چهارشنبه 27 و پنج شنبه 28 مرداد 1395 ـ  17  و 18 ماه اگوست 2016

دعوتی عام به گردهمآئی بزرگ سکولار دموکرات های ايران در هامبورگ>>>

جستجو در سايت

تماس با سردبير

آرشيو صفحات اول سايت

آرشيو کلی مقالات  

آرشيو بر حسب نام نويسندگان

بيانيه های سازمان های ديگر

گنجينهء «سکولاريسم نو»

ويدئوهای آموزشی

1. ما با مذهب و عقيدهء هيچکس سر دعوا نداريم اما حضور مذهب و ايدئولوژی هيچکس را در قانون اساسی و نهادهای حکومتی  نمی پذيريم.

2. همچنين، از آنجا که حکومت اسلامی مسلط  بر ايران را قابل اصلاح و حتی قانونی نمی دانيم، طبعاً، در خارج کشور، از آن مطالبه ای هم نداريم؛

3. و به همين دليل قرار نيست  نام هيچ يک از اعضاء جنبش در زير نامه هائی که خطاب به گردانندگان رژيم نوشته می شوند ديده شود.

4. اما، در عين حال، ما از همهء مطالبات بر حق هموطنان اسير خود در داخل از غاصبان حکومت مسلط بر کشورمان حمايت می کنيم.

5. آنچه دراين سايت اختصاصی و غيرلخبری منتشر می شود يا در موافقت با سکولار دموکراسی است (مثل نوشته های انحلال طلبان و مخالفان حکومت اسلامی) و يا در مخالفت با آن (مثل نوشته های اصلاح طلبان، که با نوار توضيحی مشخص می شوند) و يا مسائل را بصورت جدی و طنر از ديدگاه سکولار دموکرات مطرح می کند. در همه حال اصولی که در صدر اين صفحه آمده و نيز در «پيمان نامهء عصر نو» منعکس اند، راهنمای ما محسوب می شوند.

6. انتخاب مقالات وارده و برگرفته از منابع مختلف، و همچنين تيتر مناسبی برای آنها  با سردبير است.

7. در اين پايگاه، به احترام «جمهوريت»، هر کجا سخن از حکومت

 مسلط  بر ايران پيش آيد، واژهء «جمهوری» به «حکومت» يا «رژيم»  تبديل می شود.

سردبير: اسماعيل نوری علا  

تأسيس: 14 امرداد 1392

پيمان نامهء عصر نو

نهاد هماهنگی جنبش

اساسنامه

هيئت دبيران

ای ميل:

iranian.sdmcc@gmail.com

اعلاميهء جهانی حقوق بشر

و پيوند به يک ويدئو

به قلم حميد شوک

افشای متن نامهء احمدی نژاد به اوباما!

«همانطور که اطلاع دارید اینجانب در مدت ریاست خود هشت بار به بهانهء شرکت در اجلاس سازمان ملل به نیویورک آمدم تا بلکه بطور اتفاقی در راهروی مستراح با حضرتعالی از جان بهترم برخورد کرده و مصافحه و روبوسی و تجدید دیدار نمایم اما در این هشت بار مسافرت بنده به نیویورک جنابعالی ناخن خشکی کرده و یکبار هم به مستراح نرفتید! اما به محض آنکه جناح مقابل ما سرکار آمد و وزیر خارجه اش را به نیویورک فرستاد حضرتعالی کارتان تان گرفت و احتیاج به مستراح پیدا کردید و در توالت سازمان ملل، که ما به آن مبال می گوئیم، با وزیرخارجه دولت جدید دست به آب به هم رساندید! گله گذاری زیاد است و اینجانب از آن برادر مکتبی انتظار نداشتم...»

اپوزیسیون نظام باید پيه اعدام را به تن اش بمالد!

محمد رضا باهنر، نایب رییس مجلس نهم

سايت زیتون– محمد رضا باهنر، نایب رییس مجلس نهم: «صریح می‌گویم که بخشی از خانواده انقلاب، ضد انقلاب هستند.» ... «خب چه کار باید کرد؟ تعارف نداریم. هیچ کشوری هست که اجازه دهد، مخالف نظام قانونی کشور کار کند؟» ... «اگر کسی اپوزیسیون نظام شد، باید پیه اعدام را هم به تنش بمالد.» ...«من اگر به هر دلیل اعتقادی، قدرت و هر چیزی می‌خواهم بر علیه نظام کار کنم خب معلوم است که این چیزها را هم دارد.»

