تاريخ اعلام موجوديت «جنبش»: 14 امرداد 1392      -     تاريخ انتشار اين شماره: پنجشنبه 23 تا یکشنبه 26 دی 1400  -  13  تا 16 ژانویه 2022

باور به سکولاردموکراسی يعنی حکومت اسلامی اصلاح پذیر وحتی دگرگونی پذير نیست وباید آن را از بیخ وبن برانداخت

تنها راه «نجات ایران» تقویت درک ما است از مفهوم «کشور - ملت» و آنچه که «ملی» (متعلق به  ملت) است!

دردناک تر از فرار مغزها به قدرت رسیدن بی مغزها است!

آرشيو صفحات اول        جستجو در سايت         اصول کار سایت         سايت های ديگر

اين نشريه دوشنبه ها و پنجشنبه ها به روز می شود                  سردبير: اسماعيل نوری علا  

    Fax: 509-352-9630    iraniansdm.n@gmail.com

منتشر شد:

انتشارات مهری - لندن

https://www.mehripublication.com/

آغاز به کار سایت «گنجینه»

پرونده های سمعی و بصری سیاسی

در مورد ایران

https://isdpdirectory.com/

پيوند به سایت مهستان

آرشيو برنامه های گذشتهء مهستان

برنامهء مهستان در يکشنبه ای که گذشت

19 دی 1400 - 9 ژانویه 2022

موضوع نشست:

 چشم انداز امید

سخنران:

 دکتر شهریار آهی

مدير جلسه: محمود ابطحی

پيوندهای جنبش:

سایت ایرانسکوپ

  ◊ حزب سکولار دموکرت ايرانيان

  ◊ نشريهء «گيتی مداری» حزب

  ◊ خبرگاه (خبرگزاری روزانهء حزب)

مجموعهء «روزگار آلترناتیو»

  ◊ ويدئوهای کوتاه کلاس کادرسازی

  ◊ پادکست های سکولار دموکرات ها

  ◊ کنگرهء سالانهء سکولار دموکرات ها

  ◊ سايت سکولاريسم نو

  ◊ شبکه سکولارهای سبز ايران

  ◊ بيانيهء پويشگری

  ◊ اعلاميه دربارهء جايزهء صلح نوبل

  ◊ «ماايرانی بی تبعيض میخواهيم»

  ◊ پيمان نامهء عصر نو

  ◊ بیانیهء جدایی کامل حکومت ومذهب

  ◊ ويدئوهای آموزشی

مفاهيم اصلی

این سه کتاب برای دانلود رايگان

در اینترنت قرار گرفت:

مبانی سکولاریسم نو

سکولاریسم نو برای ایران

نوشتهء اسماعیل نوری علا

زندگی و روزگار مصطفی کمال آتاتورک

نوشتهء «لرد کین راس»

ترجمهء اسماعیل نوری علا

پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی

خرید از انتشارات فروغ - کلن آلمان

همچون یک سکولار کنارش بودم!

محسن خیمه دوز

آنچه به حال قبر می رفت بر گرفتن یک جنازه نبود «برآمدن یک اندیشه» بود. این اندیشه که سپاه «سکولاریسم» تمام قد در برابر سپاه «تئولوژی» ایستاده است. اینکه دیگر هیچ راه سازشی بین سکولاریسم و تئولوژی وجود ندارد. اینکه تمام فرصت های صلح و سازش بین این دو قبیله در ایران از بین رفته است. اینکه به زودی مرگ های بسیاری از هر دو قبیله خواهیم دید. اینکه دوران تئولوژیک اندیشی هم به سر آمده است.

آرشیو نسخه های صوتی (پادکستی) برنامه «روزگار آلترناتیو»

پخش اول، از تلويزیون ايران فردا:

 پنجشنبه ساعت 2.5 بعداز ظهر کالیفرنیا

ریاضت

حمیدرضا رحیمی

* خوانندگان محترم ضد انقلاب بی گمان بیاد دارند که برادر ولایتی به مدد ذغال خوب، در یک قیام و قعود قهرمانانه، ملت یک لاقبا را به قناعت بیش از پیش، برای سدّ جوع، بخوردن نان خشک، و برای ستر عورت به بستن لنُگ سفارش فرمود. ملت نیز دعوت ایشان را لبیک گفته و بمنظور تهیهء اقلام مذکور (نان خشک و لنگ - م) با معرفی ضامن معتبر، وام گرفتند و اکنون یکی دیگر از علما، فتوای دیگری صادر فرموده است که بموجب آن ملت حالا باید از فرهنگ پوششی یمنی به فرهنگ پوششی هندی نقل عورت کند. سند مصور و منگوله دارش را هم می تواید ملاحظه کنید.

