*
عزیز حسنپور:
ما همهء
مردمایران با گوش
های خودمان بارها از حضرت امام شنیدیم که فرمودند: هر چه فریاد
داریدبر سر آمریکا بکشید و آمریکا هیچ غلطی نمیتواند
بکند. حالا هم که اوباما گفتهگزینهء
نظامی روی میز است بنده به عنوان یک ایرانی به اوباما میگویم ما
هم مشتهارا برای خرد کردن دندان متجاوزان گره کردهایم.
فدوی:
مراتب با قید چندین فوریت بعرض رسید؛
بعدالتحیه والسلام در
بازدم فرمودند که ممنون برادر حسن(ع) پور.در این سی و چند ساله،
دیگر فک و دندانی برای استکبار جهانی و صهیونیزم بین الملل، لعنة
الله علیهم اجمعین، نمانده است؛ فلذا آن مشت ها را نگهدارید، بزودی
لازم می شوند!
يکی از ترفندهای هميشگی
مارکسیسم روسی،
مخدوش کردن ظاهراً منطقی انديشه و رفتار مردانی است که در برابرشان
ايستاده اند. مثلاً جا انداختن اينکه بين مواضع و عملکردهای سه
رهبر سياسی کشور، بختيار و بازرگان و بنی صدر، تفاوت های بنيادی
وجود داشته و اين تفاوت ها «مشکل
اصلی
جامعهء
ما» از انقلاب تا کنون، محسوب می شوند. در حالی که
اگر سم
ایدئولوژی مارکسیسم روسی را از
تشريح مواضع و عمل کردهای اين سه تن
برداريم،
به خوبی می
بینيم
که دیگر هیچ اختلافی بین بازرگان و بنی صدر و بختیار نمی ماند.
يعنی، اگرچه در حوزهء روش های آنها اختلاف وجود دارد اما اين
اختلاف به هدف و استراتژی بر نمی گردد.
مجلهء
«اندیشه پویا» در شمارهء
ویژه بهمن و اسفند
امسال خود
نامهء
منتشر نشدهای از حبیبالله پیمان، دبیرکل «جنبش مسلمانان مبارز»
را به آیتالله خمینی چاپ کرده است که در مهر ماه
سال پنجاه و هفت
برای وی در پاریس فرستاده شده بود. آقای پیمان در این نامه ضمن
تحلیل صفبندی نیروهای سیاسی در آستانه انقلاب بهمن
آن سال،
به ضرورت شکلگیری جنبشی فراتر از احزاب اشاره کرده و در ادامه،
توصیف خود از شخصیت و کارنامه مهدی بازرگان، اعضای نهضت آزادی
ایران و سایر نیروهای ملی ارائه کرده است.مجلهء
«اندیشه پویا» در مقدمه اشاره کرده است که ابراهیم یزدی، دبیرکل
نهضت آزادی، این نامه را در اختیار آنها گذاشته است. با این حال،
به نظر میرسد که آقای یزدی آن بخش از نامه دبیرکل جنبش مسلمانان
مبارز را که احتمالا درباره خود او نیز گزارش داده بود، سانسور
کرده است چون در هیچ جای نامه اشارهای به وی نشده است.
اعتدال به این نیست که منتقدین نقد نکنند و صدای مخالف
شنیده نشود! "اعتدال" به این نیست که صرفاً
درسیاست خارجی خردورزی پیشه شود اما در عرصهء
داخلی "مطالبهء
ملی خردورزی"به
فراموشی سپرده شود و به صرف وعدهء
شرایط خوب در آینده، همچنان اسب سرکش "افراط" در کار قضا و در
دستگاه
های شبه امنیتی گرد و خاک به پا کند و آمار اعدام و بگیر و ببند و
حبس و حصر فزونی یابد و "دولت اعتدال" هم سکوت اختیار کند! و
نيز اینکه "اعتدال" به این هم
نیست که افراط
گر،
خشونت گرا و قانون شکن امنیت داشته باشد اما منتقد و مخالف،
احساس ناامنی و ترس کند!
