سرويس
ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا):
بهاءالدین خرمشاهی،
حافظ
پژوه،
نویسنده و پژوهشگر پیشکسوت،در
پاسخ به این پرسش که آیا ممیزی را قبول دارد، اظهار کرد: «بله، ما در همه شئون زندگی جاری خود به نظارت احتیاج داریم،
حتی در پوشاک، گفتار و رفتار. اما چرا وقتی میخواهیم کتاب بنویسیم
فکر میکنیم نوشتههایمان وحی منزل است؟ باید در نوشته
هایمان اخلاق عمومی، مسائل مملکتی و مسائل اسلامی را رعایت کنیم».
خرمشاهی در پاسخ به اینکه آیا تا کنون برای انتشار کتابهایش دچار
ممیزی شده است، اظهار کرد: «خود
من تا به حال دچار ممیزی نشدهام». اودر پاسخ به این پرسش که آیا خودسانسوری به خلاقیت در حوزه ادبیات لطمه
نمیزند، گفت: «نخیر
ضربه نمیزند. من خودم دست به همه جور قلمی زدهام، طنز نوشتهام
که حساس بوده است و با مسائل روز برخورد داشته است. بنابراین اگر
کسی آموخته باشد که قانونمند فکر کند و هر چه فکر میکند ننویسد،
به مشکل برنمیخورد».او
دربارهء
کسانی که به خودسانسوری معترض هستند گفت: «معترضان
به خودسانسوری خودشان را لوس میکنند و خود را کاتب وحی میدانند».
تصویری که علی خامنهای از دنیای امروز ترسیم میکند
رویارویی دو نیروی شیطانی و الهی است. غرب نیروی شیطانی و شر است:
«دنیای امروز مملو از دزدان غارتگر عزت و حیثیت و اخلاق بشریت است
که با مجهز شدن به علم و کسب ثروت و قدرت، با وجههای به ظاهر
انسانی به راحتی مرتکب جنایت میشوند و به آرمانهای بشری خیانت و
در نقاط مختلف دنیا جنگافروزی میکنند. در چنین شرایطی چارهای جز
ادامه مبارزه و حاکم بودن تفکر مبارزه در همه امور کشور اعم از
داخلی و خارجی وجود ندارد.» و جمهوری اسلامی نیروی الهی و خیر:
«نظام اسلامی، نظام انسانی و شرف و احترام به کرامت بشریت و نظام
صلح و خیر است.»
«آیا
کسی میتواند هوادار آوازه خوانی مانند شکیرا باشد، مدل مو و
لباسهایش کاملا غربی باشد، ولی پرچم جمهوری اسلامی را در صفحه
فیس بوک خویش به نمایش بگذارد و یا برای حسن روحانی و حسن خمینی
جملات عاشقانه بگوید؟»
این مساله ایست
که در بین بدنهء
جوان هوادار «اصلاح
طلبان»
ظهور و بروز بالایی دارد و پس از انتخاب روحانی نیز شدت گرفته است.
البته،در
بدو امر،
مسالهای متناقض به نظر میرسد. حمایت از جمهوری اسلامی با زیست به
سبک غربی نمیخواند. اما شاید بتوان این تناقض را با یک تحلیل
نسبتاً
قدیمی ولی همیشه موجود حل کرد.
بعد از بازداشت تعدادی جوان ایرانی به علت اجرای ویدیو آهنگ ''ما
شاد هستیم'' معروف به''هَپی'' ( در داخل منزل و پشت بام خانه )
توسط نیروی انتظامی تحت امر وزارت کشور دولت امید(!) و اعتدال(!) و
حمایت وزیر کشور و همچنین وزیر ارشاد دولت حسن روحانی از این
برخورد توجه شما را به اجرای
ویدیو آهنگ
توسط جوانان مصری،
یعنی کشوری که معتبرترین و بزرگترین دانشگاه مذهبی اهل سنت جهان
یعنی دانشگاه الازهر در آن قرار دارد،و
همچنین جوانان کشور سومالی،که
القاعده در
آنجا پایگاه دارد،و
مقایسه با جوانان ایرانی تحت حاکمیت دولت بنفش فرا میخوانم و این پرسش را مطرح می
کنمکه...
