فرشته
عشق نداند که چیست !
به مناسبت والنتاین، روز
جهانی عشق
شکوه میرزادگی
سال هاست که مراسم مربوط به روز
جهانی
عشق ديگر
ربطی به داستان بوجود آمدنش در قرن های دور ندارد؛ سخن از يک عشق
زمينی
است، عشقی که از بندهای بردگی رها شده باشد؛ يعنی درست همانگونه که
در
استوره ی آدم و حوا هست. در واقع، به باور من، اين روز اکنون نوعی
بازگشت
استوره ای ـ روانی به اصل انسان است؛ بازگشت به بهشتی که در آن
دو انسان عاشق
نشان
می دهند
که صاحب اراده و تصميم اند
و شکل زندگی
شان
را نه خدايان بلکه خود
انتخاب و تعيين می کنند؛
حتی اگر به قيمت رانده شدن از بهشت و تبعيد و فرو
افتادن بر زمينی باشد که رنج های بسياری برای
آن ها
با خود دارد و ماده ی خامی
است که
آن ها
بايد با رنج خويش بسازند
و آبادش کنند.
از
انقلاب تا امروز
گفتگو
با
محمود مرادخانی
گفتگوگر:
آرش مهدوی
دست مذهب رو شده و در جبههء
اپوزيسيون تنها آنهايی مکان دارند و مردم و جامعه بين المللی قبول
شان خواهند داشت که سکولار و يا لائيک باشند و اعتقادات مذهبی
خودشان را در مناسبات سياسی ـ مبارزاتی دخالت ندهند. در ايران هم
بر خلاف حرف بسياری که هنوز فکر می کنند اکثريت مردم مسلمان و يا
مذهبی هستند، مطمئن باشيد که دين بطور کلی و بخصوص اسلام رواج و
طرفدار بسيار کمی دارد. بسياری از ايرانيان از روی عادت، خرافات و
يا ترس ادبيات و رفتار مذهبی دارند. مردم از ترس رژيم و در نبود يک
آلترناتيو
و يک انگيزه مشخص بديل، ناچارند به روال معمول عمل کنند وگرنه بعد
از اين رژيم خواهيم ديد که در منطقه، ما الگوی سکولاريسم و
دمـوکراسی خواهيم شد .
ايرانشهر در لندن چگونه منتشر شد؟
حسین باقرزاده
مقدمات امر در نیمهء
اول سال
57
فراهم می
شد
و همزمان با آن، جنب و جوشی در ایران شروع شده بود. شمارهء
طلیعه (صفر) هفته
نامه بلافاصله پس از فاجعهء
17
شهریور (که سرتیتر اصلی صفحهء
اول آن بود) چاپ شد و در آن، جمعهء
28
مهر برای نشر شمارهء
اول اعلام گردید. در فاصله این چند هفته، خمینی وارد پاریس شد، و
همزمانی تقریبی این واقعه نامنتظرهء
با
انتشار ایرانشهر به شایعاتی دامن زد که البته پایهای نداشت.
«آن که باید پوست بیندازد حاکمیت است»
کانون نویسندگان ایران
کانون نویسندگان ایران، قدیمیترین تشکل اهل قلم در ایران، در
واکنش به اظهارات معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد دولت حسن
روحانی واکنش نشان داد. عباس صالحی هفته گذشته گفته بود، کانون
نویسندگان ایران "با نوعی پوستاندازی" میتواند امکان فعالیت
دوباره خود را در دولت یازدهم محتمل سازد. پیش از اظهارات معاون
وزارت ارشاد، نیروهای امنیتی ایران از نشست جلسه مشورتی کانون
نویسندگان ایران جلوگیری کرده بودند و این تشکل در بیانیهای به
شدت به این اقدام حاکمیت اعتراض کرده بود. نشست مشورتی کانون قرار
بود در منزل شخصی یکی از اعضا برگزار شود، اما وزارت اطلاعات با
احضار صاحبخانه، او را وادار کرده بود که نشست را لغو کند.
«دههء
روشنگری» در برابر «دههء
فجر»
الاهه بقراط
وسوسه در کنار تودهها قرار داشتن به بهای سر بریدن
آزادی در پای قدرتی که با پشتیبانی همان تودهها مستحکم میشود،
دیر یا زود گریبان روشنفکر را خواهد گرفت. «مردم» و «توده» در یک
دموکراسی با حاکمیت بر سرنوشت خود، «آزاد» میشوند ولی با مشارکت
در قدرت، پایشان به زنجیر سنگین مسئولیت بسته میشود. هر چه قدرت
مسئولیتناپذیرتر باشد به همان اندازه انحطاط جامعه عمیقتر است.
نبودن آزادی به عنوان حلقه اتصال بین قدرت، توده و روشنفکر، مفهوم
مسئولیت را نیز تغییر میدهد: همه از آن فرار میکنند!
نقش
تقارن در تحول انقلابی
مرتضی مردیها
برای وقوع یک انقلاب سه شرط لازم است: یکى درهمریختن تطابق نظم
ذهنى و نظم عینى توزیع لذت، یعنی شیوع این باور که وضع موجود از
حیث دسترسی به مطلوبهای کمیاب (لذت)، وضعی طبیعی یا تقدیری نیست،
و خروج از آن ممکن و بایسته است... شرطِ لازمِ دوم، وصل کردن سرنخ
تمام یا غالب مشکلات به سلطه طبقه حاکم است، و این ممکن نیست مگر
در پناه احساس دارا بودن امکانات گستردهاى که به صرف حذفِ مانعِ
قدرتِ مستقر، کمبودها و رنجها برطرف شود. و شرط لازم سوم،
نتوانستن یا نخواستن قدرت مستقر در بهکارگیرى شیوههاى کارآمد
سرکوب است. اما بهصرف وجود این شرایط نيز لزوماً انقلابی رخ
نمیدهد.