شيعه گرایانِ لمیده بر منبر کبر و غرور

حمید آقایی

تجربهء رهبران جمهوری اسلامی که بر کرسی قدرت لمیده و با تکبر و غرورِ خلسه آور داعیهء صدور انقلاب، حکومت جهانی اسلام و هژمونی شیعه را داشته و دارند، و نیز تجربه نظریه پردازان راست افراطی امریکا که آنان نیز به خیال پایان تاریخ و مست از پیروزی نظام کاپیتالیستی طرح خاورمیانه بزرگ را ریختند، نشان می دهند که تاریخ و منزلگاه های آن هیچ گاه موقعیت قابل اطمینان و طولانی مدتی را برای لمیدن بر کرسی قدرت و نشستن در برجهای شیشه ای فراهم نمی آورد.

علم‌الهدی؛ بیانگر نگاه واقعی نظام!

يادداشت سايت «روشنفکر»

وقاحت، انحصار طلبی و محروم کردن شهروندان یک شهر با بیش از دو ملیون جمعیت از حضور در کنسرت های موسیقی، نشان از چه دارد؟ آیا فرقی میان مردم تهران، رشت، شیراز، تبریز و یا سنندج با این دومین شهر بزرگ ایران، در قانون معین شده است که این «آقا!» چنین وقیحانه‌ مردمی را از دیدن و شنیدن موسیقی زنده محروم می کند؟ اگرچه وضعیت موسیقی در شهرهای دیگر نیز چندان بهتر از مشهد نیست اما قدرت و جسارت این شخص از کدام منبع قدرت تعیین می‌گردد؟ مردم مشهد چه گناهی کرده‌اند که چند سده پیش امام هشتم شیعیان در این شهر مدفون گشته است که اکنون باید تاوان قرن‌ها پیش را بدهند؟

افغانستان و بحث سکولاریسم

لطیف طبیبی، روشنفکر افغان

واقعیت این است که در تاریخ معاصر افغانستان، تا زمانی که پروسه ی تشکل دولت ها و قانون اساسی از روند تکامل درون جامعه با نقش نیرو های داخلی افغانستان صورت گرفت، ضرورتی به استفاده از مقوله ی سکولار در پوشش قوانین دولتی نبوده است. چون مذهب دست بالا نداشته است. این پدیده تنها مشخصه ی افغانستان نیست، بلکه برخی از کشورهای اسلامی خاورمیانه از چنین ساختار حقوقی و عدم میل به سکولاریسم بر خوردار بودند. اما در اوایل قرن بیستم، وقتی انگلیس، فرانسه و امریکا دست به دست هم دادند و بهره گیری از نهادهای مذهبی اسلامی را روی دست گرفتنند، مشکل بیشتر گردید.

چرا دین نمی‌تواند پایهء دموکراسی باشد؟

مهدی مظفری

نقش دین ایجاد دموکراسی نیست. هیچ دینی وجود ندارد که رسالت خود را ایجاد دموکراسی یا حتی بسط آن اعلام کرده باشد. آیا کسی دینی می‌شناسد که پیامبرش وعده دموکراسی به پیروان اش داده باشد؟ اگر چنین نیست، بنا بر این اصولاً بحث دین و دموکراسی و به طور مشخص‌تر اسلام و دموکراسی که این همه کتاب و مقاله راجع به آن نوشته می‌شود اصولاً موضوعیت ندارد. یعنی بحثی‌است بدون معنی و عاری از موضوع. بحث جنبی مرتبط با این بحث، مسئله تضاد یا همسانی اسلام با دموکراسی است. این بحث هم به جایی نمی‌رسد چون نتیجه بحث موکول به تعریف خود اسلام است.

آیندهء سکولاریسم در ترکیه

نوژن اعتضادالسلطنه

دو عامل عمده در دههء هشتاد به رشد مجدد مذهب در جامعه ترکیه کمک نمود نخست آنکه ارتش به عنوان راهی برای مقابله با چپ گرایی در صدد تشویق برگزاری مراسم مذهبی و ایجاد طبقه علما و مذهبیون تحت نظارت دولت نمود و دوم آنکه پیروزی های حزب اسلامگرای رفاه در انتخابات شهرداری ها و انتخابات ملی در دهه نود نیز به پذیرش مجدد دین کمک نمود. رویکرد مذهبی و فرقه گرایانه اردوغان به مسائل مرتبط با سیاست داخلی و مرزبندی میان خود و دیگری که طیف وسیعی را در بر می گیرد محدود نمی شود. استفاده از واژگان و اصطلاحاتی چون شهرهای برادر و تمدن مشترک دمشق، بیروت، دیاربکر، مکه و مدینه و قاهره نمادهایی از تلاش او و جریان اش برای ایجاد یک گفتمان امت گرایانه سنی در منطقه هستند.

