باور به سکولاردموکراسی يعنی حکومت اسلامی اصلاح پذیر وحتی دگرگونی پذير نیست وباید آن را از بیخ وبن برانداخت تنها راه «نجات ایران» تقویت درک ما از مفهوم «کشور - ملت» است و آنچه که «ملی» (متعلق به ملت) است! برشی از سخن خامنه ای: «حوزه هاى علميه نمى توانند سكولار باشند. اينكه ما به مسائل نظام كار نداريم، به مسائل حكومت كار نداريم، اين سكولاريسم است»(+). تاريخ اعلام موجوديت «جنبش»: 14 امرداد 1392 |
||||||
|
آنانی را که نمی توانند متون فارسی را بخوانند با اين سايت آشنا کنيد.
سایت پرونده های سمعی و بصری سیاسی
|
|||||
|
|
|||||
خبرنگاران هنگام احضار و بازداشت چه حقوقی دارند؟ اگر مقایسه کنیم میان آنهایی که خبررسانی کرده و آنهایی که این کار را نکردهاند، خانوادههایی که سکوت کردهاند، پشیمان هستند. اطلاعرسانی جرم انگاری نشده است و مجازات هم ندارد. گفتن واقعیت و مصاحبه با رسانهها جرم تلقی نمیشود. این که اگر با رسانههای خارج از ایران مصاحبه کنیم، جرم مرتکب شدهایم، درست نیست. البته تا وقتی کلماتی استفاده نشوند که جرم محسوب شود؛ مثلا بگویند فرزندم را گرفتند و به «علی خامنهای» فحش بدهند، جرم خواهد بود.◄
* ایندیپندنت فارسی: امیر رضا بحیرایی، داماد قالیباف، و محمد بحیرایی قرارداد پیشخرید دو واحد آپارتمان یکخوابه با پلاکهای 162 و 161 در طبقه 22 مجتمع اِی (A) اسکایلند را با شرکت فروشنده واحد مسکونی به مبلغ 20 میلیون لیر امضا کردهاند. * فدوی: آخر این دیگر چه فرمایش بیرحمانه ای ست؟ یعنی انتظار داشتید که نوه های گرامی قالیباف را در آینده همینطور در استانبول بحال خود رها کرده که مانند گروه کثیری از شهروندان نگونبخت ایرانی، کارتن خواب شوند؟!.. باری - فدوی البته چندان هم نگران نیست زیرا تردید ندارد که صبر انقلابی برادر قالیباف هم سقفی دارد و بزودی، حسب شیوهء مرضیه، مانند کوی دانشگاه معترضان را "لوله" و، به سود متخلفین، سر جای خود خواهد نشاند!◄
ردهبندی جهانی آزادی رسانهها ۲۰۲۲دوران جدید قطببندی برای جهان و رسانههابیستمین ویرایش ردهبندی جهانی آزادی رسانهها که بهدست گزارشگران بدون مرز تهیه شده است، نشان از افزایش دو برابری قطبی شدن رسانهها بر اثر ناگواری اطلاعرسانی است، این قطبی شدن رسانهها گسست در درون کشورها را ژرفتر کرده است و در سطح جهانی نیز هم منجر به گسست بیشتر در میان کشورهای جهان شده است.◄
جدا از ادبیات، تعبیرِ منفی از فرمالیسم را میتوان در دو حوزه از جامعهء انسانی نیز یافت: در دین و سیاست. فرمالیستها و یا ظاهربینان و ظاهرسازان در دین، فقط به آداب و آئین ظاهری دین اهمیت میدهند، نه به محتوا و ارزشهای درونی آن. یعنی هر چه جنبهی نمایشی دارد و میتوان خود و دیگران را با آن شناساند و شناخت، به اصل و هر آنچه جنبهی ارزشی دارد، به فرع تبدیلشده و گاه حتی کنار گذاشته میشود.... افراد در عرصهی سیاست ورزی نیز همین شیوه را دنبال میکنند. انسانهای پاک، سالم و کارشناس را به دلیل اینکه ظواهر دینی را رعایت نمیکنند، اخراج و آدمهای “مؤمن و متعهد و انقلابیِ” ریش و پشم دار و یا محجبه را استخدام میکنند!◄
