از جمعه 12 تا يکشنبه 14 ارديبهشت ماه 1393 ـ  2 و3 و 4 ماه مه  2014                                      سردبير: اسماعيل نوری علا        

شرح تصوير شير و خورشيد   |    تفصيل نظرات خوانندگان    |   تماس با سردبير    |    پيوند به گنجينهء مقالات پايگاه سکولاريسم نو

آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    آرشيو کلی مقالات  |      فهرست نويسندگان    |    بيانيه های سازمان های سياسی و اجتماعی

    |       آرشيو عکس ها و طرح ها       |       جستجو در سايت       |     باشگاه لوس آنجلس     |      باشگاه هلسينکی

مشروطيت به روايت جنبش سکولار دموکراسی                                                 مشروطيت به روايت حکومت اسلامی

لطفاً توجه فرمائيد: در اين پايگاه، به احترام «جمهوريت»، هر کجا سخن از حکومت مسلط  بر ايران پيش آيد، واژهء «جمهوری» به «حکومت» تبديل می شود.

شادی جوانان ایران با آهنگ «فارل ويليامز»

از سايت «ايران واير»

ويدئو کلیپ رقص شش دختر و پسر ایرانی در کوچه‌های تهران، روی پشت‌بام، کنار کولرهای «آبسال»، در چنر روز اول انتشارش ده ها هزار بیننده داشت. این ویدیو را هفت جوان ایرانی با میانگین سنی 25 سال از تهران برای آهنگ «هـَپی» [شاد] از فارل ویلیامز ساختند و در یوتیوب منتشر کردند. ندا، یکی از آنها، می‌گوید: «در خارج از ایران هرکسی می‌تواند این کارها را بکند. ما قصد داریم صدای جوانان ایرانی را به دنیا برسانیم. ما می‌خواهیم فقط حرف بزنیم و به دنیا بگوییم ایران جای بهتری است، جوانان ایرانی با همه‌ فشارها خوشحالند و با روحیه برای بهتر شدن وضعیت‌ خود تلاش می‌کنند. آن‌ها بلدند شادی کنند؛ مثل همه‌ مردم دنیا.»

لـُعبَـتـَکان...

مزدک بامدادان

ما که چنین در تاروپود پندارهای خام خویش گرفتار افتاده‌ایم، بیهوده نیست که بازیچهء بازی نه چندان زیرکانهء جمهوری اسلامی و پشتیبانان جهانی ‌اش می‌شویم و در این نقش، این چنین خوش ‌می ‌درخشیم. اندیشمند بزرگ این آب‌وخاک، خیام نیشابوری، سروده بود: «ما لعبتکانیم و فلک لعبت‌باز» و، بدینگونه، مردمان زمان خویش را بازیچگان دست «روزگار بازیگر» (فلک) دانسته بود. از زمانهء خیام هزاره‌ای گذشته است و ما همچنان بازیچه‌ایم، و افسوس و رشک من همه از آن است که آنان بازیچهء دست روزگار بودند و ما بازیچگان دست دین‌ فروشان و پشتیبانان جهانی آنان.

فارغ شدن از عشق به استبداد،

یا دگرگونی در بازتولید آن؟

شهباز نخعی

معیار یک نوشتار خوب و دارای کیفیت این است که هم بتواند کمی از انبوه نادانی یا کم دانی انسان بکاهد و هم اندیشه برانگیز و چالش آفرین باشد.  هفتهء گذشته مقاله ای خواندم که هر دوی این ویژگی ها را در خود داشت؛ مقاله ای از دکتر کورش عرفانی با عنوان "وقتی جامعه عاشق استبداد می شود". نویسنده در این نوشتار با نگاهی موشکاف بر نکته ای حساس و بسیار مهم انگشت می گذارد و آن را واکاوی می کند.

اقليت ها را پر توقع نکنيد!

