تأسيس: 14 امرداد 1392،  در نخستين کنگرهء سکولار دموکرات های ايران  (همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه)    |   ناشر: نهاد هماهنگی جنبش       سردبير: اسماعيل نوری علا  

ما با مذهب و عقيدهء هيچکس سر دعوا نداريم اما حضور مذهب و ايدئولوژی هيچکس را در قانون اساسی و نهادهای حکومتی  نمی پذيريم

جمعه 7 تا يک شنبه 9 فروردين  ماه 1394 ـ  27 تا 28 ماه مارس 2015      

به پیشنهاد بنیاد میراث پاسارگاد، سال 1394، سال بزرگداشت عمر خیام نیشابوری، نام می گیرد

ه

جستجو در سايت

تماس با سردبير

آرشيو صفحات اول سايت

آرشيو کلی مقالات  

آرشيو بر حسب نام نويسندگان

بيانيه های سازمان های ديگر

گنجينهء «سکولاريسم نو»

ويدئوهای آموزشی

در اين پايگاه،

به احترام «جمهوريت»،

هر کجا سخن از حکومت

 مسلط  بر ايران پيش آيد،

 واژهء «جمهوری» به

 «حکومت» تبديل می شود.

«نهاد هماهنگی جنبش»

تاريخچه

اساسنامه

بيانيهء تحليلی

برگ تقاضای عضويت

ای ميل:

iranian.sdmcc@gmail.com

باشگاه لوس آنجلس

باشگاه هلسينکی

کنگرهء سکولار دموکرات ها ايران

در فروردين ماه 1392 چند تن از معتقدان سکولار دموکراسی بر آن شدند تا، در 14 مرداد آن سال، که صد و هفتمين سالگرد انقلاب مشروطه ايران بود، با کمک مالی عده ای از هواداران، امکان گرد همائی ساليانهء گسترده ای را با نام «کنگرهء سکولار دموکرات ايران» فراهم آورند. بدين منظور سندی به نام«پيمان نامهء عصر نو» تهيه و بوسيلهء بيش از 150 تن از فعالان سياسی به امضاء رسيد و بر بنياد آن   «اولين کنگره» در 1392 در شهر واشنگتن برگزار شد. «دومين کنگره» در تاريخ 18 مرداد 1393 در شهر بوخوم آلمان برگزار شد. هم اکنون رايزنی برای برگزاری کنگرهء سوم ادامه دارد.

مجمع سازمان های سکولار دموکرات

انديشگاه سکولار دموکراسی ايران

اعلاميهء جهانی حقوق بشر

و پيوند به يک ويدئو

به قلم حميد شوکت

قاسم سلیمانی؛ قهرمان ائتلافی ناهمگون؟

همن سیدی

يک نظامی تایید شده توسط آمریکایی‌ها، یک عارف اهل طی الطریق، و یک مطیع مطلق ولایت هنوز نمی توانست جوابگوی همهء سئوالاتی باشد که در اذهان افکار عمومی در مورد نقش ایران در عراق مطرح است. اینجا بود که ناسیونالیزم تحقیر شده باستانگرا به میدان آمد تا هم خود میان آن عده از باورمندان ناامیدش وجهه‌ای یابد و هم به شکل گیری یک قهرمان اسطوره‌ای کمک کند. مقایسهء قاسم سلیمانی با فرماندهان تاریخی ایران در یکی از رسانه‌های خارج از کشور، به سرعت به دوران قبل از اسلام هم کشیده شد و نهایتاً با پهلوانان دوران امپراتوری ایران باستان شبیه‌سازی شد، بدون توجه به تناقض بزرگی چون اطاعت محض از ولایت فقیه که از شاخصه‌های اصلی سردارشان است.

