|
||||||
|
||||||
|
|
|||||
عمامهپرانی، آخوندزدایی و محسن کدیور عمامهپرانی شاید آغاز یک جنبش برای ممنوعیت پوشیدن رخت آخوندی در فضای عمومی باشد. آخوندها از اعتماد مردم سو استفاده کردند و این رخت را لباس زور و تزویر خود قرار دادهاند و اکنون تا اطلاع ثانوی تنها می توانند آن را در مسجد یا حوزه به تن کنند نه در خیابان و مترو. من وقتی در سال 1362 از ایران به ترکیه گریختم دیدم که ممنوعیت پوشیدن رخت آخوندی در ترکیه، حضور منحوس آنها را کمرنگ کرده . البته در حال حاضر نمید انم پس از ریاست جمهوری رجب طیب اردوغان در آنجا چه میگذرد و بر سر آن قانون کمال آتاترکی چه آمده است، ولی تصور میکنم که برقرار کردن این قانون در ایران مناسب باشد.◄
* یکبار هم که بموحب سند زیر نمایندگان محترم حکومت در مجلس بیت، ضاعف الله اموالهم اجمعین، عزم شان را جزم می کنند که به وظائف ذاتی خود بپردازند...: * اقتصاد نیوز: درخواست فوری 227 نماینده از قوهء قضائیه دربارهء اعتراضات اخیر: ما نمایندگان این ملت از تمامی مسئولین کشور، از جمله قوهء قضائیه، می خواهیم که هر چه سریع تر با محاربین، که مانند داعش با سلاح های سرد و گرم به جان و مال مردم تعرض کرده اند، برخورد عبرت آموز کرده و حکم الهی را نسبت به محاربین در هر لباس و صنفی و نیز دستور حیات بخش قصاص را اجرا کنند…* ...معاندین، لعنة الله علیهم اجمعین، نمی گذارند!.. این ضدانقلاب آنقدر به برادران مظلوم و معصوم ما گیر دادند که عاقبت بناگزیر، معاذالله، به گهُ خوردن افتاده اند...◄
حسن آقای خمینی، این مطلب خطاب به شما است! من که از شما دو سال کوچکترم هنوز در ابری از خاطرات کودکی بیاد میآورم که سال های پنجاه و شش پنجاه و هفت انواع الفاظ زشت و رکیک در شعارها به شاه و اطرافیان اش داده میشد. انواع فحشهای جنسی و جنسیتی به همسر شاه و ولیعهد حواله میشد. شما که آن روزها با شلوار جین کنار پدربزرگ تان دیده میشدید حتماً بخاطر دارید. نمونهء این شعارها حتا در تقویم تاریخ و دیگر کتب جامع تاریخ انقلاب درج شده و ذیل همین حکومت اسلاممدار و اخلاقمحور شما به زیور طبع آراسته گردیده. نه پدر مسموم و نامعصوم و نه پدربزرگ قصاب شما کمترین زاویهای با این مسائل نداشتند، و از چنین سمپاتیهایی گل از گلشان میشکفت.◄
«... اینها از فقهای اسلام نیستند. بسیاری از اینها را سازمان امنیت ایران معمم کرده تا دعا کنند. اگر در اعیاد و دیگر مراسم نتوانست به زور و جبر ائمه جماعت را وادار کنند که حضور یابند، از خودشان داشته باشند تا جلّ جلاله بگویند! اینها فقها نیستند! شناخته شدهاند! مردم اینها را میشناسند. باید جوانهای ما عمامه اینها را بردارند. عمامه این آخوندهایی که به نام فقهای اسلام، این طور مفسده در جامعه مسلمین ایجاد میکنند باید برداشته شود ... نمیگویم بکشند؛ اینها قابل کشتن نیستند؛ لکن عمامه از سرشان بردارند. مردم موظف هستند...» (بخشی از متن گفتار سال ۱۳۴۸ خمینی در کتاب «ولایت فقیه»)֎
