در
ذهنيت سياسی ما ساختار سه گانهء «هدف، استراتژی، تاکتيک»، که در
قلب هر گونه مبارزه، از شطرنج گرفته تا جنگ، قرار دارد، آنچنان
درهم ريخته است که براحتی می توانيم جای هر يک را با ديگری عوض
کنيم يا جايگاه آنها را در تفکر سياسی ديگران در هم ريزيم و حتی
نفهميدن خود را به پای آنکه آگاهانه به بحث در اين موارد نپرداخته
ايم بنويسيم و، در آشفته بازاری که ايجاد می شود، چنان در گل
بمانيم که هر حرکت نوعی ايستائی، و هر ايستائی عين حرکت تلقی شود.
پيوند برای شنيدن و دانلود
فايل صوتی
با صدای سعيد بهبهانی
◄

تراژدی
سی و پنج سالۀ ایران
فاضل غیبی
آیا پس از سی و پنج سال که از انقلاب میگذرد، وقت آن
نرسیده که کینهها را به دور اندازیم و از هر گروه و عقیده در راه
نوسازی کشور بکوشیم؟ همان
هایی که تا چند ماه پیش ایران اسلامی را «تروریست» میخواندند،
اینک به گرمی دست سران حکومت را میفشارند و آمادهاند به تحریم
ایران خاتمه دهند. آیا همین چرخش بزرگ نباید مشوق همۀ ما ایرانیان
در داخل و خارج کشور باشد تا دست در دست هم به اعتماد و اتحاد ملی
دست یابیم؟
هرچند که تصور چنین آرزویی به هر میهن دوست ایرانی دلگرمی میدهد،
اما چنانکه در این نوشتار خواهیم دید، متأسفانه در سایۀ حکومت
اسلامی این بار هم به شکست و سرخوردگی محکوم است.


جام زهر و این همه ادا؟
شهباز نخعی
"شب زفاف" شیطان بزرگ و حکومت آخوندی کمترین شباهتی به "صبح
پادشاهی" ندارد. اکراه و بی رغبتی – اگر نه بغض و کینه – از سر و
روی هر دو طرف می بارد؛ تا حدی که همگان را به این پرسش وا می دارد
که اصلاً چرا به این وصلت تن داده اند. در آستانهء پایان سومین ماه
امضای توافقنامه ژنو – که ولایتمداران آن را "ترکمانچای هسته ای"
نامیدند – و کمتر از یک ماه پس از اجرایی شدن آن، از حرف های دو
طرف به خوبی می شود فهمید که "در جبین این کشتی نور رستگاری نیست"
و کمترین امیدی برای تداوم این ازدواج اجباری وجود ندارد.

خمینی
فریب
مان داد!
محمد ملکی
نخستین رئیس دانشگاه تهران در دوران پس از انقلاب، از
ایرانیان خواسته است که برای جلوگیری از تکرار آن چه «دوران خون و
خشونت» می خواند، خرد پیشه کنند، و از «عقل» بهره گیرند. بنوشتهء
او:
«آقای خمینی با کوله باری از حرف
های قشنگ که خواسته مردم در شعارهای اصلی شان بود، به ایران
آمد، و ملتی را با وعده های خود فریب داد یا بقول خودش
"خدعه"
کرد و پایه های دروغ و نیرنگ را استوار ساخت. باید عاقلانه اندیشید
که چرا چنین شد و ما به این وضع گرفتار شدیم؟»

سکولاریزاسیون،
فرایند دنیایی و عرفی شدن جوامع بشری
حمید آقایی
سکولاریزم
در مفهوم امروزی و کاربردی آن یک سیستم و یا ایدئولوژی سیاسی خاصی
را ارائه می دهد که بر
پایهء
مجموعه ای از اصولِ قانونی و قراردادهای اجتماعیِ مستقل از مذاهب و
ادیان تنظیم و برقرار شده است. این سیستم سیاسی اما الزاماً
مخالف ورود مذهب به سیاست و روابط اجتماعی نیست، بلکه مانع از آن
می شود که دولت و یک نظام سیاسی و حکومتی چهره ای کاملاً
مذهبی بخود گیرد و یک اعتقاد خاص دینی را اعمال و اجرا نماید.
در
نقطهء
مقابل اما سکولاریزاسیون، فرایندی است که هدف نهایی اش حذف مذهب و
ادیان از روابط و مناسبات اجتماعی است، و قصد آن دارد که جامعهء
انسانی را در نهایت عرفی و دنیایی نماید.

سیر تحول اهداف و ابزارها درانقلابات ایران
فرهنگ قاسمی