منت خدای را
عز و جل!
حجت الاسلام مسيح مهاجری
همه به این نکته فکر کنند که بعد از قرنها مبارزه و فداکاری و
تقدیم
آن همه شهید و تحمل آن همه سختیها سرانجام خدا بر
ملت ایران منت گذاشت و این نظام حکومتی
مردمی و اسلامی را به این ملت هدیه کرده که دارای اساس و
بنیانی مستحکم است و اگر به درستی از آن استفاده
شود میتواند مسیر تاریخ را تغییر دهد و
انسانها را به سعادت واقعی برساند...>>>
آرایی که به صندوق ریخته نشد
مطلبی در سايت تقاطع
مجموع حامیان سنتی
رژيم
اسلامی، اصولگرایان، بسیجیها و
رهبران و حامیان جریان اصلاحات و دولت، روی هم
تنها کمی بیشتر از نصف واجدین شرایط را به
پای صندوقهای رأی
کشاندند و
21
میلیون نفر از واجدین
شرایط تصمیم گرفتند به صندوق رأی
رژيم
«نه» بگویند.
آنچه
مشخص است کسانی که حاضر نیستند در انتخابات غیردموکراتیک
حکومت
اسلامی
شرکت کنند نه تنها دیگر در اقلیت نیستند بلکه نسبت
به هرکدام از دو طیف اصولگرا و اصلاحطلب
در اکثریت قرار گرفتند. این چالشی است که در آینده
حکومت
اسلامی را وارد بحرانهای بزرگی خواهد کرد و حتی اگر در
بدبینانهترین حالت شرکت در انتخابات را به منزله
تایید نظام ببینیم،
حکومت
اسلامی با فاصله بسیار کم توانست در این
انتخابات برای خود تاییدیه بگیرد.
بله،
درست برعکس تصور بسیاری از
کارشناسان، نه تنها
رژيم
اسلامی نتوانسته است با بحران مشروعیت خود
مقابله کند بلکه هر روز شاهد فراگیرتر شدن عدم
مشروعیت
رژيم
در
میان اقشار مختلف مردم ایران (حتی به صورت خاموش
یا منفعل) هستیم.
این بخش قابل توجه از جامعه مطالبات گستردهای دارند که هیچکدام
از دو
جریان موجود در
رژيم
اسلامی و حتی کلیدواژهء
«امید» نتوانسته آنها را
جذب یا نمایندگی کند. بالاخره زمانی فرا خواهد
رسید که این طیف وسیع اجتماعی با پافشاری
بر
روی مطالبات و نیازهای مشترک خود، دارای ادبیات و
گفتمان مختص به خود شده و از دل آن تئوریسین
های متعدد، متفکرین و رهبرانی
رشد خواهد کرد.
>>>
انتخابات و دو سیاست
کلان در
برابر هم
کاظم علمداری
فضای
سیاسی انتخابات
هفتم
اسفند از نتایج آماری آن مهمتر است.
و
دو سیاست کلان در درون ساختار قدرت
رژيم
اسلامی در برابر هم شکل گرفتهاند
و،
به کنار از ثابت قدمان در انتخابات، یعنی کسانی که بهر حال و در هر
شرایطی رأی میدهند و یا رأی نمیدهند، بسیاری در دو راههء
رأی دادن و رأی ندادن سرانجام در انتخابات
هفتم
اسفند نظر خود را در حمایت از سیاست دوم نشان دادند. اما تا زمانی
که
سیاست اول حاکم است، نه مشکلات مردم ایران حل خواهد شد و نه تردید
و دو دلی در رأی دادن و رأی ندادن از بین خواهد رفت. افزون بر این،
برای کسانی که آزادی و دمکراسی اصل است، تا زمانی که ساختار عرفی
جای ساختار فقهی حکومت را نگیرد، نمیتوانند به آن امید ببندند.
دمکراسی با نظام فقهی و ولایت مطلقه فقیه سازگار نیست.