کنفرانس سترون ژنو 2، بدون دستیابی به هیچ نتیجه ملموسی نخستین
هفتهء
خود را پشت سر گذاشت؛
"سترون" زیرا حامیان بشار اسد جنایتکار که تاکنون او را سرپا
نگهداشته اند، پیشاپیش این کنفرانس را عقیم کرده بودند و در نبود
ارادهء
سیاسی لازم برای یافتن یک راه حل، کمتر کسی – جز مبتلایان به خوش
بینی مفرط – از آن انتظار نتیجهء
مثبت داشته و دارد....
به
این ترتیب، فاجعهء
انسانی که هر
روز جان حدود 200 انسان را در
سوریه می گیرد و هزاران نفر را زندانی، زخمی، آواره و خانه خراب می
کند، تبدیل به گره کوری شده که بسیار بعید است 40 کشور شرکت کننده
در کنفرانس ژنو 2 – حتی اگر انگیزه و اراده سیاسی لازم را داشته
باشند – از پس حل آن برآیند.
امروز که عکس العمل برخی از تحلیل گران و فعالان سیاسی
وطنی به سخنرانی سراپا دروغ روحانی در کنفرانس داوس را دیدم، از
خود پرسیدم که کدامیک مضحک تر و شرم آور تر است، اینکه سی و پنج
سال پیش مردمی ناآگاه و بی تجربه، عکس خمینی را در ماه دیدند و
تصور کردند که آن آخوند واپسگرا فرشته نجات آنهاست، یا امروز که پس
از سه دهه جنایت و ویرانی کشور، عده ای استاد دانشگاه یا مثلاً
روشنفکر،
برای آخوند روحانی غش و ضعف میروند؟
«دست به دست هم دهيم تا معضل آلودگی هوا را حل کنيم» اين توصيهء
«مه لقا ملاح» مادر محيط زيست ايران و بنيادگذار «سازمان زنان
مبارزه با آلودگی محيط زيست» است که در همايش اعتراض شهروندان به
آلودگی هوا ابراز کرد. در اين همايش که به فراخوان «کانون شهروندی
زنان» در روز پنجشنبه دهم بهمن ماه 1392 برگزار شد بيش از يکصد و
سی تن از پژوهشگران، کارشناسان، روزنامه نگاران، کنشگران مدنی،
هنرمندان، آموزگاران، حقوق دانان، فعالان دانشجويی، کارگری، زيست
محيطی و جنبش زنان، شرکت داشتند.
ا گذشت
پنج
ماه،نه
تنها اتفاق قابل توجهی در حوزهء
نشر رخ نداده، بلکه تصميمات و انتصابات جديد در معاونت فرهنگی
ارشاد بذر نااميدی را در دل بخشی از فعالان نشر و اهالی قلم کاشته
است.
آنچنانکه
دست
اندر
کاران نشر اطمينان يافته
اند
که
انتصابات اخير تنها در حد جابجا کردن مديران دولت پيشين و صدور
احکامی بوده که طبق آن مهمترين مناصب حوزهء
کتاب به مديرانی که اتفاقاًدر
دولتهای پيشين مورد انتقاد بودهاند؛ واگذار شده است.خبرنگار
سايت
ايلنا،در
گفتگو با دست
اندر
کاران نشر،به
سراغ سه صاحب قلم رفته
استتا
بپرسد:
"آيا شما میدانيد در معاونت فرهنگی وزارت ارشاد چه میگذرد؟"
جریانی که قدرتمندان در ایران را نگران می کند جامعهء
مدرن شهری و حتی روستایی ایران است که با سیاست های حکومت در کشور
همراه نیست. این عدم همراهی همان زیست متفاوت مدنی و نحوهء
تفسیر زندگی است. چرا مدل زیست و سفارشی حکومتی به جامعه ایران
پاسخ نگرفته است؟
...در
عین حال این گرایش مدنی، در رفتار
خود، محافظه کارانه است و به دنبال روزنه ای برای اعمال سلائق و
تحقق خواسته های خود می گردد؛ حال خاتمی نشد، روحانی. روحانی نشد
خلاصه فرد دیگر. به عبارت دیگر در هر حال کسی را پیدا می کند تا
نشان دهد که چه می خواهد، چگونه وبا
چه هزینه ای هم می خواهد.
