در گذشتهها اینگونه نبود. خیلی خیلی سالها قبل که نام
«امپریالیزم آمریکا» هنوز «استکبار» نشده بود و من و دوستانم تصور
میکردیم که امپریالیزم خونخوار و قبلتر از آن هم استعمار پلید
بریتانیا مسبب همه بدبختيهاي بشریت و از جمله کشور خودمان ایران
در گذشته و امروز میبودهاند، نگاهمان به برد و باخت در فوتبال و
اساساً ورزش مثل نگاه مسئولین فعلی ایران بود. یک جنبه سیاسی پر
رنگ در آن غالب بود. بر خلاف خیلی از مردمان کشورهای توسعهیافته،
فوتبال برایمان صرفاً یک سرگرمی و تفنن نبود بلکه ابزاری بود برای
بیان عواطف و احساسات سیاسیمان.
آخرین نیوز با تیتر "ابتکار جالب زنان ایرانی برای ورود
به ورزشگاه"
نوشته است:
«جمعه
گذشته و در جریان نخستین بازی ایران در فصل جدید لیگ جهانی تعدادی
از زنان ایرانی برای تماشای بازی والیبال تیم ملی ایران برابر
برزیل به ورزشگاه آزادی رفتند که با مخالفت مسئولان ورزشگاه برای
ورود مواجه شدند. این در حالی بود که تعدادی از زنان برزیلی با
پرچم و پیراهن تیم ملی برزیل به راحتی وارد ورزشگاه شدند و به
راحتی به تماشای بازی تیم ملی پرداختند.
همین مسئله موجب شد تا روز گذشته تعدادی از زنان ایرانی برای ورود
به ورزشگاه دست به ابتکار جالبی بزنند و با پرچم و پیراهن برزیل به
راحتی وارد ورزشگاه شوند!»
فدوی از بیم اینکه نکند یادش برود، همینجا و البته بطورعلی الحساب
به برادران عرض کند که:
خاک ِ
کاهو بر سرتان!..
سیدعلی خامنه ای،که
خود را "خدعه"گر تر از خمینی می داند – و این شاید از نادر مواردی
باشد که اشتباه نمی کند -، ترفندی به کار بسته تا اثر کشندهء
سرکشیدن جام زهر
جديدرا خنثی نماید. این ترفند، که کارآمد نیز هست، این است که به جای سرکشیدن
لاجرعه، محتوای جام زهر ذره ذره نوشیده شود...
مذاکره کنندگان هسته ای نظام ولایت مطلقهء
فقیه با این ترفند مذاکرات را به پیش می برند وگرنه ممکن بود که
مانند مورد پذیرش قطعنامه 598 توسط خمینی، سید علی خامنه ای نیز به
جای مذاکرات طولانی و فرسایشی با پذیرش قطعنامه های شورای امنیت
سازمان ملل درمورد پرونده هسته ای، به یکباره قال قضیه را بکند و
موضوع را مختومه کند.
سرويس
ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا):
بهاءالدین خرمشاهی،
حافظ
پژوه،
نویسنده و پژوهشگر پیشکسوت،در
پاسخ به این پرسش که آیا ممیزی را قبول دارد، اظهار کرد: «بله، ما در همه شئون زندگی جاری خود به نظارت احتیاج داریم،
حتی در پوشاک، گفتار و رفتار. اما چرا وقتی میخواهیم کتاب بنویسیم
فکر میکنیم نوشتههایمان وحی منزل است؟ باید در نوشته
هایمان اخلاق عمومی، مسائل مملکتی و مسائل اسلامی را رعایت کنیم».
