چگونه سهم
ایران به
سيزده
درصد کاهش یافت؟
کاظم علمداری
روسیه
میبایست سهم
پنجاه
درصدی خود را با سه کشور دیگری که از هم جدا شده بودند تقسیم میکرد، نه آنکه
از سهم ایران را به آنها ببخشد. چرا چنین شده است؟ جمهوری اسلامی بر دولت روسیه
تکیه کرده و ایران استقلال سیاسی خود را از دست داده است. روسیه خوب میداند
که جمهوری اسلامی توان مقابله و پی گیری حقوق مردم ایران را نخواهد داشت و آنچه
میخواهد میتواند بر ایران دیکته میکند. جمهوریهای دیگر هم به پشتوانه روسیه
در پی منافع خود حق ایران را نادیده میگیرند.
◄
* متن کامل قرارداد
1921
* متن قرارداد
1940
فروپاشی، عقبنشینی تدریجی یا تثبیت نظام؟
شهریار آهی
نظام وقتی عقب
نشینی میکند که سنگری محکمتر از سنگر قبلی داشته باشد، در غیر این صورت
چرا بخشی از قدرت خود را رها کند؟ چرا بخشی از پشتیبانان سخت خود را در ازای
موضع سست تری از دست بدهد؟ مگر، در عوض، امتیازی از مخالفین خود بگیرد که
بیشتر از پشتیبانی و عرصهء از دست رفته باشد. اما فقط یک اپوزیسیون منسجم و
موثر در کنترل مردم، مثل ماندلا یا گاندی، میتواند چنین امتیازی را تضمین
کند. در مقابل اعتراضاتِ تودهای خشمگین و بیشکل، هر نوع عقبنشینی، فرسایشی
برای نیروهای خودی است و روحیهبخش برای مخالفین. این است که اتاق فکر نظام
میگوید، خاکریزی پشت سر نداریم.
چپ
ها
در این نبرد چگونه پیروز
می
شوند؟
ناصر اصغری
آنچه
«فعالین
سیاسی»
را علی العموم و بطور منسجم و مهم سازمان میدهند
«احزاب
سیاسی»
هستند که افقی
را
جلوی این فعالین میگذارند و جامعه را به طرف طرحها و برنامههای مشخصی
رهبری میکنند. تجربه نشان داده است که فعالین سیاسی این احزاب در ارگانهای
اعمال
«قدرت
دوگانه»
یا قانع میکنند و یا قانع میشوند. خود احزاب با تجربه
های
این ارگانها برنامه و طرحهایشان را با حقایق روز تطبیق میدهند:
یا سد تغییر میشوند و یا حرکت به سوی تغییر را تسریع میبخشند. جامعه
نيز،
با مشاهده رفتار و حرکات این احزاب و موضع
گیریهایشان، با آنها تعیین تکلیف میکند.
◄
پيشنهاد و دعوت از اپوزيسيون
از جانب حزب مشروطهء ايران (ليبرال دموکرات)
و حزب سکولار دموکرات ايرانيان
ما، با انتشار اين پيشنهاد و راه حل بصورت يک «پتيشن»، همهء معتقدان به ضرورت
استقرار حاکميت ملت در ساختار حکومت آيندهء ايران را دعوت می کنيم تا، در يک
اقدام سراسری و ميهنی، پشتيبانی خود از طرح کنونی را اعلام داشته و به همهء
احزاب، گروه ها و شخصيت های اپوزيسيون اعلام بدارند که اکنون نوبت آنها است تا
بر اساس اين راه حلِ شرافتمندانه در راستای ايجاد چنان « اتحاد ملی» لازمی گام
بردارند و، در عين حال، اگر در اين طرح نقصی مشاهده می کنند آن را علناً اعلام
بدارند تا هموطنان ما از علت امتناع آنها از پيوستن به اين حرکت آگاه باشند.
اما و البته هدف ما اختصاص دادن « رهبری مبارزه» به « خارج کشور» نيست، بلکه...
◄
ضرورت آمادگی برای فردای بعد از
رژيم اسلامی
دنیز ایشچی
اگر
اپوزیسیون رادیکال، سکولار و دموکراتیک ایران قادر نباشد تا بصورتی عاجل
يک
قطب متحد
و
جبهه ای
را
بصورت
آلترناتیوی
منسجم تشکیل دهد، این خلاء
توسط قدرت های بین المللی و توسط گماشته های آنها پر خواهد شد. در عرصهء
چنین رقابتی،
چپ ایران و نیروهای رادیکال آزادیخواه باید بتوانند با
کمک
امکانات
تبلیغاتی دیجیتالی
با
رقیبان بین المللی خویش رقابت نمایند. در غیر این صورت باز هم
اين نيرو
بصورتی تاریخی از قافله عقب خواهند ماند. مردم ایران مسئول تاریخی ساقط کردن
حکومت اسلامی خواهند بود، ولی
برای
اینکه حاکمیت
و
قدرت سیاسی آینده
نمایندهء
راستین آمال، آرمان ها و آرزوهای مردم ایران
باشد
هیچ تضمینی وجود ندارد.
مگر
آیا
«حکومت
اسلامی»
فرزند خلف و نمایندهء
آمال، آرزوها و آرمان های مردم در قیام سال های پنجاه و شش و هفت بود؟◄
دولتسازی در دوران فروپاشی
امیرحسین گنج بخش
فقدان
نهاد دولت در ساختار جمهوری اسلامی بدین معناست که نمیتوان از آن انتظار
عقبنشینی استراتژیک داشت چرا که هر گونه عقبنشینی برای نهاد ولایت، همانا
به معنای سقوط و انقراض آن است که در بهترین حالت آن را به عضوی قانقاریایی
در بدنه باقی مانده از جمهوری اسلامی تبدیل خواهد کرد. چالش پیش روی جامعه
سیاسی در عقب راندن و یا انتظار کسب امتیازات گام به گام از نهاد ولایت امکان
پذیر نخواهد بود. چالش پیش روی جامعه سیاسی به خاطر ساختار غیرمتعارف این
حاکمیت چالش غیرمتعارف دولتسازی است که باید قبل از رسیدن به نقطه صفر
(فروپاشی) انجام پذیرد.
◄