عجب
گرفتاری شده است فدوی! توی این هیر و ویر، و با وقتی که ندارد،
باید املاء و انشاء برادران را نیز به
اين
شرح
تصحیح
کند و نمره هم بدهد:
«به
گزارش خبرگزاری تسنیم، حجتالاسلام سید محمد خاتمی در نشستی با
برخی از جوانان تأکید کرد که در انتخابات
هشتاد و هشت
تقلبی صورت نگرفته است و گفت: من نمیگویم که تقلب شده است!..»
چنانکه ملاحظع می فرمائيد،
اين
آشکارا ناقص
است و می باید چنین می بوده
باشد:
«در
انتخابات
هشتاد و هشت
نه تنها تقلبی صورت نگرفته، بلکه تظاهرات عظیمی هم در کار نبوده،
کسی هم کشته نشده و کهریزک هم،
مثل هولوکاست، دروغ و ساخته و پرداختهء
استکبار جهانی و صهیونیزم بین الملل،
لعنة الله علیهم اجمعین،
است!»
لذا،
احوط آن
است
که از هر غلط ده بار بنویسید برادر محمد(ص) خاتمی!
اين هفته در عالم هنر غوغائی بر پا بود. شاهين نجفی و اعضاء
ارکسترش، به «بهانه»ی حمايت از زندانيان بند 350 اوين تهران، روی
صحنه ای در شهر تورنتوی کانادا عريان شدند و بلافاصله فرياد «وا
شرما، وا ناموسا» از جمع کثيری از هموطنان پراکنده در جهان و حاضر
در کافه های اينترنتی و گاه در رسانه ها بلند شد. در اين ميان،
صرفنظر از خوش آمدن و بد آمدن از عمل شاهين، برای من اين پرسش مطرح
بود که اگر، بر فرض، برخی از «منتقدين» قدرتی می داشتند، با شاهين
نجفی چه می کردند؟ آيا ارسطو وار می گفتند که من جانم را می دهم تا
شاهين بتواند کاری را که من دوست ندارم انجام دهد ؟ يا، نه، چون
قدرت داشتند، چهارتا «محتسب» (يا حساب رس، يا حتی بسيجی و...) را
به سراغ اش می فرستادند؟
آيا حکومت اسلامی مسلط بر ايران، در به اوج رساندن ماجراجوئی های
ضد ايرانی خود در منطقهء خاور ميانه دست به خيانت احمقانه ای همچون
ورود به معرکهء عراق خواهد زد؟ اگر چنين کند و بکوشد تا نيروهای
موسوم به «داعش» را، با شعار دفاع از شيعيان عراق، به چالش کشد
آنگاه بايد تا حد ممکن دانست که نيروهای درگير در سرزمين کهن شام و
عراق چه سرچشمه هائی دارند و به دنبال چه خون می ريزند. مقالهء
حاضر کوشش اوليه ای برای طرح برخی اطلاعات است.
طی يک دههء
اخير مناطق غربی عراق صحنهء
عمليات شورشيان سنی عراق بوده و در دو سال گذشته بسياری از آنها به
گروه
های شورشی سنی ای پيوسته اند که در سوريه می جنگند. يکی از اين
گروهها
به نام دولت اسلامی عراق و شام اکنون دامنهء
عمليات خود را به خاک عراق گسترش داده است. البته تاکنون اکثر
رهبران قبايل سنی عراق از عمليات حکومت برای سرکوب اين گروه حمايت
کرده اند.