آيت الله مکارم شیرازی

حسن روحانی، در رقابت‌های انتخاباتی و در سومین بیانیه‌های خود، وعده‌هایی از جمله «مشارکت عمومی فارغ از زبان و مذهب در مدیریت‌های کلان کشور، انتصاب نیروهای شایسته محلی در پست‌های مدیریتی مناطق مختلف، حمایت، تقویت و تفویض اختیار و واگذاری امور اجرایی محلی ـ منطقه‌ای به آنان، تدریس زبان مادری (کردی، آذری، عربی و...) به طور رسمی در مدارس و دانشگاه‌ها و تغییر نگاه امنیتی نسبت به اقوام و فرهنگ‌های ایرانی» داد و نخستین رئیس جمهوری ایران است که علی یونسی وزیر اسبق اطلاعات ایران را به سمت دستیاری در امور "اقوام و اقلیت‌ها" منصوب کرد. با تمام این وعده‌ها، یونسی حدود شش ماه پیش در مصاحبه با روزنامه دولتی ایران گفت که دولت موفق نشده استانداری و وزارت‌خانه‌ای را در اختیار "اقلیت‌های قومی و مذهبی" قرار دهد. او همچنین تصریح کرد که خیلی از سازمان‌ها و ارگان‌ها به دلیل «منع قانونی یا تعصبات» از به‌کارگیری قومیت‌ها و پیروان مذاهب دیگر خودداری می‌کنند. با ين همه، به گزارش خبرگزاری فارس، در پنج شنبهء گذشته، آیت الله مکارم شیرازی، که در جمع اعضای هیئت رئیسهء دانشگاه پیام نور سخن می‌گفت، با تأکید بر اینکه «اساتید شیعه» باید در دانشگاه‌ های ایران عضو هیأت علمی باشند، عنوان کرد: «روشی هم که اخیراً دولت در برخی امور به دنبال آن است راه به مقصد نمی‌رساند و تجربه نشان داده که اگر در حد معمول کار کنیم توقعات هم محدود می‌شوند، ولی اگر به توقعات دامن بزنیم بیشتر شده و فردا به دنبال وکیل و وزیر و رئیس جمهور هم خواهند بود.»

سرنوشت روشنفکر مشاطه‌گر

جواد طالعی

روشنفکری که تغيير را تنها از بالا باور دارد، جايگاه اجتماعی خود را به عمد يا به سهو فراموش می‌کند و در ناخودآگاه خود به اين احساس می‌رسد که می‌تواند، با رعايت زبان گفتار خودکامگان، و پند و اندرز دادن به آنان، آن‌ها را به تغيير رويه و مدارا وادار کند. به اين ترتيب، کسی که حالا ديگر، در تعريف نهائی از روشنفکر، به "روشنفکرنما" تنزل کرده، در سودای مشارکت در قدرت به مشاطه گر قدرت تبديل می‌شود.

نقش ویرانگر ملی- مذهبی ها در گذشته

و نقش سازندهء آنان در آیندهء ایران

مهدی مظفری

ملی– مذهبی‌ها به جای بازگشت به مصدق، مصدق را ملی– مذهبی کرده‌اند و عکس او را به ‌عنوان نماد یک شخصیت ملی – مذهبی در صفحات تبلیغاتی خود نصب کرده‌اند. این کار نه تنها تحریف تاریخ و دستبرد شخصیتی است بلکه اصولاً به بیراهه رفتن است. مصدق به هیچ روی مبرا از خطا و اشتباه نبود. منظور محور اصلی راه و مشی سیاسی کلان اوست که راهگشای آینده ایران است.

در دارالخرافه چه می گذرد؟

حمیدرضا رحیمی

* قاسمی از رودسر: سؤالم از دولتمردان محترم این است که آیا قلع و قمع نیروهای ارزشی و گماردن افراد مردود در جریان فتنه سبز و سکوت در برابر توهین و تحقیر سران پلید آمریکا نسبت به ملت ایران و توافق بر سر آزاد شدن قسطی 4 میلیارد دلار از پول ملت ایران در ازای پلمب و تعطیلی صنایع هسته‌ای و انگ افراطی زدن به نیروهای منتقد و دلسوز و بی‌اعتنایی به مجلس و نامحرم دانستن آن و برابر دانستن هنرمندان انقلابی و ارزشی با هنرمند نماهای خودفروخته و مبتذل درست است؟!

* فدوی: مراتب درشرایطی که در اثر افراط در نرمش قهرمانه همه جایشان شدیداً درد می کرد و دولا دولا راه می رفتند، به شرف عرض آستان ملک پاسبان سپهر اقتدارشان رسید؛ بعدالتحیه والسلام در پاسخ فرمودند: «بسمه تعالی- بله، لکن خفه!..»

مالکيت، فقر و گدائی ملی

اسماعيل نوری علا

اگر حکمرانان کشوری «مايملک اصلی ملت» را به زور از دست او خارج نموده و مالکيت اش بر آن را بصورتی عدوانی معطل نموده باشند، آن ملت در صورتی می تواند مالکيت خويش را اعاده کند که قبل از هر چيز به تجاوزی که به مايملک او شده آگاهی يابد و باور داشته باشد. اين باور زايندهء اعتماد به نفس و اقتدار در اعتراض است. تا باور به حق داشتن نباشد هيچ مبارزه ای پا نمی گيرد.

 پيوند برای شنيدن و دانلود فايل صوتی با صدای سعيد بهبهانی

بسی بیش از زنجیر...

