پيوند به سايت ها و وبلاگ های  سکولار دموکرات

دعوت به مطالعه و امضای بیانیهء «جدایی کامل حکومت و مذهب در ایران»

سایت تدارک پلاتفرمی

برای حزبی آینده نگر

سردبير: اسماعيل نوری علا

جستجو در اين سايت

آرشيو صفحات اول سايت

آرشيو کلی مقالات  

آرشيو بر حسب نام نويسندگان

بيانيه های سازمان های ديگر

مقالاتی دربارهء مفاهيم اصلی

ويدئوهای آموزشی

 Fax: 509-352-9630

ای ميل

  iraniansdm@gmail.com

پيمان نامهء عصر نو

1. ما با مذهب و عقيدهء هيچکس سر دعوا نداريم اما حضور مذهب و ايدئولوژی کسی را در قانون اساسی و نهادهای حکومتی  نمی پذيريم.

 

2. و از آنجا که حکومت اسلامی مسلط  بر ايران را قابل اصلاح و حتی قانونی نمی دانيم، طبعاً، در خارج کشور، از آن جز خواست انحلال مطالبه ای نداريم؛

 

3. و به همين دليل می توان انتظار داشت که  نام هيچ يک از هواداران جنبش در زير نامه هائی که خطاب به گردانندگان رژيم نوشته می شوند ديده نشود.

 

4. اما، در عين حال، ما از همهء مطالبات بر حق هموطنان اسير خود در داخل کشور از غاصبان حکومت مسلط بر سرزمين مان حمايت می کنيم.

 

5. آنچه در اين سايت «اختصاصی و غير خبری» منتشر می شود يا در موافقت با سکولار دموکراسی است (مثل نوشته های انحلال طلبان و مخالفان حکومت اسلامی) و يا در مخالفت با آن (مثل نوشته های اصلاح طلبان، که با نوار توضيحی مشخص می شوند) و يا مسائل را بصورت جدی و طنر از ديدگاهی سکولار دموکرات مطرح می کند. در همه حال اصولی که  در «پيمان نامهء عصر نو» منعکس اند، راهنمای ما محسوب می شوند.

 

6. انتخاب مقالات وارده و برگرفته از منابع مختلف، و همچنين انتخاب تيتر مناسبی برای آنها  با سردبير است.

 

7. به احترام «جمهوريت»، در اين پايگاه، هر کجا سخن از حکومت مسلط  بر ايران پيش آيد، واژهء «جمهوری» به «حکومت» يا «رژيم»  تبديل می شود.

 

8. و از آنجا که بين ايران و ملت ايران  از يکسو، و حکومت اسلامی مسلط بر کشورمان، از سوی ديگر، تفاوت و جدائی قائليم، در هر متن که واژهء ايران بکار رفته اما منظور رژيم اسلامی باشد، ما بجای ايران عبارت «رژيم ايران» يا «رژيم مسلط بر ايران» را بکار می بريم.

تأسيس: 14 امرداد 1392

تاريخ انتشار اين شماره:  جمعه 24 تا يک شنبه 26 شهريور 1396 - 15  تا 17 سپتامبر 2017

برنامه ريزی برای عيد

مطلبی از فيس بوک

قراره تو عید یه تور بذاريم،

با دوستان بریم جمکران و حرم معصومه

و حرم ضامن آهو و چند تا حرم و امامزادهء دیگه

و تا شهید نشیم بر نگردیم...

نمک حاشا بر زخم نگرشی تحقير کننده

محسن ذاکری

آقای ف. م. سخن! من برای خودم متأسف هستم، آن هم از دو بابت. نخست اینکه، شاید از روی کم تجربگی يا نداشتن هوش کافی برای درک نوشته های شما، شما را از میان نویسندگان پر کار برونمرز (با دیدی که به زعم شما پر خطا است) با دويست واژه نقد کرده ام. اما، از سویی ديگر، شاید بهتر اين بود که چنين کاری را، در قبال بسیاری مغلطه ها که بارها و بارها  در این متن آمده، مفصلاً نقد می کردم؛ چرا که در فضای سیاسی نباید به ناشفاف ماندن نیت و فکر انسان ها کمک کرد. يادتان باشد: مشکل از چگونگی عذرخواهی شما شروع شد! و چنين کاری از سوی نویسنده ای سرشناس، حکم نگاهی تحقير کننده را به «من مخاطب» داشت.

