شاهین فاطمی
صبح زود روز دوشنبهء گذشته در رسانه ها اعلام شد که سرانجام «سران
اروپا» مشکل یونان را حل کردهاند و روز بعد،
سهشنبه، همان رسانهها مژده دادند که
سرانجام بر سر مسئله هستهای ایران هم مشکل حلشده است زیرا «پنج
بهاضافه یک» با جمهوری اسلامی اعلام حصول توافق
کردهاند. در نتیجه روز دوشنبه مانوئل
والز، نخستوزیر فرانسه، نقش رئیس خود، فرانسوا هُلاند، را
در به سرانجام رساندن معضل یونان «تاریخی» خواند و
روز سهشنبه روزنامههای دولتی در تهران
محمدجواد ظریف را با امیرکبیر مقایسه کردند! احتمالاً
از آنجا که سرعت انتقال خبر در «جهان مرتبط»
برقآسا شده است، معلوم میشود معیار
مقایسهها و قضاوتها نیز در فضای مجازی «رقیقتر» شدهاند.
خط
قرمزهای سابق، در توافقنامه قرمز نیست
رضا تقی زاده
رهبر
جمهوری اسلامی طی مراسم نماز عید فطر در تهران با اعلام پشتیبانی
از مذاکره
کنندگان اتمی و قطعنامه، عملاً خطوط قرمز تعیین شده قبلی برای
مذاکره
کنندگان را کنار نهاد و بجای آنها خطوط تازهای در رابطه با حضور
ایران در منطقه و مناسبات ایران با آمریکا ترسیم
کرد...
تأکید آقای خامنهای بر عبارت «تصویب» قطعنامه، اولین نشانهء
قبول بازگشت
از خطوط قرمز پیشین است چنانکه ایشان پیشتر اعلام
داشته بود «در زمان»
رسیدن به توافق، باید تمام تحریمها علیه ایران لغو شود.
دو
توافق و یک پرسش: فرجام یا آغاز؟!
شهباز نخعی
آلکسی سیپراس،
نخست وزير يونان،
گفت که تدابیر نشست سران کشورهای منطقه پولی یورو به
من
تحمیل شده است.
من
مسئولیتم را کاملاً
می پذیرم، برای اشتباهات، برای امضای متنی که به آن اعتقادی نداشته
ام، اما ناگزیر بودم تن به آن بدهم و نمی خواهم از
زیر
بار مسئولیت شانه خالی کنم. در
مورد این به ظاهر "توافق" دو نکته می توان گفت: نکتهء
نخست این که آشکار است که چنین توافقی نمی تواند پایدار باشد و
دوام بیاورد و نکتهء
دوم این که کاش ذره ای از شرافت اخلاقی، صراحت و راستگویی نخست
وزیر یونان در
مقام معظم رهبری مسئولیت گریز و رییس جمهوری فریبکار و دغلباز کشور
ما وجود داشت!
نتایج
اسف
بار
توافق
هسته ای
ناصر کرمی
مشکل اصلی انرژی هسته ای نبوده و نیست، مشکل اصلی ساختار نظام
اسلامی است که تا زمانی
که وجود دارد، این مشکلات، تحقیرها، تحریم
ها، فلاکت
ها،دیکتاتوری، میهن فروشی، غارت و چپاول سرمایه ها و اقتصاد ایران، و
بحران در عرصهء منطقه ای و جهانی برای کشور و ملّت ایران وجود
خواهد داشت.
رژیمی که در درون از اعتبار بر خوردار نیست و پاسخگوی خواسته های
شهروندان ایرانی نبوده و نیست و در عرصهء بین المللی هم موردِ
اعتمادِ دیگر کشورها نمی
باشد، نمی
تواند در آینده کشتیِ سرگردان کشور ایران را در پیچ و خم جهانِ
پیچیدهء امروز بدرستی هدایت و رهبری کند.
دربارهء
امضای توافق اتمی
پيامی از
اسماعیل خویی
یگانه روزِ خجسته، در تاریخِ فرمانفرمایی
ِ
آخوندی، روزی خواهد بود که سایهء
شومِ این بختکِ فلج کننده و مرگ آور از سرِ مردُمانِ ما برخاسته باشد. تا
کنون، در سی و
هفت سالِ گذشته، روزِ خجسته ای نداشته ایم. امروز نیز روزِ
خجسته ای نیست.
با این همه، بگذار هم میهنانِ، انبوه انبوه، به خیابان ها
بریزند و شادمانه دستی بیفشانند و پایی بکوبند. نوش شان باد این
شادی. به دو انگیزه:
یکی این که شادی حقِّ مُسلّمِ ماست؛
و
این حق را با چنین آزمون هایی ست که می توان، سرانجام، از مرگ
پرستانِ فرمانفرما باز ستاند.
و
دوّم نرم تر شدنِ گام به گامِ "نرمشِ قهرمانانهء
رهبر" تا مرزِ پذیرفتنِ شکست و نوشیدنِ امامانهء جامِ زهرِ آن.
اکنون
نوبت آزادی ست!
شکوه میرزادگی
این توافق به ما می گوید که: «اکنون نوبت آزادی است». فقط اندکی
همت می خواهد تا وطن ما نيز برای آمدن اش آماده شود. این همت فقط
نه از سوی اکثریت مردمانی بايد باشد که به ناچار دنبال سیر کردن
شکم شان هستند و جز این که یک روز شادی کنان برای برد در مسابقه ی
فوتبال به خیابان ها می ریزند، و یک روز برای توافق هسته ای، و روز
دیگر برای عاشورا و تاسوعا سینه می زنند و گریه می کنند. در همه ی
دنیا «اکثريت» کم و بییش همین گونه عمل می کند. تقصیری هم ندارند.