مشکل ما با خود قانون اساسی است
کورش زعيم
مشکل
بنیادین ما برای دستیابی به آزادی
انتخابات و نوعی دموکراسی، افزون بر عمل نشدن به
اصول عنوان شده قانون اساسی خودشان، وجود
چند ماده ضد آزادی و دموکراسی هم هست. به عقیده من این
قانون اساسی مجموعه ای از تضادهاست که خود خود را
خنثی و فلج می
کند...
از
این لحاظ قانون اساسی کنونی جمهوری اسلامی در جهان
بی همتاست، زیرا کسی که به قدرت می
رسد می تواند قانون را قانوناً
در دست خود بگیرد و یا آن را نقض
کند. برای هر اصل قانون اساسی، اصلی در تضاد با آن
مییابید و هر اصل را با اگر و مگرهای آن می
توان هر جور تعبیر کرد. بنابراین، تا این قانون اساسی،
به این شکل وجود دارد و دستاویز صاحبان قدرت است،
ما در ایران انتخابات آزاد و دموکراسی
نخواهیم داشت.
«مطالبه سازی» دولت یازدهم و تحریف مطالبات
واقعی مردم
روشنک
آسترکی
مسالهء
کردها شکمهای گرسنه، بیکاری و عدم
امکانات و رفاه است. زبان کُردی به طیفی از
زبانهای غرب ایران اطلاق میشود که در پی
تصمیمات اجتماعی/ سیاسی در دوران معاصر نام «کُردی» به خود
گرفتهاند که عبارتند از: کرمانجی، کلهری، سورانی،
گورانی و اورامانی.
زبانی که قرار است در دانشگاه کردستان تدریس شود زبان سورانی است.
اگر با
راهاندازی این رشته مشکلات مردم مناطق کردنشین که
به این زبان سخن می گویند حل میشود پس
دیگر کُردهای اورامی، کلهر و کرماجی چه باید بکنند؟!»
پرسش هایی دربارهء
کار حزبی
(نمونهء
سازمان فدائیان اکثریت)
ف. تابان
عده
ای به نام گروه و فرد – کسانی که حتی عضو شورای مرکزی سازمان
اکثريت
هستند - همچنان ساز خود را نواختند. سازمان اکثریت اطلاعیه داد که
ما از هیچ لیستی پشتیانی نمی کنیم و عده ای با حرارت مشغول
پشتیبانی از لیست ها شدند. حتی از داخل ایران اعلامیه دادند و به
نام اکثریت خط مشی متضادی را در برابر انتخابات اعلام کردند. بعضی
از این دوستان حتی در کمپین هایی شرکت کردند و امضا گذاشتند که
شعار آن ها این بود: «هستم، پس رأی
می دهم»، با چنین موضع گیری هایی موجودیت سازمان خود را هم نفی
کردند. یعنی سازمان اکثریت، نیست، چون رأی
نمی دهد!
وقتی تاکتیک انتخاباتی سر استراتژی را می بلعد
دنیز ایشچی
تنها علتی که سیل رای دهندگان را به پای صندوق های رای می
کشاند از یک طرف "امید" به اصلاحات متوالی و تعمیق
و گستردگی بخشیدن به اصلاحات توسط جناح اصلاح طلب حکومتی می باشد و،
از طرف دیگر،
به دلیل اینکه بلوک آلترناتیو قدرتمند سکولار دموکراتیک مبتنی بر
ارزش های آزادی، حقوق بشر، دموکراسی و حقوق شهروندی و عدالت
اجتماعی در صحنهء
سیاسی داخل بصورتی مستقل و قدرتمندی عرض اندام نمی کند. تاکتیک
انتخاباتی اصلاحات متوالی بر این پایه استوار می باشد که باید در
زمین رقیب، با اتکا به قدرت بسیج مردمی، آنها را قدم به قدم و
مرحله به مرحله به عقب بنشانیم. در حالیکه رقیب با کمترین عقب
نشینی ها بیشترین کارت های برنده را در دست خویش حمل می کند. اطاق
های فکری آنها قادرند فراتر از دوستان کوتاه بین ما دیده و مراحل
حرکتی خود را فازبندی نمایند.