آیا در واقعیت، غیر از این است که مسئلهء اصلی ما ایران است و ما
باید بیش از همه به ایران توجه نشان دهیم؟ ایران اگر هم اکنون در
دست ملایان ماجراجو نبود، آیا شدت نگرانی ما برای شرایط مردم
کشورمان غیر از این نمی بود؟ آیا از اینکه ملایان برای انحراف نظر
جهان از شرایط داخل، و سفت کردن چسب هویت بحران پرست شان با آشوب
های منطقه، حاضرند هر بلائی را بر سر ایران بياورند ما را کم
نگرانی می کند؟ با این حال ایران هنوز هم «یک جور هایی» با کشورهای
«عربی» و حاشيه نشين «خلیج هميشه فارس» اش تفاوت دارد.
...داشتم «ربنا»ی استاد شجريان را گوش مي كردم و صداي استاد مرا
برد به سال هاي دور. به حال و هواهاي دوران بچگي... و به روزهائي
كه ماه رمضان با صداي زنده ياد سيد جواد ذبيحي و اذان اردبيلي و
بعدها با ربناي استاد شجريان و دعاي اسماء الحسني حال و هواي ديگري
داشت. در فكر بودم كه اگر هيچكدام از اينها نبودند باز هم رمضان
همان حال و هوا را مي داشت؟ گمان نكنم! بيت مشهوري هست كه گويا از
ابو سعيد ابوالخير است كه مي گويد: «اسلام به ذات خود ندارد عيبي /
هر عيب كه هست از مسلماني ماست». اما هر چه زمان مي گذرد بيشتر به
اين نتيجه مي رسم كه اين بيت دروغي است بزرگ كه حقيقت را وارونه
جلوه مي دهد. فريب مي دهد و با دادن آدرس غلط مسئولييت را از
گناهكار اصلي متوجه بيگناهان ميكند و در اصل بايد اين مي بود كه:
«اسلام به ذات خود ندارد حسني / هر حسن كه هست از مسلماني ماست!»
در طول تاريخ هم حسن رمضان به امثال ذبيحي ها و اردبيلي ها و
شجريان ها و پدر بزرگ ها و مادر بزرگ هاي مهرباني بوده كه از اصل
اسلام چيز زيادي نمي دانسته اند و عيب هاي اسلام را با خوبي هاي
خودشان پنهان مي كرده اند و بدي هايش را به خودشان نسبت مي داده
اند. اگر مي دانستند در آن قراني كه مي خوانند و معنايش را نمي
فهمند چه نوشته و چه دستوراتي داده و آيات اش چطور نازل و جمع آوري
شده و بزرگان دين شان چه ها كرده اند چنين نمي كردند. ياد همگي شان
گرامي و اگر رفته اند روان شان شاد كه هرچه حسن در اسلام بود از
آنها بود و بس.
برای تکتک گلولههایی که سنیان و شیعیان به سوی هم شلیک
میکنند، تدارک “فرهنگی” دراز
مدت دیده شده است. هر شلیکی محصول سالها وعظ و خطابه و سینهزنی
است.به
همین سایت “شیعه نیوز”،که
فتوای جهاد کفایی آیت الله سیستانی را منتشر کرده، سر بزنید. در
پیشانی سایت یک نظر
سنجی میبینید برای تبلیغ اینکه باید در قانون اساسی جمهوری
اسلامی، در بند مربوط به مذهب رسمی، به تشیع با عبارت “مذهب حقه”
اشاره شود؛ و این یعنی که بقیهء
مذاهب “باطله” هستند. آیا این چیزی جز تدارک جنگ است؟
این بار نه تنها با قانونگذاری بر بدن زنان بیش از پیش
تاخته اند، که کنترل بدن مردان را زیر سلطهء قوانین، تابع خواسته
های ایدئولوژیک خود کرده اند. به همت اکثریت ذوب شده در ولایت
مجلس، حق زنان و مردان بر بدن شان در حوزهء تولید مثل، در آستانهء
تفویض شدن به حاکمیت( ولی فقیه) است. مصوبهء مجلس شورای اسلامی در
صورت نهایی شدن، باید به تایید شورای نگهبان است تا نهائی و لازم
الاجرا بشود، امری که بعید نیست.
بنابراین به بهانهء ضرورت جوان شدن و افزایش جمعیت، این یک فقرهء
باقیمانده از زندگی خصوصی، از ایرانیان باز پس گرفته شد.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران ضمن احترام و ابراز
ارادت به انسانهای پاک و شریفی که در سطوح و ردههای مختلف سپاه
پاسداران هدف و انگیزهای جز جلب رضای خداوند و خدمت به مردم و
کشور خود ندارند، به همهء
دلسوزان هشدار میدهد روندی که سپاه پاسداران تحت فرماندهی
مجموعهای معدود و مدیریت و طراحی برخی مراکز قدرت خارج از سپاه طی
میکند، در آینده نه چندان دور ایران را به مسیر تکرار تجربههای
پرهزینه و نافرجام کشورهایی نظیر ترکیه و پاکستان در دهههای
شصت و هفتاد
دچار خواهد کرد. تجربههایی که به علت سپری شدن دوران آنها کشور
را به سمت نابودی و فروپاشی خواهد کشاند.
