گزارش مخصوص و مصور فدوی از لوزان
حمیدرضا رحیمی
فدوی
داشت بیانیهء مشترک حجج اسلام و خاج پرستان عظام، یعنی گروه 1 +5،
لعنة الله عليهم اجمعين،
را از منظر خود بر می رسید که
ديد، بنا بر روايت خبرگزاری افکار نيوز، وزير خارجه بيت گفته است:
«مذاکره
کردیم تا اعلام کنیم برنامهء هستهای ایران صلح آمیز است و دستور داشتیم فقط در زمینهء
هستهای با آمریکا مذاکره کنیم!»
و به فراست دريافت که در اين مذاکرات نیز، جای بشر و حقوق او خالی
بوده فلذا در اين گزارش مصور عکس آن هم موجود نيست! همچنين فدوی
ملاحظه کرد که شخصی به نام «پاک نژاد» نيز، بدون اقامهء هرگونه
تصويری که در اين گزارش مفيد افتد، در کيهان دارالخرافه نوشته است:
«نگرانیم
از اینکه نکند ملتهای بیدار شده، با دیدن برخی از رفتارهای ما که منافی عزت و اقتدار است،
از انقلاب خود مایوس و ناامید شوند».
پيرو
دريافت اين «دلواپسی»،
فدوی
مراتب
را
با قید چندین فوریت به آگاهی ملت های آزادهء جهان رساند،
آنان
بعدالتحیه والسلام در پاسخ، هرچه از دهن شان درآمد، به فدوی گفتند!
و در پایان نیز، چیزهائی به زبان خودشان افزوند که برگردان آن چنین
می شود:
«گر
زندگی آن ست که دارید شما
/
آوارگی ِ کوه و بیابان از من!»
ايران:
قدرت بزرگ منطقه ای
يا کشوری منزوی و مطرود؟
مرتضی نگاهی
آنان
که گمان می کنند ايران دارد قدرت بزرگ منطقه میشود نمیخواهند
بدانند که اين حکومت به شهروندان خود بسيار جفا
میکند و هرگز نمیتواند به عنوان سرمشق و
کشور نمونه در قلب ملت
های منطقه جای بگيرد. کشوری که
بيشترين فرار مغزها را دارد و شهروندان
اش
به آب و آتش میزنند که فرار کنند
چگونه می تواند سرمشق قرار بگيرد؟
حال فشارها و تضييقهائی که نسبت به
افليت های مذهبی و قومی و زنان می شود به کنار.
تکليف
خودمان را با هم روشن کنيم
مهدی جلالی
کسی
منافع ملی ما را در سياست خارجی نمايندگی میکند که خواهان همزيستی
و صلح
ميان بقيهی آدمهای غير ايرانی باشد. کسی که آرزوی
خوبی برای همسايگان افغان و عراقی تا
اسرائيلی خود داشته باشد. برای آنان هم زندگی و شادی
بخواهد. و بخواهد با آنان تجارت و رفتوآمد کند،
نه اين که خواهان مرگ و آواره شدن
خانوادههای آنان باشد!