قاسم سلیمانی: «الهه مهربانی»، «سردار عارف» یا فرمانده ترور؟

مجید محمدی

مقامات حکومت اسلامی با نظرسنجی‌ هایی که صرفاً برای خود آنها انجام می‌گیرد و نتایج اش منتشر نمی‌شود به خوبی می‌دانند که از محبوبیت در میان مردم ایران برخوردار نیستند. بسیاری از این مقامات از منفورترین چهره‌ها هستند (مثل برادران لاریجانی یا فرمانده بسیج یا اعضای بیت خامنه‌ای که حتی در میان طرفداران نظام نیز محبوبیت ندارند). در این شرایط، با توجه به هزینه‌ای که مقامات حکومت اسلامی برای آتش افروزی در منطقه و ارضای حس جاه طلبی خود می‌کنند، می‌خواهند فردی را که این جاه طلبی‌ها را به نمایش می‌گذارد به عنوان قهرمان نظامی و ملی عرضه کنند.

قاسم سليمانی و سه روزنامه نگار

عمار ملکی، در فيس بووک اش

سه روزنامه نگار سرشناس اصلاح طلب، فرمانده سپاه قدس، قاسم سلیمانی، را با سه واژه زیر توصیف کرده اند: مسعود بهنود او را «سردار عارف» خواند (در برنامهء صفحه دوی بی بی سی). محمد قوچانی او را «سردار صلح» نامید (در سرمقالهء مهرنامه) و ابراهیم نبوی وی را «آبروی ایرانیان» می داند (در صفحه اش در فیس بوک).  دیگر نقش حکومت اسلامی و سپاه قدس در دفاع از حکومت بشار اسد و مشاوره نظامی و کمک تسلیحاتی به ارتش بشار اسد برای سرکوب مخالفان سوری یک واقعیت آشکار است و تمامی رسانه های حکومت هم به آن اعتراف و افتخار می کنند. برای ماندن بشار اسد در قدرت، یک کشور تبدیل به ویرانه شد و نیمی از جمعیت آن آواره شدند و بیش از 215 هزار نفر کشته شدند که حدود یک سوم آن زنان و کودکان هستند. و همهء اینها به لطف فرماندهی مقتدرانه و عارفانهء «سردار صلح» بوده است. «آبروی ما ایرانیان» در ارقام به جا مانده از تراژدی سوریه است.

چرا با سکولاريسم مخالفم

یزدان خدابنده لو

* سکولاريسم چيست؟ یعنی‌ دین با سیاست بازی نکند و سیاست هم مذهب را به حال خود بگذارد . یعنی‌ روحانیون حق دخالت در کار سیاست نداشته باشند و سیاست مداران نیز دین را دستاویز قرار ندهند. سکولاریسم چیست؟ سکولاریسم یعنی عیسی به دین خود، موسی‌ به دین خود. هرچند که دین عیسی و موسی‌ و محمد هر سه، سر و ته یک کرباسند. صحبت از حیله ‌ایست که برای عقب نگاه داشتن مردم طراحی‌ شده نه برای نجات آنها از چنگال مذهب .سکولاریسم یعنی‌ چه؟ یعنی‌ اینکه روحانیون خواهند توانست بدور از محیط سیاست، در محفل های امن و حفاظت شده، مردم را همچنان گمراه کنند و نمایندگان ملت هم اجازه انتقاد از مذهب را نداشته باشند. اما همان نمایندگان در مجلس با هواداران روحانیون سر و کار خواهند داشت. در نتیجه ملا و مکلا ها بدون احساس خطر به زندگی انگلی و نهاد دین به دور از انتقاد به حیات خود ادامه خواهد داد، اما در دنیای سیاست نیز بطور غیر مستقیم و از طریق مریدان خود حضور خواهند داشت. این معنای پنهان شعار دهان پُر کن سکولاریسمی است که بر سر زبان ها افتاده. سکولاریسم یعنی‌ حفاظت از دین، یعنی‌ با ابزار قانون از شیادان و پرازیت ها پاسداری کردن. یعنی‌ بر دهان مردان سیاسی و ترقیخواه پوزبند زدن. اما در ایران ما، سکولاریزم معنی‌ دیگر هم دارد و آن خاکروبه را زیر فرش پنهان کردن است. آیا می خواهیم حضرات بعد از این همه جنایت و تخریب ثروتهای مادی و معنوی کشور بار دیگر در مساجد برای خود پایگاه بسازند؟...

