداد و جنبش سبز پرداخته نمی شود. هدف این نوشته شناخت کنش و واکنش مردم و حاکمیت اسلامی است.◄
https://www.youtube.com/watch?v=APczAa2LvLk پخش اول، از تلويزیون ايران فردا: پنجشنبه ساعت 2.5 بعداز ظهر کالیفرنیا◄ * ایران وایر: «مرتضی نجفی قدسی»، که از او با عنوان «نویسندهء قرآنی» نام برده میشود، در یادداشتی که در خبرگزاری «تسنیم» منتشر کرده نوشت: «آیتالله صافی گلپایگانی ۵۰ سال پیش یک بار مرد، پزشک مرگ قطعی را اعلام کرد، روحش به عالم بالا رفت و با ملائکه سخن گفت، اما برای تکمیل کتابی که مشغول نوشتن اش بود، روحش از عالم بالا برگشت و دوباره زنده و سلامت شد.» * فدوی: اصلاً از کجا معلوم؟ شاید بزرگوار همچنان زنده باشد و بخواهد کتاب دیگری بنویسد!◄
نگاهی به کتاب «تهران، بهمن 2600» اگر شاه بیمار و متزلزل نبود و انقلاب را سرکوب میکرد و خمینی به قدرت نمیرسید، اکنون در چه ایرانی زندگی میکردیم؟ امیرعلی بنی اسدی در رمانی با عنوان «تهران، بهمن ۲۶٠٠» تصوری از این موضوع را به دست داده است.◄
افزایش جمعیت یا جلوگیری از مهاجرت؟ گفتگو با فریده اولادقباد - نماینده پیشین مجلس وزارت بهداشت حکومت اسلامی اعلام کرده که میزان زاد و ولد رو به کاهش است. مجلس نیز برای حل مشکل، طرح افزایش جمعیت را با بودجه ۱۹ هزار میلیارد تومانی مصوب کرد. برنامههای دیگری نیز در نظر گرفته شد؛ از جمله ممنوعیت وسایل پیشگیری از بارداری و اعطای وام به خانوادهها برای تولد هر فرزند و... با این حال اغلب خانوادهها تصمیمی برای بچهدار شدن ندارند چرا که مهمترین موضوع، یعنی اقتصاد، حل نشده است. یکی از سوالاتی که وجود دارد این است که «با این وضعیت سخت اقتصادی و مشکلات معیشتی، اصرار حاکمیت بر فرزندآوری برای چیست و چه نفعی از این شرایط میبرد؟»◄
مصلح اجتماعی یا مدافع وضع موجود؟ حکومت دینی «نهاد روحانیت» را از قامت «معترض به ساز و کارهای قدرت حاکم» به «مدافع تمام قد وضع موجود» بدل کرده است. اعتراض گاهبهگاه روحانیت به موضوعاتی که در حیطهء اخلاق فردی قرار میگیرد، نه وظایف اخلاقی و عرفی حاکمیت، ناشی از همین تغییر جایگاه است. روحانیت به هیچ عنوان نمیتواند به فقر، گورخوابی، کارتن خوابی، زباله گردی، بچه های کار، تن فروشی، تکدی گری، سرقت، جنایت، بچه فروشی، بی عدالتی، فساد اقتصادی، نبود آزادی بیان ، گرانی و... اعتراض کند، زیرا اینها در حیطهی وظایف حاکمیت قرار میگیرد و هر اعتراضی به این موارد، اعتراض به حاکمیت دینی است. میماند اعتراض به حجاب چند بازیگر زن، نقش پرچم اسرائیل روی پیرهن یک فوتبالیست ، ورود آلات موسیقی و مواردی از این دست. چنین میشود که در اعتراض به بیآبی خوزستان و اصفهان، تجمع معلمان شیراز و دیگرشهرها، اعتراض به گرانی یکشبهء قیمت بنزین و... حتا یک روحانی را نمیتوانید در جمع معترضان بیابید. «اعتراض به وضع موجود» یعنی «اعتراض به خود» و در هیچ حوزهء علمیه ای چنین چیزی به طلاب علوم دینی آموزش داده نمیشود.(+)