عمامه پرانی، یک هجو تاریخیست، وقتی پدیدۀ «عمامهپرانی» در ایران امروز ظهور کرد روحانیت برای اولینبار فهمید اضطراب به خاطر پوشش یعنی چه. فهمید چهل سال آزار و اذیت زنان با حجاب مبتذل اجباری یعنی چه.اینک جامعه برای پوشش روحانیت نیز ناامن شده و روحانیت هم باید بترسد از اینکه با لباس و با عمامه در فضای عمومی ظاهر شود. ترسی که قاتلان لمپن گشت ارشاد سالها در دل زنان و دختران ایران ایجاد کرده بودند اینک در زیست حاملان عمامه در حال شعلهور شدن است. این اضطراب نوین البته فقط یک عکسالعمل طبیعی در برابر آزار و اذیت چهل ساله روحانیت در حق زنان کشور نیست، بلکه نشانهایست از فروپاشی تقدسهای قلابی که از هجوهای کوچک و پراکنده آغاز میشود. هجویاتی که نه فحشاند، نه اهانت سیاسی. حکومت فقاهتی هم خودش چنین تقدسزدایی را مقابل رژیم شاه تجربه کرد. وقتی ساختار سلطنت میگفت : «شاه، سایۀ خداست»، انقلابی ۵۷ شعار داد: «شاه فراری شده، سوار گاری شده» و با این شعار، تقدس شاه تاجدار را شکستند تا راه را برای کسب قدرت عمامهدارها باز کنند. امروز روحانیت نه میتواند مانع تقدسشکنی نسل نوین شود و نه درست است که این عمل هجوسازی در مورد تقدس قلابی را با فحش یا بیاحترامی اخلاقی اشتباه بگیرند. هجوسازی، ضروریِ شکستنِ تقدسهای قلابیست. و عمامهپرانی نماد بارز این ضرورت تاریخیست که نسل نوین ایران آن را به عرصه آورده است. و البته طبق سنت تاریخ، روحانیت آخرین قشریست که معنای آن را متوجه خواهد شد.(منبع)֎
امیرهوشنگ امیراحمدی در یک نامهء سرگشاده به سرلشگر باقری نوشته و از او خواسته کودتا کند! نامه طولانی است ولی لب کلام این است: «لطفا با یاری همرتبگان نظامی، مردم، و نخبگان ایراندوست، و همآهنگی با رییسجمهوری، تا دیر نشده برای تشکیل حکومتی غیردینی اقدام کنید. گام بعدی شما تشکیل کابینة جدید، انحلال مجلس، بازسازی قوهء قضایی، و فرآهم آوری زمینهء لازم برای برگزاری انتخاباتی آزاد و منصفانه است». فقط من نفهمیدم انجام کودتا با هماهنگی رئیس جمهور چه صیغه ای است!(منبع)֎
فاطمه را در بند افکندند، در سلول انفرادی حبس کردند. مادرش را بیفرزند و فرزندانش را بیمادر کردند، تا صدایش را در گلو خفه کنند. اما صدای فاطمه بلندتر از آن است که در پشت دیوار سیاهچالهای سیدعلی به خاموشی بنشیند. فاطمه با انگشت سیدعلی را مخاطب قرار داد و از او خواست که به علت بیلیاقتی از کرسی خود پیاده شود، استعفا بدهد و به نکبت خود پایان بدهد.◄
شاید بین اجزای جنبشهای اجتماعی رهبران آن از همه شناختهشدهتر باشند. مثلاً میدانیم که مارتین لوتر کینگ از رهبران جنبش مدنی سیاهان آمریکا، نلسون ماندلا رهبر جنبش ضد آپارتاید در آفریقای جنوبی، یا لخ والسا رهبر جنبش همبستگی در لهستان بودند. هر چند اسامی و زندگی این رهبران برای ما آشناست، اما ویژگیهای رهبری آنها را نمیشناسیم. تمرکز ما در این نوشته بر مقالهای از مارشال گانز است که در آن چهار ویژگی اصلی رهبران جنبش را شناسایی و تحلیل میکند.◄ |
حمله به کردها برای سرکوب انقلاب 21 ایران؟ با اطمینان می توانم بگویم که تلاش های کنونی رژیم اسلامی برای عملیات نظامی در کردستان از یکسو و راه انداختن جنگ با کشورهای همسایه ایران از جمله عربستان و جمهوری آذربایجان در شمال ایران، از سوی دیگر *، با هدف سرکوب انقلاب 21 ایران انجام می شود؛ انقلابی که در سراسر کشور، به رغم سرکوب رژیم و صدور احکام اعدام ددمنشانه ی دادگاه انقلاب اسلامی برای معترضان، تا این لحظه شعله هایش همچنان زبانه می کشد و (همانطور که حدود یک ماه پیش در مقاله ای تحت عنوان «آیا این انقلابِ زنان و قومیت ها است» بحث شد) سقوط این رژیم شباهت های زیادی به دوران سقوط امپراطوری عثمانی پیدا کرده است! ◄