عراق، غولی با سر گِلين

پيتر هارلينگ

در حال حاضر، تقریبا غیرممکن است که در عراق کمترین اظهار نظر مثبتی در مورد سیاستمدارانی که همگان نسبت به آنها بدبین هستند، شنیده شود. پس از عزیمت نیروهای آمریکایی، کشور با خشونتی فراگیر نیز رو در رو شده و بحران سیاسی مداومی که خود را، از جمله، با رکود و توقف همهء لوایح قانونی مورد بحث در مجلس نشان می دهد. یارگیری های معدودی که این یا آن شخصیت سعی در انجام آن داشته اند نیز در برابر واقعیت غیر قابل تغییر بودن وضعیت از بین رفته است. تعبیر یک روشنفکر واقع بین این است که: «در اصل، در ورای این نزاع ها، اینها همه با هم رفیق هستند. از سوی دیگر، آنها وانمود می کنند که از همدیگر متنفرند تا با به اصطلاح مبارزات خود ما را سرگرم کنند. دعوای آنها بر سر حق و حساب ها است و نه به خاطر فرقه گرایی، و همه بر یک چیز توافق دارند: حفظ نظام».

هیلاری کلینتون، بازگشت به مداخله گری قدرتمند؟
سيلوان سيپل

هیلاری کلینتون، زنی که می پندارد می توان جریان زمان را متوقف کرد، از سوی حزب دموکرات به عنوان نامزد ریاست جمهوری آمریکا معرفی می شود و همهء نظرسنجی ها تا امروز نشانگراین است که بخت بسیاری برای راهیابی به کاخ سفید دارد، و این در شرایطی است که دنیای خارج برای آمریکائیا خطرناک و پرآشوب تر و بیش از همیشه غیرقابل درک است. آیا رفتار او در زمان «بهار عرب» در مصر می تواند نشان دهندهء سیاست خارجی اش در خاور نزدیک پس از انتخاب به ریاست جمهوری باشد؟ او در خاطرات خود با نام «زمان تصمیم گیری ها» پنهان نمی کند که از دید او نتیجهء «بهار» مصر نشان داد که حق با او بوده است!

دو فايده در يک فايل!

حمیدرضا رحیمی

حالا حکايت ما است و انتشار فایل صوتی مرحوم حسین(ع) علی(ع) منتظری، ولیعهد امام راحل(ل) که بيست و هشت سال پیش، از خط مالروی امام(ل) خارج، و از توپخانهء بیت وی به حیاط خلوت بیت مقام معظم رهبری وقت، متع الله المسلمین بطول بقائه دولته، شلیک شده و ملت ورجاوند، صدای آن را امروز شنیده است!.. باری گرچه فدوی می داند که شوربختانه ملت ورجاوند، از ناحیهء کلیهء حواس، بویژه چشم و گوش و حافظه، شدیداً  در مضیقه است، لکن در عین حال تردید هم ندارد که انتشار این فایل، خاصیت هائی نیز داشته است از جمله اینکه، یادآور مجدد این نکته است که ملت ورجاوند کتابخوان نیست! زیرا نامبرده اینگونه ماجراها را در خاطرات مبسوط خود آورده بوده است! و دیگر از فوائد آن همانا غبار روبی از دوران طلائی حضرت امام(ل) است! که اهمّ آن، کشتار مغول وار هزاران تن از جوانان مرز ُپرگهر بوده است...

اپوزیسیون و بار سنگین گذشته؛ طرح یک معضل

امیریحیی آیت‌اللهی

گزاف نیست اگر مدعی شویم که بخشی از جبههء مخالف رژیم اسلامی از آنجا که هنوز نتوانسته است حساب خود را با آنچه در انقلاب بهمن انجام داد تصفیه کند، زیر بار سنگین پیامدهای آن رخداد ویرانگر و سقوط کشور در آن گردنهء تاریخی کمر خم کرده و نسل جوان به برنامه‌ها و مدعیات آنان چندان خوش‌ بین نیست. با وجود سر برآوردن نهادها و سازمان‌ های نوظهور با نام‌های گوناگون، نیم‌نگاهی به رهبران مطرح در مبارزه با نظام کنونی نشان می‌دهد که اکثریت آنان دست‌اندرکار سرنگونی پادشاهی پهلوی بوده‌اند و یا پیشینهء عضویت در نهادهای قدیمی اپوزیسیون را داشته‌اند. بزرگ‌ترین برنده این بی‌اعتمادی و بدبینی بی‌گمان جمهوری اسلامی بوده است.

