جنبش دانشجویی 18 تیر ماه 1378
حشمت الله طبرزدی ـ مقاله ای از سه سال پيش
این
جنبش توانست بخش هایی از مردم را نیز با خود همراه نماید و آنچه
لازم بود گفته شود را در شعارهای خود مطرح کرد. دیکتاتوری مذهبی را
نشانه گرفت، حتی در شعارهای خود جمهوری ایرانی را مطرح کرد و
خواهان یک جنبش آزاد و دمکراتیک بود اما این جنبش به هیچ وجه ملی و
توده ای نشد و در واقع تا حدودی نورس بود و زمان پیروزی آن نرسیده
بود. ضمن اینکه اصولاً یک بخش از این جنبش، یعنی اصلاح طلب ها، با
اهداف سکولاریستی و تحول طلبانهء آن موافق نبودند، برای اینکه گمان
می کردند از طریق اصلاحات درون حکومتی و بدون تغییر بنیادین، از
جمله تغییر قانون اساسی به نفع سکولاریسم و دمکراسی، بتوانند به
اصلاحات مورد نظر خود برسند.
«دعوای شیعه و سنی»
حربهء حکومتهای مذهبی، افراطیون منطقه و قدرتهای جهانی
الاهه بقراط
بر
خلاف جنگ اول و دوم جهانی، «جنگ گرم» در قرن بیست و یکم بسیار
دورتر از مرزهای اروپا و بدون مشارکت مستقیم ارتشهای غربی روی
میدهد. حتا رویدادهای اوکراین که تصور یک جنگ جهانی دیگر را دامن
میزد، به سوی عراق هدایت میشود. ما اهالی خاورمیانه پیشبرد
سیاستهای قدرتهای جهانی و درگیری و خونریزی بین ساکنان آن منطقه
را «مدیون» حکومتهای مذهبی و فاسد مانند جمهوری اسلامی و عربستان
سعودی و هم چنین افراطیون مذهبی هستیم که در پی «مدینه فاضله» خود
از سوی همه اینها به بازی گرفته میشوند.
عراق به کدام سو می
رود؟
بیانیه جبهه ملی ایران - تهران
عراق که پس از حملهء آمریکا در سال 2003 از شر یک حکومت جبار و
خودکامه نجات یافت و می باید با بهره گیری ازفرصت بدست آمده به سوی
یک نظام مردم سالار با مشارکت همه اقوام و مذاهب پیش می رفت،
متأسفانه در این مسیر درست و عقلانی قرار نگرفت. به ویژه در سال
های اخیر آقای نوری المالکی نخست وزیر عراق با در پیش گرفتن فرقه
گرایی و گروه گرایی و بی اعتنایی به خواسته های سنی ها و کردها و
سایر اقلیت ها و راه ندادن به آنها برای دخالت در امور کشور و
رعایت نکردن موازین دموکراسی و حقوق بشر خشم همه را نسبت به حاکمیت
عراق برانگیخت و زمینه ای گسترده از نارضایتی فراهم ساخت که در
نتیجه آن رفتارها اکنون عراق به خاک و خون کشیده شده و علاوه بر
جنگ های داخلی، حتی در معرض از هم گسیختگی و تجزیه قرار گرفته است.
که گفته اند آنکس که باد می کارد طوفان درو می کند.
مردان
تنها و مردمان تنها
محسن ذاکری
اگر مسعود نقره کار عزیز و تک تک بزرگان سیاسی اپوزیسیون را در
مقابل این پرسش قرار دهم که: «چرا بختیار تا زمان مرگ
اش در اپوزیسیون تنها بود؟ پاسخ چیست؟ اگر بختیار زنده مانده
بود آیا در زمان بروز اصلاحات امکان داشت که اپوزیسیون متفرق گرد
او جمع شوند؟ آیا خود آقای نقره کار از حامیان و هموندان وی می شد؟
اگر بختیار ده
سال پیش هنوز در سن نود سالگی اش زنده بود و مراسم بزرگداشتی برای
او می گذاشتند چند نفر از «بزرگان» اپوزیسیون برونمرز به آن مراسم
می آمدند؟
پاسخی قاطع برای اینگونه
پرسش ها وجود ندارد. زیرا پاسخ قاطع «نه» به این پرسش ها، دارای
بار معنایی بس هولناکی برای اپوزیسیون برونمرز است و پاسخ «آری» را
همه با شک خواهیم نگریست. پاسخ های تفسیری و تحریفی و اصلاح طلبانه
را هم که بیست سال است می شنویم.
