
1393،
سال «بزرگداشت جشن های ایرانی» ست
بنیاد میراث پاسارگاد
امسال نهمین سالی است که بنیاد میراث پاسارگاد، در آستانهء نوروز،
این مهم ترین جشن وسال نوی ايرانيان، برای سالی که از راه می رسد
نامی را پیشنهاد می کند. این بنیاد به دلیل این که بی توجهی های
عمدی سازمان های دولتی ايران از یک سو، و خشم و ستیز بی دلیل برخی
از متعصبین مذهبی نسبت به جشن های ملی و ایرانی ما، از سویی دیگر،
بيش از پيش شده است، سال 1393 خورشیدی را «سال بزرگداشت جشن های
ایرانی» نام می نهد.


انقلاب و آلترناتيو
جمعه گردی های اسماعيل
نوری علا
هر
قانون اساسی جديد برخاسته از يک انقلاب حکم «آلترناتيو ِ» ترتيبات
سنتی حکومت کردن (مثلاً، پادشاهی مطلقهء قبل از انقلاب مشروطه) و
يا قانون اساسی قبلی يک سرزمين (مثلاً، استقرار قانون اساسی اسلامی
به جای قانون اساسی مشروطه) را دارد. اما هر انقلاب رهبرانی، و هر
قانون اساسی جديد تصميم گيرندگان و نويسندگانی، دارد که آنها نيز
«آلترناتيو حاکمان قبلی» محسوب می شوند و در شکل گيری قانون اساسی
جديد و نهادهای برخاسته از آن دخالت کامل دارند.◄
پيوند برای شنيدن و دانلود
فايل صوتی
با صدای سعيد بهبهانی
◄

آقای علیجانی، و افسانه
«ملی – مذهبی»
ها
بهرام خراسانی
در سخنان آقای علیجانی که در پله ی بالای منبر ملی –
مذهبی جا خوش کرده و فرصت سخن گفتن چندانی هم برای دیگران باقی
نمیگذاشت، جای سخن هست. شاید اگر آقای علیجانی پوستین پوسیده ی
علی شریعتی را بر دوش نیفکنده بود، ما نیز پا به محفل انس پرگار
نمیگذاشتیم. اما چون هنوز جای زخمی پنجه های گرگی که در
سی
و پنج
سال گذشته از درون این پوست گوسفند بیرون آمده، برتن ملت ایران
دیده میشود، گذشتن از کنار سخنان او، روا نیست.

تضادهای
اصلی و عاملان دگرگونی
شیدان وثیق
در برابر سه سلطه اصلی در جمهوری اسلامی، جنبش زنان و
جامعه مدنی، جنبش کارگری و جنبش دموکراتیک ملیت ها می توانند زمینه
های عینی و ذهنی تغییرات ساختاری در جامعه ی امروز و آینده ایران
را فراهم سازند. می گوییم «می توانند»، زیرا که امر اجتماعی
جبرباورانه نیست بلکه همواره شرطبندی، آزمون، چالش و مبارزه است.
علم تاریخ وجود ندارد. جنبش مردمان علیه ستم و سلطه همواره رخدادی
غیر قابل پیش بینی و محاسبه است. کامیابی اش نیز در نهایت نامسلم و
نامحتوم است.

رادیکالیسم
در زبان و در رفتار
محسن ذاکری
جمعه گردی
هفتهء پيش
دکتر اسماعیل نوری علا دربارهء «سود و زیان
رادیکالیسم» و اینکه چگونه می
شود که واژه هایی،
با
معنای عمیق و مفید، به سطح می آیند و بر خلاف گوهر معنایی خود
فهمیده می
گردند، مرا به یاد مکتب «نشانه شناسی»
[سِمیوتی]
انداخت و فکر کردم قدری در مورد «تعقل کنش زا» بنویسم؛
چرا که
«نشانه ها» به رفتار می انجامند و «رفتار» معیار اساسی سنجش ما
است.
پس
نخست نگاهی بیاندازیم به نشانه ها و کارکرد های آنها و اینکه چگونه
«نشانه ها» کار می
کنند.

«حرف
حساب جواب ندارد»، جنجال دارد!
شهباز نخعی
در
اين مقاله
هدفم دفاع از سعید رضوی فقیه به عنوان یک "فعال سیاسی اصلاح طلب"
نیست زیرا با اصل موضوع "اصلاح طلبی" مشکل دارم و آن را برای حال و
آینده سیاسی ایران زیان
بارتر و حتی خطرناک تر از محافظه کاران و اصول گرایان می دانم زیرا
بنای افکار و عملکردشان اگر
نه
بر
پایه فریبکاری و شیادی سیاسی در
جهت حفظ نظام، دستکم بر
مبنای خودفریبی و عدم توجه به این نکته اساسی است که با تداخل
دین و سیاست، و
با قانون اساسی موجود نظام ولایت مطلقه فقیه، هیچ "اصلاحات"ی امکان
پذیر نیست و این امر در 16 سال گذشته به تجربه ثابت شده است.