برداشت اشتباه از عذرخواهى من

ف. م. سخن

جناب محسن ذاكرى لطف كرده و نقدى بر نوشته ى من با عنوان «از خوانندگان عزيزم عذر خواهى مى كنم» مرقوم فرموده اند كه با عنوان «درباره ى اشتباه آقاى ف. م. سخن» در سايت گرامى «جنبش سكولار دموكراسى ايران» منتشر شده است. از جناب ذاكرى به خاطر وقتى كه گذاشته اند و اين نقد را بر نوشته ى من نوشته اند سپاسگزارى مى كنم. متاسفانه نقد ايشان، بر پايه هاى غلط، بنيان گذاشته شده است كه به طور خلاصه به اين غلط ها اشاره مى كنم...

مقايسه ها!

بابک مختاری

37 ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻛﺸﻮﺭﺷﺎن ﺭﺍ ﺑﺎﺳﻮﺋﯿﺲ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ  می کرﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ می دﻳﺪﻧﺪﻛﻪ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺳﻮﺋﯿﺲ ﻧﻴﺴﺖ ﻧﺎﺭﺍﺿﻰ ﺑﻮﺩﻧﺪ. 25 ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶﻣﺮﺩﻡ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﭼﺮﺍ، ﻛﺸﻮﺭﺷﺎﻥ ﺍﺯ ﻛﺮﻩ ﺟﻨﻮﺑﻰ ﻋﻘﺐ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ! 15 ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻧﺎﺭﺍﺿﻰ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﭼﺮﺍ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻳﻰ ﻣﺎﻧﻨﺪﺗﺮﻛﻴﻪ ﻭﻣﺎﻟﺰﻯ ﺍﺯ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺟﻠﻮ ﺯﺩﻩ ﺍﻧﺪ؟! 5 ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶﺍﻳﺮﺍﻧﻴﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﭼﺮﺍ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻧﻈﺮ، ﺑﻪ ﻭﻳﮋﻩ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺍﺧﻼﻗﻰ، ﺳﻘﻮﻁﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟! ﺍﻣﺎ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺎ ﺷﮕﻔﺘﻰ ﺑﺴﻴﺎﺭ می بينيم ﻛﻪﺑﺴﻴﺎﺭﻯ ﺍﺯ ﺍﻳﺮﺍﻧﻴﺎﻥ ﺍﺯ ﻭﺿﻌﻴﺖ ﻛﻨﻮﻧﻰ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺧﺸﻨﻮﺩﻧﺪ و خدا را شاکرند که مثل عراق و سوریه نیستند! ﺁﻧﻬﺎ كشورشان را ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﻧﻪ ﺑﺎﺳﻮﺋﯿﺲ و کره، ﺑﻠﻜﻪ ﺑﺎ ﮔﺮﻭﻫ ﻬﺎﻯ ﺗﺮﻭﺭﻳﺴﺘﻰ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺩﺍﻋﺶ ﻭ ﺍﻟﻘﺎﻋﺪﻩ ﻭ ﻃﺎﻟﺒﺎﻥ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻣﻴ ﻜﻨﻨﺪﻭ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﻭ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺧﺎﺻﻰ می کنند! ﺍﯾﻦ "ﺩﮔﺮﺩﯾﺴﯽ" ﺣﮑﺎﯾﺖ ﻫﻤﺎﻥ ﻗﻮﺭﺑﺎﻏﻪﺍﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺩﺭ ﺁﺏ ﺟﻮﺵ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪﺷﻮﺩ ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﯿﺮﻭﻥ می جهد، ﻭﻟﯽ ﺍﮔﺮ ﺁﺏ ﺭﺍ ﮐﻢ ﮐﻢ ﮔﺮﻡ ﮐﻨﻨﺪ، ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺁﺏ ﺑﺠﻮﺵﺁﯾﺪ، ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻗﻮﺭﺑﺎﻏﻪ ﭘﺨﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﺭﻧﺞ ﺁﻭﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺣﺲ ﻣﯽﮐﻨﺪ، ﻭﻟﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺟﻬﯿﺪﻥ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺟﻮﺵ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﻭ ﺑﺎ ﭼﺸﻢﻫﺎﯼ ﺑﺎﺯ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﺷﺎﯼﺗﺒﺎﻫﯽ ﻭ ﻧﺎﺑﻮﺩﯼ ﺧﻮﯾﺶ ﻣﯽﻧﺸﯿﻨﺪ..!