الاهه بقراط

جنبش کارگری نه در کشورهایی که ادعای حکومت کارگران داشتند بلکه در کشورهای سرمایه‌داری، قوی‌ترین جنبش اجتماعی باقی ماند تا با وجود رفاه نسبی و بر هم خوردن مناسبات سنتی کار و سرمایه، همچنان از حقوق «زحمتکشان» دفاع کند. برای کشورهایی مانند کشور ما اما جنبش کارگری همچنان نماد مبارزه برای عدالت است. زیر فشار قرار دادن تشکل‌های مستقل کارگری و تسلط همه جانبهء رژیم اسلامی بر همهء حرکات کارگران، جنبش کارگری ایران را با دیگر جنبش‌های اجتماعی از جمله جنبش زنان و جنبش دانشجویی هم‌سرنوشت ساخته است.

حادثه آفرینی بین‌المللی: نمایانگر جنگ جناح ها؟

شاهین فاطمی

سیاست خارجی حکومت اسلامی روی دیگری است از سکهء سیاست داخلی اين حکومت. همان شیوۀ پنهان‌کاری و عدم شفافیت، سردرگمی و اغتشاشی که در صحنهء داخلی از این حکومت می‌بینیم در سیاست خارجی هم متظاهر می‌شود. و از آنجا که در حکومت‌های دیکتاتوری از نوع حکومت اسلامی افکار عمومی و عقاید مردم نقشی ندارد، سیاست خارجی وسیله‌ای می‌شود برای حکومت که از آن برای پیشبرد تصمیمات نامشروع خود سوء استفاده کرده و هر گاه در درونمرز با مشکلاتی روبرو می‌شود بلافاصله با حادثه آفرینی در صحنهء بین‌المللی سعی می‌کند توجه افکار عمومی را از مسائل داخلی منحرف کنند.

یک مرد، یک تراژدی!

محمد نوری زاد

رضا ملکیان معروف به ”رضا ملک”، یکی از مدیران ارشد اطلاعات که فردی درستکار و پاک نهاد بود، هیولا گونگی همکاران اش را بر نمی تابد و به یک جور "هاراگیری" و خودکشی ِ حرفه ای فرو می شود. چه می کند؟ فیلم های بازجویی از همسر سعید امامی را از آرشیو اطلاعات بیرون می کشد و به اصلاح طلبانِ دولت و مجلس می سپرد و آنان این فیلم ها را در مجالس خصوصی و در خود مجلس نشان رقیب می دهند و خلاصه غوغایی می پردازند. اصلاح طلبان با انتشار این فیلم ها، گرچه به تحکیم موقعیت خویش پرداختند اما خود رضا ملک را رها کردند تا دژخیمان اطلاعات با وی آن کنند که نمونه اش را مگر بتوان در سلول های آنچنانی شوروی سابق سراغ گرفت.

آن قول‌ها کجا شد و آن وعده‌ها چه شد؟

محمد ملکی

من به عنوان يک ايرانی که در دوازدهم فروردين سال پنجاه و هشت به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادم احساس می‌کنم به اندازهٔ‌‌ همان يک رأی به آنچه در اين سی و پنج سال بر شما گذشته مسئولم و حاضرم در يک دادگاه مردمی که هیأت منصفهٔ آن کسانی هستند که به دليل سن و سال يا هر دليل ديگر به جمهوری اسلامی رأی نداده‌اند به محاکمه کشيده شوم. امّا، پيش از آن، جناب آقای خامنه‌ای بايد به مسئوليت‌های خود در آنچه در اين سی و پنج سال پيش آمده اعتراف کند و از ملّت بخواهد استعفای او را به علت عدم توانايی در رهبری جامعه و نداشتن صلاحيت لازم و کافی بپذيرد و اعلام نمايد آمادهٔ حضور در يک دادگاه مردمی و تحت نظارت مراجع حقوق بشری بين‌المللی است.

زندانی سیاسی؛ سرمایهء معنوی جامعه مدنی

فرهنگ قاسمی

زندانی کردن یک فعال اجتماعی و سیاسی، از روشنفکر گرفته تا کارگرو کارمند، هنرمند و نویسنده، کنشگر زنان، دگراندیش، غیرمسلمان و لامذهب... بر اساس تمام موازین انسانی، به ویژه پانزده ماده از سی مادهء منشور جهانی حقوق بشر امری سخیف و ناشایست برای اداره کنندگان یک حاکمیت و تحقیرآمیز برای تک تک افراد یک جامعه محسوب می‌شود و از نظر حقوق بین المللی قدغن است. بعبارت دیگر می‌توان گفت که حکومت، با زندانی کردن یک فرد سیاسی، نیمی از تمامی بندهای اعلامیه جهانی حقوق بشر را زیر پا می‌گذارد.

