جان برد، وزیر امور خارجه کانادا، در آستانهی صدمین روز روی کار
آمدن دولت حسن روحانی در ایران، بار دیگر اعلام کرد که دولتش، دولت
تازهی ایران را با توجه به اقدامات عملیاش در زمینهی بهبود
وضعیت حقوق بشر و رفع سانسور اینترنت مورد قضاوت قرار خواهد داد و
نه با سخنانش. او از جمله گفته که «جلوی دوربین ایستادن و درباره
تغییر، توییت کردن کار خیلی راحتی است. دشواری آن، در پیگیری کردن،
تصمیمات سخت گرفتن، و آغاز تغییرات واقعی است». او با تاکید کرده
بر اینکه «شرایط موجود، و همچنین مردم ایران که مدتها است رنج
کشیدهاند به ما اجازهی ساده لوحی را نمیدهند» افزوده است: «این
موضوعات ما را در مورد اراده رهبران ایران به تغییر دلگرم
نمیکند. دولت ایران باید برای نشان دادن تصمیم خود به تغییر در
زمینه حقوق بشر، قدمهای بزرگتر و جدیتری بردارد تا نگرانی جامعه
بینالمللی از شرایط حقوق بشر مردم ایران برطرف شود».
آیتالله خامنهای: انقلابی یا دیپلمات؟
رهبر ایران نگران تصویر خودش است
جلال یعقوبی
خامنهای حاضر به پذیرش مسئولیت تصمیمهای خود نبوده و نیست. به
همین دلیل بصورتی "انقلابی" و "قاطع" جسارت بیان صریح نظر خود را
ندارد. در سیاست خارجی جدید ایران بعد از انتخاب حسن روحانی هم که
نوعی تغییر رفتار و تلاش برای نزدیکی به غرب تفسیر شده است، این
تصور که آیتالله خامنهای به دلیل بدبینی به غرب از مصالحه با
آنان خودداری میکند، نادرست است. او بیش از هر چیز نگران تصویری
است که از خود ترسیم کرده و به همین دلیل نمیتواند با صراحت موضع
خود را بیان کند. او منتظر است تا متناسب با فرجام مذاکرات، موضع
رسمی خود را اعلام کند. اگر مذاکرات به نتیجه رسید از کرامات "ولی
امر مسلمین جهان" خواهد بود و اگر به نتیجه نرسید گفته خواهد شد که
"مقام معظم رهبری" گفته بود که به امریکا و مذاکره با آنان خوشبین
نیست.
کور شوید! کر شوید! جمهوری اسلامی میخواهد سازش کند!
الاهه بقراط
سیاست
بدون «سازش» عملا وجود ندارد. نوشیدن جام زهر آتش بس با عراق به
سود کشور و مردم و هم چنین رژیم بود. نوشیدن جام زهر اتمی نیز به
سود ایران است اما اینکه آیا در عمل به سود رژیم نیز خواهد بود یا
نه، باید دید. پس نباید چشم بر ابعاد این سازش که از سوی رژیم مخفی
نگاه داشته میشود و هم چنین بر شرایط داخلی ایران بست. باید به
مردم توضیح داد: این سازش برای شما نیست، برای رژیم است! از همین
رو حکومت همه را فرا خوانده تا از آن پشتیبانی کنند! اما این سازش،
بدون آنکه رژیم بخواهد، جامعه را نیز به فرصتهای تازه مجهز
میکند.
یک
تک پا تشریف می بردید منزل ستار بهشتی!
ف. تابان
بعد
از انتخابات اخیر، اصلاح طلبان شعاری را مطرح کردند تحت عنوان «ما
به دنبال سهم خواهی نیستیم» و «سهم خواهی بد است»... این نیرو با
این شعار به رواج دروغ و فساد در سیاست ایران دامن زده است. اساس
سیاست یعنی سهم خواهی. اصلاح طلبان در حالی که در پشت پرده برای
خزیدن به داخل قدرت و گرفتن پست و مقام مسابقه می دهند و حتی از
امروز تا فردا پرچم و حزب عوض می کنند، در روی صحنه به طور مرتب به
جامعه القا می کنند که «سهم خواهی» بد است. هدف اصلی این شعار
متوجه ی مردم است که رای بدهند و سهم نخواهند، آقای روحانی را به
قدرت برسانند، اما به توقعات دامن نزنند. در این سیاست چون «رای
دادن» یک «وظیفه» است حتی اگر قرار نباشد چیزی را عوض کند، بنابر
این رای دادن خوب است و سهم خواستن بد است.
«طلب»
هرگز «تقاضا» و «تمنا» نيست!
جمعه گردی های اسماعيل نوری علا
آنچه «وعده و وعيد انتخاباتی» خوانده می شود چيزی جز ارائهء فهرستی
از «بدهی ها»ی نامزدهای تصاحب قدرت به مردم نيست؛ و مردم حق دارند
پس دادن اين بدهی ها را «مطالبه» کنند. مگر معنای اين سخنان آقای
روحانی، چيزی جز شرح بدهی هاست: «اساس کشور باید بر اساس قانون و
ادامهء آن دارای شفافیت باشد... باید با شفافیت با مردم حرف زد،
باید آمارها دقیق باشند...» امروزه، در يک رابطهء مدرن و متمدن،
اين «بايد»ها را معمولاً مردم صاحب حق و طلبکار از حکومت می گويند
و خواستاران قدرت پاسخ شان می دهند که «سمعاً و طاعتاً!» اما در
کشور ما اين رابطه معکوس گشته است.
پيوند برای شنيدن و دانلود
فايل صوتی
با صدای سعيد بهبهانی
◄
ضرورت
سه اقدام مکمل برای توقف جنون کشتار!
تقی روزبه
گرچه لبهء تیز این کشتار، مثل همیشه، از کشتار دگر اندیشان، اقلیت
های قومی و ملی و مذهبی صورت می گیرد و رژیم ددمنش دیواری کوتاه تر
از آنها گیر نمی آورد، اما آشکارا پیام این کشتارها خطاب به همهء
مردم است تا مبادا بخواهند از فرصت ها برای گسترش خواست ها و
مطالبات سرکوب شده استفاده کنند. مبادا فکر کنند که چیزی تغییر
پیدا کرده است. امیدها باید خشکانده شود. و اگرچه بر حسب ظاهر هدف
رژیم قدرت نمائی است اما کبست نداند که رژیم برای پوشاندن ضعف خود
و بهم نخوردن بیشتر تعادل اش مبادرت به خشونت می کند.
چهرهء
واقعی کردها
رؤیا طلوعی
به
گمان من، فعالان مدنی کرد مایل خواهند بود که شاهد واکنش سایر
فعالان مدنی ایران باشند. این به معنای واداشتن یا در محظور قرار
دادن دیگر فعالان مدنی برای پشتیبانی از ما نیست. اتفاقاً، همانطور
که در کامنت هایمان برای دولتمردان نه التماس خواهیم کرد و نه
توهین، در این مورد هم مهم است که یاد بگیریم با دیگران تعامل
کنیم، به خود متکی باشیم و از کسی هم طلبكار نباشیم. ما پیام خود
را در مخالفت با اعدام، نفی خشونت، لزوم آرامش و ضرورت احترام و
رعایت حقوق اقلیت های ملی با زبانی منطقی و آرام بیان خواهیم کرد.
بر عهدهء دیگر فعالان مدنی است که بخواهند درک مان کنند، چشم ها را
بشویند و کردها را جور دیگری ببینند و یا استدلال های طرف مقابل را
برای توجیه خشونت بپذیرند.