آخوندها، غالب در خیابان ها و مغلوب در خانه ها!

محمد هادی

رژیم آخوندها بعد از کشتار و اعدام های وحشیانهء دههء شصت، برای لاپوشانی عدم تواناییِ خود در براه آوردن مردم و برقراری جامعهء به اصطلاح اسلامی خود، رفته رفته و اجباراً  به دونگانگی و دو رویی جامعه در خانه ها و خیابان ها تن داده اند تا، بدین وسیله، با رعایت حداقل ظاهر اسلامی در خیابان ها،  بتوانند از بالای منبر، همچنان پُز داشتن حکومت و جامعه اسلامی را در نزد دیگر کشورهای مسلمان و بدبخت تر از ایران بدهند!

رأی تاريخ و بخت رستگاری

محمد قائد

برگزاری «عيد خون» به کسانی نياز دارد که اهل زياد سبک سنگين کردن و استخاره نباشند. او آخوند دُشک چه و پشت ميز نبود و به خودش لقب «حاکم شرع سيار» داد: محکومان را به محکمه نزد او نمی بردند؛ گشت می زد و هر جا متهمی گير می آورد ترتيب اش را می داد. در مطبوعات «قاضی دار زن» يا «به دار بکش» لقب گرفت. به همه جا سر می کشيد و هر جا ميل داشت و فرصتی می يافت سرپائی حکم اعدام می داد و در جا اجرا می کرد... عاشق حضور در برابر دوربين بود؛ در هر جا و به هر بهانه ای...

شمارهء مخصوص «هنر نزد روحانيان است و بس!»

این هفته در شهر "آستانه"، پایتخت قزاقستان، کنفرانس اسلامی در حوزهء علم و فن آوری برگزار شد. در این کنفرانس بعضی از رهبران برجستهء جهان اسلام، نطیر حاجی رجب اردوغان و شاهزاده محمد ولیعهد عربستان و امثالهم شرکت داشتند و فن آوری های خود را با یکدیگر معاوضه کردند!.. اما مهم ترین شرکت کننده در این کنفرانس دو روزه که مورد توجه سایر مدعوین و محل پرسش قرار داشت (علیرغم آنکه در کشور خودش تحویل اش نمی گیرند!) کربلایی مش حسن روحانی بود! اکثر رؤسای جمهور و رهبران سایر کشورها می خواستند از فن آوری پیچیده و خارق العاده حکومت اسلامی در پرکردن و دفن کردن نیروگاه های هسته ای با سیمان و بتن در عرض چند روز سر در بیاورند!>>>

قیاس مع الفارق

حمیدرضا رحیمی

فدوی در لابلای خبرها دید که خواهر، فائزه ‌هاشمي نیز برای خالی نبودن عریضه فرموده: «آبروريزي است، افغانستان وزير زن دارد ما نداريم!» فدوی از خواهر فائزه  خواهشمند است که، با یک تناسب ساده، پیدا کند میزان "آبروریزی" و شرمندگی ملت سابق  را که مقامات شان، از صدر تا ذیل آخوند اند! … و نیز، برای جوری جنس و تکمیل کلکسیون اسلامی، بفرمایید  که آيا محرومیت زنان ایرانی از ورود به ورزشگاه ها  بمنظور حمایت از تیم های کشورشان، و همزمان، ورود زنان غیر ایرانی بهمان محل، آبرو ریزی نیست؟

مردم، مسجد یا روحانیون؛ اشکال از کجاست؟!

