سردبير: اسماعيل نوری علا                      چهارشنبه 8 و پنج شنبه 9 مرداد ماه 1393 ـ  30 و 31 ماه ژوئيه 2014   

شرح تصوير شير و خورشيد   |    تفصيل نظرات خوانندگان    |   تماس با سردبير    |    پيوند به گنجينهء مقالات پايگاه سکولاريسم نو

آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    آرشيو کلی مقالات  |      فهرست نويسندگان    |    بيانيه های سازمان های سياسی و اجتماعی

  جستجو در سايت       |     باشگاه لوس آنجلس     |      باشگاه هلسينکی     |    مجمع سازمان های سکولار دموکرات ايران

مشروطيت به روايت جنبش سکولار دموکراسی                                                 مشروطيت به روايت حکومت اسلامی

لطفاً توجه فرمائيد: در اين پايگاه، به احترام «جمهوريت»، هر کجا سخن از حکومت مسلط  بر ايران پيش آيد، واژهء «جمهوری» به «حکومت» تبديل می شود.

متن دعوت عام        فايل صوتی دعوتنامه       شرکت کنندگان تا امروز 

حمايت کنندگان تا امروز      پيام های واصله    برنامه های در حال تکميل

آدرس محل برگزاری کنگره           پيوند به اطلاعات هتل ها

پوشش زندهء راديو تلويزيونی برنامه های کنگره

دشواری های درک مفاهیم جدید جامعه شناسی

کورش اعتمادی

هر چه مرکزگرایی در حکومت ها و دولت ها عمق گیرند و متمرکز شوند به همان نسبت نیروهای گریز از مرکز توانمندتر در سطح جامعه علیه دولت ها عکس العمل نشان خواهند داد. پرسش این است چگونه ممکن است در جوامعی با این همه تنوع سیاسی و فرهنگی پیچیده که در قالب طبقات و تشکل ها سامان یافته اند، به آرامش و عدالت اجتماعی دست یافت، وقتی که همهء این هویت ها و شخصیت های حقوقی انکار می شوند و لجوجانه اصرار می ورزیم که: «هدف دولت دمکراتیک فراهم آوردن بیشترین آزادی برای فرد است و احالۀ بیشترین حق انتخاب به او. برای همین است که فرد فارغ از هر بستگی دیگر، با دولت طرف می شود و دولت مانع می گردد تا گروهی واسطه ای، آزادی فرد را در این میان محدود کند یا از بین ببرد، بخصوص گروه قومی».

استقلال طلبی یا استقلال فروشی؟

رامین کامران

مسئلۀ کردها چند سال است که جسته و گریخته مطرح میشود، ولی کمتر کسی صریح به آن میپردازد. همه کمابیش نگرانی هایی دارند، ولی یکی می گوید هنوز به جایی نرسیده، دیگری یادآوری می کند که ستمدیده اند، آن دیگری نمی خواهد دعوا راه بیافتد، یکی دیگر به خود تلقین می کند که مهم نیست، بعدی فکر می کند که اگر حرف اش را نزنیم خودش درست خواهد شد و... خلاصه دلایل برای احتراز از پرداختن به مطلب فراوان است. تحولات اخیر عراق کار را به جایی رسانده که باید حرف را زد و صریح هم زد و گفتاری را که استقلال طلبان کرد در میان می نهند، جداً حلاجی نمود.

عجب آدم شدیم ها!

حسن رجب نژاد

روز چهارشنبه گذشته مردم  هلند با آرامش و وقاری که شایسته مردمان متمدن است نسبت به کسانی که در سقوط هواپیمای مالزیایی جان باخته اند ادای احترام کردند. نه کسی یقه درانید ، نه کسی بر سر و روی خود کوبید ، نه کسی غش کرد ، نه کسی نوحه ای خواند، نه کسی عربده ای کشید ودشنامی داد و نه کسی کف بر دهان تیر ملامت را بسوی روس و پروس و امریکا و اسراییل و ساحل عاج و بورکینا فاسو پرتاب کرد. کلیسا ها ناقوس های خود را به صدا در آوردند ومردم در جاده ها و خیابان ها از اتومبیل های خود پیاده شدند ونسبت به همه کشته شدگان ادای احترام کردند و اندوه خود را به نمایش گذاشتند نه خشم شان را. من وقتی جریان ورود اجساد قربانیان این حادثه را در تلویزیون میدیدم با خودم میگفتم اگر چنین حادثه ای در ایران ، پاکستان و یایک کشور مسلمان دیگر اتفاق افتاده بود چه می شد؟ لابد عده ای با ریش و پشم ونعلین و دمپایی پلاستیکی و قبا و ردا و نکبت و کثافت در خیابان ها راه می افتادند و شیشه های چند سفارتخانه را می شکستند واز دیوار چند سفارتخانه دیگر بالا می رفتند و پرچم امریکا و اسراییل و روس و پروس وساحل عاج و بورکینا فاسو را آتش میزدند وبادهانی کف زده و مشت های گره کرده و گریبانی چاک چاک برای عالم و آدم خط و نشان میکشیدند و بعدش هم میرفتند چلوکباب و قیمه پلو وآش شله زرد شان را نوش جان میکردند و از فردا روز از نو روزی از نو... راستی، این آقای امام خمینی نبود که بما وعده داده بود اسلام عزیز ما را آدم خواهد کرد؟ عجب آدم شدیم ها؟

