|
||||||
|
||||||
|
|
|||||
طرحی از علی باقری
از «برادران مارکس بجز مانفرد» - در توئیتر در هر مبارزهای، چه رزم تن به تن باشد چه یک مبارزه خیابانی و یا یک رقابت ورزشی، شما باید مدام امتیاز کسب کنید. هنگامی که امتیازها از حد مجاز گذشت شما حریف را به اصطلاح ضربه فنی میکنید و مبارزه به پایان میرسد، یا اینکه، مانند مبارزه بوکس حریف را «ناک اوت» میکنید. در تاریخ مبارزهها، یک ضربه فنی یا ناک اوت سریع السیر خیلی به ندرت اتفاق میافتد و اکثر آنها بر اثر سپری شدن زمان و در نتیجه خستگی و کاهش قدرت حریف رُخ میدهند.◄
آآی حکومت! آآی ما روشنفکران! همهمان عقبیم، همهمان هنوز خوابیم و همهمان مقصریم. حکومت روزگار درازی فریب داد و تبعیض کرد و قانون را لجن زد و مردم را ندید؛ ما هم پیدرپی سکوت کردیم و منفعت طلبی کردیم و چشمانمان را بر آن همه تبعیض و تنگی و حماقت بستیم. و اکنون این نسل، که آینده ایران مال اوست و حق اوست، دارد همه ما را و همه آنچیزی که رنگ و بوی ما را دارد، استفراغ میکند. آن هم چه استفراغِ عمیق و مبارکی.◄
* به گزارش خبرنگار ورزشی ما از جام جهانی قطر، مردم ایران در یک اقدام بی سابقه،در تیم فوتبال برادرانگلیس بازی کرده، و تیم حجت الاعدام رئیسی را 2 بر 6 شدیداً گوشمالی داده، و موجبات شادی و پایکوبی مردم ایران را فراهم کردند! گفتنی ست که این برای نخستین بار در جهان است که ملتی، پیروزی تیم رقیب را، گرامی می دارند!.. زیاده آبروئی نیست.◄
یاد و یادگارهایی از بهروز صور اسرافیل بهروز صور اسرافیل در هجدهم آبان ۱۴۰۱ در واشنگتن دی. سی درگذشت… بین من و بهروز روابط صمیمانهای برقرار بود که حاصل کار مشترک ما در روزنامهی آیندگان بود. در روزگاری که در آیندگان بودیم، من چپ میزدم و بهروز راست میزد. هر دو جوان بودیم و جاهل. من مجموعاً ده نامه از او دریافت کردهام که در جواب نامههای من نوشته است. نامههای خودم را نگه نداشتهام چون لزومی نداشت که نگه دارم، اما نامههای او را حفظ کردهام. در این نامهها، او علاوه بر آنچه دربارهی آیندگان از او میخواستم، از زندگی و عقاید خود، بهویژه در پیش از انقلاب، گفته است.◄
راهنمای جمع آوری و نگهداری مدارک برای جرائم تحت سرفصل «جنایات علیه بشریت» هدف از تدوین این راهنما ارائه روش های استاندارد جمع آوری و نگهداری مدارک مربوط به جنایات علیه بشریت است تا بتوان از این مدارک به عنوان مستندات و شواهد قابل قبول برای محاکمه مرتکبین این جنایات در دادگاه های داخلی و بین المللی استفاده کرد. همهء کسانی که شاهد یک جرم از جمله جرائم علیه بشریت بوده اند، یا بعداً با شواهدی در مورد وقوع آن جرم مواجه شده اند، می توانند از این راهنما استفاده و در جمع آوری و نگهداری مدارک مشارکت کنند.◄
