بگذار تبر داران
با تو ستیزه کنند،
بگذار بر ساقه های نازکت
زخم های نا بکار بکارند،
من ریشه های تو را در بستر جانم
می نشانم
لیلائی تر از حماسه ی جنگل
!
و دوبال گسترده
از جنس کبوتران مهاجر
بر شانه های خویش
!
تا پرواز ...
(
جلال رستمکلائی)
آیا
آمریکا چنین کشوری است؟
شهباز نخعی
امری که در میان سیاستمداران غربی و به ویژه آمریکایی تاکنون رواج
چندانی نداشته است؛
پرسش هایی مانند: «این نفرت ازکجا می آید و چرا؟» و «آیا ما چنین
کشوری هستیم؟» اما، پاسخ در صورتی می تواند درست باشد، که پرسش
درست طرح شده باشد. در مورد آقای ترامپ پرسش: «این نفرت از کجا می
آید و چرا؟»، به اندازه کافی واضح و روشن است و از این رو می توان
با شرح و توضیح و مثال به آن پاسخ درست و روشن داد. اما، در مورد
خانم هیلاری کلینتون، به دلیل کارکشتگی او در سیاست، پرسش: «آیا ما
چنین کشوری هستیم؟»، ابهام و ایهام بیشتری دارد و نیازمند رمزگشایی
و ابهام زدایی است.
حسین نوشآذر
نشست خبری
پانزدهم
آذر ماه مدیر کل آموزش و پرورش تهران همه را غافلگیر کرد. اسفندیار
چهاربند در این نشست خبری اعلام کرد که از سال تحصیلی آینده
دانشآموزان تهران اجازه ندارند در دبیرستان
های دولتی در رشتهء
علوم انسانی تحصیل کنند. آنهایی که به تحصیل در این رشته علاقه
دارند چارهای ندارند جز آنکه در آزمون مدارس «استعدادهای
درخشان»، مدارس «نمونهء
دولتی» و مدارس «فرهنگ» شرکت کنند. این خبر چنان غافلگیرکننده بود
که بسیاری از روزنامهنگاران داخل و خارج از ایران را به اشتباه
انداخت.
تروریسم به زبان خیلی خیلی ساده، در حد فهم یک بچه!
به روایت آیت الله خمینی
با پيشگفتار علی سجادی
آنچه می آید متن کامل سخنرانی آیت الله خمینی است در روز میلاد
پیامبر اسلام (بيستم
آذر ماه
هزار و سيصد شصت و سه)
و در آن تروریسم را به زبان خیلی خیلی ساده که همه بچه ها هم
بفهمند توضیح داده و به مردم انقلابی توصیه کرده است. بخواهیم یا
نخواهیم آیت الله خمینی همان حرف هایی را می زد و عمل می کرد که
امروز داعش می کند. درست است که سی و پنج سال و بیشتر از آن زمان
گذشته و رهبران اسلامی ایران امروز تجربه آموخته اند، ولی اساس حرف
آیت الله خمینی و پیروانش با اساس حرف داعشی ها یکی است، مبنای
ایدئولوژی وارونه آنها هم یکی است: آیت الله خمینی با ابوبکر
بغدادی و ملا عمر طالبانی از یک سرچشمه آب می خورند.
تحریف تاریخ یا پریشان اندیشی؟
احسان عباسی
مکتوبات ژورنالیست های نولیبرال وطنی که برای بقای خود و حفظ امنیت
نشریه شان، به درگاه هاشمی رفسنجانی پناه برده اند و اخیراً
هم در بازی سیاست "سردار سازندگی" نقش فعال بازی می کنند، مجبورند
که از تناقضات درونی رژیم دفاع کنند. از سویی خود را متدین بنامند
و در وصف "اسلام فقاهتی" صفحه سیاه نمایند و از سویی برای زمینه
سازی رابطه با غرب، خود را لیبرال بدانند...
نقد سخنانی از این دست نه از سر مهم بودن اندیشه یا صاحب آن، بلکه
جهت نشان دادن تحریف تاریخ در یک ذهن پریشان است که به قصد فشردن
لیبرالیسم در "چارچوب شرع" انجام می شود. نوشتن ترهاتی از این دست
حتی تحریف و سبک سازی اندیشهء
لیبرالیسیتی است و جا دارد آنان که به واقع دل در گرو چنین مکتبی
دارند، در نقد آن کوشا باشند...
واردات مسافر از کشور دوست و برادر چین
پیش بینی می شود
هيچ يک از
ابتکارات
دولت
تدبير و اميد
نتیجه بخش نخواهد بود اما طرح
اخير
دادن اتومبیل قسطی به دست مردم یک فایده غیر قابل انکار دارد:
چون حقوق بخور نمیر فعلی کارمندان و
کارگران و بازنشسته ها کفاف پرداخت اقساط آنها را
نمی دهد، جملگی باید برای تأمین
اقساط اتومبیل به خیل بیکاران و فارغ التحصیلان دانشگاه ها که
از زور بیکاری مسافرکش شده اند بپیوندند و چون
بسیاری از مسافران هم خودشان اتومبیل قسطی
خریده و یکپا
«مسافرکش»
شده اند،
کشور
با کمبود مسافر مواجه شده و به ناچار باید،
در برابر صادرات نفت،
از کشور
دوست و برادر چین مسافر وارد کنیم.
پناه به اعدام!
حمیدرضا رحیمی
*
دویچه وله:
تحقیقات مذهبی اجباری، نوع جدیدی از مجازات در ایران! سهیل عربی،
فعال فیسبوکی که پیش تر به اعدام محکوم شده بود، با تعدیل مجازات،
به هفت سال و نیم حبس و تحقیق در مورد اسلام در تماس با مؤسسهء "در
راه حق" و پژوهشکدهء امام خمینی محکوم شده است. عدهای این حکم را نوعی شکنجه میدانند.
* تحشیهء فدوی: فدوی اگر جای سهیل باشد، همان اعدام را انتخاب می کند، برادر
دویچه وله!