چهار شنبه 25 و پنج شنبه 26 دی ماه 1392 ـ 15 و 16 ماه ژانويه  2014                              سردبير: اسماعيل نوری علا        

شرح تصوير شير و خورشيد   |    نظرات خوانندگان    |   مکاتبه با سردبير   |   پيوند به گنجينهء مقالات پايگاه سکولاريسم نو

آرشيو کلی مقالات      |      فهرست نام نويسندگان و مطالب شان    |   بيانيه ها و اخبار سازمان های سياسی و اجتماعی

آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت     |   آرشيو عکس ها و طرح ها     |    جستجو در سايت

فرمانفرمایی آخوندی و هیروشیمای جهان

اسماعيل خوئی

ویران شدن زیر ساخت اقتصادی و نهادهای فرهنگی ی ایران همانا کوتاه ترین راه را خواهد گشود برای به واپس رفتن هرچه شتابان ترِ مردمان ما به سوی ناداری و نادانی ی ازلی و "بی گناهی ی آغازین": و این به درستی کهٍ همان آرزویی ست که فرمانفرمایان آخوند، برای مردمان ایران و جهان، در سر می پرورانند: زیرا بر چنین دشت بری از هرچه درخت و گیاه دانش و توانش و آفرینشِ علمی و صنعتی و فرهنگی خواهد بود که می توان، دیگر بار، تخم "اسلام ناب محمدی" را کاشت و، در آینده های نزدیک و دور، خرمن خرمن باورمندی و "تسلیم" اسلامی و "ذوب شدگی در ولایت مطلقه ی فقیه" برداشت.

سپاه پاسداران در عصر پسا خامنه ای

سعید قاسمی نژاد

در مقابل «سپاه» ائتلافی به غایت گسترده شکل گرفته است؛ ائتلافی که یک سر آن به اصلاح طلبان می رسد و سر دیگر آن به محافظه کاران، سنگ بنای آن ائتلاف و ستون افراشته آن نیز اعتدال گرایان طرفدار رفسنجانی هستند. این ائتلاف گسترده «ائتلاف ناچاران» است؛ ائتلاف همهء آنان که سپاه خود را از آنان بی نیاز می بیند، همهء آنانی که در درون خیمه قدرت هستند اما نه تنها سهم شان از ثروت و قدرت بدان حدی نیست که انتظار دارند بلکه در قدرت گرفتن روزافزون سپاه پاسداران حذف تمام و کمال خود را نه فقط در عصر پساخامنه ای بلکه در همین آیندهء نزدیک می بینند. از همین روست که نبرد بر سر جانشینی مدت هاست که شروع شده است.

موش، موش زایید!

الاهه بقراط

این تیتر را درباره «پیش نویس لایحه احزاب» از سایت «اخبار روز» به عاریت گرفتم. یک سایت چپ‌گرا به سردبیری ف. تابان که وی را از زمانی که هر دو جوان بودیم و او در نشریه «کار» می‌نوشت می‌شناسم. از یک سو، دولتی که محدوده اختیاراتش از سوی رهبر و نهادهای نظامی و امنیتی تعیین می‌شود، قعطا نمی‌تواند «کوه» باشد تا همان روایت رایج را درباره‌اش به کار برد. از سوی دیگر، این پیش‌نویس «لایحه احزاب» درست مانند پیش‌نویس حقوق شهروندی، حقی فراتر از بی‌حقیِ مندرج در قانون اساسی برای تأسیس و فعالیت احزاب قائل نیست.

خط قرمز میان «اصلاح طلبی» و «نفی ولایت فقیه»

دنیز ایشچی

وظیفهء مرحله ای «اپوزیسیون سکولار دموکرات مسئول» نه دادن امیدهای واهی اصلاحاتی، نه تکرار هدایت کاروان تحول به سمت امید ها و سراب های نافرجام، بلکه تدوین برنامه های آرمانی مستقل مرحله ای گذر بر پایه های  کاربرد چالش ها در صف های مستقل، حضور سیاسی مستقل و متحد در صحنه، نفی ارزش ها و ساختارهای حکومتی نظام ولایت فقیه، برقراری پیوند ارگانیک با روانشناسی اجتماعی از طريق کاربرد دستاوردهای تکنولوژیک نوین اجتماعی، و بالاخره بسیج کردن افکار عمومی در راستای نفی تاریخی نظام ولایت فقیه می باشد.

شلتاق مطهری و ديگر مصائب

حمیدرضا رحیمی

برادر علی(ع) مطهری، ندر آخرین حرکت خود، از گوشهء راست زمین، بشرح زیر، به دروازهء خودی شدیداً شوت کرده است!: «خبرگزاری مهر: زمانی که هیات هایی از کشورهای عربی میهمان مجلس هستند در متن خوشامدگویی که بر روی ال.سی.دی مجلس نقش می بندد باید از زبان عربی استفاده شود، در حالی که ما به زبان انگلیسی به عرب زبانان خوشامد می گوییم!..» فدوی با برادر علی(ع) مطهری در این باب اختلاف عمده ای ندارد جز اینکه از هیبت و لباس که بگذریم، به نظر او پس از انقلاب شکوهمند، عربی زبان اول ماست نه دوم!

روشنفکری، با قرائت حقوق بشر

شکوه ميرزادگی

اکنون دیگر نمی شود کسی را تنها به خاطر تحصیلات بالای دانشگاهی و داشتن هر نوع تخصصی، یا نویسنده و شاعر و فیلسوف بودن، روشنفکر خواند و یا نمی توان شخصی را صرفاً به دلیل آواز خوان بودن، یا موزیک ساختن، و یا بازی کردن در تئاتر و سینما روشنفکر ناميد؛ چرا که بیشتر این افراد، حتی اگر در رشته ی خود از بهترین ها باشند، تنها صنعتگران یا متخصصینی می باشند که کار خود را بلدند؛ درست مثل نجار، معمار، و یا آهنگری که  کار خويش را بخوبی می داند. امروز، سنجه ی اصلی روشنفکری هواخواه مفاد اعلاميه ی جهانی حقوق بشر بودن است و پس از آن مهارت ها و استعدادهای نامزدان «روشنفکر» بودن مطرح می شوند.