چالش دین و حکومت در ایران، که جوانههای اولیهء خود را
در نهضت مشروطه نمایان کرده و در دورهء حکومت رضاشاه و محمدرضا
شاه ریشه دوانده است، با آمدن آیتالله خمینی به ایران و نشستن در
جایگاه یگانهء قدرت و آلوده شدن مذهب شیعه به فساد، ریا و تزویر
و... عملکرد تأسف بار سی و اندی سالهء حکومت ولایت مطلقهی فقیه،
به تدریج خواست جدائی دین از امور حکومتی، ریشههای خود را از
پائین محکم کرده است.
تفاهم نامه اخیر وزارت آموزش و پرورش جمهوری اسلامی با حوزهء
علمیهء
قم اما نماد آشکار دیگری از این واقعیت است که در زمینه فرهنگ و
اندیشه، دشمن اصلی جمهوری اسلامی همانا سکولاریزم و آزاد اندیشی
است. بی جهت نیست که رهبر جمهوری اسلامی در دیدار با مداحان و نوحه
خوانان از رشد سکولاریزم حتی در مراسم عاشورا ابراز نگرانی می کند
و می گوید: “هیئت ها نمی توانند سکولار باشند؛ هیئتِ امام حسینِ
سکولار نداریم! “ و بی حکمت نیست که مقامات جمهوری اسلامی ایران،
و بویژه آیت الله های حوزهء
علمیهء
قم، در مناسبت های مختلف از رشد سکولاریزم در جامعه ایران ابراز
نگرانی می کنند و مطابق معمول آنرا به دشمنان جمهوری اسلامی نسبت
می دهند.
باید توجه داشت که انگیزههای دیگری هم پشت این طرح وجود دارد که
کمتر در مورد آن بحث میشود که شاید بتوان آن را در مصاحبهای از
محمد حسن نبوی، معاون تبلیغ و آموزشهای کاربردی حوزه علمیه،
پیگرفت. «میانگین استعدادهای ورودی به حوزه پائین است، ما اگر
مدارس با جاذبه راه انداختیم که افراد مستعد در آن حضور یابند،
آنها را تشویق به حضور در حوزه خواهیم کرد با اجرای درست این طرح،
بسیاری از ضایعات موجود در شیوه فعلی پذیرش، جذب یا طرد افراد،
برطرف میشود ما الان کار را در دبیرستان و راهنمایی آغاز
کردهایم، اما معتقدیم لازمه کار تربیتی جامع این است که از روز
اول تربیت، وارد معرکه شویم؛ یعنی اعتقاد به راهاندازی این مراکز
آموزشی در مقاطع پیش دبستانی نیز داریم…».
جهان امروزی با آهنگی تند به سوی "جهانی شدن" يا به عبارت متداول
"گلوباليزاسيون"
در حرکت است؛
حرکتی
که پيدايش دورنمای "تمدّن جهانی" را نويد میدهد. يعنی عصر ما عصر
جهانی شدن است. حال، اين "جهانی شدن" چيست که جهان به سوی آن سير
میکند؟
در يک تعريف ساده و فشرده، میتوان "جهانی شدن" را در يک کلام به
"تقليل حدّاکثری فاصلهء
زمان و مکان" تعبير کرد. با اينترنت، با توئيتر، با فيس بوک، با
همهء
اين ماهوارهها که بر فراز سر ما در حرکتند، معنای واژههای "دور"
و "نزديک"، دگرگون شده است
متأسفانه،
جوامع بشری برای به دست آوردن و اعمال قدرت و تحمیل دین و مذهب و
ایدئولوژی توسط مستبدین و دیکتاتورها، همین طور بنا بر مستندات
تاریخی، غالبا، در روند انقلابات اجتماعی همواره از خشونت و جنگ و
اعدام استفاده کرده اند. در دین اسلام قصاص به عنوان یکی از عقب
مانده ترین ابزار ترمیم بیعدالتی به شمار میرود که متعلق به
زندگی قبیلهای چهارده قرن پیش میباشد در حالی که از نظر تحقیقات
علمی به اثبات رسیده است که حکم اعدام نه تنها جنایتی را ترمیم یا
پاک نمیکند بلکه بدون تردید به ویژه به شکلی که در جوامع اسلامی
اعمال میشود باعث آموزش و اشاعه وسیع و حرفه ای طاعون خشونت در
جامعه انسانی میگردد. جمهوری اسلامی ایران یکی از نظامهایی به
شمار میرود که با اتکا به قوانین اسلامی در اجرای این جنایت سر
شده است..