وظيفهء
آنانکه 25 سال دهان بختیار را بستند
در بارهء مقالهء آقای نقره کار
یدالله بلدی
هنگامیکه شاه به نتایج فاجعه بار استبداد پی برد و صدای انقلاب را
شنید حتی یک سیاستمدار وجیه المله و مردمی در دستگاه عریض و طویل
سلطنتی اش وجود نداشت و آنگاه دست بدامان شخصیت های وجیه المله و
پاک نهادی مانند دکتر صدیقی و دکتر بختیار گردید. اما شاه زمان را
از دست داده بود و هرگونه تلاش برای حفظ سلطنت بی ثمر بود. آقای
نقره کار، آنانی باید از مردم عذرخواهی کنند که استبداد را در
جامعه نهادینه کردند و دهان بختیار را 25 سال بستند و قلم اش را
شکستند و ساواک شان وزارت اطلاعات را سازماندهی کرد و شکنجه گران
را آموزش داد و اوین و قزل حصار و گوهردشت را برای وارثان و
جانشیان خود برجای گذاشتند.
احیاء
دگرباره دارالخلافه های اسلامی؟
کوروش اعتمادی
پیوند گسترده حول اندیشهء سکولار دمکراسی و انحلال قانون اساسی
حکومت دینمداران، تدوین و تصویب قانون اساسی سکولار دمکراسی،
نخستین گام برای رهایی از جهنمی است که اسلامگرایان برای مردم در
منطقه بر پا ساخته اند. سکولار دمکراسی تنها تضمين کنندهء حقوق
برابر همهء آحاد جامعه در مقابل قانون است، فارغ از آنکه چه کسی به
چه گروه قومی، مذهبی، جنسی و اجتماعی تعلق دارد. جنگ مذهبی و
پافشاری بر اختلافات قومی در طی چهل سال اخیر، درس عبرتی است برای
یکایک ما، بویژه برای آن دسته از کنشگران سیاسی که، برای تحقق
خواست های ملی مردمان کشورهای منطقه، پیش از هر چیز بر اختلافات
قومی، فرهنگی و مذهبی، و نه حقوق برابر انسان ها در برابر قانون
اصرار می ورزند.
اشتباه محاسبهء سلیمانی و چشم انداز فاجعه برای ايران
واشنگتن پست
واشنگتن پست درمقاله ای، به قلم دیوید ایگنیشس، به بازی باخت- باخت
قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس در منطقه، پرداخته و می نویسد
اشتباه محاسبه های سپاه قدس و فرمانده آن حالا ایران را در چشم
انداز یک فاجعه و بی ثباتی قرار داده است. عملیات بیرحمانه سلیمانی
در سوریه، لبنان و سپس عراق حالا تندروهای سنی عرب را به صحنه
آورده و این سردار با خطاهای مکرر خود فرصت های گرانبهایی را در
مسیر حفظ منافع ایران از دست داده است.
ما از این آتش خارج میشویم!
گفتگو با مسعود بارزانی، رئيس اقليم کردستان
عراق
گفتگوگر: علی جوانمردی – از صدای امريکا
کردها
یکپارچگی و تمامیت ارضی عراق را به خطر نیانداخته اند. ما عراق را
به چنین روزی که در آن گرفتار شده دچار نکرده ایم. عراق را ما
تجزیه نکرده ایم. بلکه دیگران این بلا را سر عراق آورده و این کشور
را تکه تکه کرده اند. به همین دلیل هم، عوامل این وضعیت باید مشکل
را حل کنند. ما همیشه و در آغاز تاسیس دولت عراق جدید گفته ایم که
عراق از دو ملت اصلی تشکیل شده است، کرد و عرب، ضمن احترام من به
سایر ملیت های ترکمن، مسیحی آشوری و کلدانی. ولی به گونه ای رفتار
نشد که کردها احساس کنند ملتی شریک و سهیم در ادارهء امور کشور
هستند. بهعنوان شهروند درجه دو و درجه سه با کردها رفتار شد.