|
||||||
|
||||||
|
|
|||||
«... اینها از فقهای اسلام نیستند. بسیاری از اینها را سازمان امنیت ایران معمم کرده تا دعا کنند. اگر در اعیاد و دیگر مراسم نتوانست به زور و جبر ائمه جماعت را وادار کنند که حضور یابند، از خودشان داشته باشند تا جلّ جلاله بگویند! اینها فقها نیستند! شناخته شدهاند! مردم اینها را میشناسند. باید جوانهای ما عمامه اینها را بردارند. عمامه این آخوندهایی که به نام فقهای اسلام، این طور مفسده در جامعه مسلمین ایجاد میکنند باید برداشته شود ... نمیگویم بکشند؛ اینها قابل کشتن نیستند؛ لکن عمامه از سرشان بردارند. مردم موظف هستند...» (بخشی از متن گفتار سال ۱۳۴۸ خمینی در کتاب «ولایت فقیه»)֎
حسن آقای خمینی، این مطلب خطاب به شما است! من که از شما دو سال کوچکترم هنوز در ابری از خاطرات کودکی بیاد میآورم که سال های پنجاه و شش پنجاه و هفت انواع الفاظ زشت و رکیک در شعارها به شاه و اطرافیان اش داده میشد. انواع فحشهای جنسی و جنسیتی به همسر شاه و ولیعهد حواله میشد. شما که آن روزها با شلوار جین کنار پدربزرگ تان دیده میشدید حتماً بخاطر دارید. نمونهء این شعارها حتا در تقویم تاریخ و دیگر کتب جامع تاریخ انقلاب درج شده و ذیل همین حکومت اسلاممدار و اخلاقمحور شما به زیور طبع آراسته گردیده. نه پدر مسموم و نامعصوم و نه پدربزرگ قصاب شما کمترین زاویهای با این مسائل نداشتند، و از چنین سمپاتیهایی گل از گلشان میشکفت.◄
* ایران اینترنشنال: دوشنبه ۹ آبان، یک پرواز اختصاصی از فرودگاه بغداد، تعدادی از نیروهای حشد الشعبی و کتائب حزبالله عراق را به مشهد منتقل کرده است. این انتقال نیرو احتمالا با هدف سرکوب خیزش انقلابی مردم علیه جمهوری اسلامی انجام شده است. بر اساس اطلاعات رسیده، پرواز اختصاصی روز دوشنبه از فرودگاه بغداد حامل حدود ١٥٠ فرد حدود ۲۵ تا ۳۰ ساله، با یونیفرم ویژه و ساکهای سیاه، بوده که از بخش ویآیپی فرودگاه، به مقصد مشهد پرواز کردهاند. * فدوی: خب بقول عوام so what?... نستجیربالله! مزاح می فرمایید؟ برادران عراقی که بوی اباعبدالله(ع) می دهند و این حرف ها؟!.. انگیزهء این برادران از مسافرت به مشهد مقدس، حسب شیوهء مرضیه، تنی به آب زدن، یعنی سری به عشرتکدهء علم الهدی زدن بوده ولاغیر!..◄
شنبه کرد و لُرم / یکشنبه بلوچ و عرب خوزستانی، دوشنبه فارس و مازندرانی ام / سه شنبه آذری و هرمزگانی، چهارشنبه گیلک و اصفهانی ام / پنجشنبه خراسانی و کرمانی، آدینه که می رسد اما / همهء ایران / در من پای می کوبد.֎
عمامه پرانی، یک هجو تاریخیست، وقتی پدیدۀ «عمامهپرانی» در ایران امروز ظهور کرد روحانیت برای اولینبار فهمید اضطراب به خاطر پوشش یعنی چه. فهمید چهل سال آزار و اذیت زنان با حجاب مبتذل اجباری یعنی چه.