سیسمونیگیت و چند یادآوریاحمد پورمندیواکنشهای عصبی و دور از منطق، بیانگر آن است که آقایان کنترل اعصاب خود را از دست دادهاند و به سیم آخر زدهاند. این شواهد، در شرایطی که جنبشهای مطالباتی بار دیگر اوج نیرومندی گرفتهاند و حکومت به سیاست خارجی ویرانگر خود همچنان ادامه میدهد، نشان میدهند که اولا- شرایط برای تشدید مبارزات اجتماعی بیش از هر زمانی مساعدتر شدهاند و ثانیا- تداوم اینگونه جنبشها و برملا کردن رسوائیهای سران حکومت، به تشدید درگیریها در حکومت و از کار افتادن ماشین سرکوب منجر خواهد شد. ◄
من جامعۀ امروز ایران را تحسین میکنم! من ایرانِ امروز را با ایران گذشته مقایسه میکنم. معیارهای من میزان عقلگرایی، فردگرایی، انسانگرایی، زندگیدوستی، جسمانیت باوری و آزادیخواهی است. یعنی چه؟ یعنی در جامعۀ ایرانی با سرعتی شگفتآور عقل، فرد، انسان، زندگی، جسمانیت و آزادی روزبهروز اهمیت بیشتری مییابد و چنین جامعهای تمام تلاش خود را میکند تا سیاست را مجبور کند بر پایۀ همین عناصر کشور را اداره کند ــ اگر زور این جامعه به سیاست نمیرسد و مجراهای طبیعیِ اعمال نفوذ جامعه بر سیاست تنگ یا مسدود شده است، بحث دیگری است و چیزی از کیفیت این جامعه نمیکاهد.◄
درد گذر از جهان پیشامدرن به جهان مدرن «نشر نو» رمان «درد نهفته» اثر اندرو میلر را به ترجمهء منوچهر بیگدلی خمسه منتشر کرده است. حاصل کار اثری خواندنی و ستودنی است؛ حاوی پرسشی اساسی دربارهء امر وجودی «درد». این رمان روایتی است از دوران طلوع علوم تجربی در اروپا در قرن هیجدهم، سرآغاز تفوق عقلانیت مدرن، دورانی که آدمی قادر میشود از دریچهای نوگشوده، به چشم اندازهای جدیدی بنگرد، در حالی که هنوز هستیاش در جهان پیشامدرن ادامه دارد.◄ چرا اقتصاد برای ما اولویت نیست؟ دموکراسی یعنی «ما» و نه «من». ممکن است در کشوری حتی قانون اساسی دموکراتیک هم روی کاغذ نوشته شود ولی فرهنگ عمومی با share کردن بیگانه باشد؛ عراق از این نمونه است. مادامی که باور و فرهنگ share کردن در بخش آگاه و ناخودآگاه انسانها، رسوب نکند و نهادینه نشود، ممکن است حتی فردی دموکراسی درس دهد ولی سراپا «من» باشد. از این رو، رانندگی شهروندی که «ما» فکر میکند با دیگری که در «من» مستغرق شده است بسیار متفاوت است.◄ |
به عنوان یک نویسنده و ژورنالیست قرن و بیست و یکمی که سال هاست در تب نبود آزادی در سرزمینم می سوزم. و به عنوان یک تبعیدی گریخته از کشوری که در آن آزادی از هر نوع اش بیشترین و شدیدترین رنج ها رامتحمل می شود، و به عنوان یک شهروند ایرانی ـ آمریکایی اکنون چون خیلی ها به ایلان ماسک بعنوان یک قهرمان و یا نجات دهنده نگاه می کنم... و دلم می خواهد ایلان ماسک را ببینم و از او بپرسم «قیمت خرید آزادی برای سرزمین رنج دیده من چند است؟»◄
