سقوط مدل ترکیه
جهان توغال
گزارش
رضا جاسکی
اگر
چه رضا شاه از طرفداران پر و پا قرص اتاتورک بود، اما مدل ایرانی
او چند تمایز اساسی با مدل ترکیه داشت. و یکی از کشورهای ترکیه،
مصر ، تونس و ایران اختلافات زیادی با هم دارند، اما تشهابهات
فراوانی را میتوان در تاریخ معاصر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آنها
یافت. بررسی این تشابهات، و همچنین تمایزات، برای درک بهتر تاریخ
معاصر و تحلیل دقیقتر سیر حوادث در کشورمان از اهمیت زیادی
برخوردار است.
جهان توغال در آخرین کتاب خود که به تازگی منتشر شده است، به بررسی
ظهور و سقوط مدل ترکیه و لیبرالیسم اسلامی در این کشور میپردازد.
وی برای ایجاد زمینه بهتر درک حوادث ترکیه، به بررسی تاریخ معاصر
سه کشور یاد شده، به ویژه مصر و تونس نیز میپردازد. برگردان فصل
اول کتاب وی را در زیر میتوانید بخوانید.
هويت و ايدئولوژی
محمدرضا نيکفر
در
گذشته
مقالهاي از من چاپ شد با عنوان "هويتِ ايرانيان چيست؟"...
من
در آن قلمانداز، مفهومِ "هويت" را دست انداخته و در پايانِ مطلب،
مبنا را بر شدن به جاي بودن گذاشته و از هويتي كه تحميل ميشود به
هويتي رسيده بودم كه موضوعِ انتخاب است. لازم دانستم باز به اين
موضوع بپردازم، اين بار با لحن و رويكردي جديتر. نوشتهي زير حاصل
اين تلاش است. مضمونِ نوشته نشان دادنِ نابخردي در "هويت" است. در
برابر هويتِ نابخردانه، هويتِ بخردانه گذاشته ميشود. هويتِ
بخردانه هويتِ پساسنتي است. درك از چنين هويتي دستِ كم سنجهاي
عقلاني براي انتقاد از هويتِ سنتي به دست دهد.
مزیت نسبی ایران چیست؟
محمود سریعالقلم،
در گفتوگو با «دنیای سرمایهگذاری»
پرسشگر:
سهیلا زمانی
تجربه
نشان داده که حکمرانی با مبانی رئالیسم و نئورئالیسم جواب میدهد.
هر کشوری که بر اساس ایدهآلیسم بخواهد تصمیم بگیرد و ذهنش را شکل
دهد، دچار فراز و نشیب خواهد شد. این یک بحث علمی است. چینیها و
روسها این مسئله را تجربه کردند و آخرین نمونهاش را نیز ما در
خصوص کوبا میبینیم که وقتی ایدهآلیسم در مجاری فکری حکمرانان یک
کشور غالب شود، منحنی، منحنی سینوسی خواهد بود؛ زیرا دائماً باید
دچار آزمون و خطا شود. برای همین است که ذات سیاست، رئالیستی یعنی
فهم واقعیتهاست. مثل یک پزشک میماند. پزشک با واقعیتهای یک فرد
و جسم و روح یک فرد روبهروست و از همین طریق است که میتواند
مریضش را درمان کند.
تُند
پیچِ
معیشت!
نسان نودینیان
جامعهء
ایران لبریز از مبارزهء
علنی برای زندگی بهتر است! مردم می
خواهند زنده بمانند. زنده ماندن به معنی تأمین
معاش و حقوق برای زندگی بهتر است. مردم می
خواهند در مقابل هجوم بی رحمانهء
هیئت حاکمه و صاحبان قدرت خود را حفظ کنند، تعرض بکنند و مطالبات و
تأمین
زندگی را تحمیل کنند. اگر در سال
های گذشته مردم زیر تیغ دستگیری و فشار توسط فاشیسم اسلامی در موضع
دفاع از خود بعنوان فرد یک رقمی بودند، اکنون مکانیسم زنده بودن به
یک فرهنگ جمعی و زنده نگه داشتن جمع تبدیل شده. تجمع هزاران معلم
بازنشسته مقابل مجلس اسلامی، تجربهء
خوب و قابل اتکایی در شکل دادن سنت اعتراض جمعی، بود.