حسن آقای خمینی، این مطلب خطاب به شما است! من که از شما دو سال کوچکترم هنوز در ابری از خاطرات کودکی بیاد میآورم که سال های پنجاه و شش پنجاه و هفت انواع الفاظ زشت و رکیک در شعارها به شاه و اطرافیان اش داده میشد. انواع فحشهای جنسی و جنسیتی به همسر شاه و ولیعهد حواله میشد. شما که آن روزها با شلوار جین کنار پدربزرگ تان دیده میشدید حتماً بخاطر دارید. نمونهء این شعارها حتا در تقویم تاریخ و دیگر کتب جامع تاریخ انقلاب درج شده و ذیل همین حکومت اسلاممدار و اخلاقمحور شما به زیور طبع آراسته گردیده.◄
«... اینها از فقهای اسلام نیستند. بسیاری از اینها را سازمان امنیت ایران معمم کرده تا دعا کنند. اگر در اعیاد و دیگر مراسم نتوانست به زور و جبر ائمه جماعت را وادار کنند که حضور یابند، از خودشان داشته باشند تا جلّ جلاله بگویند! اینها فقها نیستند! شناخته شدهاند! مردم اینها را میشناسند. باید جوانهای ما عمامه اینها را بردارند. عمامه این آخوندهایی که به نام فقهای اسلام، این طور مفسده در جامعه مسلمین ایجاد میکنند باید برداشته شود ... نمیگویم بکشند؛ اینها قابل کشتن نیستند؛ لکن عمامه از سرشان بردارند. مردم موظف هستند...» (بخشی از متن گفتار سال ۱۳۴۸ خمینی در کتاب «ولایت فقیه»)֎
عمامهپرانی، آخوندزدایی و محسن کدیور عمامهپرانی شاید آغاز یک جنبش برای ممنوعیت پوشیدن رخت آخوندی در فضای عمومی باشد. آخوندها از اعتماد مردم سو استفاده کردند و این رخت را لباس زور و تزویر خود قرار دادهاند و اکنون تا اطلاع ثانوی تنها می توانند آن را در مسجد یا حوزه به تن کنند نه در خیابان و مترو. من وقتی در سال 1362 از ایران به ترکیه گریختم دیدم که ممنوعیت پوشیدن رخت آخوندی در ترکیه، حضور منحوس آنها را کمرنگ کرده . البته در حال حاضر نمید انم پس از ریاست جمهوری رجب طیب اردوغان در آنجا چه میگذرد و بر سر آن قانون کمال آتاترکی چه آمده است، ولی تصور میکنم که برقرار کردن این قانون در ایران مناسب باشد.◄
پرسش قدیمی اگر «اینها بروند چه کسی میآید؟» این روزها کمتر شنیده میشود؛ شاید از شدت خشم معترضان؛ و شاید به این دلیل که بسیاری باور دارند این پرسش، بیشتر ابزاری برای پوشش یک جور توجیهگری وضعیت فعلی است؛ با این حال نمیتوان انکار کرد که بخشی از جامعه همیشه این دغدغه؛ این یادداشت، هرچند هدفش چیز دیگری است اما احتمالا پاسخی هم به همین پرسش کلاسیک خواهد داشت. فعلا به نظرم کار را میشود از ابهام فراگیرتری در میان معترضان شروع کرد: «قدم بعدی چیست؟»◄ |
گزارش نشست ویژه شورای حقوق بشر در مورد ایران جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر بیست و چهارم نوامبر 2022 - شورای حقوق بشر سازمان ملل با تصویب قطعنامهای، سازوکاری ویژه برای راستیآزمایی و حقیقتیابی درباره کشتار و سرکوب معترضانی که بعد از کشته شدن مهسا امینی در ایران به خیابان آمدند، تعیین کرد. بر اساس این مصوبه، رئیس شورای حقوق بشر موظف شد که به شکل مستقل، کار تحقیق و ثبت موارد نقض حقوق بشر در ایران را از روز ۲۵ شهریور (۱۶ سپتامبر) را برعهده بگیرد.◄
به اضافهء نامهء شاهزاده به دبیرکل سازمان ملل متحد کمیسیون تحقیق در شورای حقوق بشر تشکیل بدهید!