خرمشاهی در پاسخ به اینکه آیا تا کنون برای انتشار کتابهایش دچار
ممیزی شده است، اظهار کرد: «خود
من تا به حال دچار ممیزی نشدهام». اودر پاسخ به این پرسش که آیا خودسانسوری به خلاقیت در حوزه ادبیات لطمه
نمیزند، گفت: «نخیر
ضربه نمیزند. من خودم دست به همه جور قلمی زدهام، طنز نوشتهام
که حساس بوده است و با مسائل روز برخورد داشته است. بنابراین اگر
کسی آموخته باشد که قانونمند فکر کند و هر چه فکر میکند ننویسد،
به مشکل برنمیخورد».او
دربارهء
کسانی که به خودسانسوری معترض هستند گفت: «معترضان
به خودسانسوری خودشان را لوس میکنند و خود را کاتب وحی میدانند».
«آیا
کسی میتواند هوادار آوازه خوانی مانند شکیرا باشد، مدل مو و
لباسهایش کاملا غربی باشد، ولی پرچم جمهوری اسلامی را در
صفحه فیس بوک خویش به نمایش بگذارد و یا برای حسن روحانی و حسن
خمینی جملات عاشقانه بگوید؟»
این مساله ایست
که در بین بدنهء
جوان هوادار «اصلاح
طلبان»
ظهور و بروز بالایی دارد و پس از انتخاب روحانی نیز شدت گرفته است.
البته،در
بدو امر،
مسالهای متناقض به نظر میرسد. حمایت از جمهوری اسلامی با زیست به
سبک غربی نمیخواند. اما شاید بتوان این تناقض را با یک تحلیل
نسبتاً
قدیمی ولی همیشه موجود حل کرد.
خانم عفت ماهباز گزارشی
نوشته اندغم
انگیز و تأسف آور در
مورد
زندانيانزن
همبند خوددر
حکومت اسلامی در سال
های
شصت و هفت و هشت
خورشیدی،با
تأکید
بر شخصیت و سرنوشت خزنی
به نام
فردین [فاطمه
مدرس تهرانی]
که یش
از انقلاب اسلامی و تغییر طبقهء
حاکمه کارمند حسابداری شرکت نفت بوده است...
در این نوشتار،
مانند بیشتر نوشتارهای تبلیغاتی یک نیروی سیاسی مغلوب،
سخنی از
چگونگی
رسیدن به مکان «ب»از مکان «الف»
به ميان آورده
نمی
شود بلکه همه چیز متمرکز
است بر
انتهای کار و
مجازاتی که محکومین باید تحمل کنند.
بعد از بازداشت تعدادی جوان ایرانی به علت اجرای ویدیو آهنگ ''ما
شاد هستیم'' معروف به''هَپی'' ( در داخل منزل و پشت بام خانه )
توسط نیروی انتظامی تحت امر وزارت کشور دولت امید(!) و اعتدال(!) و
حمایت وزیر کشور و همچنین وزیر ارشاد دولت حسن روحانی از این
برخورد توجه شما را به اجرای
ویدیو آهنگ
توسط جوانان مصری،
یعنی کشوری که معتبرترین و بزرگترین دانشگاه مذهبی اهل سنت جهان
یعنی دانشگاه الازهر در آن قرار دارد،و
همچنین جوانان کشور سومالی،که
القاعده در
آنجا پایگاه دارد،و
مقایسه با جوانان ایرانی تحت حاکمیت دولت بنفش فرا میخوانم و این پرسش را مطرح می
کنمکه...
می توان به تجربه نشان داد همانگونه که در امر آموزش و پرورش روش
گام به گام ذهن دانش آموز را آماده می کند تا به مرور دانشی را
فراگیرد، اين امکان نيز وجود دارد که گام به گام ذهن هایی را به
بدبختی، عقب ماندگی، فساد، خرافات و تباهی عادت دهد. و این درست آن
کاری است که حکومت اسلامی در این سی و پنج ساله انجام داده است. در
واقع اين کار را می توان نوعی شستشوی مغزی دانست از طريق از ميان
برداشتن قبح هر زشتی و پلیدی.
«ایران اسلامی» به تنهایی با دیگر کشورهای جهان در
مبارزهای ابدی درگیر است که بنا به تبلیغات رژیم نهایتاً باید به
فروپاشی تمدن امروزی و برآمدن «تمدن اسلامی» منجر گردد!