برگرفته از سايت داخل کشوری «عصر ایران»

اخیراً در سطح شهر تهران، بیلبوردهای تبلیغی زیادی با موضوع "مسجد" و شعار محوری "آینده را از مسجد بسازیم" نصب شده است: ادامه تلاش ها برای جذب مردم به مساجد. اما چرا کار بدانجا رسیده که برای کشاندن مسلمانان به مسجد، تبلیغاتی همسنگ تبلیغات فروش کالاهای تجاری در سطح شهر انجام می شود؟! مگر در طول تاریخ رفتن مردم ایران به مساجد، تابعی از اراده حکومت یا تبلیغات جارچیان بوده است؟! واقعیت این است که حضور مردم در مساجد و ارتباط آنها را روحانیت بسیار کمتر از گذشته شده است. این در حالی است که در طول حدوداً هزار و چهار صد سالی که اسلام وارد ایران شده است، هیچگاه روحانیت تا بدین اندازه امکان تبلیغ دین را نداشته است.

تجربهء تلخ ولایت فقیه در قرن بيست و يکم

حمید رضا قضاوی

حکومت دینی چیست؟ با نگاهی ساده به تاریخ براحتی می توان باین نتیجه رسید که “حکومت دینی نوعی دیکتاتوری همه گیر می باشند که بواسطهء آنها گروهی شیاد، بدون داشتن دانش لازم و کافی، سعی در دخالت، نظارت و کنترل کامل تمام حوزه های سیاسی، اقتصادی، نظامی و اجتماعی کشور می کنند”. به بیانی دیگر، شرع تا زمانی که در چاردیواری حریم خصوصی و شخصی می باشد ممکن است مایهء سعادت بشر باشد ولی هنگامی که به حکومت، سیاست و جامعه رخنه می کند بشکل فساد و جنایات افسار گسیخته و غیر قابل کنترلی در می آيد که باعث نابودی بشریت می شود. شیوهء حکومت های مذهبی بهره کشی و سوء استفاده از عوام و کنترل و مهار آنها با ایجاد رعب و وحشت از خدا و گسترش خرافات و فقر است. به بیان دیگر، سرمایهء با ارزش روحانیون مذهبی ترس و نادانی مردم است. در حقیقت حکومت دینی همان نظام برده داری است با تغییر اسامی و القاب، اشراف زاده و نجیب زاده به خواص، برده به عوام، و برده داری به ولایت و خلافت!

ضرورت شکستن چارچوب ها ومسلط کردن گفتمانی جدید

اعلامیه اتحاد برای دموکراسی در ایران

در طول چند دههء گذشته، نیروهای باورمند به «اصلاح نظام از درون» فرصت های زیادی را به هدر داده اند. دست اندرکاران این نظام ثروت ملی ایران را خرج گسترش شیعیگری و بنیادگرایی اسلامی در منطقه کرده اند، سفرهء مردم خالی تر شده و فقر عمومی تر. زندان ها مملو از معترضین شده است و جامعهء مدنی هر روز با شمشیر دستگاه قضایی اسلامی در هر گوشه ایران گردن زده می شود و هستی اجتماعی ایران در معرض نابودی قرار گرفته است. گذر زمان نشان داده است که عقلانیت از درون این نظام نمی روید. بایستی در گفتمان تا کنونی تجدید نظر کرد و میدان جدیدی برای سیاست ورزی گشود که بر اساس «خط قرمزهای نظام» تعیین نشده باشد... هدف مشترک همهء ما ساختن آینده ایران است و به همین خاطر باید از گذشته عبور کرد.>>>

«لات ها و جاهل ها» (1) - (2)
گفتگو با مسعود نقره کار . اسماعيل نوری علا
در برنامهء «نگاه» بمديريت عليرضا ميبدی