اینک جامعه برای پوشش روحانیت نیز ناامن شده و روحانیت هم باید بترسد از اینکه با لباس و با عمامه در فضای عمومی ظاهر شود. ترسی که قاتلان لمپن گشت ارشاد سالها در دل زنان و دختران ایران ایجاد کرده بودند اینک در زیست حاملان عمامه در حال شعلهور شدن است. این اضطراب نوین البته فقط یک عکسالعمل طبیعی در برابر آزار و اذیت چهل ساله روحانیت در حق زنان کشور نیست، بلکه نشانهایست از فروپاشی تقدسهای قلابی که از هجوهای کوچک و پراکنده آغاز میشود. هجویاتی که نه فحشاند، نه اهانت سیاسی. حکومت فقاهتی هم خودش چنین تقدسزدایی را مقابل رژیم شاه تجربه کرد. وقتی ساختار سلطنت میگفت : «شاه، سایۀ خداست»، انقلابی ۵۷ شعار داد: «شاه فراری شده، سوار گاری شده» و با این شعار، تقدس شاه تاجدار را شکستند تا راه را برای کسب قدرت عمامهدارها باز کنند. امروز روحانیت نه میتواند مانع تقدسشکنی نسل نوین شود و نه درست است که این عمل هجوسازی در مورد تقدس قلابی را با فحش یا بیاحترامی اخلاقی اشتباه بگیرند. هجوسازی، ضروریِ شکستنِ تقدسهای قلابیست. و عمامهپرانی نماد بارز این ضرورت تاریخیست که نسل نوین ایران آن را به عرصه آورده است. و البته طبق سنت تاریخ، روحانیت آخرین قشریست که معنای آن را متوجه خواهد شد.(منبع)֎
امیرهوشنگ امیراحمدی در یک نامهء سرگشاده به سرلشگر باقری نوشته و از او خواسته کودتا کند! نامه طولانی است ولی لب کلام این است: «لطفا با یاری همرتبگان نظامی، مردم، و نخبگان ایراندوست، و همآهنگی با رییسجمهوری، تا دیر نشده برای تشکیل حکومتی غیردینی اقدام کنید. گام بعدی شما تشکیل کابینة جدید، انحلال مجلس، بازسازی قوهء قضایی، و فرآهم آوری زمینهء لازم برای برگزاری انتخاباتی آزاد و منصفانه است». فقط من نفهمیدم انجام کودتا با هماهنگی رئیس جمهور چه صیغه ای است!(منبع)֎
شاید بین اجزای جنبشهای اجتماعی رهبران آن از همه شناختهشدهتر باشند. مثلاً میدانیم که مارتین لوتر کینگ از رهبران جنبش مدنی سیاهان آمریکا، نلسون ماندلا رهبر جنبش ضد آپارتاید در آفریقای جنوبی، یا لخ والسا رهبر جنبش همبستگی در لهستان بودند. هر چند اسامی و زندگی این رهبران برای ما آشناست، اما ویژگیهای رهبری آنها را نمیشناسیم. چه خصوصیاتی از ماندلا و کینگ رهبرانی موفق ساخت؟ وظایف و ویژگیهای کاری رهبری موفق و مؤثر در جنبشهای اجتماعی چیست؟ تمرکز ما در این نوشته بر مقالهای از مارشال گانز است که در آن چهار ویژگی اصلی رهبران جنبش را شناسایی و تحلیل میکند.◄ |
نبرد برای مدرنیته و دموکراسی نبردی جهانی است آنچه اکنون در چهار گوشه ایران عزیزمان جاری است نه تنها نبرد انقلاب و ضد انقلاب درکشورمان است، بلکه بخشی از مصاف جهانی در ارتقا دموکراسی و مدرنیته محسوب میشود. و در همین متن است که امروز فریاد همبستگی با قیام «زن، زندگی، آزادی» را در بسیاری از احزاب و پارلمانهای جهان از برلین و بروکسل تا لندن و واشنگتن را میشنویم، در همین متن است که فریاد حمایت از جنبش در هند، ژاپن و کره جنوبی و بسیار از نقاط دیگر جهان را باید معنا کرد.◄ بیانیۀ تحلیلی در خصوص اعتراضات فراگیر ما اصلاحطلبان، هم مدافع حقوق و آزادیهای اساسیِ همۀ شهروندان ایران و مطالبهگر اصلاحاتِ ریشهای در حکمرانی ایرانیم و هم مخالف صریحِ اعمال هر نوع خشونت از جانب تمامی طرفها. خشن شدن فضای کشور میتواند زمینهسازِ برهم خوردن امنیتِ مردم و تهدید تمامیتِ کشور باشد.◄