داخل نشينان و خارج نشينان، كداميك محق ترند؟
ف. م. سخن
بحث داخل نشينان و خارج نشينان بحث تازه اى نيست.
داخل نشينان، معتقدند كه خارج نشينان از دور دستى بر آتش دارند
و شرايط داخل كشور را درك نمى كنند.
خارج نشينان هم دائما اين سركوفت ها را تحمل مى كنند، و صد البته
به كار خود براى دستيابى به اهدافى كه در نظر دارند ادامه مى دهند.
اما دل ها چركين است. اين هم يكى ديگر از مواردى ست كه ما به جاى
تمركز بر هدف مشترك، به خاطرش به جان يكديگر مى افتيم و دوستى ها و
همبستگى ها را تبديل به خصومت و دشمنى مى كنيم. طبيعتا كسى كه
بيشتر از همه از اين نوع درگيرى ها شاد مى شود، حكومت اسلامى حاكم
بر ايران است. بعيد هم نيست كه خودِ حكومت، با زيركى بر آتش اين
نوع درگيرى ها بدمد.
فايل ويدئوئی
فايل صوتی
دربارهء
اعلام جنگ مسلحانه حزب دمکرات کُردستان
اعلامیه حزب مشروطه ایران ( لیبرال دمکرات)
مایهء
کمال شوربختی است که حزب دمکرات کُردستان به رهبری آقای مصطفی هجری
در مصاحبهای با بخش فارسی شبکهء
سخنپراکنی انگلستان، بیبیسی، به ورود فاز جدیدی از مبارزه با
جمهوری اسلامی اشاره
کرده و مشخصاً نوید یک جنگ مسلحانه با جمهوری اسلامی در منطقهء
کُردستان و حتی تلاش برای جدائی کُردستان از ایران را دادهاند.
حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) گرچه همواره از هر حرکت جدی علیه
نظام ایران بربادده جمهوری اسلامی حمایت کرده و هموطنان خود را به
اتحاد برای یک مبارزه نهائی برای براندازی نظام جمهوری ویرانگر
اسلامی تشویق کرده و میکند اما با
اینحال نمیتواند از دست زدن هیچ گروهی، به هر بهانهای که باشد،
به یک جنگ مسلحانه و تلاشهای جداییخواهانه که نتیجهای جز
برادرکشی و کشیدن ایران به یک جنگ داخلی ویرانگر نخواهد داشت حمایت
کند.◄
خودمدیریتی سکولار دمکراتیک
و شعار پوپولیستی "حق تعیین سرنوشت خلق ها"
اقبال اقبالی
این
روزها بازار شعار
«حق
تعیین سرنوشت»
داغ شده است.
نیروهای پوپولیست چپ و راست (از مارکس پرستان تا گرگ پرستان) زیر این شعار سینه می زنند. پرسش این
است
که آیا باید با حق تعیین سرنوشت خلق ها توسط خود،
بی
قید و شرط مخالفت یا موافقت کرد؟
پوپولیسم چپ و راست، از کمونسیت تا فاشیست، بر سر پاسخ واحد
«آری»
وحدت کلام دارند.
آنها
با بکارگیری ادبیات پوپولیستی، پلورالیسم
سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، دینی، نژادی را نادیده گرفته و بسودشان
نیست که بر
سر
رابطهء
شکل و محتوی، مکث و تعمق کنند.
اما
پرسش این
است
که:
آيا
هر
نیروی مرتجعی
که
توانست با شعارهای پوپولیستی مردم را زیر یک شعار متشکل کند،
شایستهء
پشتبانی است؟
آیا میتوان حق جدایی را برای جدایی