اسلام سیاسی، جنبش «زن، زندگی، آزادی» این خیزش که ارکان نظام جمهوری اسلامی را به لرزه درآورده است برای نخستین بار در کل خاورمیانه، انقلابی ضد روحانی - ضد استبدادی به منظور استقرار لائیسیته را آغاز کرده است. باز پسگیری مفهوم انقلاب به معنای نوسازی جامعه بر پایه برابر حقوقی زنان با مردان اکنون آشکارا در تقابل با «احیاگرایی اسلامی» قرار گرفته است. ناقوس مرگ اسلام سیاسی در سراسر خاورمیانه و آفریقای شمالی به یمن طلایهداری جنبش زنان در ایران به صدا درآمده است.◄
گسست نسل جوان ایران از فاجعه ۵۷ نسل سوم و چهارم پس از ۵۷، نسل «دادهها» و «فاکتها»ست و برای داستانسراییهای بیپایه و هیاهوی انقلابی و یا ایدئولوژیک نسل روشنفکر ۵۷ پشیزی نمیپردازد. اگر روشنفکران آن دوران، زندگی را بدون یک ایدئولوژی ناممکن میدانستند، نسل جدید ایران تمامی این ایدئولوژیها را– چه از نوع اسلامی و یا مارکسیستی آن- به زبالهدان باورهای جزمی افکنده و تنها به کرامت و شئون انسانی، به عنوان معیار زندگی خوب و یا بد مینگرد.◄
سالمندان؛ حامیان اعتراضات جوانان ایرانی در روزهای اخیر و در میان جمعیت جوان معترض که لحظهای جمع میشوند و شعار میدهند و بعد با یورش نیروهای انتظامی و پلیس یا افراد لباس شخصی به نقطه ای دیگر میگریزند، افراد میانسال و حتی سالمند نیز دیده میشوند؛ سالمندانی که اگر چه اغلب وارد درگیریها نمیشوند، اما گویی آمدهاند که آمده باشند تا حضورشان را در اعتراض به حکومت جمهوری اسلامی ثبت کنند.◄
نبرد برای مدرنیته و دموکراسی نبردی جهانی است آنچه اکنون در چهار گوشه ایران عزیزمان جاری است نه تنها نبرد انقلاب و ضد انقلاب درکشورمان است، بلکه بخشی از مصاف جهانی در ارتقا دموکراسی و مدرنیته محسوب میشود. و در همین متن است که امروز فریاد همبستگی با قیام «زن، زندگی، آزادی» را در بسیاری از احزاب و پارلمانهای جهان از برلین و بروکسل تا لندن و واشنگتن را میشنویم، در همین متن است که فریاد حمایت از جنبش در هند، ژاپن و کره جنوبی و بسیار از نقاط دیگر جهان را باید معنا کرد.◄ بیانیۀ تحلیلی در خصوص اعتراضات فراگیر ما اصلاحطلبان، هم مدافع حقوق و آزادیهای اساسیِ همۀ شهروندان ایران و مطالبهگر اصلاحاتِ ریشهای در حکمرانی ایرانیم و هم مخالف صریحِ اعمال هر نوع خشونت از جانب تمامی طرفها. خشن شدن فضای کشور میتواند زمینهسازِ برهم خوردن امنیتِ مردم و تهدید تمامیتِ کشور باشد.◄
ایران؛ تاریخ به کدام سو میلغزد؟ این جنبش به مرحلهای رسیده است که نیاز به رهبری فراتر از سطح میدانی را ملزم میکند. اما رهبر مورد نیاز را نه با شعار میتوان ساخت، نه با حمایت غالبا دغلکارانه قدرتهای بزرگ، و نه با کرشمه (یا کاریزمای) فردی. امروز میدانیم که دیگر نمیخواهیم آنجا که هستیم باقی بمانیم و بپوسیم. وظیفهء امروز فعالان سیاسی عرضه راههای گوناگون و مقصدی مشخص است. گوناگون به معنای اختلاف نیست. اختلاف هم به معنای دشمنی نیست. بپرهیزیم از تقیه!◄
رویارویی رهبر با «نسل غیور جامانده!»برای اولینبار در تاریخ پس از انقلاب ۵۷، رهبر جمهوری اسلامی مجبور شده که دانشآموزان را مخاطب خود قرار دهد و آنان را به دشمنان منتسب کند، آن هم تنها دو ماه پس از آنکه سرود «سلام فرمانده» و «سیدعلی دهه نودیهاش را فراخوانده»؛ کامش را شیرین کرده بود... آیتالله خامنهای اما مجبور شده به صراحت به اعتراضات دانشآموزان واکنش نشان دهد. تلخی این اتفاق برای رهبری جمهوری اسلامی از آن جهت مضاعف است که او، ماهها شیرینی سرود «سلام فرمانده» را در دهان خود مزمزه میکرد و میگفت که به او اطلاع داده شده این سرود، در کشورهای زیادی اجرا شده است.◄
