زندانی سیاسی و عقیدتی را در زندان های حکومتی کشتند. برخی از
زندانیان حتی دوران زندانی شان تمام شده بود، برخی حتی «ابراز
پشیمانی» کرده بودند اما ماشین کشتار بی امان یک حکومت مذهبی
بیشترشان را درو کرد.
در
سال های گذشته خیلی ها منکر این جنایت ها شده اند، خیلی ها گفته
اند که این گفته ها اغراق آمیز است،
اما اکنون با انتشار صدای آیت الله منتظری، یکی از مهمترین چهره
های انقلاب 57، و تنها کسی که در آن زمان با این کشتارها مخالفت
کرده بود، دیگر هیچ کسی نمی تواند منکر این جنایات شود.
در
زیر
لينک های فايل صوتی
و
نوشتاری
اين سخنان را بشنوید یا بخوانید و یادمان باشد چنین حکومتی نه تنها عوض
نشده و نخواهد شد بلکه هر روز وحشی تر و ظالم تر خواهد شد. آنان که
هنوز می خواهند این حکومت را اصلاح کنند و یا امیدی به اصلاح آن
دارند آگاهانه یا ناآگاهانه همراهان و یا حداقل شاهدان بی خیال
این توحش و بیدادگری هستند.
فايل صوتی
فايل نوشتاری
پاسخ دندان شكن سيد احمد و بيت امام به آيت الله منتظرى!
ف. م. سخن
ارتعاش اين صدا، يا درست تر بگويم صداها، نه تنها بر قلب و روح
آزادگانى كه سه دهه در سكوت فراگير حاكم بر سرزمين مان، و نيز در
ميان هلهله هاى پيروزى و شكستِ انتخاباتى عروسك هاى خيمه شب بازى
حكومت فرياد مى زدند: «جنايتى بزرگ و بى رحمانه در دههء
شصت
توسط كسانى كه امروز داعيهء
اصلاح «حكومت» و «اسلام» دارند و از «رحمانيت» و «مهرورزى» سخن مى
گويند صورت گرفته است! براى نشان دادن ابعاد اين جنايت، نيازى به
نبش قبر خاوران و قبرستان هاى پرت و دورافتادهء
شهرستان ها نيست؛ ابعاد اين جنايت در نوشته هاى آيت الله منتظرى
قابل مشاهده است،...
درباره نوار آیة الله منتظری
مصطفی تاجزاده
حاكميت
مي تواند با عذرخواهی از ملت،
حلالیت طلبی از بازماندگان و اصلاح ساز و کار قضائی میهن،
به گونه ای که تکرار چنین فجایعی را ناممکن کند، زخم ناشی از این
اعدام
ها را التیام بخشد. من به سهم خود از خانواده های اعدام شدگان آن
فاجعه،
از جمله بازماندگان قربانیانی که عضو مجاهدین خلق نبودند، پوزش می
طلبم و متواضعانه آنان را فرا
می خوانم تا،
با تأسی به ماندلا،
"ببخشند اما فراموش نکنند" تا ایران و ایرانی از چرخه
ی
شوم نفرت و کینه و انتقام رها شوند. از رهبر هم می خواهم که پیش از
آن که دیر شود پرچم دوستی و مهر و آشتی ملی برافرازد و با پایان
دادن به حصرها، زندان ها، پناهندگی ها و مهاجرت های سیاسی،
تلخ کامی این روزها را به شیرینی هم زیستی مسالمت آمیز آحاد هم
وطنان تبدیل کند تا قطار انقلاب در ریل اصلی خود که "همه با هم
بودن" است، قرار گیرد.