مروری بر کودتاها

در سالگرد کودتای بیست و هشت امرداد

کورش زعیم - از زندان اوین

من به هموندان سازمان های سیاسی ملی هشدار می دهم که هیچ کشور بیگانه، هیچ دولت داخلی و هیچ سازمان امنیتی به کسانی که فریب آنها را می خورند و با همکاری به سازمان خود آسیب حیثیتی می زنند اعتماد نخواهد کرد. ما ایرانیان نيز تنها ملتی هستیم که هرگز شکست های خود را فراموش نمی کنیم و پیوسته آنها را یاد می کنیم؛ از اسکندر و حملهء عرب و حملهء مغول و شکست از روسیه و دخالت های بریتانیا در دو سدهء گذشته گرفته تا 28 مرداد و آنچه امروز گرفتار آن هستیم. این یادکردن ها و افسوس ها قدرت و پویایی فرهنگی ما را می رساند. ما از شکست نفرت داریم و همهء آنانی که ما را به شکست و ذلت می کشانند منفور ما هستند، زیرا فرهنگ ما زنده است و اینگونه با بیماری ها مبارزه می کند.

فرجام یک کودتای نافرجام

هوشنگ کردستانی

کودتای پانزدهم ژوئیه ترکیه، به مفهوم واقعی کودتا نبود. در همه کودتاها، کودتاچیان پیش از هر کاری رئیس دولت را کشته یا بازداشت کرده اند. در بنگلادش شیخ مجیب الرحمان رهبر محبوب مردم را در همان شب کودتا کشتند، در پاکستان ذوالفقار علی بوتو و در مصر محمد مُرسی را بازداشت کردند. چرا در ترکیه قبل از هر کاری، فرودگاه را اشغال کردند؟ چرا ارتشیان هنگام حضور طرفداران اردوغان که در ابتدا زیاد هم نبودند و بی شک عناصری از طرفداران داعش ترکیه نیز میان آنان دیده می شدند، از به کار بردن زور خودداری کردند؟

دربارهء چهارمين کنگرهء پيش روی  سکولار دموکرات های ايران

محسن ذاکری - مجيد آژنگ

در گفتگو با سعيد بهبهانی از تلويزيون ميهن

فايل صوتی      فايل تصويری

اعدامهای اخیر، سالگرد کشتار 67 وانتشار سخنان آیت الله منتظری

حسن اعتمادی و علی اصغر رمضانپور

در برنامه تفسیر خبر به میزبانی جمشید چالنگی

مهمترین سند توحش و جنایت حکومت مسلط بر ایران>>>

در تابستان 67، با فتوای خمینی و تایید رهبران وقت حکومت اسلامی، هزاران زندانی سیاسی و عقیدتی را در زندان های حکومتی کشتند. برخی از زندانیان حتی دوران زندانی شان تمام شده بود، برخی حتی «ابراز پشیمانی» کرده بودند اما ماشین کشتار بی امان یک حکومت مذهبی بیشترشان را درو کرد. در سال های گذشته خیلی ها منکر این جنایت ها شده اند، خیلی ها گفته اند که این گفته ها اغراق آمیز است، اما اکنون با انتشار صدای آیت الله منتظری، یکی از مهمترین چهره های انقلاب 57، و تنها کسی که در آن زمان با این کشتارها مخالفت کرده بود، دیگر هیچ کسی نمی تواند منکر این جنایات شود. در زیر لينک های فايل صوتی و نوشتاری اين سخنان را بشنوید یا بخوانید و یادمان باشد چنین حکومتی نه تنها عوض نشده و نخواهد شد بلکه هر روز وحشی تر و ظالم تر خواهد شد. آنان که هنوز می خواهند این حکومت را اصلاح کنند و یا امیدی به اصلاح آن دارند آگاهانه یا ناآگاهانه همراهان و یا حداقل  شاهدان بی خیال این توحش و بیدادگری هستند.

فايل صوتی       فايل نوشتاری

پاسخ دندان شكن سيد احمد و بيت امام به آيت الله منتظرى!