گفتگوئی دربارهء «جنبش انقلابی مردم ایران» اخیرا و در بحبوبه اعتراضات خیابانی دو بیانیه با نام «جنبش انقلابی مردم ایران» در بین تظاهر کنندگان تهرانی توزیع شد که در برخی سایت های خارجی نیز منعکس گردید. بررسی سابقهء این محفل، یا بقول خودشان گروه، با تعداد محدود نشان می دهد که از این گروه قبلا نیز اعلامیه های منتشر که در سایت های گروه های انقلابی ایران و حتی افغانستان نیز باز نشر شده است. پرسش و پاسخ های زیر روز پنجشنبه 29 شهریور ماه 14۰1 به صورت محفلی و مجازی در همین رابطه با یکی از دست اندرکاران گروه انجام شد که برای آگاهی مردم مبارز کوچه و خیابان منتشر می شود.◄
مهمترین تفاوت با ۸۸ این است که در آن زمان مردم پی رای خود بودند، معترض به تقلب در رای گیری بودند اما در اینجا بحث رای نیست، بحث تغییر رژیم است به صورت کامل. بحث ریاست جمهوری نیست. ما اصلا چیزی را قبول نداریم از این رژیم، هیچ چیزی را. سال ۸۸ اینقدر گسترده نبود، فقط در چند شهر بود. لیدر داشت و الان بدون رهبر و لیدر عمل می کنیم و اتفاقا بسیار بهتر و قوی تر هست چرا که یک لیدر را همه قبول ندارند اما الان همه با هم همبسته هستند و ما چنین یکپارچگی ای را در ایران هرگز بین مردم نداشتیم.◄
پرسش قدیمی اگر «اینها بروند چه کسی میآید؟» این روزها کمتر شنیده میشود؛ شاید از شدت خشم معترضان؛ و شاید به این دلیل که بسیاری باور دارند این پرسش، بیشتر ابزاری برای پوشش یک جور توجیهگری وضعیت فعلی است؛ با این حال نمیتوان انکار کرد که بخشی از جامعه همیشه این دغدغه؛ این یادداشت، هرچند هدفش چیز دیگری است اما احتمالا پاسخی هم به همین پرسش کلاسیک خواهد داشت. فعلا به نظرم کار را میشود از ابهام فراگیرتری در میان معترضان شروع کرد: «قدم بعدی چیست؟»◄
دربارهء نخستین مطالعهء دولتی دربارهء اعتراضها حکومت اسلامی به پایان خط رسیده است اما همچنان این بیمار جواب شده امید دارد که بتواند با نیرنگ مردم را به خانه ها بفرستد. تحقیقی که در داخل اتاق های فکر نظام به رشته تحریر درآمده است، می تواند به ما نشان دهد که عقلای نظام و حافظان اصل نظام در روزهای آتی چه نقشه هایی برای مردم طراحی خواهند کرد. با هم بخوانیم...◄ خیابان، عرصهء سلطه و مقاومتمرضیه بهرامی برومندخیابان بستر ظهور و گشایش انسانهای زیرزمینی و منزوی است. انسان های زیرزمینی، آدمهای منفعل و اتمیزه، طبقات فرودست و اقشار گوناگونی هستند که اکثریت جمعیت عظیم شهری را تشکیل دادهاند. دانشجویان، کارگران، مزدبگیران، بیکاران و روشنفکران آزاد که مناسبات نابرابر اجتماعی و طبقاتی جامعه آنها را نادیده گرفته و خشمی طوفانی در آنها ایجاد کرده است. داستان انسان زیرزمینی در واقع شرح فرایند ظهور این «خشم» در بستر خیابان است.◄
گردهمائی برلین را با دو رویکرد گوناگون میتوان هم یک شکست و هم یک پیروزی دانست. اگر این رخداد بسیار بزرگ و پرشکوه را از نگرگاه برگزارکنندگان آن (کالکتیوِ «زن، زندگی، آزادی»، از این پس “کالکتیو”) بررسیم، با نگاه به گردانندگان، شعاردهندگان، فراخواندهندگان و سرودهایی که در زمان راهپیمائی از بلندگوها پخش میشدند، باید گفت تلاش این گروه برای بارگذاری دوباره1 انقلاب اسلامی 57 با شکست همهسویه روبرو شد.◄ |