* نشريهء ما: قضاوت با کسانی که می فهمند سکولاريسم يعنی چه و وظيفهء آموزش و فرهنگ و رسانه در حکومت سکولار دموکرات چگونه است

مصاف مستقیم - سخن آخر

خشايار ديهيمی

آقای خامنه ای! تا کنون با نوکرانت و مزدورانت حرف زده ام. و شاید خیال کرده ای که شهامت حرف زدن مستقیم با تو را ندارم. کور خوانده ای. شهروند نمی ترسد. تازه به آن خدایی که خدای من است قسم می خوررم که حتی به فکر عاقبت تو هم هستم. نمی توانی و نباید آمال هفتاد میلیون نفر را به پای غرور و کین توزی شخصی ات قربانی کنی. من از خارج از کشور نمی نویسم. من همین جایم. در محضر مزدورانت. اما با با همهء اعتدالم و دندان به جگر فشردنم دیگر نمی توانم شاهد بدبختی مردم به خاطر هوا و هوس تو باشم. من برانداز نیستم. تو براندازی. تو نوکری. من آزاده ام. مزدورانت را بفرست. زیر شکنجه می میرم. اگر قانون سرت می شود من تو را به محکمه می خوانم. تا از محکمه کی سر بلند آید بیرون. نمی توانم دیگر این همه خفت و دروغ را تحمل کنم. مرد میدانی اگر بیا. وگرنه همان مزدورانت را بفرست سراغ من هم. فرزندان پاک اندیشم در بندند. چه باک... یکی به آنها اضافه  کن. گرچه پیرم و دوام نمی آورم اما سخنم باید با عملم یکی باشد. جز خیر و صلاح مردم نخواستم و فرای قانون سخنی نگفتم... به خلاف تو. نام و نشانم معلوم و منتظر مزدورانت... والسلام.

آنچه کمبود ما است

مجيد آزادنيا

پنج سال پيش، «جنبش سبز» اين خلاء موجود در اپوزيسيون حکومت مذهبی را بخوبی آشکار کرد. مردم به خيابان آمده بودند اما آلترناتيوی که اسلامی و اصلاً دينی نباشد وجود نداشت. يک جناح از خود اسلاميست ها عليه جناح ديگر ادای رهبری را در آوردند و نسلی را به مسلسل و تير و شکنجه و تجاوز کهريزکی تحويل دادند و خود نيز به حصر خانگی دچار شدند. براستی کجا شد آن جمعيتی که در عرض شش ماه از «الله اکبر گوئی» و «رأی من چه شد» کارش به «آزادی، استقلال، حکومت ايرانی» و «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ايران» کشيد؟ جمعيتی که چنين تحول بزرگی را از سر گذرانده و با کشته و اسير دادن مجبور به خالی کردن ميدان شده بود نشان می داد که آلترناتيو سکولار دموکرات تا بوجود نيايد حاصل همهء مبارزات اين همه آدم خوش قلم و پرنويس و پرگو چيزی در حدود هيچ و صفر است.

نظر و تحشيه!

حمیدرضا رحیمی

* قشقاوی، معاون کنسولی و پارلمانی وزارت امور خارجه ایران، گفته است که «نود و هفت درصد از ایرانیان نه عمل مجرمانه‌ داشته و نه اپوزیسیون برانداز هستند. بلکه ممکن است انتقاداتی داشته باشند، اما هیچ مشکلی برای ورود ندارند و به راحتی می‌توانند برای عید به کشور بیایند»./ بی.بی.سی

* تحشیهء فدوی: البته احوط آن است که صبر کنند کسانی که در عیدهای گذشته هیچ مشکلی برای ورود نداشته اند از زندان آزاد شوند تا جا برای مسافران جدید باز شود!