درسی كه بعضی از آموختن اش عاجزاند!‏

شایان آریا

جناب آقای دكتر نوری‌علا، در مقاله ای تحت عنوان "كشور نوین كردستان و زبان ‏كهنهء سیاسی ما"، به بهانهء احتمال قریب الوقوع تجزیهء عراق و تشكیل كشور ‏مستقلی به نام كُردستان و پیامدهای آن برای ایران، به عدم وجود "زبان فصیح و ‏دقیقی" در میان ما ایرانیان كه بتواند مفاهیمی چون فدرالیسم را آنچنان كه ‏هست و باید باشد (بخوانید آنچنان که ایشان می‌خواهند) و نه آنگونه كه ما ‏می‌فهمیم (و صد البته بد هم می‌فهمیم) تعریف و تفهیم كند پرداخته‌اند و، از ‏همین روی هم، به بازتعریف بعضی مفاهیم، از جمله «فدرالیسم»، پرداخته‌اند تا شاید ‏این "بازتعریف مفاهیم كهن" زمینه‌ساز "تفاهمی نوین" گردد. ولی صد افسوس ‏که از عهده این مهم بر نیامده‌اند.‏

همراه با نظرات آمده در سايت حزب مشروطهء ايران (لِبرال دموکرات)

تا کی باید در انتظار «تغییر» و «تدبیر» در این حکومت بود؟

شکوه میرزادگی

این بار اولی نیست که این اتفاق افتاده. طی دهه سال اخير بارها و بارها از این عملیات بسيار دیده ام. قبل از دوران احمدی نژاد و رحیم مشایی، دست متقلبان راحت تر رو می شد، یا مسئولین سازمان میراث فرهنگی بیشتر از آن که برای نظام دلسوزی داشته باشند برای فرهنگ و میراث فرهنگی دلسوز بودند و برای همین همدستی شان با ویرانگران کمتر بود. اما پس از انتصاب احمدی نژاد، که سازمان میراث فرهنگ و گردشگری کلاً «اسلامی» شد، آنها کم کم راه های راحت تری برای دزدی های خود پیدا کردند.

ضحاك مستانه مي خندد

ايراندخت دل آگاه

حالم امروز خوش نيست؛ دلم آشوب است از اين همه ناداني. حال آدم را به هم مي زند اين نمايش چندش آور آيه هاي اسلامي يافته و آفت هاي انساني ساخته در پهنهء گسترده اي كه بوي نفت مي دهد و بوي نفرت. لباس هاي سياه، نقاب هاي سياه و عمامه هاي سياه، همه و همه نشانهء سياه انديشي رهبراني است – با هر نامي، ولي فقيه يا خليفهء مسلمين يا هر عنوان سياسي ديگر - كه بر ملت هايي مسخ شده سروري مي كنند. به ستوه آمده ام از اين همه تعزيه گرداني و سوگواري...

انتخابات در سوريه!

حمیدرضا رحیمی

* يک شهروند: وقاحت و بی‌شرمی غربی‌ها تا کجا که اعلام کرده‌اند اگر مردم سوریه به بشار اسد رأی بدهند انتخابات غیر دموکراتیک است. بر این اساس اگر تروریست‌ها به زور اسلحه و کشت و کشتار حاکم شوند از نظر آنان دموکراسی است. ناراحتی بیشتر بنده از بعضی نادانان داخلی است که چشم بسته مطیع آمریکایی‌ها هستند.

فدوی: خون تان را کثیف تر نکنید، برادر شهروند! معاندین را بحال ناخوش خودشان رها کنید؛ قدری دندان (اگر هنوز دارید) روی جگر (اگر هنوز نفروخته اید) بگذارید ببینیم اصلاً برادر بشار اسد مردمی باقی می گذارد که به او رأی بدهند یا ندهند!