رادیو اروپای آزاد/
رادیو آزادی نگاهی دارد به سه نقشه متفاوت: عراق و سوريه امروزی،
اين مناطق در زمانی که جزو قلمرو امپراطوری عثمانی بودند و نقشه ای
از يک آينده فرضی.
سیدعلی خامنه ای،که
خود را "خدعه"گر تر از خمینی می داند – و این شاید از نادر مواردی
باشد که اشتباه نمی کند -، ترفندی به کار بسته تا اثر کشندهء
سرکشیدن جام زهر
جديدرا خنثی نماید. این ترفند، که کارآمد نیز هست، این است که به جای سرکشیدن
لاجرعه، محتوای جام زهر ذره ذره نوشیده شود...
مذاکره کنندگان هسته ای نظام ولایت مطلقهء
فقیه با این ترفند مذاکرات را به پیش می برند وگرنه ممکن بود که
مانند مورد پذیرش قطعنامه 598 توسط خمینی، سید علی خامنه ای نیز به
جای مذاکرات طولانی و فرسایشی با پذیرش قطعنامه های شورای امنیت
سازمان ملل درمورد پرونده هسته ای، به یکباره قال قضیه را بکند و
موضوع را مختومه کند.
شما تروریست
هاو
تروریست پروران
اکنون
فرزند خلف خود٬
داعش،
را
تروریست
می خوانيد؟
بله،
داعش تروریست
است،آنهم
از نوع ناب محمدی سنی
اش،در
مقابل شما تروریست
های
ناب محمدی شیعه!و
حال می
خواهید سپاه شیعه را به عراق
بفرستيدتا
جنگ شیعه و سنی به کمال برسد؟
وای به حال ملت بدبخت
ایران و
مردم
منطقه؛که
نشسته
است،
تماشاگر لال،و
می
بیند که
آنهارا
درگیر جنگی چندین ساله
و
ناخواسته،
ولی خانمان برانداز،می
کنند؛
جنگیکه
نه تنها تمام منابع و ثروت
های
منطقه را بر
باد می دهد
بلکه برادر کشی و در پایان از هم پاشیدگی
ایران و نابودی جوامع تمام منطقه را به
همراه دارد.
يادداشت مترجم: در تاريخ 31
ژوئیه 2005 مقاله ای تحت عنوان «جنگ علیه تروریسم فقط یک آزمایش
مقدماتی»، اثر پرفسور «میکائیل هاردت» استاد دانشگاه «دوک» در
امریکا، در
یکی از روزنامه های صبح استهکلم، «داگِنزنیهتر»، منتشر شد. این
مقاله انعکاس دیدگاه
های
برخی از مقامات
نظامی امریکا پیرامون استراتژهای جدید نظامی
اين کشوردر خاورمیانه
بود. پرفسور «هاردت»در
این نوشتار دو استراتژی نظامی امریکا در خاورمیانه را که تدوین
گرانِ اصلی آنها نظامیان مستقر در پنتاگون، نو محافظه کاران و
نئوکانهایامریکایی میباشند بطور مختصر توضیح می
دهد. از آنجائیکه
اهداف این دو استراتژی نظامی یکبار در سال 2003 تحت رهبری وزیر
دفاع وقت امریکا، «رُنالد رامسفلد»، در یکی از بحران آفرین ترین
کشورهای منطقه، عراق، پیاده شد، ضروری دانستم این مقاله را به
فارسی برگردانم تا خطرهای ناشی از این دکترین نظامی جدید در رابطه
با تغییرات سیاسی و جغرافیای منطقه بیشتر موردِ توجه و کنکاش قرار
گیرد.
خانم عفت ماهباز گزارشی
نوشته اندغم
انگیز و تأسف آور در
مورد
زندانيانزن
همبند خوددر
حکومت اسلامی در سال
های
شصت و هفت و هشت
خورشیدی،با
تأکید
بر شخصیت و سرنوشت خزنی
به نام
فردین [فاطمه
مدرس تهرانی]
که یش
از انقلاب اسلامی و تغییر طبقهء
حاکمه کارمند حسابداری شرکت نفت بوده است...