بهروز صوراسرافیل؛ او که هرگز نرخ روز ندانست… بهروز صوراسرافیل، این روزنامهنگار خودتبعیدی در غربت در بیمارستانی در نزدیکی واشنگتن دی سی، پایتخت آمریکا، [در ۱۸ آبان ۱۴۰۱] به سفری ابدی رفت. او که در هنگام مرگ ۷۲ سال داشت، به علت وقوع انقلاب اسلامی در ایران، بیش از نیمی از عمر خود را دور از وطناش سپری کرد… او کم و بیش نیم قرن آنچه را که باور داشت نوشت، بر زبان راند و انجام داد. در توصیف او، باید از یکی از اساتید سخن زبان فارسی، نادر نادرپور بهره جست، آنجا که میگوید: ما، نان به نرخ خون جگر خوردیم / زیرا که نرخ روز ندانستیم.◄
ایران؛ تاریخ به کدام سو میلغزد؟ این جنبش به مرحلهای رسیده است که نیاز به رهبری فراتر از سطح میدانی را ملزم میکند. اما رهبر مورد نیاز را نه با شعار میتوان ساخت، نه با حمایت غالبا دغلکارانه قدرتهای بزرگ، و نه با کرشمه (یا کاریزمای) فردی. امروز میدانیم که دیگر نمیخواهیم آنجا که هستیم باقی بمانیم و بپوسیم. وظیفهء امروز فعالان سیاسی عرضه راههای گوناگون و مقصدی مشخص است. گوناگون به معنای اختلاف نیست. اختلاف هم به معنای دشمنی نیست. بپرهیزیم از تقیه!◄
مفهوم "عبور از دره" را آقای جفری مور در سال 1991 در کتاب جالبی با همین عنوان منتشر کرد... اگر بخواهیم از نظریهء «جفری مور» بهره ببریم، باید بگوئیم که شاید سال ها بعد، روز تأسیس حزب سکولار دموکرات ایرانیان را، بعنوان تاریخی یاد کنیم که «آینده نگری برای ایرانیان» از دره ای بزرگ عبور کرده است. از دیدگاه این قلم، آینده نگری بویژه در ایران هم دیگر، با تأسیس حزب سکولار دموکرات ایرانیان، از دره عبور کرده است و توجه را بایستی نه بر روی ویزیونرهای دوران پیشین بلکه بر روی پراگماتیست های آن سوی دیگر دره معطوف کرد.◄
مهمترین تفاوت با ۸۸ این است که در آن زمان مردم پی رای خود بودند، معترض به تقلب در رای گیری بودند اما در اینجا بحث رای نیست، بحث تغییر رژیم است به صورت کامل. بحث ریاست جمهوری نیست. ما اصلا چیزی را قبول نداریم از این رژیم، هیچ چیزی را. سال ۸۸ اینقدر گسترده نبود، فقط در چند شهر بود. لیدر داشت و الان بدون رهبر و لیدر عمل می کنیم و اتفاقا بسیار بهتر و قوی تر هست چرا که یک لیدر را همه قبول ندارند اما الان همه با هم همبسته هستند و ما چنین یکپارچگی ای را در ایران هرگز بین مردم نداشتیم.◄
رویارویی رهبر با «نسل غیور جامانده!»برای اولینبار در تاریخ پس از انقلاب ۵۷، رهبر جمهوری اسلامی مجبور شده که دانشآموزان را مخاطب خود قرار دهد و آنان را به دشمنان منتسب کند، آن هم تنها دو ماه پس از آنکه سرود «سلام فرمانده» و «سیدعلی دهه نودیهاش را فراخوانده»؛ کامش را شیرین کرده بود... آیتالله خامنهای اما مجبور شده به صراحت به اعتراضات دانشآموزان واکنش نشان دهد. تلخی این اتفاق برای رهبری جمهوری اسلامی از آن جهت مضاعف است که او، ماهها شیرینی سرود «سلام فرمانده» را در دهان خود مزمزه میکرد و میگفت که به او اطلاع داده شده این سرود، در کشورهای زیادی اجرا شده است.◄
