اقتدار
و عرصۀ ناخودآگاه
كريم قصيم
اين مقاله سي و پنج سال پيش (1358) نوشته شد؛
زماني كه آخونديسم / لومپنيسم
ِ به قدرت رسيده مي رفت، همچون توفان شن،
«بهارآزادي ايران» را تيره و تار كند و انقلاب 57 را - در لشگركشي
به گنبد و كردستان / در پاره آجر
پرتاب كردن به تظاهرات نيروهاي دموكراتيك /
در
بستن روزنامهء
آيندگان
/
در
پايمال كردن حقوق و آزادي
هاي مردم / در بگير و ببند و حتي تيرباران مبارزان صديق ملت ايران
و... جلوي چشم ناباور
همهء
آزاديخواهان قلب ماهيت كرده به يك نظام ارتجاعي و قرون وسطايي
تبديل كند...
در
سي و ششمین سالگرد آن انقلاب مصادره شده،
آن
نوشته را با تغييراتي جزيي باز نويسي و تقديم خوانندگان مي
كنم.
(ك.
ق)
همه رضایت دادند الا صدا و سیما!
سايت
عصر ایران
اوکراین نه متحد سیاسی ماست نه اشتراک زبانی و آیینی با
آنها داریم و تنها حلقه وصل مان روس هایند. پس این سوال شکل می
گیرد که صدا و سیمای ایران چرا این قدر از تحولات اوکراین ناراضی
است و اصرار دارد اتهام تیماشنکو را نه مانند افکار عمومی بسیاری
از کشورها «سیاسی» که «مالی» بداند تا رفتارهای سه سال گذشته با او
را توجیه کند؟
در شکل عادی باید پاسخ این باشد که صدا و سیما در تحولات
خارجی موضع رسمی وزارت خارجه را باز می تاباند اما نه جواد ظریف و
نه خانم افخم هیچ یک این لحن را درباره اوکراین به کار نبرده اند.
پس
این سیاست از کجا آب می خورد؟
طرح
نوين آقای سازگارا
پیرامون جنبش همبستگی
کوروش اعتمادی
بارزترين نمود تلاش های اصلاح طلبانه اخيراً بصورت کوشش برای محدود
ساختن شعارهای مبارزاتی به چهار خواست معين جلوه گر شده است: نه به
اعدام، آزادی زندانیان سیاسی، رسیدگی به وضعیت معیشتی مردم و لغو
حجاب اجباری؛ خواست هائی که آفرينندگان اش از نشان دادن اين نکته
که در صورت تحقق شان حکومت فرو خواهد پاشيد خودداری می کنند. اما
در عين حال اين خواست ها در يک «چهارچوب مبارزاتی» عنوان می گردند
که تلاش می شود آن را برگرفته و بر اساس شباهت هايش با مبارزات
پيروزمند مردم اروپای شرقی عليه حاکميت های دست نشاندهء اتجاد
جماهير شوروی سابق معرفی کنند.
در خوب و بد راديکاليسم
جمعه گردی های اسماعيل نوری علا
يکی از «مفهوم/واژه» هائی که در زبان و انديشهء سياسی ما بصورتی کج
و معوج مورد استفاده قرار می گيرد «راديکاليسم» و صفت منشعب از آن،
يعنی «راديکال»، است و ما اغلب آن را چنان بکار می بريم که امری
باشد لزوماً نابهنجار و ناستوده که بايد از آن پرهيز کرد. در اين
مقاله می خواهم کمی در مورد ريشه و معنا و کاربرد راديکاليسم توضيح
داده و نشان دهم که اتفاقاً اين «مفهوم/ واژه» براحتی می تواند
نشانگر امری اغلب ستوده و بهنجار باشد و، بجای پرهيز از به کار
بردن اش، می توان آن را همچون نشانهء غرورانگيزی بر شناسه های
سياسی خود افزود.◄
پيوند برای شنيدن و دانلود
فايل صوتی
با صدای سعيد بهبهانی
◄
خشنودیِ
پس از سی و پنج سال!
محسن ذاکری
سی و پنج سال از انقلابی که هنوز بر سر آن در جامعه ی
ما «حرف» است گذشت. هنوز از آقای حسن روحانی رییس جمهور، «شعار»
می شنویم که «انقلاب ما امروز بیش از هر زمان دیگر به اهداف خود
نزدیک تر شده و هست.» اگر اهداف همان شعار ها باشند - که ضرورتاً
نیستند - آزادی، استقلال و جمهوریت خواسته های عموم مردم انقلابی
ایران بودند. آیا اینها همان اهدافی است که آقای حسن روحانی می
گوید؟ اگر جواب «نه» است، پس این اهداف کجا و چه شدند؟
بی شک گروهی از نسل انقلابیون به اهداف و یا بخشی از اهداف خود
رسیده اند - اما این ها چه کسانی هستند؟
ما
کجائیم و لابی گران رژیم اسلامی کجا هستند؟
محمد پروین
ا
حتمالاً
از
طریق حامیان رژیم و یا افراد نا اَگاه در مورد لایحه سنای
1881
زیاد شنیده اید. اما اَنچه که به احتمال
زیاد نشنیده اید این
است
که برای اولین بار، لایحه
1881
سنای امریکا، از مرز محکوم کردن نقض حقوق بشر در ایران تنها در
حرف، گذر کرده است و شرط زیر را در بخش 7A خود اَورده است:
"ایالات متحده باید تا زمانیکه نقض حقوق بشر در ایران ادامه دارد،
اعمال تحریم را ادامه دهد."
تراژدی
سی و پنج سالۀ ایران
فاضل غیبی
آیا پس از سی و پنج سال که از انقلاب میگذرد، وقت آن
نرسیده که کینهها را به دور اندازیم و از هر گروه و عقیده در راه
نوسازی کشور بکوشیم؟ همان
هایی که تا چند ماه پیش ایران اسلامی را «تروریست» میخواندند،
اینک به گرمی دست سران حکومت را میفشارند و آمادهاند به تحریم
ایران خاتمه دهند. آیا همین چرخش بزرگ نباید مشوق همۀ ما ایرانیان
در داخل و خارج کشور باشد تا دست در دست هم به اعتماد و اتحاد ملی
دست یابیم؟
هرچند که تصور چنین آرزویی به هر میهن دوست ایرانی دلگرمی میدهد،
اما چنانکه در این نوشتار خواهیم دید، متأسفانه در سایۀ حکومت
اسلامی این بار هم به شکست و سرخوردگی محکوم است.