سکولاريسم و اژدهای هفت سر دينکاران

اسماعيل نوری علا

در سراسر دوران قاجاريه، دينکاران امامی تبديل به «نهادی مستقل از حکومت اما متفرق» شده و، همچون اژدهائی هفت سر، بجان حکومت و مملکت افتادند. آنها بودند که با فتوای خود ارتش فرسودهء فتحعليشاهی را به جنگ روس ها فرستادند و سرزمين های وسيعی از کشور را تسليم روس ها کردند، جنبش نوانديش «باب» را به خاک و خون کشيدند، در راه جنبش مشروطه سنگ انداختند، بر تمايلات پهلوی اول برای استقرار جمهوريت غلبه کردند، قانون اساسی مشروطه را با افزودن «حق علماء» فلج ساختند و چون رضاشاه از ايران رفت، يکباره از هزار سوراخ سر بر آوردند.

فايل صوتی      فايل تصويری        فايل پی.دی.اف  

راه های رسيدن به آلترناتيو حکومت اسلامی

مناظرهء کورش عرفانی و اسماعيل نوری علا

در برنامهء سعيد بهبهانی در تلويزيون ميهن

فايل صوتی      فايل تصويری

میهمانان: حسن اعتمادی و هوشنگ امیر احمدی

دربارهء کيهان لندن ـ سکولاريسم ـ روشنفکران انقلابی

در سه قسمت از برنامهء ياران عليرضا ميبدی

ميهمانان: الاهه بقراط، اسماعيل نوری علا، علی ميرفطروس

پیشنهاد رهبری خاتمی!

شهباز نخعی

به نظر می آید که نوری زاد در درک "واقعیت" وجودی مردم "سرزمین ملازده" دچار خطا شده و یا به عمد می کوشد آن را دگرگون جلوه دهد.  تأکید او بر "واقعیت" ها کاذب است زیرا می پندارد که مردم ایران به چنان درماندگی و فرومایگی دچار شده اند که در برابر سلطه سرکوبگرانه و جنایتکارانهء حکومت آخوندی هیچ گزینه ای جز پذیرش "واقعیت" های او ندارند. در حالی که دلیل صبوری و بردباری مردم این است که به چشم خود می بینند که این نظام اهریمنی چنان در گرداب خود کرده های بی تدبیرش غرق شده که سرنوشتی جز فروپاشی و نابودی ندارد.

تهدید به سرکوب / تهدید به تبعید!

حشمت طبرزدی

نه جنبش اجتماعی از تهدیدهای خامنه جا می زند، نه زندانیان سیاسی از تهدید به فشار بیشتر هراسی دارند. دو هفته پیش از عید نوروز که البته شما اسلام گراها ترجیح دادید با عزاداری به این عید دهن کجی کنید، ریختید در سالن 12 و مثلاً بازرسی کردید. هفتهء پس از آن، همزمان با چهارشنبه سوری، درب هواخوری را باز نکردید. نتیجه این دو اقدام شما چه بود؟ مراسم باشکوه چهارشنبه سوری را در سالن برگزار کردیم،از روی آتش پریدیم و مرگ بر دیکتاتورگفتیم. پیام آن را نشنیدید؟ باز تهدید به فشار بیشتر می کنید!؟ فکر می کنید تهدید و سرکوب بیشتر، بحران های گوناگون شما را بر طرف خواهدکرد؟

پیام به تلاشگران برای حق کار دگراندیشان

نسرین ستوده

دوستان، هموطنان و همراهانِ تحصنِ «حق کار، حق دگراندیشان». درودهای بی پایان مرا از ایران پذیرا باشید. مطلع شدم تعدادی از هموطنانم در سراسر دنیا کارزاری را در حمایت از تحصن «حق کار، حق دگراندیشان» ترتیب داده اند. لازم می‌دانم ضمن سپاس از تک تک افرادی که برای این کارزار تلاش می‌کنند، اين مراتب زیر را به اطلاع برسانم...

تريبون خانم ستوده نشويد!

* خواننده ای بی نام: نسرين ستوده  ساخته پرداختهء هاشمي رفسنجاني هاست. شما چطور تريبون چنين شخصي شده ايد!؟ به نظر مي رسد پشت پرده ها جنبش شما هم يك سرش به هاشمي رفسنجاني مي رسد. لازم  است در اين مورد توضيح مناسبي داده شود. اميدوارم چنين نباشد؛ كه اگر چنين باشد هيچ نهاد مدني معتبري باقي نمانده است همين مانده كه شماها هم همانند جمهوري اسلامي مردم را احمق فرض كنيد. منتظر پاسخ ايم.