لزوم
ارائهء
یک آلترناتیو سکولار- دمکرات
گفتگو با شاهزاده
رضا پهلوی
گفتگوگر: کيهان آنلاين
امروزه گفتمان ما کنشگران سیاسی ـ مدنی برای آینده
کشورمان در راستای دستیابی به یک نهاد و نظام سکولار پارلمانی است.
سکولاریسم و گیتیگرایی یعنی جدایی دین از سیاست از شرایط لازم و
اساسی برای دستیابی به دمکراسی میباشد. در دنیای کنونی، ائتلاف دو
نهاد «سلطنت و دین» جایی در گفتمان سیاسی آینده کشورمان ندارد. ملت
ایران به رشد فکری والایی رسیدهاند که ارزش سکولاریسم را درک
کردهاند و این مهم همراه با احترام به باورها و عقاید دیگران است.
یعنی هر فردی میتواند آزادنه دینداری کند و نه اینکه دین
سیاستمداری کند. حال چنین ارزشی میتواند در هر دو نهاد پادشاهی و
یا جمهوری به شکل پارلمانی که قانون اساسی آن مبتنی بر اعلامیه
جهانی حقوق بشر و سکولاریسم و کثرتگرایی باشد، عملی شود.
در سوریه ما به آتش بس از هر نوعی نیاز داریم
گفتگوی فرانکفورترآلگماینه با محمدجواد ظریف
برگردان از الاهه بقراط
صحبت ما بر سر آنهایی است که با پول و سلاحی که از خارج به سوریه
میآید دستشان به خون آلوده است. این توهم را که میتوان بدون اسد
راه حلی یافت باید یک بار برای همیشه به خاک سپرد. . آنهایی را که
این فکر را هنوز ترویج میکنند باید به خاطر خونریزی در سوریه به
محاکمه کشاند. ما باید نیروهای خودمان را روی هم بگذاریم تا یک
آتشبس برقرار شود و نه اینکه درباره این صحبت کنیم که چه کسی باید
بر سوریه حکومت کند. من نمیگویم که بلافاصله یک انتخابات میتواند
برگزار شود ولی ما باید راه را برای یک انتخابات آزاد باز کنیم نه
اینکه توجهمان را روی یک نفر متمرکز کنیم.
حال
این روزهای خامنهای چگونه است؟
تیم خلیج فارس
محمد
قائد در یادداشتی
که
برای توصیف خمینی
نوشت
از واژهی «دژم»، به معنى خشم همراه با ناامیدى و اندوه، بهعنوان
قید براى رفتار و نیز توصیف حالت فرد بهره برد و نوشت که خمینی در
روزهای پایانی عمرش «دژم» بود.
حال حکایت حال احوال علی خامنهای، سیدی که زمانی در خراسان ملقب
به «سیدعلی گدا»
بود و ناگهان امواج زمانه او را بهسوی «سلطان» و «ولیفقیه»
رهنمون شد نیز همین است. خامنهای هم این روزها «دژم» است. او از
شرایط ناراضی است، رهبری که دوست داشت «رهبر مسلمین جهان» نامیده
شود (و اساسا در عمل هم باشد)، اینک، واداده، تسلیم شده، نومید و
تنها، «در سنگر سکوت» خزیده است.
وضعيت فرهنگی کشور
از ديد سيد علی صالحی، محمد بقائی ماکان و يونس تراگمه
ب ا گذشت
پنج
ماه،
نه
تنها اتفاق قابل توجهی در حوزهء
نشر رخ نداده، بلکه تصميمات و انتصابات جديد در معاونت فرهنگی
ارشاد بذر نااميدی را در دل بخشی از فعالان نشر و اهالی قلم کاشته
است.
آنچنان
که
دست
اندر
کاران نشر اطمينان يافته
اند
که
انتصابات اخير تنها در حد جابجا کردن مديران دولت پيشين و صدور
احکامی بوده که طبق آن مهمترين مناصب حوزهء
کتاب به مديرانی که اتفاقاً
در
دولتهای پيشين مورد انتقاد بودهاند؛ واگذار شده است.
سودای روحانیون برای حوزه ای کردن مدارس
سعید آگنجی
باید توجه داشت که انگیزههای دیگری هم پشت این طرح وجود دارد که
کمتر در مورد آن بحث میشود که شاید بتوان آن را در مصاحبهای از
محمد حسن نبوی، معاون تبلیغ و آموزشهای کاربردی حوزه علمیه،
پیگرفت. «میانگین استعدادهای ورودی به حوزه پائین است، ما اگر
مدارس با جاذبه راه انداختیم که افراد مستعد در آن حضور یابند،
آنها را تشویق به حضور در حوزه خواهیم کرد با اجرای درست این طرح،
بسیاری از ضایعات موجود در شیوه فعلی پذیرش، جذب یا طرد افراد،
برطرف میشود ما الان کار را در دبیرستان و راهنمایی آغاز
کردهایم، اما معتقدیم لازمه کار تربیتی جامع این است که از روز
اول تربیت، وارد معرکه شویم؛ یعنی اعتقاد به راهاندازی این مراکز
آموزشی در مقاطع پیش دبستانی نیز داریم…».
|