به
مناسبت 13 آذر روز مبارزه با سانسور
بیانیهء کانون نویسندگان ایران
وزیر ارشاد در شروع کار خود به صف منتقدان سانسور پیوست و با این
کار نشان داد که ادامهء سانسور به شکل موجود برای حاکمیت بسیار سخت
شده است. گرچه به زودی معلوم شد که ژست انتقادی ایشان نمایشی بیش
نیست، با این حال با برخاستن صدای انتقاد از تریبون دولتی آواهای
در گلو ماندهء بیشتری در جامعه طنین انداز شد. گزارش و خبر و مقاله
و مصاحبه در بارهء سانسور در نشریاتی به چاپ رسید که تا پیش از این
حتی واژهء سانسور را به کار نمی بردند. نامهء سرگشادهء دویست و
چهار نویسنده به وزیر ارشاد در این دوره منتشر شد. امضاکنندگان
پیشنهاد داده بودند که مجوز کتاب برداشته شود و نویسندگان مسئولیت
عبور از ضوابط سانسور را خود به عهده بگیرند. کانون نویسندگان
ایران نیز همواره خواستار لغو هر گونه سانسور در جامعه و خواهان
آزادی بیان بی هیچ حصر و استثنا برای همگان بوده است.
محمد رضا خاتمی رأی های خورده شده و خون های ریخته شده را بخشيد!
در گفتگو با روزنامهء اعتماد
نظر
سايت اخبار روز: رای های خورده شده ی مردم، خون های ریخته شده بر
زمین، زندگی هایی که در کهریزک و اوین و گوهردشت و ده ها زندان
بانام و بی نام دیگر بر باد رفت... این ها بخشی از «طلب» مردم
ایران از حکومت در سال 88 و وقایع بعد از آن است که به ثبت رسیده
است. اکنون محمدرضا خاتمی می گوید: اصلاح طلبان این طلب ها را
بخشیده اند. او هر چند می گوید که اصلاح طلبان از آرمان هایشان
گوتاه نیامده اند، اما می افزاید آن ها «واقع گرا» شده اند، خواست
های خود را محدودتر و کوچک تر کرده اند و حاضرند همچنان صبر کند.
دربارهء
توافق ژنو
بيژن نيابتی
هدف استراتژیک دولت اوباما و جناح کبوترها همچنان "براندازی نرم ِ"
رژیم ولایت فقیه است. هدف کوتاه مدت ایالات متحده اما سوراخ کردن
رژیم از طریق مشروعیت دادن به جناح های رقیب ولایت فقیه، در عین
حفظ "ساختار" تحریم ها، به مثابه یک اهرم فشار کارآمد، و در دراز
مدت هدایت رژیم به سمت "فروپاشی" است. نبرد اصلی بر سر تصاحب قدرت
سیاسی در آن نقطه صورت خواهد گرفت. دست بدست شدن قدرت سیاسی در
ایران مسالمت آمیز نخواهد بود؛ بویی که شاید به مشام بعضی ها رسیده
باشد، بوی
کباب
به حاکمیت رسیدن مسالمت آمیز "راست میانه" نیست، تنها بوی داغ شدن
حمار
جنگ طلبی
است.
یک
فرصت برای مردم، اما...
مشکل بر سر مردم و امیدی که به یک توافق اتمی پایدار بستهاند
نیست، بلکه بر سر حیله و فریب رژیم و افراطیهای موافق و مخالف
توافق اتمی است که افراطیترین مخالفان رژیم را در کنار
افراطیترین موافقان آن، و برخی مخالفان رژیم را در کنار موافقان
آن قرار میدهد!
مردم نه در آغاز و ادامه و تعمیق فعالیتهای هستهای نقشی
داشتهاند و نه اینک در این توافق موقت نقشی دارند! اما در نهایی
شدن
اش
به گونهای که به سود آنها در داخل تمام شود میتوانند نقش بازی
کنند. توافق اصلی نه در ژنو بلکه در تهران باید به دست آید.
کاری
دشوار، دردناک، خونین
مصاحبهء اشپیگل با امر موسا
برگردان: گلناز غبرایی
موسای هفتاد و هفت ساله در دورهء مبارک از سال نود و يک تا دو هزار
و يک وزیر امورخارجهء مصر بود و بعد دبیرکل اتحادیهء کشورهای عرب
شد. پس از انقلاب سال دو هزار و يازده در انتخاباتی که اخوان
المسلمین و اسلامیستها پیروز شدند، کاندید ریاست جمهوری بود. پس
از سرنگونی آنها،ارتش حکومت موقتی تشکیل داد و حالا موسای حقوق
دان در کار نوشتن قانون اساسی جدیدی است که قرار است در پایان سال
به رفراندوم گذاشته شود.
چارهء دیگری نبود!
شهباز نخعی
عیار و سنجهء رسوایی در امضاء "توافق" ژنو آنقدر بالاست که، برای
پوشاندن بوی گند آن، وزارت امور خارجه دست به تحریف در ترجمه می
زند. برمبنای این ترجمه تحریف شده، 1+5 حق غنی سازی اورانیوم را
برای جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته است. در حالی که جان کری، وزیر
امورخارجه امریکا، پس از امضاء "توافق" در یک کنفرانس مطبوعاتی در
ژنو به صراحت می گوید: «این گام اول نمی گوید که رژیم ایران حق غنی
سازی دارد»... با این ترتیب، بی پایه نیست که "صراط" می نویسد:
«فرهنگستان ادبیات فارسی با تجدید نظر در معانی کلمه "توافق" باید
معانی تازه ای برای این واژه پیدا کند.
جرعه
اول...
حسین باقرزاده
اکنون معلوم شده که تصمیم به تغییر جهت سیاست رژیم در قبال آمریکا
از مدتی قبل از انتخابات از سوی خامنهای گرفته شده است، و
انتقادات صریح در مناظرههای تلویزیونی از سیاست هستهای جلیلی (از
سوی سایر نامزدها)، دعوت خامنهای از مخالفان نظام برای شرکت در
انتخابات و حمایت او از اقدامات روحانی و ظریف در عین حمله به
آمریکا در همین راستا قابل توضیح است. برای بسیاری این امر یادآور
سال شصت و هفت و «جام زهر»ی است که آیت الله خمینی سر کشید. ولی
اگر این مقایسه را بپذیریم، توافق نامهء اخیر را باید تنها نوشیدن
«جرعه اول» آن دانست...
وقتی
شيمی درمانی متوقف شود
جمعه گردی های اسماعيل
نوری علا
چندی پيش، آقای دکتر محمدرضا نيکفر، طی يک سخنرانی بمناسبت
کشتارهای 67، رژيم اسلامی حاکم بر ايران را «رژيم کشتار» خواند و
در پی آن آه از نهاد برخی از "مدعيان مخالفت با حکومت اسلامی"
برآمد که «آقا، بی انصافی هم حدی دارد و اين رژيم اگرچه استبدادی
است اما کشتارگر نيست و فقط در مقابل حمله برای از ميان برداشتن اش
دست به کشتار متقابل می زند». در اين مجادله ديگرانی نيز مطلب را
از زوايای مختلف ديگری مورد بحث قرار داده اند و من نيز می خواهم
از اين فرصت استفاده کرده و موضوع را از زاويهء ديگری، که بر
يک تشبيه مربوط به بيماری سرطان استوار است، مورد اشاره قرار دهم.
پيوند برای شنيدن و دانلود
فايل صوتی
با صدای سعيد بهبهانی
◄