پاسخ به تاجزاده
شادی صدر
به
نظر می رسد نه فقط حقایق زندگی همان خانوادههایی را که ازشان
عذرخواهی کردهاید نادیده گرفتهاید که حتی نوار را هم خوب گوش
نکردهاید. منتظری آشکارا از پروژهء
کشتن همهء
اعضا و هواداران مجاهدین، حتی روزنامه
خوان و نشریه
خوان
شان پرده برمیدارد. اما شما، بسیار آگاهانه، همه آنهایی را که
در زندان “اتهام” مجاهدین داشتهاند، “عضو” این سازمان و مسلح می
خوانید و با داعشوار خطاب کردن
شان، اعدامشان را همچنان به حق جلوه میدهید.
بعید است کسی مثل شما،
با پیشینهء
مسئولیت در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که سابقهء
عملیات تروریستی قبل از انقلاب خود را با افتخار در کارنامهاش
بیان می کند، سازمانی که بعد از انقلاب در تشکیل و تأسیس
کمیته های انقلاب نقش اصلی را داشته است، کمیته هایی که در سرکوب و
دستگیری و شکنجه مخالفان جایگاه ویژه ای داشته، فرق بین عضو و
هوادار یک سازمان سیاسی را نداند.
الوداع با آیت خدا!
يوسف اردلان
در
29 آذر 1388،
برابر با 20 دسامبر 2009، آیت الله حسیننعلی منتظری مُرد.
کانال تلویزیونی فارسی بی.بی.سی برنامه ای را ترتیب دادە بود و چند
نفر را برای این برنامه دعوت کردە بود: خانم شیرین عبادی، فرخ
نگهدار، محمد علی عموئی، و یک قربانی جان بدر بردە. هر
کدام از این شخصیت ها با اندوە و تاسف فراوان در
منقبت آیتالله از دست رفته شان نکاتی را گفتند؛ مثلاً، خانم عبادی
اعلان کرد که حقوق بشر را از آن حضرت آموخته اند! و عموئی افتخار
میکرد که بر سر سفرەء مشترک با ایشان نشسته
است (که
به
گمان نگارندە راست نمی گغنه است). نگارندە، با بهرە گیری از این
برنامهء بی.بی.سی، مطلب
حاضر
را نوشت.
و
بنظر میرسد که نکات بیان شدە را هنوز هم میشود تکرار کرد.
چرا دین نمیتواند پایهء دموکراسی باشد؟
مهدی مظفری
نقش
دین ایجاد دموکراسی نیست. هیچ دینی وجود ندارد که رسالت خود را
ایجاد دموکراسی یا حتی بسط آن اعلام کرده باشد. آیا کسی دینی
میشناسد که پیامبرش وعده دموکراسی به پیروان
اش
داده باشد؟ اگر چنین نیست، بنا بر این اصولاً بحث دین و دموکراسی و
به طور مشخصتر اسلام و دموکراسی که این همه کتاب و مقاله راجع به
آن نوشته میشود اصولاً موضوعیت ندارد. یعنی بحثیاست بدون معنی و
عاری از موضوع.
بحث جنبی مرتبط با این بحث، مسئله تضاد یا همسانی اسلام با
دموکراسی است. این بحث هم به جایی نمیرسد چون نتیجه بحث موکول به
تعریف خود اسلام است.
اقتصاد ایران در آستانه بن بست
محسن رنانی
یه
گزارش ایلنا، محسن رنانی، استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان که در همایش «افزایش مقاومت،
تنوع تولید» در دانشگاه شهید بهشتی سخن میگفت بر این اعتقاد است
که اقتصاد ایران به علت چند لایگی و پیچیدگی رکودی که به آن گرفتار
است در آستانه ورود به بن بست است. چرا که اصولاً دولت ابزار لازم برای خروج از رکود را در دست ندارد. او معتقد
است رکود کنونی عمیق ترین رکود اقتصاد ایران در سال
های پس از جنگ جهانی دوم است، چرا که به طور همزمان گرفتار پنج نوع
رکود اقتصاد
کلانی، رکود ساختاری، رکود نهادی، رکود جهانی و رکود درآمدهای نفتی
است و خروج از آن
فعلاً
خارج از مقدورات دولت است.