اعلامیه کانون نویسندگان ایران درباره بکتاش آبتین

شعری برای بکتاش آبتین

مسعود میری

برف می‌بارد اینجا در خراسان/ در دهات کوچکی که من مرده‌ام / چترم شکسته است. // بکتاش با کوله‌پشتی‌ی کلماتش پر / دهانش شمع کوچک رو به باد و باران / گزندی برسد. // بیمارستان به زخم کوچک شب مرهم می‌بندد.

شعری برای بکتاش آبتین

فرخ احسانی

حالا به خاطر بکتاش اینجا هستم. / نگاه کن / به  گنجشک ها / که از این شاخه به آن شاخه می  پرند  / میان دف ها. // بکتاش را می آوردند حالا / و سر کوچه می گذارند / و من از  این سو به آن سو نگاه می ریزم.

«آسمانی که ایران بود»

فرشته اقبالی

ساعتِی با نیمه شب / از زمستانی شبانه / از سالی که جغرافیای آسمان اش / زمین را پرنده و / پرنده ها را بی جان کرد. // ساعت پرواز از راهروها و بال روها، ۱۷۶ بار گذشت و نگذشت!

 از سوسیال دموکراسی تا سوسیال لیبرالیسم

گفتگوی مهدی ذوالفقاری با اسماعیل نوری علا

«چپ»، عامل فاجعهء انقلاب 57 و 43 سال بعد

سام قندچی

همزمان با اینکه بکتاش آبتین بیهوش شدهء عمدی بر تخت بیمارستان درگذشت، سایتی به نام حزب چپ - که در واقع بخشی از چریک های اکثریت اما با نام تازه است - مرتب در این رابطه اطلاعیه صادر می کند! اما اگر واقعاً از نظر اندیشه، جریانی سیاسی را در ایران کنونی بشود نام برد که به اندیشه های زنده یاد «بکتاش آبتین» نزدیک باشد، باید از آنارشیست ها نام برد، هرچند که من صاحب این قلم بیشتر منتقد نحلهء فکری آنارشیسم هستم تا هوادار آن. در نتیجه، مطمئناً کار حزب چپ سوء استفاده از محبوبیت بکتاش آبتین در میان هواداران انسانیت در ایران است!

درسی از آموزگاران ایران

روشنک آسترکی

ایران شاهد بزرگترین اعتراض سراسری آموزگاران در تاریخ خود است. ده‌ها هزار آموزگار در بیش از صد شهر به خیابان آمدند و خواهان حقوق صنفی خود شدند. حکومت اسلامی اما اعتراضات صنفی آموزگاران را هم تاب نیاورد و سه هفته پس از سرکوب خونبار اعتراضات مسالمت‌آمیز کشاورزان در اصفهان، آموزگاران را نیز در تهران مورد ضرب و جرح قرار داد. در واقع، از آنجا که حکومت نه می‌خواهد و نه می‌تواند این حقوق را تأمین کند، به سرکوب و بگیر و ببند روی ‌آورده و بیش از پیش در برابر مردم قرار می‌گیرد.

خیزشِ فرهنگیان و خواست پایه‌ای عدالت اجتماعی

رها رستمی

جنبش معلمان در ایران سابقه‌ای طولانی دارد، اما هیچ‌گاه انسجام و تداوم چند سال اخیر را نداشته است. معلمان چه می‌گویند و چه خواسته‌هایی دارند. از زبان خودشان بشنویم. این گزارش محصولِ مصاحبه با چند نفر از اعضای فعال کانون صنفی معلمان ایران است که نخواستند نام شان فاش شود. موضوع گفت‌وگوها بر هدف‌ها و مطالباتِ مشخصِ آن‌ها متمرکز است. این روشنگری به ویژه از آن جهت حائز اهمیت است که بخش‌هایی از جامعه ایران با معلمان و اعتراضات و مطالباتشان همدلی نشان نمی‌دهند و حتی برخی جایگاهِ مهم شغلی این قشر را درک نکرده‌اند.

سکولاریزاسیون، فرایندی طبیعی

یا سیاستی اراده گرایانه، و یا هر دو؟

علیرضا مناف‌زاده

این نوشته تأمل کوتاهی است دربارۀ دو مفهوم و یک فرایند. دو مفهوم، یعنی سکولاریسم و لائیسیته و یک فرایند، یعنی سکولاریزاسیون. منظر یا دیدگاه من برای بازنگریستن در این مفاهیم و این فرایند، در اصل، تجربۀ ایران است. به همین سبب، در جای‌جای نوشته به این تجربه باز خواهم گشت و آن را در پیوند با سه چرخش‌گاه تاریخی در حیات سکولاریسم در اروپا توضیح خواهم داد. آن سه چرخش‌گاه یا، به قول فیلسوفان، لحظۀ تاریخی، این‌ها هستند: جنبش دین پیرایی - یا رفرم - در قرن شانزدهم؛ انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه؛ و قانون ۱۹۰۵ فرانسه که به «قانون جدایی کلیساها از دولت» معروف است. هدف، از جمله، نشان دادن نااستواری برخی مأنوسات ذهنی در این زمینه است.