تصمیم به مبارزهء مسلحانه کاری احساسی نیست! این روزها برخی از رهبران میدانی می گویند که این انقلاب اکنون به نقطه ای رسیده که اگر مردم جنایتکاران رژیم را حذف نکنند، آنها مبارزان را حذف می کنند. این حرف شاید درست باشد چرا که ظاهراً و اقلاً اکنون به نظر نمی رسد این رژیم با فشارهای مردمی و بین المللی، و با اقدامات مسالمت آمیز، حاضر شده باشد از قدرت کنار برود... اما، در این یادداشت، نگاه من، بخصوص دربارهء مناطق مرکزی ایران، نظیر تهران، بسیار محافظه کارانه است و از این بابت یک دنیا پوزش می خواهم!◄
در ایران کمتر کسی پیدا میشود که نقش مخرب و ضد انسانی دین در حکومت را در زندگی روزمره با پوست و گوشت خود احساس نکرده باشد۔ بخش مهمی از شعارهای مردم در سراسر ایران بر علیه حکومت دینی و آخوندی است۔ نفرت مردم از رهبران فاسد و ریاکار مذهبی، آخوند یا مکلا، در همهجا به روشنی دیده میشود۔ نشانههای ایران سکولار آینده را از هم اکنون میتوان در ادبیات، هنر و رفتار روزمره مردم بهخوبی مشاهده کرد۔ ایدئولوژی (از جمله مذهب) قطعا در رژیم سیاسی آینده ایران کوچکترین شانسی ندارد۔◄
در پاسخ به یادداشت متفاوت «احمد زیدآبادی» مدتی پیش آقای احمد زیدابادی یادداشتی علیه اپوزیسیون خارج کشور (به زعم ایشان اپوزیسیونِ طرفدارِ خشونت") نوشته بود که حملات تندی به ایشان شد. ایشان نیز در یک یادداشت دیگر از نوشته خود دفاع کرد و در مقابل حملاتِ تندتری به ایشان شد، سپس یادداشتی نوشت و در اوضاعِ کنونی در اعتراض به وضع موجود از جمله حملاتی که به وی شده است، اعلان کناره گیری از کار روزنامه نگاریِ سیاسی کرد. من به یادداشت وی پاسخی داده ام.◄
هنوز از دو انقلاب نیاموخته اید. از جوانان بیاموزید و به اراده شان باور بیارید. آنان را رعایت کنید و به آنان احترام بگذارید، هدایت آنان در توان شمایان نیست. تنها از آنان حمایت کنید. باشد تا هم خون های ریخته شده ی آنان برای آزادی و برابری را پاس داشته باشید و هم در امر نوشتن و اعلام موضع از شر جاماندگی رها گردید.◄
واکنش دو جناح اسلامی به پدیدهء عمامهپرانی واکنشها از طیف اصلاحطلب تا اصولگرای جمهوری اسلامی درباره «عمامهپرانی» نشان میدهد که اتفاقا جوانان انقلابی در ایران با این حرکت نمادین علیه حکومت عمامه به سرها، «هدف» را درست نشانه گرفتهاند! ضمن اینکه آنکه جامعه ایران را به جایی رسانده که عمامه از سر آخوندها بپراند کسی نیست جز حکومت آخوندها و جناحین و عوامل سرکوب و پاسداران اش◄
زنان با حضور و کنش انقلابیشان در خیابان، تصویر جعلی، دروغین و تحریفشده از خود را زیر سؤال میبرند و از دلِ این فروپاشی و تخریب، تصویر بیواسطه و بیمداخلهای از خود را به نمایش میگذارند که تاکنون در فرهنگ بصری غایب و مفقود بوده است: تصویری از زنان به همان شکلی که آنان به خودشان مینگرند و در همان فرمی که خودشان طالب آن هستند.◄
