|
||||||
|
||||||
|
|
|||||
برلین - طیاره ای برای برخاستن
میرا تو نیستی، مهسا! جانِ جوانِ زندگی، ژینا / !با گیسوانی آغشته به عطر گل های کردستان / بیرون زده از گوشه و کنار سر بندت / که حرامّیِ چشمچرانِ "گشت ارشاد" را / به وسوسه انداخت. // آه... ژینا! مهسا! دختر همیشۀ ایران / اگر مغرور و جوان و زیبا نبودی / حرامّیِ اسلحه پوش، نیم نگاهی به تو نمی انداخت...◄
زنانی که نترسیدن را تمرین کردهاند! گفتوگو با یک جامعهشناس از میان اعتراضات ایران چه کسی بهتر از حاضران در میدان میتواند دربارهی این رویدادها حرف بزند، بهویژه که بخشی زیادی از عمر خود را هم پیش از شکلگیری این موج اعتراضی صرف تحقیق و پژوهش دربارهی جنبش زنان در ایران کرده باشد؟ در گفتوگوی پیش رو یک زن پژوهشگر فمینیست میکوشد تا دریچهای به گذشته و آیندهی این اعتراضات باز کند. این گفتوگو بعدازظهر یکی از روزهای آخر شهریور انجام شده، جایی میان خستگی و زخمهای تظاهرات شب قبل و بیم و امید تظاهرات شب بعد. برای حفظ امنیت این پژوهشگر از ذکر نام و نشان او خودداری میکنیم.◄
در پی تعیین تکلیف علل و موجبات حریق زندان بیت (اوین- م) خیال فدوی هم کم تا قسمتی راحت شد، نگاه کنید: * رئیس قوهء قضاییه: حادثهء زندان اوین كار عوامل دشمن بود! / بهار نیوز دقیقاً، برادر کلب آستان حسین(ع)، دقیقاً؛ یعنی این همان دشمنی ست که فاجعهء سینما رکس آبادان، نسل کشی سال های 60 و 67 و قتل عام هواپیمای اوکراینی و.... را در نهایت قساوت سامان داد؛ جداً که بر عمامه شان لعنت!◄ این تحلیلی کاملا ناپخته است که کسانی فکر کنند عامل شورشها و اعتراضات اخیر کنشگری قلمی امثال من و یا مثلا آقای سید مصطفی تاجزاده است. نسل جوانی که این روزها در خیابانها میآید اساسا امثال ماها و حتی چهرههای سیاسی مشهور را نمیشناسد تا از نوشتههای ما تاثیر بپذیرد. مخاطبان نوشتههای امثال من، پیش از هر کس مسئولان و نهادهای نظام است و نه جوانان و مردمی که اکنون به ستوه آمدهاند.◄
این سلسله مطالب و واکنش های نسبت به آن در توئیتر، نگاه کنحکاو و تعحب زده ای به نسل جوانی که اکنون در خیابان های شهرهای ایران به مبارزه با یک رژیم ماقبل تاریخ پرداخته، می اندازد و در عین حال نشان از وجود کثرت مداری جالبی در میان اظهار نظر کنندگان دارد.◄
تا اینجا به نظر میرسد جنبش جاری در ایران، از مترقیترین اعتراضات تاریخ مدرن کشور باشد؛ حتی میتواند الگویی برای سایر کشورهای خاورمیانه عرضه کند. شعار «زن، زندگی، آزادی» (ز.ز.آ.) مطالبهای است که با تفسیر اجتماعی قوی از آن خواست رفع همه ستمهای جنسیتی، ملی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی را در خود گرد میآورد. چیزی که امروزه بعد از شعارهای ضد حکومتی بیشتر از هر چیزی توجهها را به خود جلب کرده است، همبستگی و اتحاد بینظیرِ ملتها، زبانها، ادیان و شهرهای مختلف در ایران است.◄
بعد از درگرفتنِ ندایِ «زن، زندگی، آزادی»، موجِ نوشتن از «برایِ...» به راه افتاد. به نظر میرسد این نشانهی زبانی که یک حرف اضافهی بهظاهر ساده است، خود گویای بسیاری از چیزهاییست که در این جنبش میگذرد. اما «برایِ...» چه تفاوتی با دیگر حروف اضافه دارد؟ |
