از «سلطنت همه کاره» تا «پادشاهی هيچ کاره»
اسماعيل نوری علا
من هميشه گفته ام که يک جمهوری خواهم، اما برای من خواستاری
جمهوريت حکومت ملی در ايران، نسبت به وجود يا عدم «پادشاهی هيچ
کاره» ای که راه بازگشت اش به «سلطنتی همه کاره»مسدود شده باشد،
اولويت دارد. نيز معتقدم که حتی پادشاهی خواهان جوان امروز ايران
نيز هيچ تمايلی به بازگشت به قانون اساسی گذشته و متمم هايش (که،
مثلاً، نظارت مجتهدان بر قوانين مصوب مجلس شورای ملی را نيز بصورتی
قانونی در می آورد) ندارند.
◄
فايل
صوتی
◄
تصويری
|
◄
فايل پی.دی.اف
◄
عقب
نشینی تهاجمی آسمان
درد زایمان اسلام و مرحله سوم بنیادگرائی
فرج سرکوهی
اسلام با چالشی بزرگ مواجه است. ممنوعیت نقد مبانی و مقدسات دین در
پوشش «توهین به مقدسات»، ممنوعیت بازآفرینی نقادانه چهره های مقدس
در آثار هنری و ادبی و از جمله در کاریکاتور و... هزار واندی سال
بر جوامع اسلامی تحمیل شده بود. این ممنوعیت ها را به دوران ما نمی
توان به جوامع دیگر صادر کرد به ویژه در هنگامه ای که این ممنوعیت
ها در مهد خود، در جوامع اسلامی، نیز در حال شکستن اند...
برای ملتی که
بيش از
صد سال پیش انقلاب قانون اساسی (مشروطه) را،
با الهام از مولفه
های جهان مدرن،
و هم چنین
نهضت ملی کردن صنعت نفت را در کارنامه خود داشت،
سقوط به درهء
هولناک استبداد دینی
وتداوم عمر نظام ولایت فقیه بسیار پرسش
برانگیز است. هر نظام سیاسی باید عناصری از مشروعیّت،
مقبولیّت، اقتدار و
کارآیی دارا باشد تا بتواند تداوم یابد، رژیم اسلامی
چگونه توانسته است به
این مولفه ها پاسخ گوید و از فراز بیش از سه دهۀ پرآشوب
و بحران
هایی که هر
یک می توانست به عمر رژیم خاتمه دهد به ظاهر عبور کرده و خود را به
سی و
هفت
سالگی برساند؟
نگاهی به مکانیزمِ روی کار آمدن حکومت اسلامی و تشریح
استراتژی های نگاهبان سیستم ممکن است پاسخ به این پرسش را تسهیل
نماید.
لائیسیته
و سکولاریزاسیون،
شرایط برآمدن لائیسیته در ایران
شیدان وثیق
خروج
از سلطه دین در ایران فرایندی بغرنج و درازمدت
است. کامیابی در این راه امری محتوم و مسلم
نبوده بلکه در گرو رشد و توسعه دو جنبش اصلی است: یکی،
جنبشهای تغییردهنده و مشارکتی سیاسی - اجتماعی در
گذر از نظام جمهوری اسلامی برای آزادی،
دموکراسی و به طور کلی رهایی انسانها و دومی، جنبش
فکری - روشنفکریِ لائیک برای خروج از سلطه دین در
همه عرصهها و میدانها.
این دو جنبش، در پیوندی فشرده با هم،
قادر میشوند لائیسیتهِ ایران را
فرارویند.
نبردِ
ویروسیِ خاورمیانه با اروپای کهنه
فرهاد جعفری
چهار دههی پیش، آستین های افغانستان بالا زده شد تا «دولت
دموکرات کارتر» (و شرکای اروپاییاش) «ویروس اسلامگرایی» را در تن
خاورمیانه تزریق کنند تا از طرفی «مانع توسعه طلبیِ
اتحاد جماهیر شوروی شوند» و،
از طرفِ دیگر،
«توسعهی بهگمان آنها پیشهنگامِ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی این
منطقه از خاورمیانه را متوقف کنند». و به خیال خود؛ «به یک تیر، دو
نشان بزنند»! اکنون «بیماری تا بدانحد گسترده و عفونت منتشر شده
است» که در مسیری واژگونه؛ این «رگهای اروپای کهنه» است که بهروی
«حاملانِ پیدا و پنهانِ ویروسِ بهقهقهرا برندهی اسلامگرایی»
گشوده شده است.
نگاهی به مسئلهء
اتحاد طیفهای سکولار دموکرات
برای
تشکیل آلترنایتو فراگیر
(در
ارزیابی کنگرهء
سوم سکولار دموکرات
های ايران)
امیرحسین آمویی
روشن است که کنگره نتوانست پاسخی کامل و منسجم به عوامل موجد عدم
اتحاد بین سکولار دموکراتها بدهد. نکتههایی اینجا و آنجا و توسط
افراد گوناگون مطرح شد، اما به آن "بزرگراه دریاگونه"، از نظر من،
نه چندان اعتنایی کرد و نه کسانی هم که اشارات آشفتهای کردند،
توانستند موضوع را به گونهای منطقی و استوار مورد بررسی قرار
دهند. اما حاصل کنگره، تا جایی که با پرسش اصلی مربوط میشد، سراسر
هم بیهوده نبود: آغاز و زمینهای بود برای جستجو و شاید همین سطور
حاضر نيز بازتابی باشد راهیاب (؟) در برابر آراء عزیزانی که
کوشیدند هر یک به سهم خود به گوشهای از مشکلات و معضلات پیشاروی
اشاره کنند- کوششی در خور تقدیر فراوان!
سختی
های پایدار اقتصادی، حتی پس از تحریم
ها!
جمشید اسدی
بودِ توافق ژنو در ژوئیه، میان گروه
پنج بعلاوهء يک
و حکومت اسلامی، اگر
سرانجامی یابد و عملیاتی شود، بهتر از نبود آن است.
دست کم از آن جا که از
تنش های موجود میان جهان و ایران می کاهد. از همین رو می بایستی از
آن پشتیبانی کرد و به نهایی شدن اش کمک رساند.
اما نادرست و نابجاست اگر همچون دولت اعتدال و پیروان اصلاح طلبان
اش در
درون مرز و اپوزیسیون هموند نظام در برون مرز
آن
را پیروزی و نوشداروی
مشکل های اقتصادی بپنداریم. توهم نمی بایستی داشت، این نه پیروزی
است نه
پیشدرآمد حل مشکل های اقتصادی کشور.
نگاهی از درون به «شکستِ شکوهمندِ» اسلاميست های ترکيه!
گفتگو با «لونت گولنتکين»، نويسندهء ترک