گفتگوئی دربارهء «جنبش انقلابی مردم ایران» اخیرا و در بحبوبه اعتراضات خیابانی دو بیانیه با نام «جنبش انقلابی مردم ایران» در بین تظاهر کنندگان تهرانی توزیع شد که در برخی سایت های خارجی نیز منعکس گردید. بررسی سابقهء این محفل، یا بقول خودشان گروه، با تعداد محدود نشان می دهد که از این گروه قبلا نیز اعلامیه های منتشر که در سایت های گروه های انقلابی ایران و حتی افغانستان نیز باز نشر شده است. پرسش و پاسخ های زیر روز پنجشنبه 29 شهریور ماه 14۰1 به صورت محفلی و مجازی در همین رابطه با یکی از دست اندرکاران گروه انجام شد که برای آگاهی مردم مبارز کوچه و خیابان منتشر می شود.◄
پرسش قدیمی اگر «اینها بروند چه کسی میآید؟» این روزها کمتر شنیده میشود؛ شاید از شدت خشم معترضان؛ و شاید به این دلیل که بسیاری باور دارند این پرسش، بیشتر ابزاری برای پوشش یک جور توجیهگری وضعیت فعلی است؛ با این حال نمیتوان انکار کرد که بخشی از جامعه همیشه این دغدغه؛ این یادداشت، هرچند هدفش چیز دیگری است اما احتمالا پاسخی هم به همین پرسش کلاسیک خواهد داشت. فعلا به نظرم کار را میشود از ابهام فراگیرتری در میان معترضان شروع کرد: «قدم بعدی چیست؟»◄
دربارهء نخستین مطالعهء دولتی دربارهء اعتراضها حکومت اسلامی به پایان خط رسیده است اما همچنان این بیمار جواب شده امید دارد که بتواند با نیرنگ مردم را به خانه ها بفرستد. تحقیقی که در داخل اتاق های فکر نظام به رشته تحریر درآمده است، می تواند به ما نشان دهد که عقلای نظام و حافظان اصل نظام در روزهای آتی چه نقشه هایی برای مردم طراحی خواهند کرد. با هم بخوانیم...◄
سازمان مدنی کارآمد: تقویت درون برای موفقیت بیرون چه عواملی موجب عملکرد مؤثر و کارآمد سازمانهای جامعهء مدنی میشود؟ چرا بعضی از سازمانهای جامعهی مدنی در پیگیری عملکردشان موفق هستند، حال آنکه دستهای دیگر دچار رخوت و رکود میشوند و قوایشان به تدریج تحلیل میرود؟ آیا باید عوامل موفقیت را در بیرون این سازمانها، مثلاً محیط سیاسی اجتماعی مساعد یا میزان منابع در دسترس سازمانها جست، یا اینکه عوامل درونی مثلاً نوع رهبری و فعالیت گروهی مقوم و شکل دهندهی اصلی این سازمانها هستند؟◄ خیابان، عرصهء سلطه و مقاومتمرضیه بهرامی برومندخیابان بستر ظهور و گشایش انسانهای زیرزمینی و منزوی است. انسان های زیرزمینی، آدمهای منفعل و اتمیزه، طبقات فرودست و اقشار گوناگونی هستند که اکثریت جمعیت عظیم شهری را تشکیل دادهاند. دانشجویان، کارگران، مزدبگیران، بیکاران و روشنفکران آزاد که مناسبات نابرابر اجتماعی و طبقاتی جامعه آنها را نادیده گرفته و خشمی طوفانی در آنها ایجاد کرده است. داستان انسان زیرزمینی در واقع شرح فرایند ظهور این «خشم» در بستر خیابان است.◄
گردهمائی برلین را با دو رویکرد گوناگون میتوان هم یک شکست و هم یک پیروزی دانست. اگر این رخداد بسیار بزرگ و پرشکوه را از نگرگاه برگزارکنندگان آن (کالکتیوِ «زن، زندگی، آزادی»، از این پس “کالکتیو”) بررسیم، با نگاه به گردانندگان، شعاردهندگان، فراخواندهندگان و سرودهایی که در زمان راهپیمائی از بلندگوها پخش میشدند، باید گفت تلاش این گروه برای بارگذاری دوباره1 انقلاب اسلامی 57 با شکست همهسویه روبرو شد.◄ |