نه گاندی، نه گوارا

رامین کامران

یکی از مشکلات اصلی ما در طرح اندازی مبارزه با نظام اسلامی، مسئلهُ «خشونت» است که هنوز تکلیف مان را با آن روشن نکرده ایم. مدتی ست که دائم شعار احتراز از خشونت را به گوش مان می کنند؛ از طرف مقابل هم صحبت از مبارزهُ مسلحانه دارد دوباره مطرح می گردد. این دو خطا مکمل هم است. وحشت از خشونت و شیفتگی نسبت به آن، هر دو نشانهُ سردرگمی است در مقابل این پدیده. خشونت، چه حاضر و چه غایب، هر قضاوتی راجع به خودش و هر تصوری راجع به استفادهُ از آن داشته باشیم، در مبارزه نقش محوری خواهد داشت. پس باید ببینیم از آن چه می توان طلبید و چه نمی توان؛ و چه موضعی می توان و می باید در قبال اش اتخاذ نمود.

بلوچستان در گذر تاریخ و تبعیض های تاریخی

گفتگو با کورش زعیم

گفتگوگر: کامیار بهرنگ از تلویزیون رها

من در زاهدان و سراوان و کنارک و چابهار بوده ام، و با هم میهنان بلوچ محشور شده ام و از دردهای آنان آگاه هستم. مهربان تر و صلح جوتر و میهمان نوازتر از این ایرانیان اصیل کمیاب است، و فقیرتر و محروم تر و بی پناه تر از آنان نیز کمیاب. در سدهء بیست و یکم شرایط زندگی و رفاه هم میهنان بلوچ ما از زندگی آنان در بیست و پنج سده پیش عقب افتاده تر است. نارضایتی مردم از دولت مرکزی، و بی اعتمادی دولت مرکزی به بلوچستان، از دیرباز دولت به دولت تا کنون منتقل شده و استان به حال خود رها شده است. در صورتی که مردم بلوچستان خیلی ایرانی تر از مردمانی که کشور را اداره می کنند هستند و به سرزمین ایران وفاداری تاریخی دارند.

در فروردين ماه 1392 چند تن از معتقدان سکولار دموکراسی بر آن شدند تا، در 14 مرداد آن سال، که صد و هفتمين سالگرد انقلاب مشروطه ايران بود، با کمک مالی هوا داران سکولار دموکراسی در ايران، امکان گرد همائی گسترده ای را با نام «کنگرهء سکولار دموکرات ايران» فراهم آورند. بدين منظور سندی به نام«پيمان نامهء عصر نو» تهيه و بوسيلهء بيش از 150 تن از فعالان سياسی به امضاء رسيد و بر بنياد آن  «کنگره» در دو روز پيش از 14 مرداد در شهر واشنگتن برگذار شد. (سايت کنگره)  چند ماه پس از اين واقعه، با همرائی چند سازمان سياسی مختلف، نهادی با نام «مجمع سازمان های سکولار دموکرات ايران» بوجود آمد. اين «مجمع»، بر بنياد اساسنامهء خود، تصميم دارد که هر ساله، در 14 مرداد و سالگرد انقلاب مشروطه کنگرهء ساليانهء سکولار دموکرات های ايران را بر پا دارد.

در روز 13 مرداد 1392، و طی آخرين جلسهء «نخستين کنگرهء سکولار دموکرات های ايران»، عده ای از حضار گرد هم آمده و بعنوان «هيئت مؤسس» تصميم گرفتند تا نهادی را با نام «جنبش سکولار دموکراسی ايران» پايه گزاری کنند. در همين جلسه اعضاء اولين «شورای دبيران جنبش» برگزيده شدند و نمودار تشکيلاتی جنبش نيز به تصويب رسيد. شورای دبيران بلافاصله، پس از انتخاب هيئت مشاورين خود، دست به کار نهائی ساختن اساسنامهء جنبش شده و با ايجاد «پايگاه رسمی جنبش» اين اساسنامه را منتشر نموده است تا بتواند، با دريافت نظرات مؤسسان و اعضاء بعدی، آن را در مجمع عمومی آيندهء جنبش به بحث و تصويب بگذارد. همچنين «جنبش» اکنون يکی از مؤسسان «مجمع سازمان های سکولار دموکرات ايران» نيز محسوب می شود.

 دفاتر ششگانهء جنبش

دفتر هماهنگی و اجرائی

دفتر اموری ادارای و مالی

دفتر انتشارات و تبليغات

دفترهماهنگی با سازمانها

دفتر مطالعات سياسی

دفتر عضويت و نمايندگی

آئين نامه

برگ تقاضای عضويت

 انديشگاه سکولار دموکراسی

آئين نامه (در دست اقدام)

هيئت امنا

  انديشکده ها

نخستين بيانيهء تحليلی

جنبش سکولار دموکرسی ايران

اخبار گذشتهء جنبش

اعلاميهء جهانی حقوق بشر

و پيوند به يک ويدئو

 

 

 

 

 

 

 

 

© 2013 ـ Iranian Secular Democracy Movement - Admin@isdmovement.com - Fax: 509-352-9630

 ((((((                        hhhhhhh