چرا مردم باید شرایط سخت را بپذیرند و تحمل کنند؟

روزنامه جمهوری اسلامی

آیا می‌دانند که ظرفیت تحمل مردم تکمیل شده و بیش از این نمی‌توان از آن‌ها انتظار داشت؟ آیا این حضرات از کارتن ‌خواب‌های تهران که مرکز این کشور اسلامی است خبر دارند؟ آیا می‌دانند که اخیراً اتوبوس ‌خواب‌ها هم بر قشر محروم اضافه شده‌اند؟ آیا آماری از خانواده‌های زیر خط فقر دارند؟ کسانی که در رنج مردم شریک نیستند چگونه به خود اجازه می‌دهند از مردم بخواهند شرایط سخت را بپذیرند؟

اقتصاد لیبرالی، اقتصاد چپاول اسلامی، و اقتصاد اکولوژیکی

جلال ایجادی

در سده بیستم ایدئولوژی های مارکسیسم لنینی و استالینی و مائویی و نیز نازیسم و فاشیسم و اسلامیسم و پوپولیسم علیه دمکراسی و آزادی قد برافراشتند. در برابر دشمنان جامعه باز، اندیشهء دمکراسی خواهی به مبارزهء فکری و سیاسی و فلسفی ادامه داد، ولی بمرور روشن گشت که چالش های اکولوژیکی اموری ساختاری هستند و نقد نئولیبرالیسم و گلوبالیزاسیون افراطی مالی و بورسی برای حفظ آزادی یک ضرورت قطعی است.

آفتی به نام «فیک»

در روزگاری تلخی که سپری می شود، به واسطهء حضور حکومت اسلامی، سقف آرزوهای ایرانیان کوتاه گشته، بال‌های بلند پروازی آنها چیده گشته و رویاها به فراموشی سپرده شده اند. بی مبالاتی حکومت اسلامی در ۴۳ سال گذشته باعث شده تا ایرانیان، که روزگاری در همهء زمینه‌ها با موفقیت سوار قطار پیشرفت شده و حائز رتبه‌های نخست جهان بودند، امروزه در تقلب و مشابه ‌سازی شهره شوند.

سرشار از آرزو برای سالی که آغاز می گردد!

ابوالفضل محققی

آرزو دارم؛ آرزوی جهانی انسانی، جهانی خالی از فقر، خالی از استبداد، خالی از رنج و زشتی و ابتذال؛ جهانی پر از رویاهای زیبا و لطیفی که کودکان شادمانه در آن بچرخند و در کنار عزیزان خود آرام گیرند؛ پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها پیرانه سری خود را بی دغدغه با نوه های خود سر کنند و توان این را داشته باشند هدیه ای ولو کوچک، به اندازهء یک سوت سوتک، برای نوه های خود بگیرند و فراغ بال در پارک ها با آن ها بگردند. آرزوی بزرگی نیست اما به نظر محال می آید. وجود انسان چه میزان انباشته از آرزوست و امید!

بریده ای از کتاب یحیی دولت آبادی: حیات یحیی

جلد یکم، چاپ‌ چهارم، ۱۳۶۲

بعد از واقعه دخانیه و اعتبارات فوق العاده که از این راه در مرکز ریاست روحانی هویدا شد و روحانیان پیرو سیاست مرکز هم از آن استفاده اعتباری کردند، عموم روحانیان به استثنای وجودهای مقدس منزه روحانی می کوشند تا در سیاست مملکت خالت نموده از این راه بر اعتبارات خود بیافزایند. در صورتی که امتزاج سیاست و روحانیت نه تنها دامان روحانیت را لکه‌دار، بلکه اساس سیاست را هم متزلزل می سازد.

سال نوی جهانی؛ رها شده از مذهب و همگام با شادمانی

شکوه میرزادگی

سال نو، در کشورهای مختلف جهان همچون «نوروز» و سال نوی ما نیست که سال هاست زیر تسلط حکومتی عبوس و مذهبی غریب و خانه نشین شده؛ گاه به بهانه های مرگ و میر امامان ممنوع اعلام می شود، و گاه آن را با نیرنگ به مذهبی می چسبانند که هیچ روی خوشی با شادمانی و جشن ندارد؛ آن هم «نوروزی» را که از آغاز هیچ مذهبی پشت اش نبوده است و به جرات می توان گفت که زمینی ترین سال نوی جهان است. و همین تفاوت هاست که این روزهای جشن و آواز و ترانه و شادمانی در کشورهای غربی، ما تبعیدیان و مهاجران ایرانی را که در این کشورها هستیم، به یاد نوروز مان می اندازد و دلمان را به درد می آورد.