هیچکس با کمترین بهرۀ هوشی نمیتواند باور کند که چنین «مبارزه»ای
به پیروزی بیانجامد. اما هیچکس نیز حاضر نیست تصور کند که ادامۀ
این «مبارزه» به کجا خواهد انجامید و به چه قیمتی تمام خواهد شد و
همین دلیل دیگری برای اجتناب از آینده نگری در میان ایرانیان است!..
اسفبار آنکه «چپ»های ایران با آنکه نسبت به دیگر اقشار از سطح
آموزش بالایی برخوردارند، نه تنها از این سیاست پشتیبانی میکنند
که آنرا
ضامن استقلال ایران میدانند.
من
گمان میکنم این جنبش به صورت بطئی و بعضی وقتها زیرپوستی توانسته خواسته
ء خودش را دنبال و همان طور که تأکید کردم به
حاکمیت تحمیل کند که آنها
مجبور بشوند به این خواستهها و مطالبات تن دهند. اگر به وضعیت جامعه نگاه کنید، همین جنبش تغییر سبک
زندگی که در این چهار پنج سال که من در جامعه نبودم، تغییرات بسیار
اساسی ایجاد کرده، نشان میدهد که قدرت و حاکمیت متوجه شده که زور
لازم را برای پس زدن جامعه، بهویژه در مسائل اقتصادی و سبک زندگی مردم، ندارد و به گونهای واداده است. همان طور که در مسائل سیاسی هم به گونه دیگری ما شاهد این
وادادگی هستیم.
اقوام و مذاهب مختلف عراق باید بتوانند اداره امور خود
را بدست بگیرند و احساس کنند که در پروژه ملی سهم دارند. این امر
برای نجات حکومت شکننده عراق و رهاندن کشور از شر داعش و دیگر
گروههای شورشی حیاتی است. نظم حاکم پیشین مرده است٬ و به نوسازی
نظام سیاسی و اجتماعی کشور در چارچوب حقوق شهروندی و حکومت قانون
نیاز مبرم وجود دارد...
آشتی ملی و نهاد سازی بدون برقراری یک قرارداد اجتماعی تازه بر
مبنای تمرکز زدایی از قدرت و تقسیم منصفانهء
منابع ممکن نیست.
آنچه که در عراق می
گذرد قطعاً
فراتر از صرفاً
جنگ نیابتی میان جمهوری اسلامی و عربستان است. اگر داعش یک باند
آدمکش مورد حمایت عربستان است و عربستان متحد منطقه ای و استراتژیک
آمریکا است، میتوان نتیجه گرفت که آمریکا هم بدش نمی آید از طریق پیشروی مهار
شدهء
داعش، عربستان جای پایش را در عراق سفتتر کند و بالاخره خود آمریکا موقعیت
اش
را در منطقه و در رابطه با مهار جمهوری اسلامی تقویت
نمايد.
اين ويدئو
به موافقتنامه سايکس ـ پيکو
(Sykes–Picot Agreement)
میپردازد که حدود يک قرن پيش قلمرویدو
کشور انگليس و فرانسه را در
خاورميانه مشخص نمود. قرار و مدار سرّی سايکس ـ پيکو در واقع ميان
دولتهای انگليس و فرانسه بود، اما روسيه تزاری نيز در جریان قرار
داشت و با آن دو هم رأی شد تا پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی در
جنگ جهانی اول، هر سه کشور بر منطقه، نفوذ و کنترل داشته باشند.
شما تروریست
هاو
تروریست پروران
اکنون
فرزند خلف خود٬
داعش،
را
تروریست
می خوانيد؟
بله،
داعش تروریست
است،آنهم
از نوع ناب محمدی سنی
اش،در
مقابل شما تروریست
های
ناب محمدی شیعه!و
حال می
خواهید سپاه شیعه را به عراق
بفرستيدتا
جنگ شیعه و سنی به کمال برسد؟
وای به حال ملت بدبخت
ایران و
مردم
منطقه؛که
نشسته
است،
تماشاگر لال،و
می
بیند که
آنهارا
درگیر جنگی چندین ساله
و
ناخواسته،
ولی خانمان برانداز،می
کنند؛
جنگیکه
نه تنها تمام منابع و ثروت
های
منطقه را بر
باد می دهد
بلکه برادر کشی و در پایان از هم پاشیدگی
ایران و نابودی جوامع تمام منطقه را به
همراه دارد.
