گفتگو با علی افشاری و شاهد علوی
گفتگوگر:
قهيمهء خضر
حيدری در
راديو فردا
آیا حقی به نام جدایی طلبی سیاسی وجود دارد؟ آیا گروههای قومیتی
به لحاظ اخلاقی و سیاسی مجازند که جدا شدن از سرزمین بزرگ ایران و
تشکیل کشور مستقل را به عنوان یک مطالبه مطرح و دنبال کنند؟ چرا
تمامیت ارضی مهم تلقی شده؟ در برنامهء «تابو»ی این هفته، با همین
پرسشها، میزبان دو تحلیلگر سیاسی٬ علی افشاری و شاهد علوی هستیم.
حداقل و حداکثر
کاوه آهنگری
هیچ یک از نسخههای سیاسی مطڕح یا تصویب شده از سوی احزاب و سازمان
های
سیاسیِ
مخالف
حکومت
اسلامی به اندازهء
طرح سیاسی احزاب کردستانی بطور عموم، و حزب دمکرات
کردستان ايران
علیالخصوص،
از صفت ''جامع و شامل'' بودن برخوردار نیست... به باور من
«فدرالیزم»
حداقلی است که می
تواند مورد توافق اکثریت طیف
های سیاسی باشد. در غیر این صورت طبیعی است که حزب دمکرات
کردستان ایران با حزب یا سازمانی که اعتقادی به دمکراسی، سکولاریزم
و منشور حقوق بشر ندارد، نه تنها ائتلاف نکند بلکه حتی وارد گفتگو
نيز
نشود.
خودگردانی محلی، بدیل هیولای دولت؟
(
نگاهی به
«فدرالیسم دموکراتیک» در سوریه)
آرش اسدی
نباید از خودگردانی کامل و یا تمرکز کامل یک اصل بدیهی ساخت. چراکه
تناقضات سرمایه در این مسیر خود را بهشکلی پیش بینی نشده نشان
میدهند. در حقیقت اگر در پروژهی خودگردانی محلی، سیستمی تنظیمگر
وجود نداشته باشد، خودگردانی محلی به آفت نابرابری اجتماعی مبتلا
میشود. برای درک ماجرا بهتر است به نقشهی پیشنهادی روژآوا برای
آیندهی فدرال سوریه دقت کنیم. شمال سوریه، یا روژآوا، به همراه دو
منطقهی خودگردان دیگر، یکی در شرق و دیگری در غرب، قرار است که
کلیت سوریهی فدرال آینده را تشکیل دهند. مشکل اساسی این طرح از
این قرار است که منابع تولید ثروت در تمامیت این مناطق بهشکلی
متوازن توزیع نشده است.
شورا، آرمان شهر مصدق!
محمدرضا روحانی
وقتی
عضو شورای ملی مقاومت بودم، مقالهای فراهم آوردم تحت عنوان «شورا،
آرمانشهر مصدق» که منتشر شد. هفتهء
گذشته،
برای شرکت در چهارمین کنگره سکولار – دموکراتهای ایران به هامبورگ
رفتم. قرار بود دربارهء
موضوع عدم تمرکز بحث کنم. من ضمن سخنرانی از مطالب آن نوشته بهره
فراوان بردم. بخش کوچکی از آن را هم عیناً خواندم. دوستان بسیاری
نسخهای از آن را از من خواستند. نداشتم که تقدیم کنم. قول دادم که
آن را بفرستم.
در
بازگشت فکر کردم باز نشر این نوشته مفیدتر است.
در آرزوی جنبش سوم