در این نوشتار،
مانند بیشتر نوشتارهای تبلیغاتی یک نیروی سیاسی مغلوب،
سخنی از
چگونگی
رسیدن به مکان «ب»از مکان «الف»
به ميان آورده
نمی
شود بلکه همه چیز متمرکز
است بر
انتهای کار و
مجازاتی که محکومین باید تحمل کنند.
در جامعههایی که مردم آن به صورت انسانهای اولیه زندگی
میکنند هستند جادوگرانی که مدعی ارتباط با امدادهای غیبی بوده و
افکار نادرست و گاه مخرب خود را به تودهها القا میکنند. در
جامعههایی که دین و مذهب از نفوذ و قدرت برخوردار است، دکانداران
دین این نقش را عهدهدار میباشند. آنان با باوراندن افکار و
اعتقادهای خود به تودهها در حقیقت به جای مردم تصمیم میگیرند و
معتقدند که مردم صغیرند و توانایی و شایستگی تصمیمگیری در امور
زندگانی فردی و اجتماعی ندارند. سران مذهبی وصی آنان بوده و حق
دارند برایشان تصمیم بگیرند.در
ایران امروز چنین شرایطی حاکم است.
روزهای جمعه و شنبه، نهم و دهم خرداد،
همایش و مجمع عمومی «شورای
ملی ایران برای انتخابات آزاد»در
هتل دان ولی تورنتو برگزار شد. در روز نخست، انتخابات شورا جهت
تعیین ریاست شورا و اعضای دفتر سیاسی و شورای عالی توسط اعضا به دو
صورت حضوری و آنلاین صورت گرفت
.
«جنبش سکولار دموکراسی ايران»، که اکنون يکی از مؤسسان «مجمع سازمان
های سکولار دموکرات ايران» نيز محسوب می شود، در
روز 13 مرداد 1392، بوجود آمد. در آن روز، طی آخرين جلسهء «نخستين کنگرهء سکولار
دموکرات های ايران»، عده ای از حضار گرد هم آمده و بعنوان
«هيئت
مؤسس»
تصميم
گرفتند تا نهادی را با اين نام پايه
گزاری کنند. در همين جلسه اعضاء اولين «شورای
دبيران جنبش» برگزيده شدند و
نمودار تشکيلاتی
جنبش نيز به تصويب رسيد. شورای دبيران بلافاصله، پس از انتخاب
هيئت مشاورين
خود، دست به کار نهائی ساختن
اساسنامهء
جنبش شده و با ايجاد «پايگاه رسمی جنبش» (که پيش روی شما
است) اين اساسنامه را منتشر
نمود.
در
فروردينماه 1392
چند
تن از معتقدان سکولار دموکراسی بر آن شدند تا، در 14 مرداد آن
سال، که صد و هفتمين سالگرد انقلاب مشروطه ايران بود، با
کمک مالی
هوا داران سکولار دموکراسی در ايران، امکان گرد همائی گسترده ای را با نام «کنگرهء سکولار دموکرات
ايران» فراهم آورند. بدين منظور سندی به نام«پيمان
نامهء عصر نو» تهيه و بوسيلهء بيش از 150 تن از
فعالان سياسی به امضاء رسيد و بر بنياد آن «کنگره» در
دو روز پيش از 14 مرداد در شهر واشنگتن برگذار شد. چند ماه پس از اين واقعه، با همرائی چند سازمان سياسی مختلف، نهادی
با نام «مجمع سازمان های سکولار دموکرات ايران» بوجود آمد. اين
«مجمع»، بر بنياد اساسنامهء خود، تصميم دارد که هر ساله، در 14
مرداد و سالگرد انقلاب مشروطه کنگرهء ساليانهء سکولار دموکرات های
ايران را بر پا دارد.