ف. م. سخن

ارتعاش اين صدا، يا درست تر بگويم صداها، نه تنها بر قلب و روح آزادگانى كه سه دهه در سكوت فراگير حاكم بر سرزمين مان، و نيز در ميان هلهله هاى پيروزى و شكستِ انتخاباتى عروسك هاى خيمه شب بازى حكومت فرياد مى زدند: «جنايتى بزرگ و بى رحمانه در دههء شصت توسط كسانى كه امروز داعيهء اصلاح «حكومت» و «اسلام» دارند و از «رحمانيت» و «مهرورزى» سخن مى گويند صورت گرفته است! براى نشان دادن ابعاد اين جنايت، نيازى به نبش قبر خاوران و قبرستان هاى پرت و دورافتادهء شهرستان ها نيست؛ ابعاد اين جنايت در نوشته هاى آيت الله منتظرى قابل مشاهده است،...

درباره نوار آیة الله منتظری

مصطفی تاجزاده

حاكميت مي تواند با عذرخواهی از ملت، حلالیت طلبی از بازماندگان و اصلاح ساز و کار قضائی میهن، به گونه ای که تکرار چنین فجایعی را ناممکن کند، زخم ناشی از این اعدام ها را التیام بخشد. من به سهم خود از خانواده های اعدام شدگان آن فاجعه، از جمله بازماندگان قربانیانی که عضو مجاهدین خلق نبودند، پوزش می طلبم و متواضعانه آنان را فرا می خوانم تا، با تأسی به ماندلا، "ببخشند اما فراموش نکنند" تا ایران و ایرانی از چرخه ی شوم نفرت و کینه و انتقام رها شوند. از رهبر هم می خواهم که پیش از آن که دیر شود پرچم دوستی و مهر و آشتی ملی برافرازد و با پایان دادن به حصرها، زندان ها، پناهندگی ها و مهاجرت های سیاسی، تلخ کامی این روزها را به شیرینی هم زیستی مسالمت آمیز آحاد هم وطنان تبدیل کند تا قطار انقلاب در ریل اصلی خود که "همه با هم بودن" است، قرار گیرد.

پاسخ به تاجزاده

شادی صدر

به نظر می رسد نه فقط حقایق زندگی همان خانواده‌هایی را که ازشان عذرخواهی کرده‌اید نادیده گرفته‌اید که حتی نوار را هم خوب گوش نکرده‌اید. منتظری آشکارا از پروژهء کشتن همهء اعضا و هواداران مجاهدین، حتی روزنامه‌ خوان و نشریه‌ خوان ‌شان پرده برمی‌دارد. اما شما، بسیار آگاهانه، همه آن‌هایی را که در زندان “اتهام” مجاهدین داشته‌اند، “عضو” این سازمان و مسلح می خوانید و با داعش‌وار خطاب کردن شان، اعدام‌شان را همچنان به حق جلوه می‌دهید. بعید است کسی مثل شما، با پیشینهء مسئولیت در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که سابقهء عملیات تروریستی قبل از انقلاب خود را با افتخار در کارنامه‌اش بیان می کند، سازمانی که بعد از انقلاب در تشکیل و تأسیس کمیته های انقلاب نقش اصلی را داشته است، کمیته هایی که در سرکوب و دستگیری و شکنجه مخالفان جایگاه ویژه ای داشته، فرق بین عضو و هوادار یک سازمان سیاسی را نداند.

الوداع با آیت خدا!

يوسف اردلان

در 29 آذر 1388، برابر با 20 دسامبر 2009، آیت الله حسیننعلی منتظری مُرد. کانال تلویزیونی فارسی بی.بی.سی برنامه ای را ترتیب دادە بود و چند نفر را برای این برنامه دعوت کردە بود: خانم شیرین عبادی، فرخ نگهدار، محمد علی عموئی، و یک قربانی جان بدر بردە. هر کدام از این شخصیت ها با اندوە و تاسف فراوان در منقبت آیت‌الله از دست رفته شان نکاتی را گفتند؛ مثلاً، خانم عبادی اعلان کرد که حقوق بشر را از  آن حضرت آموخته اند! و عموئی افتخار می‌کرد که بر سر سفرەء مشترک با ایشان نشسته است (که به گمان نگارندە راست نمی گغنه است). نگارندە، با بهرە گیری از این برنامهء بی.بی.سی،  مطلب حاضر را نوشت. و  بنظر می‌رسد که نکات بیان شدە را هنوز هم می‌شود تکرار کرد.

     

کنگره سکولار دموکرات ها

     

© 2016 ـ Iranian Secular Democracy Movement - iraniansdm@gmail.com - Fax: 509-352-9630

00000000000000000000000000

BBBBB