واقعهء اجتناب ناپذير پيدايش کشور جديدی در خاورميانه، امری نيست
که تنها به کردستان، يا عراق، مربوط شود و بيشتر حکم زلزله ای را
دارد که اثرات اش را می توان تا دوردست های شرق ايران نيز احساس
کرد. پس سخن گفتن از اين واقعه ضروری است. اما، در اين مطلب من بيش
از آنکه بخواهم به خود اين «واقعه» بپردازم، قصد دارم نشان دهم که
چرا، از نظر من، ما ايرانيان هنوز دارای زبانی امروزی برای پرداختن
و بيان مواضع خود در اين مورد نيستيم.◄
پيوند برای شنيدن و دانلود
فايل صدا
با صدای سعيد بهبهانی◄
کردها
یکپارچگی و تمامیت ارضی عراق را به خطر نیانداخته اند. ما عراق را
به چنین روزی که در آن گرفتار شده دچار نکرده ایم. عراق را ما
تجزیه نکرده ایم. بلکه دیگران این بلا را سر عراق آورده و این کشور
را تکه تکه کرده اند. به همین دلیل هم، عوامل این وضعیت باید مشکل
را حل کنند. ما همیشه و در آغاز تاسیس دولت عراق جدید گفته ایم که
عراق از دو ملت اصلی تشکیل شده است، کرد و عرب، ضمن احترام من به
سایر ملیت های ترکمن، مسیحی آشوری و کلدانی. ولی به گونه ای رفتار
نشد که کردها احساس کنند ملتی شریک و سهیم در ادارهء امور کشور
هستند. بهعنوان شهروند درجه دو و درجه سه با کردها رفتار شد.
در
شرایط کنونی، این پرسش موجب نگرانی هر ذهنی است که آینده چه خواهد
شد؟ آیا داعش به پیشروی های خود ادامه خواهد داد و کشور ما نیز به
صحنهء نبرد دو چهرهء اسلام سیاسی تبدیل می شود؟ آیا در نهایت نظام
ولایت مطلقه فقیه از پا در می آید یا به عکس دست بالا را می یابد و
مانند هلاکوخان بر خلیفهء "البغدادی" چیره می شود؟ آیا دو خلیفهء
جانشین خدا بر روی زمین خواهند توانست با رعایت "حسن همجواری"
همزیستی داشته باشند؟ در گلستان سعدی آمده است: «ده درویش در گلیمی
بخسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند». آیا منطقهء پرآشوب
خاورمیانه توان گنجاندن دو خلیفه در یک اقلیم را دارد؟!
من
براین باورم که گام نخست این است که،
علیرغم گذری 36
ساله از 16دی
ماه سال
1357،
هنوز
اما برای عذرخواهی از روشنفکر
سیاسی و سیاستمداری نخبه و تیزبین که جهل ویرانگر و جنون و جنایت
پیشگیِ آیت الله خمینی و ” دیکتاتوری نعلین” را پیش بینی و فریاد
کرد، و رفع و
دفع این تجلی جهالت و جنایت را با جایگزین های مدنی و دموکراتیک
پیشنهاد کرد و در دستور کار قرار داد، دیر نشده است. این عذرخواهی
و اعلام پذیرش خطا،
هشداری پُر
اهمیت برای افزایش هوشیاری نسل جوان میهنمان خواهد بود. من این
کاررا از خودم شروع کردم.
ما
باور داريمکه
جمهوری اسلامی ایران، که خود نظامی است مبتنی بر حاکمیت دین و
مذهب، استقرار تبعیض و استبداد و فساد و تضیع حقوق مردم و اتلاف
ثروت ملی، نیز در زمینهء
اعمال قدرت در کشور عراق بیتأثیر نبوده است. از نظر ما جمهوری
اسلامی که با سیاستهای ماجراجویانه و دخالت گرایانه خود تا کنون
حقوق مردم و امنیت سرزمین ایران را از نظر سیاسی و اقتصادی و
فرهنگی مورد مخاطره قرار داده است نه تنها حق بلکه هیچگونه
مشروعیتی ندارد که بنام ایران و بجای مردم آن به این سیاستها
ادامه داده و در امور داخلی کشورهای دیگر از جمله عراق دخالت کند.