هر ٢٢ بهمن سالروز "خودکشی نهنگ ها" در "خلیج طلایی" (Golden Bay) نیوزیلند و انقلاب اسلامی ایران است. خودکشی دست جمعی نهنگ ها یکی از معماهای مبهوت کنندهء طبیعت است. تئوری های فراوانی در توجیه این پدیده سردرنیاوردنی و لاینحل ارائه شده است. از کشش گرانشی ماه گرفته تا فوران تشعشعات خورشیدی به سوی لایه مگنتوسفر زمین. در مورد انقلاب ٢٢ بهمن ۵۷ نیز نوشته ها و نانوشته های فراوانی وجود دارد. از منظر عاریت آرایههای تشبیهی، علاوه بر نهنگ ها، انسانها نیز مسخ و مسحور می شوند و دست به "انتحار جمعی" می زنند.◄ |
(با تکیه بر مورد آیتاللهزاده ای مارکسیست) دبیر اولِ حزب تودهء ایران، نورالدین کیانوری، نوهء پسریِ شیخ فضلالله نوری بود. وی بهطورِ رسمی در مناظرههای تلویزیونی سالِ ۱۳۶۰ بعنوانِ یک مارکسیست شرکت کرده بود و در تمام دوران زندان نیز، برخلافِ اکثرِ رهبران حزب، چون احسان طبری، به اسلام تظاهر نکرده بود. اگر هیئتِ مرگ برای اثباتِ ارتدادِ دیگران آن همه زمینه سازی و دروغ و دغل فراهم کرد، در موردِ کیانوری نیاز به اثباتِ هیچ کدام از آن موارد نداشت. اینهمه آوردم تا به حرف اصلیام برسم: دلیل اعدام نشدن نورالدین کیانوری مطلقاً سیاسی بوده؛ همانگونه که جور کردن بهانه برای تصفیهء سیاسیِ چپها سیاسی بود.◄
وقتی زمان میگذرد و ابهامات «گذشته» در روشنایی روزهای «آینده» به «واقعیتهای بدیهی» تبدیل میشود، گویی رویدادها خاص گذشته بوده و این پند و توصیهها برای امروز نیست چرا که از گذشته آموخته شده! در حالی که اتفاقات در «زمان حال» روی میدهد! گذشتهی پرخطا یا پرافتخار هم در «حال» اتفاق افتاده! آن آموزشی که رودکی از «گذشت روزگار» میگوید، در «حال» میبایست حاصلی داشته باشد..◄
رژيم اسلامی حاکم بر کشورمان، که بنا به ادعای بنیانگذارش، با خدعه بر کرسی رهبری نشست، هزارتوئی در قامت یک «امپراطوری دروغ» است. حاکمیت این «امپراطوری دروغ» در بیش از چهار دهه تأثیر بسیاری بر جامعهء ایران نهاده است. قوانین ایدئولوژیک و متحجرانه از سویی، و عدم آزادی بیان و اندیشه، از سوی دیگر، در حکومتی که بر اساس مذهبی نوشته شده که «دروغ مصلحتی» و «تقیه» در آن مجاز است، موجب ترویج گستردهء فرهنگ دروغگویی در جامعهء ایران شده است.◄
اسلام و فرانسه؛ از فرشته تا هیولا تنها چند هفته پس از پیام امیرعلایی درباره «صلح و محبت» حکمرانان جدید تهران با اعزام یک جوخه مرگ به پاریس، توانستند دریابان شهریار شفیق را به قتل برسانند. پس از آن، پیام «صلح و محبت» با ترور ۱۷ شخصیت ایرانی دیگر در پاریس ادامه یافت. اما این پیام «صلح و محبت» به ایرانیان تبعیدی محدود نمیشد. جوخههای ترور خمینی با انفجار ایستگاه راهآهن زیرزمینی سنمیشل، با آتش زدن رستوران یهودی در مرکز پاریس، با کشتن دو پلیس فرانسوی و بیش از ۳۰ عملیات تروریستی دیگر، انفجار معنویت فوکو را از خیابانهای تهران به خیابانهای پایتخت فرانسه رساندند.◄