خطرِ اسلام؟

راینر هرمان

برگردان: الاهه بقراط

توماس باوئر، اسلام‌شناس آلمانی از شهر مونستر، عصر اسلام کلاسیک را، که حافظ مدافع آن بود، یعنی سده‌های بین اسلام آغازین و دوران مدرنیته، با اصطلاح «بردباری دوپهلو» مشخص می‌کند. تنوع گفتمان‌ها در تعبیر و تفسیر قرآن و چندمعنایی که حافظ بر آن تسلط داشت، سبب رنجش و خشم نمی‌شد بلکه جزو بدیهیات زندگی روزانه به شمار می‌رفت. مسلمانان این چندمعنایی را نخست در روند مدرنیزه شدن خود نابود کردند چرا که در چالش روزانه با غربی که برتر از آنها بود، این نیاز به وجود آمد که می‌بایست حقیقت قوی‌تری به میدان آورده شود.

نه به «حکومت دینی» و نه به «دین حکومتی»

محمود خادمی

در حالیکه هیچ قرائت دیگری جزء قرائت فقهی حکومتی ــ که قرائت نظام حاکم  است ــ از دین رایج و آزاد نیست و علی خامنه ای هم که ولی فقیه نظام است تأکید دارد و می گوید که «دولت دینی با دین دولتی هیچ فرقی ندارد»، چرا حسن روحانی فریبکارانه اصرار دارد که بگوید «در مورد خوب بودن "دین دولتی" باید بحث کنیم»؟ قبل از بحث در مورد چرائی مطرح شدن این بحث و موضوعات فرهنگی دیگری که این روزها جدال بر سر آنها در میان باندهای رژیم بالا گرفته، توضیحاتی در مورد "حکومت دینی" و "دین حکومتی" در نظام جمهوری اسلامی را ضروری می دانم.

خشونت و قدرت در فلسفهء سياسي هانا آرنت

كريم قصيم

کتاب «خشونت» جزء آثار متأخر هانا آرت به شمار می آید. کتاب مشتمل است بر سه فصل بعلاوه هیجده ضمیمه. هانا آرنت با تمايزي كه ميان دو مفهوم قهر و قدرت قائل مي شود و دقت نظری که در این تفکیک معنا انجام می دهد، نقدي روشنگر از آراء و عقايد متفكران ديگر در بارهء مفهوم قدرت ارائه مي كند و از اين ميان به دريافتي مثبت از موضوع قدرت سياسي مي رسد. هانا آرنت در اين اثر بسياري از نظريات علمي، سياسي و ايدئولوژيك دربارهء خشونت و قدرت/ علل و ماهيت اَعمال قهرآميز را می کاود، به نقش دستگاه هاي بوروكراتيك دولتي و چگونگي ايستادگي جامعهء خشونت زده در مقابل خطرات ناشي از زوال قدرت شهروندي توجه مي دهد. او در سراسر كتاب و آثار دیگرش مبشر پيگير و خستگي ناپذير حضور قدرت مستقيم مردم و رشد و گسترش شبکه های اجتماعی و پیوند آزاد قدرت بی واسطهء مردمان است. و به این معنا، ضعف «قدرت» را زمینهء پیدایش خشونتگری می داند.

اتهام ناصواب ِ جدایی خواهی به اقوام ایرانی

دکتر حسن کیانزاد

ممکناتی که از سوی بیشترین اندیشه وران و سیاست ورزان، در طیف گسترده ای از سازمان های چپ و میانه و راست، پذیرفته گشته و از پشتیبانی میلیون ها ایرانی در درون و برون مرز برخوردارند، عبارتند از: باور به دمکراسی، حقوق بشر، سکولاریسم، یکپارچگی ملی و تمامیت ارضی کشور. حال اگر در این میان از سوی سازمان های قومی خواست های به حق دیرین در حوزهء حقوق شهروندی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و یا مطالب نوینی در زمینهء سیستم ساختاری ادارهء کشور، از جمله به گونه فدرال، مطرح می گردد، که تصمیم گیری نهائی در بارهء آنها در فردای آزاد ایران بر عهدهء نهادهای قانون گذاری ِ برخاسته از راْی آزاد مردم ایران خواهد بود، نباید شک و تردید در نیات وسیاست راهبردی ممکناتی که از آنها نام به میان آوردیم، نمود.

تجزيه آفريننان خطرناک ترند!

اسماعيل نوری علا

علاقمندان واقعی حفظ تماميت ارضی کشور و يکپارچگی ملی ايرانيان می دانند که، در فردای فروپاشی حکومت اسلامی، شعار دهندگان ظاهرالصلاحی که به ارائهء تعاريف معوجی برای کوشش های آنان می پردازند قادر به ادارهء کشور و رفع مظالم از ايرانيان نخواهند بود و، بخاطر کارکرد کنونی شان در امر «تجزيه آفرينی»، صرفاً ميدان را برای «تجزيه طلبان مصصم» که احتمالاً در آن زمان مردمان ستم کشيده را با خود همراه کرده اند، آماده خواهند کرد.

 پيوند برای شنيدن و دانلود فايل با صدای سعيد بهبهانی

چرا سیاست، ادامه جنگ با ابزاری دیگر نباشد؟!