دربارهء دستگيری مهندس حشمت طبرزدی

گفتگو با حسين طبرزدی

در برنامهء افق صدای امريکا

دربارهء حضور روشنفکران در مجلس حسن روحانی

گفتگو با اسماعيل نوری علا

گفتگوگر: حسين حجازی در راديو پرشين

در مهمانی آدم کشان حکومت اسلامی ایران!

بهرام رحمانی

سایت تابناک می نویسد: «جرم این هنرمندان برخورداری از عقلانیت و دیدار با رییس جمهور بود که ظاهراً برای این هتاک [شاهين نجفی]، که پلی پشت سرش برای بازگشت نمی‌ بیند، بزرگ‌ ترین جرم در حق بشریت است؛ تا حدی که ایشان را "هنربند" بخواند و سپس در جملاتی پیاپی به فحشای گفتاری مشغول شود و بدین طریق خود را اندکی تخلیه کند...» براستی چه شده است که سایت حکومتی تابناک، با حمله به شاهین نجفی، که مدتی پیش حکم ترورش نیز توسط آخوندهای مرتجع، مفت خور، متجاوز و آدم کش حکومت اسلامی صادر شده است، به دفاع از نویسندگان و هنرمندانی برخاسته که پای منبر آخوند روحانی نشسته اند؟

گفتگوی انتقادی با رییس دولتی‌ که کلید به دست

 آمده اما با لهجه‌ء قفل سخن می‌گوید

یغما گلرویی

هنرمند به اعتقاد شما اصولن چگونه موجودی باید باشد؟ نه گوشه‌نشین خانه و نه در نوک پیکان تحولات؟ پس چه؟ بخشی از همان خیل فرمان‌بر؟ من برخلاف گفته‌ی زنده‌یاد «اخوان‌ ثالث» معتقدم هنرمند‌ نه «با» حکومت‌هاست و نه «بر» آن‌ها. اصلن دولت‌ها خطاب ما نیستند. انتقاد از قدرت را وظیفه‌ء خود می‌دانیم اما با کسی و چیزی سر جنگ نداریم جز جهالت و خرافه. خطاب ما مردمند. مردمی که هنوز در دستی که به دهان نمی‌رسد کتاب دارند. مردمی که همچنان تشنه‌ی دانستنند و نباید پیش راهِ آگاهی شان دیوار کشید.

کوررنگی جمعی و فریبندگی های یک روحانی

بهراد توکلی

در شرایط کنونی که بخش بزرگی از جامعهء ما برای کوررنگی جمعی به توافق رسیده اند و همه با هم پذیرفته اند که در واکنش به هشت سال حاکمیت ارعاب و دروغ و غارت، کمی خوشحالی را ولو واهی زندگی کنند، سخنانی از این دست که نگارنده بدان می پردازد، شاید نه تنها خریداری نداشته باشد بلکه بر هم زدن شیرینی خواب و کام را، به دلیل، طلبیدنِ یک گول بدبین از روشنایی آفتاب تعبیر کنند. اما این چند سطر را برای روزگارانی نه چندان دور می نویسم که آنان که از ره می رسند  گمان نبرند که همهء چشم های امروز حیران این صبح نابجای بوده اند.

هنرمندان و قدرت

مهران جنگلی مقدم

چرا نباید هنرمندان به دیدار روحانی بروند؟ چرا اقتدار دولت را نپذیرند؟ چرا وقعی به رای اکثریت نگذارند؟ چرا به سازوکارهای دموکراتیک موجود در جمهوری اسلامی اعتماد نکنند؟ مگر نه آنکه عدالت، ثروت، آزادی و امنیت را دولت به نیابت از شهروندان تولید و توزیع می کند یا ناظر منصف و بی طرف بر تولید و بازتوزیع آنها از سوی جامعه است. وضعیت هنرمندانی که به دیدار روحانی رفتند در بهترین حالت بر چنین نگرشی استوار است. اما چرا بر رفتار هنرمندانی که به آغوش احمدی نژاد و خامنه ای غلتیدند خرده گرفته می شود؟ مگر آنها غیر از این می اندیشیدند؟

نخستين بيانيهء تحليلی جنبش سکولار دموکرسی ايران

 تاريخچه

مقدمات

پيمان نامهء عصر نو

مؤسسين کنگره

سايت نخستين کنگره

تصميم به ايجاد جنبش

 تشکيلات 

نمودار تشکيلاتی

اساسنامه

شورای دبيران جنبش

شورای مشاوران جنبش

 دفاتر پنجگانه

دفتر هماهنگی و اجرائی

دفترهماهنگی باسازمانها

دفتر اموری ادارای و مالی

دفتر انتشارات و تبليغات

دفتر مطالعات سياسی

  عضويت، شاخه، باشگاه

دفتر هماهنگی شاخه ها

آئين نامه

 

برگ تقاضای عضويت

 انديشگاه

دفتر مرکزی انديشگاه

آئين نامه (در دست اقدام)

هيئت امنا

  انديشکده ها

اعلاميهء جهانی حقوق بشر

و پيوند به يک ويدئو

برخی از اعلاميه ها

و ميثاق های بين المللی

 
 

© 2013 ـ Iranian Secular Democracy Movement - Admin@isdmovement.com - Fax: 509-352-9630

 ((((((                        hhhhhhh