سی
و شش سال پيش، از 26 خرداد تا 6 تير 1358، به ابتکار «جمعيت
حقوقدانان ايران»، سميناری تحت عنوان
«خواسته های ملت از قانون اساسی» در باشگاه دانشگاه تهران برگزار
شد. شرکت کنندگاناز
48 گروه، جمعيت، حزب، شورا، جبهه و سازمان و... بودند. من عضوی از
هيأت تدارکات
اين سمينار بودم. ماه گذشتهيک گرد همآئی از
ايرانيان
برای بزرگداشت جناب صارم الدين صادق وزيری، پيشکسوت
بزرگوار وکلا و حقوقدانان ايرانی، در شهر فرانکفورت آلمان برگزار
شد. اگرچه از نظر شکل و
محتوا، زمان، مکان و شرائط برگزاری، آن سمينار 36 سال پيش با موضوع
کنگرهء سکولار
دموکرات های ايران در شهر بوخوم آلمان، تفاوت هائی دارد اما، سمت و
سوی آن سمينار و
اين کنگره هر دو آينده نگری و آينده پژوهی است...
شما،
با سیاست
های ضد ملی گرایی خود،
بقای کسانی را تضمین کرده که بقای ایران برایشان بی ارزش بوده و
فساد و تباهی را به نقطه اوج تاریخ چند هزار ساله ما رسانده اند.
تمامیت ارضی ایران با زندانی کردن و اعدام بی محاکمهء یک مشت جوان ناراضی و ناامید از آینده که در حاشیه مرزی ایران
در محرومیتی شرم آور زندگی می کنند تأمین
نمی شود. جلوگیری از قاچاق گسترده مواد مخدر از افغانستان با
تیراندازی به کولبران مستاصل و فقیر مرز کردستان انجام نمی شود.
آنها که در راستای پاشیدگی ایران کار می کنند، از وزارتخانه شما
نمی ترسند آیا زور شما فقط به وطن پرستان از خود گذشته که این
خیانتها
و پلیدی ها را می بینند و انتقاد می کنند می رسد؟
برای
شهروندان مسلمان شیعه که، از دینکاران و مراجع تقلید پیروی می
کنند، و این مراجع به آنان دیکته می کنند که چه چیز اخلاقی و خوب
است، این امر یک گزینه و انتخاب شخصی آن پیروان است. آنان آزادند
که در زندگی شخصی خود انتخاب کنند آنچه را که "الله"، برای آنان
تعیین کرده و از دیدگاه آن فرقه ی مذهبی، اخلاقی است. اما، نمی
توان و نباید این باورها را به دیگر خدا باوران و یا بی خدایان
جامعه تحمیل کرد. این نقض اصل آزادی در یک سیستم دموکراسی و مردم
سالار است. اصل آزادی، جهان شمول و سازش ناپذیر با فرامین فرا
زمینی است.
«جنبش سکولار دموکراسی ايران»، که اکنون يکی از مؤسسان «مجمع سازمان
های سکولار دموکرات ايران» نيز محسوب می شود، در
روز 13 مرداد 1392، بوجود آمد. در آن روز، طی آخرين جلسهء «نخستين کنگرهء سکولار
دموکرات های ايران»، عده ای از حضار گرد هم آمده و بعنوان
«هيئت
مؤسس»
تصميم
گرفتند تا نهادی را با اين نام پايه
گزاری کنند. در همين جلسه اعضاء اولين «شورای
دبيران جنبش» برگزيده شدند و
نمودار تشکيلاتی
جنبش نيز به تصويب رسيد. شورای دبيران بلافاصله، پس از انتخاب
هيئت مشاورين
خود، دست به کار نهائی ساختن
اساسنامهء
جنبش شده و با ايجاد «پايگاه رسمی جنبش» (که پيش روی شما
است) اين اساسنامه را منتشر
نمود.
در
فروردينماه 1392
چند
تن از معتقدان سکولار دموکراسی بر آن شدند تا، در 14 مرداد آن
سال، که صد و هفتمين سالگرد انقلاب مشروطه ايران بود، با
کمک مالی
هوا داران سکولار دموکراسی در ايران، امکان گرد همائی گسترده ای را با نام «کنگرهء سکولار دموکرات
ايران» فراهم آورند. بدين منظور سندی به نام«پيمان
نامهء عصر نو» تهيه و بوسيلهء بيش از 150 تن از
فعالان سياسی به امضاء رسيد و بر بنياد آن «کنگره» در
دو روز پيش از 14 مرداد در شهر واشنگتن برگذار شد. چند ماه پس از اين واقعه، با همرائی چند سازمان سياسی مختلف، نهادی
با نام «مجمع سازمان های سکولار دموکرات ايران» بوجود آمد. اين
«مجمع»، بر بنياد اساسنامهء خود، تصميم دارد که هر ساله، در 14
مرداد و سالگرد انقلاب مشروطه کنگرهء ساليانهء سکولار دموکرات های
ايران را بر پا دارد.