«بازگشت به خویش» در برابر «بازگشت به خیش» «چرا ما هنوز نتوانستهایم یا نخواستهایم محملی برای قیام عرضه کنیم؟» غرض از طرح این پرسش، سرکوفت زدن به فعالان مخالف رژیم نیست. آنان، به نوبه خود، میتوانند و باید دستاوردهای دهههای گذشته را تضمینی برای اعتماد به نفس به شمار آورند. کوشش مجموعه آنان مانع از آن شده است که نظام خمینیگرا به ثبات برسد و در داخل و خارج ایران مقبولیت لارم برای پذیرفتن یک جامعه درازمدت را بهدست آورد. اما اکنون با مرحله بعدی این نبرد طولانی روبهرو هستیم: مرحلهء عرضهء یک «سیمای سیاسی جایگزین» که میداند چه میخواهد و میتواند نشان بدهد که آنچه میخواهد، همان خواست اکثریت مردم ایران است.◄
ذهن ایدئولوژی زده و جنبشی نوین تمام تشکلات ایدئولوژیک متاسفانه بنیانگذار دیکتاتوریهای سیاسی شدند و با شعارهای به ظاهر خوب، راه جهنم را هموار کردند زیرا اسیر افهام بسته و کلیشهای خود شدند... فلاکتِ شصت سالِ اخیرِ ایران، فلاکتِ حکومتهایش، فلاکت مردمانش و فلاکتِ مخالفینِ حکومتهایش، بزرگترین درسِ عبرت برای انسانِ قرن ببست و یکم است... [اما] جنبش نوین مدنی ایران در حال شکلگیریست. جنبشی غیرایدئولوژیک و غیرتئولوژیک. جنبشی که نه احزاب ایدئولوژیک چپ و راست در آن نقشی دارند، نه روحانیون، مذاهب و ادیان پرمدعا و ناکارآمد. در جنبش نوین مدنی ایران خوشبختانه نه فتوای دینی و مذهبی جایگاهی دارد، نه مانیفستهای کلیشهای و پوچ احزاب ایدئولوژیک.◄
دادگاه حمید نوری و چشمانی که باور ندارد! راستش وقتی داستان به دام افتادن حمید نوری شروع شد، با خودم گفتم این مورد هم به سرنوشت قاتلان دیگر دچار میشود و عدالت هرگز در دنیای امروز که همه چیز بر اساس منافع اقتصادی بنا شده است، جایی برای پیروزی ندارد؛ اما خب، این بار گویی کار دسته جمعی عده ای از ایرانیان - به ویژه آقای ایرج مصداقی - به ثمر نشست و باعث شد لبخند بر لبان ما بنشیند و از طرفی ترس و وحشت بر چهرهء دیگر جنایتکاران فرومایه نظام هویدا شود.◄
در بحث حاضر تلاش میکنم ضمن تأملی کوتاه بر تغییر و تحول جنبشهای اجتماعی کنونی، با تأکید بر جنبشهای کارگری و سایر مزد و حقوق بگیران، دلایل اهمیت این اعتراضات، ولو با خواستههایی کاملاً صنفی را در شرایط کنونی، بهاختصار مطرح کنم... در چارچوب بحث حاضر، نخستین پرسشی که میخواهم به آن بپردازم این است که «این اعتراضات اجتماعی با تناقضهای ساختاری روابط قدرت در اقتصاد رژيم اسلامی چه ربطی دارد؟» استمرار و تشدید اعتراضات در پرتو پاسخ به چنین پرسشی قابل تبیین خواهد بود.◄