متن سخنان و پاسخ های شاهزاده رضا پهلوی من شخصاً هیچ تئوری حکومتی خاصی را ترجیح به دیگری نمیدهم تا زمانی که اساس اش یک حکومت «سکولار دموکراتیک» باشد که در آن این شرایط واقعاً از نظر حقوق بشر، از نظر یکپارچگی مملکت و خیلی مسائل دیگر در آن رعایت بشود؛ آن تصمیم مردم است که نهایتا چه میخواهند. ولی برای خودم هیچ نقش سیاسی و حکومتی نمی بینم و نمی خواهم داشته باشم که دلایل بسیاری دارد که وقت شما را امروز با آن نمیگیرم و به موقع توضیحات خودم را خواهم داد.◄ ویدئوی سخنان شاهزاده رضا پهلوی◄
در حمايت از بيانات شاهزاده رضا پهلوی و شرح اقدامات اين کانون در همين راستا کانون حقوقدانان ايران، ضمن استقبال و حمايت کامل از تمامی بيانات هوشمندانه و حساب شده شاهزاده رضا پهلوی در گردهمائی خبری امروز مورخ بيست و هشتم مهرماه 1401، در راستای فراخوان ايشان برای مشارکت عمومی در سرنگونی استبداد تبهکاران حکومت جهل و فساد اسلامی، و آمادگی لازم برای دوره پساسرنگونی از طريق اصلاح قوه قضائيه (دادگستری) و اصلاح قوانين، ابتدائاً با ذکر معضلات موجود و سپس با ارائه برنامه عمل خود، سهم خود را به عنوان بخشی از جامعه حقوقي ميهن مان ايران به شرحی که در پی می آید برعهده می گيرد.◄
تحریف زمینهء تاریخی جنبش بدون خشونت مارتین لوتر کینگ لطفاً اگر می خواهید در مورد موضوعات تاریخی برای جنبش دموکراسی خواهی ایران آگاهی رسانی کنید دانش ناقص ارائه ندهید که، به قول آنچه از اینشتین نقل شده، دانش ناقص از بی دانشی بدتر است! ضمناً این نگارنده هنوز امیدوارم که انقلاب 21 ایران و تغییر رژیم به حکومتی سکولار دموکرات به شکل «گذاری مسالمت آمیز» به پیروزی برسد، اما هر روزی که رفتار رژیم اسلامی حاکم را در رویارویی با معترضان می بینم از وجود چنین امکانی ناامیدتر می شوم! ◄
زن، زندگی، آزادی – با نابودی حکومت اسلامی آنچه در 43 گذشته در ایران اتفاق افتاده مسیری عکس این روند را در پیش گرفته بود. در سال 57 "دیوی عمامه به سر"، که هیچ احساسی نسبت به ایران نداشت، با اعلام اینکه "هیچ احساسی ندارم" از فرانسه به ایران بازگشت. در آن سال هم کم نبودند زنانی که تصور می کردند که پس از ورود این "هیچ" نیز همچنان میتوانند به تلاش های خود برای رسیدن به برابری جنسیتی در ایران ادامه دهند، اما خیلی زود متوجه شدند که چنین کاری امکان ندارد...◄
بنیادِ یورش زنان به نظم پدرسالار این است که آنها در طول چند دهۀ اخیر موفق شدند «مالک» شوند مالکِ درآمد، خانه، خودرو و انواع دارایی و به کنشگران اقتصادی بدل شوند. حالا ابزار اصلیِ سلطۀ پدر از انحصار او خارج شده بود. دختر، خاموش و بیصدا، علیه پدر شوریده بود... حالا میتوانست حقوق خود به ویژه حق مالکیت بر تنش را از جامعه بازخرید کند. در جامعۀ پدرسالار حقوق را پدر توزیع میکند که صاحب ثروت است. وقتی زن خود به یکی از نیروهای تولید ثروت تبدیل شد، طبیعی است که زیر میز میزند و همۀ حقوق را بازتعریف میکند.◄