* خواننده ای بی نام: نسرين ستوده  ساخته پرداختهء هاشمي رفسنجاني هاست. شما چطور تريبون چنين شخصي شده ايد!؟ به نظر مي رسد پشت پرده ها جنبش شما هم يك سرش به هاشمي رفسنجاني مي رسد. لازم  است در اين مورد توضيح مناسبي داده شود. اميدوارم چنين نباشد؛ كه اگر چنين باشد هيچ نهاد مدني معتبري باقي نمانده است همين مانده كه شماها هم همانند جمهوري اسلامي مردم را احمق فرض كنيد. منتظر پاسخ ايم.

دهکدهء جهانی، اسلام و بحران هم سایه گی

اکبر کرمی

بجای "بحران در اسلام" و حتا بحران در ادیان، مناسب تر آن است که از "بحران در هم سایه گی" و "بحران هم سایه گی" یاد کنیم؛ سرنامی که درک مناسب تری از وضعیت جهان های جدید و بحران های آن در برابر ما قرار می دهد. درکی که هم مسلمانان را در گیر بحران می داند و هم بحران را محدود و متعلق به مسلمانان نمی کند. آن چه در پاریس رخ داد به واقع بخشی از نشانه گانی است که می توان آن را نشانه گان دهکده ی جهانی نامید...

پیام نوروزی سازمان جوانان پان ایرانیست

با توجه به اینکه تمدن ما پریشیده و مضمحل شده و انکشاف درونی به سمت و سوی موصوف ندارد، با همهء تلاش هایی که از طلیعهء مشروطه به عمل آمده، کماکان تا رسیدن به حاکمیت ملت و حکومت قانون و جامعه پیش رفته فاصله‌ای معنا دار- که به برزخی ژرف می‌ماند – وجود دارد. با عنایت به بحران های موجود، در این دریای مواجِ نشدن‌ها، در قلمرو دشواریاب، یک جزیرهء امکان چونان جای پایی برای عمل بر پایه مقتضیات منافع ملی می‌بایست فراهم شود.

آشنائی با ساختاری جديد برای

جنبش سکولار دموکراسی ايران:

اعلام تشکيل «نهاد هماهنگی جنبش»

اگرچه «جنبش سکولار دمکراسی ايران» یک جوشش ملی است و هیچ فرد و یا گروهی نباید و نمی تواند ادعای مالکیت انحصاری بر آن را داشته باشد اما، از آنجا که هر جنبشی برای حرکت به سوی اهداف خود نیازمند هماهنگ کردن امور مختلف خويش است، بدین منظور عده ای از ایرانیان و سازمان های باورمند به سکولار دمکراسی تشکیلاتی را به نام«نهاد هماهنگی جنبش سکولار دمکراسی ایران» بر پا داشته و اساسنامهء جديدی را برای کار آن، به شرحی که می آيد، به تصويب مجمع عمومی فوق العادهء مؤسسين رسانده اند.

سکولاریسم و دین از دید هابرماس

وحید وحدت حق

آيا شهروندان متدین و بی‌دین می‌توانند حقوق یکسان در یک کشور داشته باشند؟ از دید یورگن هابرماس می‌شود به این سئوال جواب مثبت داد، به شرطی که مقامات حکومتی کشور و شهروندان اصول دموکراتیک را مراعات کنند. البته مقامات حکومتی کشور می‌بایست نسبت به عقیده و بیان شهروندان موضع بی‌طرفانه داشته باشند و از آزادی‌هایی مانند آزادی بیان و آزادی قلم صیانت کنند. با وجودی که پروژهء جوامع سکولار اروپا در مقایسه با وضع فرهنگی سیاسی جهان شاید استثنایی باشد، ولی هابرماس تاکید می‌کند که تز سکولاریسم در سطح جهانی مدافعان زیادی دارد.

 

 

© 2015 ـ Iranian Secular Democracy Movement - iraniansdm@gmail.com - Fax: 509-352-9630

HHHHH