الاهه بقراط

در هر موجی که هر بار بر سر مسئله «فلسطین- اسراییل» به راه می‌افتد می توان دید که حقیقت همواره قربانی است!  مردم دو طرف قربانیان بعدی هستند. ما به عنوان ناظران ناتوان اما نه خاموش این جنگ و همه جنگ‌های دیگر در کدام سو بایستی بایستیم؟! در کنار تروریست‌های حماس یا دولت افراطی اسراییل در یک جنگ نابرابر؟! اما یک طرف دیگر نیز وجود دارد: مردمی که در فلسطین و اسراییل، هر دو، به رهبران سیاسی خود می‌بازند! مردمی که سرنوشت فجیع آنها دستاویز شعارهای نفرت‌افکنانه برخی مسلمانان، برخی چپ‌ها و همه نئونازی‌ها در اروپا می‌شود.

غزوهء غزه!

شهباز نخعی

محمد جلالی (م. سحر)، ضمن برشمردن نقش غیرقابل انکار نظام ولایت مطلقه فقیه دراین کشتار و آشوب، می پرسد: «چرا باید ما ایرانی ها که نه عربیم، نه با اسراییل هم مرزیم و نه با آن اختلاف ارضی داریم، کاسه داغتر از آش بشویم و از زبان نمایندگان سیاسی کشورمان عربده بکشیم که اسراییل باید محو بشود. چرا؟!» پاسخ این پرسش شاید این باشد که ما از نکبت داشتن رهبری متوهم در رنجیم که خود را در جایگاه و هم تراز با پیامبر اسلام می بیند و به آشوب هایی که با پول مردم گرسنه و به فقرکشیده شده در منطقه برپا می کند نیز به چشم غزوه های آن حضرت مانند بدر و احد می نگرد و ازاین دید جنگ غزه را نیز غزوه ی غزه می بیند!

«جنبش سکولار دموکراسی ايران»، که اکنون يکی از مؤسسان «مجمع سازمان های سکولار دموکرات ايران» نيز محسوب می شود، در روز 13 مرداد 1392، بوجود آمد. در آن روز، طی آخرين جلسهء «نخستين کنگرهء سکولار دموکرات های ايران»، عده ای از حضار گرد هم آمده و بعنوان «هيئت مؤسس» تصميم گرفتند تا نهادی را با اين نام  پايه گزاری کنند. در همين جلسه اعضاء اولين «شورای دبيران جنبش» برگزيده شدند و نمودار تشکيلاتی جنبش نيز به تصويب رسيد. شورای دبيران بلافاصله، پس از انتخاب هيئت مشاورين خود، دست به کار نهائی ساختن اساسنامهء جنبش شده و با ايجاد «پايگاه رسمی جنبش» (که پيش روی شما است) اين اساسنامه را منتشر نمود.

 دفاتر ششگانهء جنبش

دفتر هماهنگی و اجرائی

دفتر اموری ادارای و مالی

دفتر انتشارات و تبليغات

دفترهماهنگی با سازمانها

دفتر مطالعات سياسی

دفتر عضويت و نمايندگی

آئين نامه

برگ تقاضای عضويت

 انديشگاه سکولار دموکراسی

آئين نامه (در دست اقدام)

هيئت امنا

  انديشکده ها

در فروردين ماه 1392 چند تن از معتقدان سکولار دموکراسی بر آن شدند تا، در 14 مرداد آن سال، که صد و هفتمين سالگرد انقلاب مشروطه ايران بود، با کمک مالی هوا داران سکولار دموکراسی در ايران، امکان گرد همائی گسترده ای را با نام «کنگرهء سکولار دموکرات ايران» فراهم آورند. بدين منظور سندی به نام«پيمان نامهء عصر نو» تهيه و بوسيلهء بيش از 150 تن از فعالان سياسی به امضاء رسيد و بر بنياد آن  «کنگره» در دو روز پيش از 14 مرداد در شهر واشنگتن برگذار شد. چند ماه پس از اين واقعه، با همرائی چند سازمان سياسی مختلف، نهادی با نام «مجمع سازمان های سکولار دموکرات ايران» بوجود آمد. اين «مجمع»، بر بنياد اساسنامهء خود، تصميم دارد که هر ساله، در 14 مرداد و سالگرد انقلاب مشروطه کنگرهء ساليانهء سکولار دموکرات های ايران را بر پا دارد.

بيانيهء تحليلی

جنبش سکولار دموکرسی ايران

اخبار گذشتهء جنبش

اعلاميهء جهانی حقوق بشر

و پيوند به يک ويدئو

 

 

 

 

© 2013 ـ Iranian Secular Democracy Movement - Admin@isdmovement.com - Fax: 509-352-9630

 hhhhhhh