حکومت با توسل به همه روشهای سرکوب، ناتوان از خاموش کردن شعلههای اعتراض است. سرکوب نتیجه عکس میدهد. اراده به رهایی قوی است. مردم رؤیای دیگری در سر دارند. این بار به راستی فرق میکند. این مقاله محصولِ تأمل بر گفتوگوها، بحثها و اظهار نظرهاست، هم در میدان اعتراضات و هم در فضاهایی چون خانواده، مهمانیها و گروههای دوستانه. اگر بتوان در میانه آن همه تحلیل، دغدغه، امید، نگرانی و هیجان یک وجه مشترک پیدا کرد به این جمله میرسیم: «این بار فرق میکند».◄
دربارهء ادبیاتی که در خیابان ها به کار می رود الا ای اوباش ۵۷ تی، اینکه زنان هم آلت نداشته را حوالت رهبر انقلاب تان می کنند، اینکه اوباش بسیجی متجاوز را مردم به سزای جنایات اش رسانده اند، هیچکدام نه بی ادبی است و نه خشونت؛ وقتی ۴۳ سال سرزمینی آباد و آزاد و شاد را چنین به نیستی و تباهی کشانده اید، انتظار نداشته باشید با دسته گل از شما استقبال کنند. این سزاهایی که از هر طرف به بیت رهبری حوالت داده میشود، فحش نیست، بلکه تقدس زدایی از مفعول درمانده ای است که خود را مقام معظم رهبری خطاب می کند.◄
جامعه پس از اعتراضات چگونه خواهد بود؟ حجاب اجباری، نماد بارز پنهان کردن «زیست دوگانه» بود. مطالبهء اختیاری شدن حجاب، معنایی بزرگ تر از پوشش سر دارد. نزاع جامعهء امروز حجاب اجباری نیست، نزاع بر استمرار یا عدم استمرار زیست دوگانه است. میان اندرونی و بیرونی لاجرم «تفاوت» بوده و همیشه هم خواهد بود؛ اما آنچه در «جامعه دیروز» و «جامعه امروز» میدیدیم و میبینیم «تفاوت» نبود، «تعارض» خُردکننده و ویرانگر و انسان ستیز بود. نزاع کنونی معترضان بر سر پوشش سر زنان نیست، بلکه نزاع برای دستیافتن به حداقلی از آزادی برای انتخاب «حق سبک زندگی» و رهایی از زیست دوگانه است.◄
شکل و ماهیت جدید انقلابهای مدنیخیزشهای بهار عربی، انقلابهای رنگی و مخملی در جمهوری های شوروی سابق و اروپای شرقی، هم نظامهای سیاسی مستقر در این کشورها را با چالشی جدی روبرو کرد، و هم نظریههای کلاسیک انقلاب را زیر سؤال برد. نظریههای کلاسیکِ جامعهشناسی، انقلاب را از طریق کنش تودهای خشونتآمیز تعریف و تحلیل میکردند. اما این جنبشها عموما از تاکتیکهای اعتراضی غیرمسلحانه و مسالمتآمیز استفاده کردند.◄
آنچه قیام مردمی جاری در ایران را از شورشهای سال ۱۳۵۷ متمایز میکند درک عمیقی است که بسیاری از ایرانیان، بهویژه آنان که پس از استقرار جمهوری اسلامی به دنیا آمدهاند، از تضاد بین ایدئولوژی و آزادی دارند. امروز، بسیاری از ایرانیان، شاید حتی اکثریت، میدانند زیرا طی سالها، در زندگی روزمره خود تجربه کردهاند، که نظام کنونی هرگز نمیتواند، حتی اگر بخواهد، آزادی همراه با عزت و کرامت انسانی را بپذیرد.◄
زومرها از آنجا که درون شبکههای اجتماعی به دنیا آمدهاند، توان ارتباطگیری بالایی دارند؛ با سرعت گروهسازی میکنند و همبستگی در آنها روانتر و مکانیکیتر صورت میگیرد. آنها بالاترین میزان ارتباطات، و در نتیجه بالاترین مهارتهای ارتباطی را دارند. به همین دلیل الگوریتمهای اجتماعی پیچیدهتری در ذهنشان وجود دارد و همزمان به دلیل بهرهمندی گسترده از ابزارها از کودکی، توان حلِ مسئلۀ بالاتری هم دارند.◄ |