مناظره يک انحلال طلب با يک اصلاح طلب

حسن اعتمادی و علی‌ شاکری

در برنامهء «دنيای امروز» از دکتر پريسا ساعد

پنجمین کنگره سکولار دموکرات های ایران

دکتر اسماعیل خوئی

در برنامه ای از سعيد بهبهانی در تلويزيون ميهن

فايل تصويری        فايل صوتی

ملی - مذهبی ها و سکولاريسم

 اسماعيل نوری علا

در برنامهء «برنامه پنجره ای رو به خانه پدری»

بمديريت عليرضا نوری زاده

فايل تصويری    فايل صوتی     برای دانلود   نوشتاری

تأسيس نهادی بنام «کوشندگان برای ائتلاف بزرگ ملی»

مهدی ذوالفقاری، وحيد بديعی و امير معيری

در برنامهء «روشنائی» از راديو پويا

(پيوند برای اطلاع بيشتری>>>)

بن بست استعدادهای بسيار

شاهين شعبانی

كمتر كشوري مثل ايران را مي توان يافت كه با دارا بودن مردمي آزاديخواه و آزاد انديش و نيروهاي بسيار كارآمد سياسي و دموكرات در خارج از كشور، اسير حاكميت متحجر و مستبد باشد! اگر چه با وقوع شورش پنجاه و هفت بسياري از مبارزان و نيروهاي وطن پرست به ناچار ترك وطن گفتند، اما از همان ابتدا به مبارزات خود با رژيم اسلامي در خارج از ایران ادامه دادند. نياز به آزادي و دموكراسي سبب تربيت و شكل گيري مبارزان جوان و خستگي ناپذير در داخل کشور نیز شده است... اما، علي رغم برخورداري جامعهء ايراني از چنين استعدادهاي ناب و نيروهاي بالقوه سياسي، عدم دستيابي به دموكراسي و آزادي، مسئله اي عجیب به نظر مي رسد! در اين نوشتار سعي شده به دلايل كلي عدم هماهنگي اپوزيسيون خارجي با مبارزان داخلي اشاره اي گذرا شود.

تشنهء دمکراسی و تشکیل دولت موقت

حميدرضا برهانی

بسیاری از ما، در سوء تفاهم دربارهء اجرای روش دمکراسی، می پنداریم که «دولت موقت» می باید منتخب همهء اقشار مردم بوده و از یک اتحاد همگانی بیرون آید؛ در صورتی که تجربهء ناموفق سال ها فعالیت کنشگران سیاسی ایرانی به ما یادآوری می کند که دولت موقت نیازمند کابینه یا یک تیم منسجم اجرایی است و در هیچ کجای دنیا یک دولت اعضای کابینه خود را از اتحاد همه طیف ها و جریان های مختلف سیاسی انتخاب نمی کند زیرا چنین مدیرانی احتمالاً توانایی همکاری مشترک با یکدیگر را نخواهند داشت.

خانه ای برای اتحاد يا سلاخ ‌خانهء سیاسی؟

منوچهر یزدیان

اين روزها، بيش از هر زمان ديگری، از در و ديوار "سپهر سياسی اپوزيسيون حکومت اسلامی" صدای قيل و قال «ضرورت ايجاد اتحاد برای سرنگون کردن حکومت اسلامی» به گوش می رسد و هر کس به فراخور درک و دانش و اهداف و اغراض خود به اين می انديشد که شروط لازم برای تحقق اين "اتحاد" چيستند. در اين ميان آقای دکتر کورش عرفانی، مؤسس حزب «ايران آباد»، نيز قدم به جلو نهاده و شروط مورد نظر حزب خود را - لابد برای اينکه داوطلبان اتحاد با حزب ايشان مطلع باشند - در دو گفتار ويدئوئی مطرح ساخته اند که مجموعاً نمایشی است از یک «سلاخی‌ سیاسی» که در پایان آن قرار نیست کسی جز خود سلاخ زنده بماند...

000000000000000000000000