آیا فرهنگ میتواند دچار انحطاط شود؟این استدلال که فرهنگ در حال انحطاط است احتمالاً تنها یک چیز را ثابت میکند: اینکه وقت کافی برای دیدن بسیاری از چیزهای خلاقانه که منتظر کشف شدن هستند، نگذاشتهاید یا به روشنی نمیدانید که چگونه در آثاری که از آنها خوشتان نمیآید معنایی بیابید. میتوانیم انتخاب کنیم: یا جهان را مانند منتقدان تلخکامی ببینیم که در چیزهای تازه زیباییِ خاصی نمیبینند یا خلاقیتهای فرهنگی را که گویا نهایتی ندارند و مردم آنها را همواره مثل پارچهای ابریشمی میبافند، منبع وسوسهای شوقانگیز ببینیم.◄
کتمان، تقیه و بهای سازش با استبداد در سال ۱۹۵۳، میلوش چسلاو میلوشِ شاعر، کتاب «ذهن اسیر» را منتشر کرد که مجموعهای از مقالات دربارهی زندگی درونی روشنفکرانی بود که زیر سلطهی یک نظام تمامیتخواهی زندگی میکنند. در این کتاب، او این تصور را که استبداد تفکر را در هم میشکند، به نقد کشید. او برعکس به این نتیجه رسید که رژیمهای غیرلیبرال میتوانند شهروندان خود را به پیچیدهترین حرکات آکروباتیک فکری بر انگیزند.◄
انقلاب علیه مفاهیمنگاهی به کتاب «رسیدن به بلوغ در پایان تاریخ»جو گریم فینبرگ – در نشریهء «چپ جدید»ما با مارکسیسم- لنینیسم مطمئن آموزگاران کلاس ایپی آشنا میشویم که با ایدههایی مانند برابری، همبستگی و تعیین سرنوشت ذهنهای جوانی را که به اندازهی کافی شایستهی باور به چنین چیزهایی هستند، تحت تأثیر قرار میدهند. ما با ترقیخواهی محتاطانهی مادر بزرگ ایپی روبرو میشویم که زمانی علیه تربیت طبقهی بالای خود شورش کرد اما در نظم پس از جنگ که فقط یک شکل از چپگرایی را میپذیرفت، جایی پیدا نکرد. ما با رادیکالیسم شورشی پدرش آشنا میشویم که عاشق انقلابهایی است که هنوز رخ ندادهاند، اما از انقلابهایی که قبلاً اتفاق افتاده ناامید شده است.◄
صف بندی های گلوبال در زمان حاضر هنگام حمله آمریکا به عراق، دیدگاه های گلوبال تازه ای برای درک جهان در مقایسه با دوران جنگ سرد، به تفصیل مطرح شدند. تقابل آمریکا و دیگر کشورهای غربی با روسیه در اوکراین، نشان می دهد که «حوزهء نفوذ» از نوع جنگ سرد، اما به شکلی تغییر یافته، همچنان در درگیری های منطقه ای نقش ایفا می کند... واقعیت این است که گرچه صف بندی های گذشته از نو ترسیم شده اند اما نه روسیه از نظر گلوبال آنقدر مهم است و نه صف بندی های آمریکا - روسیه عوامل تعیین کننده در ژئوپولتیک جهانی هستند. در حقیقت نه روسیه، بلکه چین تنها قدرت جهانی است که با آمریکا قادر به رقابت است.◄
در سالروز فاجعهء انقلاب اسلامی خوشبختانه آن دوست هم جزو پشیمان شدگان است! این روزها چقدر خوشحالم که می بینم امسال بیشتر از همهء سال های گذشته آدم هایی که پشتیبان انقلاب 57 بودند، حتی آن هایی که تا چند سال پیش عاشق چنین انقلابی بودند، ابراز شرم، پشیمانی و یا برائت می کنند. شرم و پشیمانی و بالاتر از آن «غلط کردن» کاری ست که من قبل از انقلاب و در دادگاه نظامی وقتی که به مرگ محکوم شدم انجام داده بودم و همچنان به آن باور داشته و دارم. برای همین پس از انقلاب وقتی دوستانی از من خواستند که بگویم: «آن پشیمانی و غلط کردن» به دلیل زندان و شکنجه بود، حاضر نشدم این کار را انجام دهم.◄
|