«ما» در آلترناتیوسازی عقب افتاده ایم! آمریکا چند سال است بساط آلترناتیو سازیش را راه انداخته و در این راه پیشرفت های قابل توجهی کسب کرده است. از یک طرف رضا پهلوی و از سوی دیگر اصلاح طلبان که بزرگترین خانۀ عفاف جمهوری اسلامی را اداره می کنند، گزینه های آمریکا هستند و در خدمت این کشور. بازی مدت هاست شروع شده و حریف، در جایی که راه ورود ما به میدان مسابقه را هم سد کرده اند، تا به حال چند دور پیست از ما جلو افتاده. تکلیف بازی از اولش شروع به تعیین شدن می کند و تصور اینکه این کار در مرحلۀ آخر صورت خواهد گرفت، نادرست است ـ در قسمت آخر فقط هیجان بالا می گیرد. ما عقبیم و هیچ به نظر نمی آید که اگر به همین ترتیب دست روی دست بگذاریم، بتوانیم تأخیرمان را جبران نماییم.◄
چهرهء عریان پوتینیسمکاظم علمداریبرخی بر این باورند که پوتین با تهدید غرب با سلاح هستهای عقلاش را از دست داده است. اگرچه تاریخ نشان داده است که از دیکتاتورهای پارانویید هرنوع جنایتی بر میآید؛ اما حملهء نظامی پوتین به اوکراین و تهدید اتمی غرب چهرهء عریان پوتینیسم است که حول بازسازی امپراتوری روسیه، مقابله با لیبرال دمکراسی، همراه با پوپولیسم روسی، دیکتاتوری، و شخصیت محوری پوتین شکل و اوج گرفته است.◄
اصل اول علیه رژيم اسلامی: حفظ تمامیت ارضی ایران کاهش دادن احساس تعلق اجتماعی (که در طبیعت و سرشت انسان است) به تعلق ایدئولوژیک (اعم از دینی و غیردینی که ساخته و پرداختهء ذهن چند نفر است) با دفاع و ایستادگی آحاد جامعه، که اجتماع خود را در خطر میبینند، روبرو میشود. هرچه امنیت و رفاه و آزادی چنین جامعهای بیشتر تأمین شده باشد، این ایستادگی منسجمتر و همگراتر خواهد بود. از همین رو، رژيم اسلامی مهمترین عامل اختلال در انسجام و همبستگی ملی است؛ زیرا امنیت و رفاه و آزادی را از ایرانیان سلب کرده و زمینه را برای کشورهایی که به دلیل سیاستهای این رژیم دشمن ایران شدهاند و برای افراد و گروههای وابسته به آنها مساعد میکند.◄
اول ماه مه، روشنفکران چپ، و کارگران
(همراه با خاطراتی شخصی) روشنفکران چپ برای کمک به رشد آگاهی کارگران، و وقوف کل جامعه به حقوق اجتماعی خود، خیلی زحمت کشیده و از خود گذشتگی کرده اند، و روز اول ماه مه در واقع باید روز آنها نیز خوانده شود، اما امروز دیگر در جهان، طبقه یا قشرِ پیشرو، نه تنها دهقانان نیستند، بلکه کارگران هم بعنوان یک طبقه چنین جایگاهی ندارند؛ و خود کارگران آرزو می کنند فرزندان شان تکنولوژیست، دانشمند، دکتر و مهندس و کارآفرین شوند. دیدگاه های پیشرو در جهان امروز نیز دیگر نگرش چپ و کمونیستی نیست و گفتمان آینده نگری جای آن را گرفته است.◄
یا رَب، چقدَر فاصلهء دست و زبان است! در نگاهی با دور تُند به زیست ۴٣ سالهء سازمان ها و احزاب مدّعی سوسیالیسم، و در پیوند با کارگران و زحمتکشان، به سرعت به این نتیجه خواهیم رسید که آن ها از زمان تشکیل حزب کمونیست ایران تا کنون همیشه و در همه جا شعار “کارگران و زحمتکشان جهان متّحد شوید” را سر داده اند اما، به ضرس قاطع، هیچ یک از آن ها نه تنها با دیگر مدّعیان این عرصه نتوانسته اند به یک ائتلافِ ولو محدود و موقّت دست یابند، بلکه در انسنجام و اتّحاد درونی خود نیز فاقد قابلیّت های لازم بوده اند.◄ |