نظر من
در مورد يک
فعال اپوزیسیون
سياوش ايراندوست ـ در سايت ايران ليبرال
دربارهء
آقای اسماعیل نوری
علا،
که در دموکراسی خواهی و درستکاری سیاسی ایشان تردید بسیار دارم:
نمونه
ها از مقاله هایش در مورد فدرال خواهی و پیگیری خط
سیاسی نومحافظه کاران آمریکا فراوان است،
اما در اینجا می خواهم بر نادرستی اش در مقاله نویسی
تأکید کنم. از آنجا که صاحب فکر نیست، در برخی
مقالات هفتگی اش که می خواهد از سیاست
دموکراسی خواهی اپوزیسیون سخن بگوید،
نه از خط سیاسی اصلی اش،
مجبور به تقلب می شود و به نوشته های برخی فعالان
دموکراسی خواه اپوزیسیون دستبرد می زند و
بدون اینکه به مأخذ اشاره کند، مطالب آنها را به کار می
گیرد و هزار جور وارونه و تحریف می کند تا طوری
تغییرشان بدهد که هم با افکار سست و غیر
قابل دفاع خودش بخواند و هم به خیال خودش جا به ردگیری
ندهد. برای این مورد هم نمونه ها از مقاله های
قدیمی اش زیاد است، هر کس چندتای آنها را
خوانده باشد می داند. اما در اینجا نمونه ی تر و تازه ای
ارائه می دهم. به جمعه گردی
بيست و دوم
اسفند آقای نوری علا رجوع کنید و حدس بزنید
که از کدام کتاب سوء
استفاده کرده است. این شخص دغلبازی جدیدی را شروع کرده
که عبارت است از وارونه جلوه دادن لائیسیته و کپی
کردن مطالب لائیسیته به سود سکولاریسم الکی
اش. تازه وعده هم داده که کار را در دیگر
جمعه گردی هایش دنبال کند. به نظر می رسد
که نقداً دستور کارش این است و باید منتظر
مقالات بنجل
اش
در هفته های بعدی هم بود. تقلب ها و وارونه سازی ها و گستاخی ها و
لفاظی
هایش تهوع آور است. فعلاً به جزئیات نمی پردازم و فقط به این تذکر
غیردوستانه خطاب به آقای نوری علا اکتفا می کنم تا
نمونهء
عکس صفات آزادگی
و درستکاری سیاسی را نشان داده باشم.◊
زندگی
در قلمروی مرگ
محمدرضا پورشجری (سیامک مهر)
ترور،
به گونهء
دقیق کلمه،
یعنی وحشت پراکنی.
اگر این تعریف را در نظر داشته باشیم،
تمامی اعدام ها و قصاص هايي که در حکومت اسلامی صورت می گیرد مصداق
صریح ترور می باشند.
حکومت اسلامی در هر سال بالغ بر
چهارصد
نفر را اعدام می کند
و
هدف واقعی این جنایت ها ایجاد رعب و وحشت در جامعه و سرکوب روانی
آحاد ملت است. رژیم منفور اسلامی از اعدام و قصاص و قتل ملت ایران
در جهت ماندگاری و دوام و بقای خود بهره می برد.
این حربه را می باید از چنگال های خونی آیت الله ها
بگیریم.
سکولاریته
و ابراز وجود؛
سمبل
های یک جامعهء
مدرن و آزاد
حميد آقائی
عکس
های
«سِلفی»
که ما امروزه در هر موقعیتی از خود می گیریم در حقیقت به معنی ثبت
خود بعنوان اینکه "من هستم" و نشانه ای از ابراز وجود و خودنمایی
انسان در برابر دیگران، و نیز انعکاس فریاد فردریش نیچه است که
"اینک انسان" می باشند؛
ابراز وجودی که در نگاه مذهب و سنت، منفی و گناه محسوب می شود، اما
در واقع سمبل خودمختاری انسان امروز و افتخار به زیبایی ها و
توانایی هایش است، که غیر از اینها منابع الهام بخش، انرژی دهنده و
تکیه گاه دیگری ندارد.
جایگاه
سکولاریسم در تعاریف هابرماس
محسن ذاکری
در
کار تخمين شرايط دست یابی
جوامع مسلمان
به سکولاریسم، گسترش و نهادینه شدن سکولایسم در جوامع دیندار، و رسیدن این جوامع به شکل جدیدی از جامعه، هابرماس پیش فرض ها
و زمینه ها را با هم مختلط کرده است...
اين در جالی است که
ما
می دانیم
لااقل
برای ایران، مدرنیزه شدن و مدرن گردیدن دو فاز کاملاً متفاوت هستند: ایرانی ها در رسیدن به مرحله اول سال
هاست اشتیاق نشان داده اند و کار کرده اند. اما در رسیدن به دومی
شکست های مداوم را تجربه می کنند.
در
اين راستا است که اکنون ما
گويا پی می بريم
که
شايد
سکولاریسم،
تنها راه رسیدن به جادهء
مدرنیته
باشد.
آشنائی با ساختاری جديد برای
جنبش سکولار دموکراسی ايران:
اعلام تشکيل «نهاد هماهنگی جنبش»