آيا حکومت اسلامی مسلط بر ايران، در به اوج رساندن ماجراجوئی های
ضد ايرانی خود در منطقهء خاور ميانه دست به خيانت احمقانه ای همچون
ورود به معرکهء عراق خواهد زد؟ اگر چنين کند و بکوشد تا نيروهای
موسوم به «داعش» را، با شعار دفاع از شيعيان عراق، به چالش کشد
آنگاه بايد تا حد ممکن دانست که نيروهای درگير در سرزمين کهن شام و
عراق چه سرچشمه هائی دارند و به دنبال چه خون می ريزند. مقالهء
حاضر کوشش اوليه ای برای طرح برخی اطلاعات است.
طی يک دههء
اخير مناطق غربی عراق صحنهء
عمليات شورشيان سنی عراق بوده و در دو سال گذشته بسياری از آنها به
گروه
های شورشی سنی ای پيوسته اند که در سوريه می جنگند. يکی از اين
گروهها
به نام دولت اسلامی عراق و شام اکنون دامنهء
عمليات خود را به خاک عراق گسترش داده است. البته تاکنون اکثر
رهبران قبايل سنی عراق از عمليات حکومت برای سرکوب اين گروه حمايت
کرده اند.
رادیو اروپای آزاد/
رادیو آزادی نگاهی دارد به سه نقشه متفاوت: عراق و سوريه امروزی،
اين مناطق در زمانی که جزو قلمرو امپراطوری عثمانی بودند و نقشه ای
از يک آينده فرضی.
«جنبش سکولار دموکراسی ايران»، که اکنون يکی از مؤسسان «مجمع سازمان
های سکولار دموکرات ايران» نيز محسوب می شود، در
روز 13 مرداد 1392، بوجود آمد. در آن روز، طی آخرين جلسهء «نخستين کنگرهء سکولار
دموکرات های ايران»، عده ای از حضار گرد هم آمده و بعنوان
«هيئت
مؤسس»
تصميم
گرفتند تا نهادی را با اين نام پايه
گزاری کنند. در همين جلسه اعضاء اولين «شورای
دبيران جنبش» برگزيده شدند و
نمودار تشکيلاتی
جنبش نيز به تصويب رسيد. شورای دبيران بلافاصله، پس از انتخاب
هيئت مشاورين
خود، دست به کار نهائی ساختن
اساسنامهء
جنبش شده و با ايجاد «پايگاه رسمی جنبش» (که پيش روی شما
است) اين اساسنامه را منتشر
نمود.
در
فروردينماه 1392
چند
تن از معتقدان سکولار دموکراسی بر آن شدند تا، در 14 مرداد آن
سال، که صد و هفتمين سالگرد انقلاب مشروطه ايران بود، با
کمک مالی
هوا داران سکولار دموکراسی در ايران، امکان گرد همائی گسترده ای را با نام «کنگرهء سکولار دموکرات
ايران» فراهم آورند. بدين منظور سندی به نام«پيمان
نامهء عصر نو» تهيه و بوسيلهء بيش از 150 تن از
فعالان سياسی به امضاء رسيد و بر بنياد آن «کنگره» در
دو روز پيش از 14 مرداد در شهر واشنگتن برگذار شد. چند ماه پس از اين واقعه، با همرائی چند سازمان سياسی مختلف، نهادی
با نام «مجمع سازمان های سکولار دموکرات ايران» بوجود آمد. اين
«مجمع»، بر بنياد اساسنامهء خود، تصميم دارد که هر ساله، در 14
مرداد و سالگرد انقلاب مشروطه کنگرهء ساليانهء سکولار دموکرات های
ايران را بر پا دارد.