دیکتاتوری از آدم ها آدمک می سازد. اما آن ها که می توانند جهان را
برای این اکثریت بسازند و آباد و آزاد کنند، قشرهای تحصیل کرده،
دانشگاهی، روزنامه نگاران، و اپوزیسیون سیاسی و فرهنگی جمهوری
اسلامی اند. اکنون همت را آن ها باید به خرج دهند...
توافق هسته ای و پیامدهای این توافق برای
مردم ایران
و افشاگری های ابراهيم يز دی
حسن اعتمادی و فریار اسدیان
در برنامهء «تفسير خبر» به مديريت جمشيد
چالنگی
کدام دروغ می گويند؟
سخنان
اوباما
سخنان حسن
روحانی
امضا کنندگان این بیانیه با عقاید و گرایشهای سیاسی مختلف اما
همدل در
دفاع از منافع ملی و باورمند به ضرورت ملی بودن
روند دموکراتیزاسیون در ایران و درونزا
بودن آن، بر این عقیدهاند و امیدوار که روند تنش
زدایی
بینالمللی در مسئله هستهای شکل عامتری پیدا کند
و به
ویژه موجب استمرار
گفتوگو با آمریکا و دولت آقای اوباما برای پایان
دادن به چند دهه خصومت زیانبار بین دو
کشور که خسارات زیادی به ملت ایران و منطقه تحمیل کرده
است، بشود.
اوباما، دموکراسی و ما
يادداشتی آمده از تهران
آقای
اوباما یک
روز پس از توافق هسته ای، در پاسخ به منتقدان این
توافق ضمن این که تاکید می کند: « تحریمهایی که علیه ایران در
رابطه با حقوق بشر و تروریسم وضع شدهاند، دست نخورده باقی خواهند
ماند» می گوید: «امید من این است که بر اساس این توافق همکاریهای
بیشتری با ایران داشته باشیم، برای اینکه
آنها رفتارشان را تصحیح کنند. قرار هم نیست که
ایران مانند لیبرال دمکراسی رفتار کند...اینکه آیا
آنها رفتارشان را تغییر خواهند داد که شاید بتوانیم برای
حل معضلات سوریه، عراق و یمن راهحلی پیدا کنیم،
روی آن شرط نمیبندم و حساب هم باز
نمیکنم. ولی هدف اصلی ما همانا مانع شدن از دستیابی ایران به
بمب هستهای بوده است که به آن دست یافتیم.
منتقدان ما فراموش میکنند که هدف اصلی ما
چه بوده است».
کاش ایرانی هایی که از این توافق ذوق
زده شده اند این حرف ها را گوش کنند و بدانند که برای آقای اوباما
و امثالهم منافع ملی خودشان مطرح است و برایشان هم فرقی نمی کند که
در ایران دموکراسی باشد یا دیکتاتوری اما اگر مردمان ایران برای
آزادی و دموکراسی پافشاری کنند و اوباماها دریابند که عدم توجه به
خواست مردمان منافع آن ها را در خطر می اندازد مطمئن باشید که چاره
ای جز قبول خواست مردم ندارند. و ناچارند هر چه زودتر مساله حقوق
بشر را هم در دستور کارشان بگذارند.
حضور من در
کنگرهء
سوم سکولار
دمکراسی پیش از اینکه یک کنجکاوی
ساده سیاسی باشد، جوانهء
باور و امیدی ست آگاه و تجربی به ضرورت ایجاب و
ایجاد فرهنگ و سیاست و گفتمان رنگین و طبقاتی پویا، و همزمان
احترام گذاردن
به شئون مسلم آزادی عقیده و وجدان؛ و همچنین با رغبت،
گام برداشتن در
روشنای تشویق همکاری های سیاسی ـ
مردمی و مشتاقانه درآمیختن آگاهانه و
دلبخواهانه با همهء نحله های اندیشه ورزانِ نوعدوست و برابری
خواه که برایم
هر
یک از این تعلق ها و تعهدهای فردی و گروهی به انسان
کارمزد و تهیدست
بسیار ارزشمند بوده است. پشتیبانی و
سمتگیری توده ای از هر سوئی که برخیزد
از اهمیت شگرف و بالائی برای زندگی
مسالمتجو برخوردار می باشد.
نمایشی
از ارادهء سیاسی
احمد تاج الدينی
کنگرهء
سوم سکولار دمکرات های ایران،
مطابق با برنامه پیش بینی شده، در
روزهای چهارم و پنجم جولای در شهر فرانکفورت آلمان برگزار گردید.
در این همایش زنان ومردانی مصمم از آمریکا و کشورهای اروپایی شرکت
کردند. ترکیب سنی شرکت کنندگان متفاوت بود - از پیران سپید موی
کارآزموده تا جوانان تیزهوش با اندیشه های امروزین. شرکت کنندگان
از جهت منشاء زادگاهی تقریبا به همه جغرافیای ایران تعلق داشتند-
آذربایجانی، کردستانی،
بلوچستانی،
کرمانشاهی، خوزستانی،
مازندرانی، گیلانی، خراسانی، لرستانی،
بختیاری، تهرانی و شهرهای کوچک و بزرگ دیگرِ میهن.