احتمال
بی
کاری ناگهانی
بيش از دو
میلیون نفر
گزارش بخش اقتصادی سايت «نگام»
آخرین گزارش ارائه شده درباره بیکاری مربوط به وضعیت بازار کار در
سال
نود و چهار
است که طی آن مرکز آمار ایران تعداد بیکاران مطلق کشور را
دو میلیون و
هفتصد و بيست و نه
هزار نفر اعلام کرد. به بیان دیگر، این مرکز معتقد است در هفته ای
که برای آمارگیری به منازل مراجعه کرده،
دو
میلیون
و هفتصد هزار
نفر خود را بیکار معرفی کرده اند.
به
گزارش «افکار نیوز» طی سال های اخیر، انتقادات فراوانی به این روش
آمارگیری وارد شده که از مهم ترین آنها شاغل دانستن افرادی با یک
ساعت کار در هفته است. کارشناسان عقیده دارند با یک ساعت کار در
هفته، امکان تامین مخارج و هزینه های زندگی وجود ندارد؛ از اینرو
تعیین یک ساعت کار به عنوان مرز بیکاری و اشتغال افراد درست نیست و
اینگونه بررسی برآیند غیرواقعی از واقعیت های جامعه ارائه خواهد
کرد.
در شیشه کردن غول!
اگر دولت جرج دبلیو بوش، به جای لشکرکشی شتاب زده، زمانی مناسب و
تنها چند ده میلیون دلار بودجه در اختیار اندیشکده هایی بی طرف می
گذاشت تا مطالعه، بررسی و تحلیل کنند که دلیل "نفرت" عمیق بخشی از
مردم دنیا از آمریکا، که ریشهء فاجعهء تروریستی يازدهم سپتامبر بود
چیست و بعد، بر مبنای نتایج این پژوهش خردگرایانه، گام های بعدی
خود را بر می داشت. چرا جرج دبلیو بوش چنین نکرد و اصولاً ذهنیت
آمریکایی، اعم از جرج دبلیو بوش تا اوباما و کلینتون و ترامپ، در
حالی که همه در مورد وجود این "نفرت" اتفاق نظر دارند، به خود زحمت
پی بردن به "چرایی" آن را نمی دهند؟!
«وقت
فراموشی نیست»
کتاب تازهء شکوه
ميرزادگی
منتشر شد
اين
هفته کتاب جديد شکوه ميرزادگی با عنوان «وقت فراموشی نیست»،
بعنوان مجموعه ای از مقالات او با هدف «کمکی
به حافظهء
ملی ما و هشداری برای آیندگان»،
منتشر شد. خوانندگان و ياران جنبش سکولار دموکراسی ايران همواره با
مقالات اين مجموعه و در زير همين عنوان آشنا بوده اند. مقدمهء کتاب
دلايل نگارش اين مقالات و اهميت «گريز از فراموش کردن آنچه بر ما
گذشته است» را به روشنی توضيح می دهد. اين مقدمه را با هم بخوانيم.
در همانجا نحوهء تيهيهء کتاب هم، چه بصورت چاپی و چع بشگل
الکترونيک تشريح شده است.
دوران نه چندان «طلایىِ»
امام برای
روحانيت!
امیر طاهری
دلیلی
که نامهء
آقای کروبی را جالب می سازد کوشش ایشان برای ترسیم دوران حکومت
آقای خمینی، که هوادارنش به او لقب “امام” داده اند، بعنوان یک
“عصر طلایی” است که در آن هیچ کس را خود سرانه و بطور غیر قانوی
بازداشت نمی کردند، چه رسد به این که چهره های سرشناس “انقلاب” را
بی هیچ اتهامی در “حصر” بیافکنند و از ابتدائی ترین آزادی ها محروم
سازند.
چنين
تصویری که آقای کروبی از دوران حکومت خمینی ارائه می
کند غیر واقعی تر از آن است که نیاز به رد جزء به جزء آن داشته
باشیم. آقای خمینی در یک دهه حکومت خودکامه اش فرمان کشتار هزاران
تن از اقلیت های قومی را صادر کرد، به هزاران اعدام غیر قانونی صحه
نهاد، بیش از
نيم
میلیون ایرانی را برای مدت های متفاوت – از چند روز تا چند دهه- به
زندان فرستاد و نزدیک به
چهار و نيم
میلیون تن دیگر را بر آن واداشت تا راه تبعید و غربت در پیش گیرند.
یک “عصر طلائی” عجیب!
اما
حکومت “امام” حتی برای روحانیون شیعه نیز نامیمون بود.
محمدعلی از نگاه دیگر
بخشی از يادداشت سازمان چريک های فدائی خلق
ايران
امثال محمدعلی بیش از آنکه آگاهانه اسلام را بپذیرند، تغییر مذهب
برایشان واکنشی بود به شرایط حاکم برجامعه آن روز آمریکا. به عبارت
دیگر تغییر مذهب محمدعلی و تعداد کثیری دیگراز سیاهپوستان در آن
دوره بی شباهت به مسیحی شدن عده ای از ایرانیان امروز نیست که
بخاطر عدم وجود دمکراسی و آزادی در ایران ترک وطن می کنند و برای
اخذ پناهندگی در کشورهای خارج به مسیحیت می گروند...
اکنون بلندگوهای امپریالیستی و ارتجاع، از بیل کلینتون در آمریکا
تا
حکومت
اسلامی در ایران ، از ترکیه تا اروپا همه از محمدعلی سخن می گویند
بدون اینکه بگویند دلیل اصلی محبوبیت محمدعلی نه مشت زنی اش بلکه
بدین خاطر بود که وی در اوج قهرمانی با شهامت تمام از رفتن به جنگ
علیه مردم ویتنام سر باز زد.
>>>
دومين مورد انديشيدن به رياست جمهوری از بچگی
و چند ملاحظهء ديگر
همانطور که می دانید در مملکت ما عادت ثانویه امت (مردم سابق!)
آن
است که این قبیل اسامی را ختنه کرده (!) و برای سهولت کار اسم شخص
را با تخفیف صدا می زنند، و مثلا به اسکندر می گویند: "اسی" و
فریدون را "فری" صدا می کنند! خدا را صد هزار مرتبه شکر که حاج آقا
روحانی از بچگی هواسش جمع بوده و اسم مستعار
"روحانی"
را
بروی
خودش گذاشته است، والا الان دشمنان جمهوری اسلامی ایشان را
"حجت
الاسلام فری"
یا عمداً
و عالماً
عامداً
"آیت
الله فری"
خطاب می کردند و باعث وهن
حکومت
اسلامی در جهان (به خصوص در جهان اسلام) می شدند.
چه بسا اگر حاج آقا اسم خودش را از فریدون به روحانی تغییر نداده
بود باعث بدآموزی شده و الساعه عده ای از دیگر روحانیون هم اسامی
عجق وجق نظیر حجت الاسلام شاپور، یا آیت الله هوشنگی، حجت الاسلام
المسلمین شهرام و نظایر آن داشتند!