گسست نسل جوان ایران از فاجعه ۵۷ نسل سوم و چهارم پس از ۵۷، نسل «دادهها» و «فاکتها»ست و برای داستانسراییهای بیپایه و هیاهوی انقلابی و یا ایدئولوژیک نسل روشنفکر ۵۷ پشیزی نمیپردازد. اگر روشنفکران آن دوران، زندگی را بدون یک ایدئولوژی ناممکن میدانستند، نسل جدید ایران تمامی این ایدئولوژیها را– چه از نوع اسلامی و یا مارکسیستی آن- به زبالهدان باورهای جزمی افکنده و تنها به کرامت و شئون انسانی، به عنوان معیار زندگی خوب و یا بد مینگرد.◄
روایت یک نوجوان از یک جنبشِ جوان وقتی دستگیر شدم در بازجویی فهمیدم که اینها هنوز در ذهینت قدیمیشان گیر کردهاند. فکر میکنند که چیزی پشت پردهی این اعتراضات هست که اون رو جلو میبره. مثلاً گروههای معاندی هستند که این اعتراضات را سازماندهی میکنند. یا معترضان ایدئولوژی ویژهای دارند. هنوز نفهمیدهاند که این خودِ خودِ مردماند که از جمهوری اسلامی خسته شدهاند و زندگی بهتری میخواهند.◄
ایران؛ تاریخ به کدام سو میلغزد؟ این جنبش به مرحلهای رسیده است که نیاز به رهبری فراتر از سطح میدانی را ملزم میکند. اما رهبر مورد نیاز را نه با شعار میتوان ساخت، نه با حمایت غالبا دغلکارانه قدرتهای بزرگ، و نه با کرشمه (یا کاریزمای) فردی. امروز میدانیم که دیگر نمیخواهیم آنجا که هستیم باقی بمانیم و بپوسیم. وظیفهء امروز فعالان سیاسی عرضه راههای گوناگون و مقصدی مشخص است. گوناگون به معنای اختلاف نیست. اختلاف هم به معنای دشمنی نیست. بپرهیزیم از تقیه!◄
اسلام سیاسی، جنبش «زن، زندگی، آزادی» این خیزش که ارکان نظام جمهوری اسلامی را به لرزه درآورده است برای نخستین بار در کل خاورمیانه، انقلابی ضد روحانی - ضد استبدادی به منظور استقرار لائیسیته را آغاز کرده است. باز پسگیری مفهوم انقلاب به معنای نوسازی جامعه بر پایه برابر حقوقی زنان با مردان اکنون آشکارا در تقابل با «احیاگرایی اسلامی» قرار گرفته است. ناقوس مرگ اسلام سیاسی در سراسر خاورمیانه و آفریقای شمالی به یمن طلایهداری جنبش زنان در ایران به صدا درآمده است.◄
سالمندان؛ حامیان اعتراضات جوانان ایرانی در روزهای اخیر و در میان جمعیت جوان معترض که لحظهای جمع میشوند و شعار میدهند و بعد با یورش نیروهای انتظامی و پلیس یا افراد لباس شخصی به نقطه ای دیگر میگریزند، افراد میانسال و حتی سالمند نیز دیده میشوند؛ سالمندانی که اگر چه اغلب وارد درگیریها نمیشوند، اما گویی آمدهاند که آمده باشند تا حضورشان را در اعتراض به حکومت جمهوری اسلامی ثبت کنند.◄
نبرد برای مدرنیته و دموکراسی نبردی جهانی است آنچه اکنون در چهار گوشه ایران عزیزمان جاری است نه تنها نبرد انقلاب و ضد انقلاب درکشورمان است، بلکه بخشی از مصاف جهانی در ارتقا دموکراسی و مدرنیته محسوب میشود. و در همین متن است که امروز فریاد همبستگی با قیام «زن، زندگی، آزادی» را در بسیاری از احزاب و پارلمانهای جهان از برلین و بروکسل تا لندن و واشنگتن را میشنویم، در همین متن است که فریاد حمایت از جنبش در هند، ژاپن و کره جنوبی و بسیار از نقاط دیگر جهان را باید معنا کرد.◄ |